گاه نوشته ها

مهدی دزفولی هستم، وبلاگ نویسی را از شهریور ماه 1382 آغاز کردم.علاوه بر وبلاگ نویسی، فعالیت های مختصر مطبوعاتی (همکاری با هفته نامه پنجره، فصلنامه ارغنون، روزنامه شرق و اعتماد) و مستند سازی هم داشته ام.پیش از این سردبیر سابق سایت خبری تحلیلی شفاف و مدیر اجرایی فصلنامه ارغنون بوده ام.

پیش از این 3 وبلاگ دیگر داشته ام که به دلایلی یا فعالیت آن ها متوقف شد و یا با فیلتر مواجه شدند و این وبلاگ چهارمین وبلاگی است که در آن می نویسم.امیدوار اینجا محلی برای تبادل آرا و نظرات مختلف باشد و بتوانم به صورت مستقیم نوشته های خودم را در اختیار دیگران قرار دهم.

بایگانی

گزارش چند قتل و پاسخ انتقادات

شنبه, ۹ تیر ۱۳۹۷، ۰۸:۳۳ ب.ظ

یادداشت در خبرگزاری فارس

یادداشت جدیدم در خبرگزاری فارس پیرامون مستند "گزارش چند قتل" را می توانید در اینجا یا در خبرگزاری فارس مطالعه نمائید. (+)  


28 خردادماه امسال، مستند «گزارش چند قتل» رونمایی شد که به موضوع قتل های زنجیره‌ای و خودکشی سعید امامی از نفرات کلیدی وزارت اطلاعات که در سال 1378 در بیمارستان خودکشی کرد، می‌پردازد.

مستند در همین چند روز کوتاه بعد از انتشار واکنش عده‌ای از افراد رسانه‌ای و تاریخ‌نگار را برانگیخت که در این یادداشت تلاش می‌کنم به بخشی از آن شبهات و سوالات پاسخ دهم و البته خوشحالم که باعث واکنش هایی شده است و به نسبت بازدید آن در سایت های فروش فیلم  همانند فیلیمو و سینمامارکت و ...(VOD) مناسب بوده است.

همانطور که دوستانی که فیلم را مشاهده کرده اند می دانند این مستند دارای چند بخش است که بخش ابتدایی آن هفته قبل منتشر شد که صرفا، مطرح کردن صورت مساله و اتفاقات رخ داده پیرامون آن پرونده در سال 1377 است که تلاش کرده صورت مساله را درست تعریف کند و بعد از آن به متهمین ردیف اول تا سوم شامل سعید امامی، سید مصطفی موسوی(کاظمی) و مهرداد عالیخانی اشاره کند.

اینکه سعید امامی چه فردی بود و چه سوابقی داشت، و کاظمی و عالیخانی نیز دارای چه عقبه ای بودند و چرا نام آنها به عنوان متهمین اصلی مطرح شد؟.

مبنا و اساس اطلاعات مستند نیز سخنان رهبری انقلاب در خطبه‌های نماز جمعه دی ماه 1377 تهران، اطلاعیه وزارت اطلاعات در همیان دی 77 و صدور احکام متهمین توسط دادگاه نیروهای مسلح در سال 1379 بود که قطعا حکم رسمی و موضع قطعی و علنی نظام اسلامی است.

از ابتدایی که بحث ساخت مستند در جمع‌های دوستانه مطرح شد تا زمانیکه این مستند منتشر شد، شاهد دو موضع گیری بودیم که در تمامی این سال‌ها نیز وجود داشته است و باعث دسته بندی افراد درباره این پرونده می‌شود، شهید سعید امامی یا سعید امامی جاسوس؟

اولین آنها این بود که چرا آقای سعید امامی که توسط برخی از دوستانش همانند حجت الاسلام روح الله حسینیان شهید نامیده شده است مورد اشاره قرار نگرفته است و یا به موضع آقای فلاحیان پرداخته نشده است؟ چرا ظاهرا یک جانبه به قاضی رفته‌ایم؟

در پاسخ باید گفت که موضع مستندساز به عنوان فردی که می‌خواهد واقعه‌ای تاریخی را کنکاش کند با یک پژوهشگری که مقاله‌ای ژورنالیستی می‌نویسد و یا پژوهشی مکتوب انجام می‌دهد متفاوت است.

زمان در مستند بسیار مهم است و در مستندها که زمانش در نهایت 1 الی 2 ساعت بیشتر نیست، نمی‌توان به تمامی مسائل پرداخت. ساحت مستند متفاوت از کار مکتوب است که در کار مکتوب بسیار بیشتر و بهتر می‌توان به پرونده‌های مختلف پرداخت و آن ها را بررسی کرد. هرچند که در حال نگارش کتاب این پرونده هم بودم که فعلا به دلایلی منصرف شده‌ام و با دوستان انتشاراتی که صحبت شده است به دلیل خاص و حساس بودن موضوع حاضر به انجام کار نشده‌اند.

مضاف بر اینکه در پرداخت به این پرونده‌ها نمی‌توان موضعی خنثی داشت. باید کارگردان و نویسنده کار موضع خود را مشخص کنند. جانب کدام قرائت را می‌گیرند؟ در این مستند اساس و اصل همان موضع رهبری انقلاب در سال 1377 است که صریحا در نماز جمعه تهران اعلام شد.

رهبری صریحا قتل ها را محکوم کردند و حتی آن ها را مشکوک اعلام کردند که توسط عده ای انجام شده است که نمی توانسته‌اند دلسوز نظام باشند و با آدم کشی افرادی که خنثی و بی تاثیر بودند و به راه انداختن جنجال علیه نظام بخواهند به نفع نظام کاری را انجام داده باشند. حال چگونه می توان با این مواضع صریح قرائت دیگری از آقای امامی ارائه کرد که صرفا بر اساس تحلیل ها و حرف های غیر رسمی افراد است؟ چرا در تمامی این سال ها عده ای تلاش کرده اند قرائت غیر رسمی و مخدوش از آن پرونده و نفرات مقصر در آن ارائه کنند؟

در مورد جناب آقای سعید امامی نیز سوابق خانوادگی، دوره جوانی در آمریکا و فعالیت های ایشان در دهه 60 و 70 مورد بررسی قرار گرفته است. اینکه مسئول گزینش وی یعنی آقای سعید حجاریان کاشی درباره او چه گفته بود، اینکه موضع رئیس جمهور وقت و وزیر اطلاعات وقت ( حجت الاسلام دری نجف آبادی) چه بود، اینکه وزارت اطلاعات چرا آن بیانیه معروف را در دی ماه 1377 صادر کرد و عواقب آن چه بود، همگی اینها مهم و قابل بررسی است که در کار اشاره شده است.

اما اصل سوال در مستند این است که منفعت آن قتل ها و حواشی به سود چه کسانی شد؟ چرا یک سال پس از اتفاقات دوم خرداد 1376، آن جنجال ها درست شد و آیا طبیعی بود؟ چرا بعد از آن جنجال ها اتفاقات کوی دانشگاه تهران در تیر 1378 رخ داد و در نهایت به انتخابات مجلس ششم و تخریب گسترده چهره های مطرح نظام در میان طیف جریان اصلاح طلب رسید و در نهایت با ترور خاص آقای سعید حجاریان در انتهای سال 1378، بهانه ای دیگر برای تخریب نظام آغاز شد؟

قتل های زنجیره ای مطلقا پرونده ای ساده نیست، نه افراد دخیل در آن که در قید حیات هستند به سادگی حاضر به پاسخگویی هستند، نه افرادی که منتقد آن چهره ها بودند صریحا صحبت می کنند و نه حتی مدارک قطعی در اختیار قرار می گیرد و این یعنی بر اساس محکمات و احکام صادر شده و مواضع سران نظام در آن سال ها باید به بازخوانی پرونده پرداخت.

اینکه افراد سعی در تشکیک وارد کردن در احکام پرونده و اصل موضوع دارند محل تامل است. اینکه افراد حامی نظام نسبت به احکام قوه قضائیه و مواضع رسمی نظام "نومن ببعض و نکفر ببعض" رفتار می کنند چه معنایی می تواند داشته باشد؟

جز این است که احکام رسمی درباره این پرونده و متهمین آن ها صادر شد و افراد محکوم شدند و به زندان رفتند؟ این چیزی جز مقصر بودن در پرونده داشت و این چیزی از سوابق مشکوک آن افراد در دهه 60 و 70 کم می کرد و می کند؟

چرا در تمامی این بیست سال هیچگاه به صورت جدی به این پرونده پرداخته نشد و افراد دخیل در آن حاضر به صحبت صریح نشدند و صرفا با افراد خاص و در حد کم حاضر به مصاحبه شدند؟ این ها سوالاتی است که هر جوابی به آن ها می تواند ما را به یک سو ببرد. اما فراموش نکنیم مهم ترین اصل در هر بازخوانی تاریخی به خصوص وقتی موضوعات سیاسی نیز می شوند، وفاداری به حقیقت است. حقیقت است که باعث می شود موضع ما نسبت به اتفاقات مشخص و صریح شود.

مستند "گزارش چند قتل"، فارغ از هر موضع سیاسی که مستندساز و نویسنده کار دارد، در تلاش برای کشف حقیقت برای امروز جامعه است. آن پرونده همچنان بعد از دو دهه هنوز به صورت گرهی جدی در اذهان افراد جامعه وجود دارد. مخالفین تلاش داشته و دارند هر سال به بهانه ای از آن علیه نظام اسلامی استفاده کنند و بتوانند چهره نظام را با جنگ روانی غیر واقعی تخریب کنند و متاسفانه در این بین نیز کار جدی درباره آن پرونده و آن اتفاقات صورت نگرفته بود.

تلاش بر این است که در قسمت های بعدی این کار، بتوان به ابعاد دیگری پرداخت و به صورت جدی تر آن ها را بررسی نمود و به مابعد آن پرونده و سوابق هر کدام از افراد پرداخت.

پرونده قتل های زنجیره ای کوه یخی بود و هست که بخش کمی از آن از آب بیرون زده بود و ناگفته های فراوانی دارد. کوه یخی که در وقایع سیاسی امروز ما نیز بسیار تاثیرگذار است و می تواند گره های فراوانی را حل کند و چنانچه به ابعاد مختلف آن پرداخته نشود در آینده نیز می تواند هزینه ساز باشد.

امیدوارم با ساخت قسمت اول این مستند توانسته باشیم بازخوانی یک پرونده مهم را انجام داده باشیم و این فتح بابی برای پرداختن به مهم ترین پرونده نظام اسلامی در چهل سال اخیر باشد.

پرونده قتل های زنجیره ای سوژه ای است که اگر به آن نپردازیم و بررسی نشود تا سال های سال همچنان استخوان لای زخم باقی خواهد ماند.

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی