گاه نوشته ها

مهدی دزفولی هستم، وبلاگ نویسی را از شهریور ماه 1382 آغاز کردم.علاوه بر وبلاگ نویسی، فعالیت های مختصر مطبوعاتی (همکاری با هفته نامه پنجره، فصلنامه ارغنون، روزنامه شرق و اعتماد) و مستند سازی هم داشته ام.پیش از این سردبیر سابق سایت خبری تحلیلی شفاف و مدیر اجرایی فصلنامه ارغنون بوده ام.

پیش از این 3 وبلاگ دیگر داشته ام که به دلایلی یا فعالیت آن ها متوقف شد و یا با فیلتر مواجه شدند و این وبلاگ چهارمین وبلاگی است که در آن می نویسم.امیدوار اینجا محلی برای تبادل آرا و نظرات مختلف باشد و بتوانم به صورت مستقیم نوشته های خودم را در اختیار دیگران قرار دهم.

بایگانی

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «18 تیر 1378» ثبت شده است

سطرهای ناخوانده 18 تیر 78

يكشنبه, ۱۸ تیر ۱۳۹۶، ۰۸:۱۴ ب.ظ

سال 78 با اتفاقات متفاوتی آغاز شد که همچنان با گذشت 18 سال به خوبی بازخوانی و واکاوی نشده است و هر سال هم صرفا به تکرار حرف های قبل بازخوانی و یادآوری می شود و می رود تا سال آینده!

فروردین ماه 78 با خبر ترور علی صیاد شیرازی، فرمانده سابق نیروی زمینی ارتش سپری شد و جامعه ایران باز درگیر اخبار ترورهای سازمان مجاهدین خلق شد.

تنها 2 ماه بعد و در اواخر خرداد سال 78، خبر خودکشی و مرگ مشکوک سعید امامی یکی از نفرات کلیدی و ارشد وزارت اطلاعات توسط روزنامه کیهان منتشر شد و بازخورد متفاوتی در داخل و خارج از کشور داشت. این اولین بار بود که نام اصلی یکی از نفرات کلیدی وزارت اطلاعات به عنوان ارشد ترین نهاد امنیتی کشور رسانه ای می شد و جریان زمانی خاص تر و جنجالی تر شد که کیهان در ادامه خبر نوشت که وی از عوامل قتل های زنجیره ای در سال 77 بوده است.

بلافاصله بعد از خودکشی و ماجرای فوت مشکوک و جنجالی سعید امامی، سید محمد خاتمی به عنوان رئیس جمهور وقت به دیدار رهبری انقلاب می رود و جلسه مهمی در حضور رهبری درباره سعید امامی و پرونده قتل ها برگزار می شود و رهبری هم به موضوع نفوذی بودن و فوت مشکوک سعید امامی اشاره می کنند که قبلا و در فایل پرونده #سعیدامامی که منتشر شده بود به این دیدار و جلسه و حرف های مطرح شده اشاره کرده بودم.

اما اتفاقات عجیب و بررسی نشده از همین زمان آغاز می شود که حدود 2 هفته بعد از این جلسه روزنامه سلام به بهانه بررسی قانون مطبوعات در مجلس پنجم، نامه محرمانه ای از سعید امامی خطاب به نمایندگان مجلس منتشر می کند و بلافاصله با شکایت وزارت اطلاعات خود دولت وقت این روزنامه توقیف می شود. وزارت اطلاعات تحت فشارهای سیاسی شکایت خود را از این روزنامه و سید محمد موسوی خوئینی ها به عنوان مدیر مسئول روزنامه پس می گیرد اما روزنامه سلام دیگر منتشر نمی شود و صبح جمعه 18 تیر در کوی دانشگاه تهران جنجال دانشجویی به دلیل توقیف این روزنامه کلید می خورد.


18 تیر 78 و پرونده خودکشی مشکوک سعید امامی


موسوی لاری وزیر وقت کشور، مصطفی معین وزیر علوم وقت و افراد دیگری همانند سید محمد علی ابطحی رئیس دفتر خاتمی و مصطفی تاج زاده معاون سیاسی وزارت کشور در کوی دانشگاه تهران حاضر می شوند اما پس از چند ساعت از ایجاد آرامش، مجددا تنش ها و درگیری ها اوج می گیرد و شدیدتر از قبل ادامه می یابد و علاوه بر کوی دانشگاه تهران، به حوالی میدان انقلاب و برخی دیگر از نقاط تهران هم کشیده می شود. به رهبری توهین می شود و یک جمعیت محدود معترض به مقابل وزارت کشور می روند و درب وزارت کشور را از جا می کنند. بعدها گفته شد بیت رهبری هم تهدید شده بود اما تهدیدات عملی نشد. سرانجام با سخنرانی رهبری در 21 تیرماه 78 و حضور مردم در راهپیمایی 23 تیرماه، جنجال کوی دانشگاه تهران فرو نشست. چندماه بعد دادگاه روزنامه سلام برگزار شد و جریانات صورت دیگری به خود گرفت اما هیچکس سوال نکرد پرونده خودکشی سعید امامی چه شد؟ باند مربوط به این جاسوس برجسته داخل ایران و وزارت اطلاعات چرا تعقیب و تحت پیگیری قرار نگرفتند و چرا اساسا 18 تیر 78 سه هفته بعد از خودکشی سعید امامی شکل گرفت و یک جنجال ساخته شده باعث فراموشی اصل پرونده امامی شد؟ این ها سوالاتی است که همچنان بعد از 18 سال جوابی برای آنها پیدا نکرده ام.

در واقع به نظر من 18 تیر 78 فرعی بر یک اصل مهم تری بوده است. اصل مهم تری به اسم فراموش شدن و به حاشیه رفتن شبکه جاسوسان در ایران و نفوذی های بلندپایه در داخل وزارت اطلاعات که توسط سعید امامی سازماندهی شده بود و داخل منگنه کشف و لو رفتن گیر کرده بودند و 18 تیر باعث کم شدن فشارها از روی این باند شد.

چند روز قبل به مناسبتی به دیدار سرتیپ توتیایی از امرای ارتش در اوایل انقلاب رفته بودم و بحث به کودتای نوژه کشید. سرتیپ توتیایی به نکته قابل تاملی اشاره کردند و گفتند به نظر من کودتای نوژه کاملا موفقیت آمیز بود چون توانست هدف اصلی که پاکسازی نیروهای خدوم و زحمت کش ارتش توسط جاسوسی به نام مسعود کشمیری بود را برآورده کند و باقی داستان و ماجرا حاشیه است. کودتای نوژه هم در 18 تیرماه 59 قرار بود اتفاق بیفتد و 19 سال بعد هم حوادث کوی دانشگاه تهران رخ داد و به نظرم اتفاقا اتفاقات کوی دانشگاه هم موفقیت آمیز بود. چون توانست صورت مساله سعید امامی و باند نفوذی ها را کاملا پاک کند و مساله دیگری را جایگزین آن کند.

این ها سطرهای ناخوانده مهمی از 18 تیر 78 است که همچنان ناخوانده باقی مانده است.


گزارش یک ترور

جمعه, ۱۸ فروردين ۱۳۹۶، ۰۴:۰۲ ب.ظ


سپهبد علی صیاد شیرازی از فرماندهان نامدار ارتش جمهوری اسلامی بود که در طول دوران دفاع مقدس و به خصوص به دلیل مدیریت موفق عملیات مرصاد که بر ضد منافقین در مرداد 1367 طراحی شده بود، در میان جامعه ایران به شهرت رسید.

صیاد شیرازی اما 11 سال بعد از عملیات مرصاد در تروری خاص و غافلگیر کننده در 21 فروردین ماه 1378 در مقابل منزل خود در تهران به شهادت رسید. 2 ماه بعد از ترور صیاد شیرازی، در خرداد ماه همان سال بسیاری از روزنامه های تهران خبر از فوت سعید امامی( معاون معزول شده وزارت اطلاعات در دهه 60 و 70) دادند و 3 هفهته پس از فوت سعید امامی، غائله جنجالی و عجیب 18 تیر سال 1378 به بهانه انتشار نامه محرمانه سعید امامی خطاب به نمایندگان مجلس پنجم در روزنامه سلام و توقیف این روزنامه رسما کلید خورد.

اما چرا بازخوانی ترور صیاد شیرازی حائز اهمیت است و ترور وی در کنار ترور حاج اسدالله لاجوردی 6 ماه قبل از ترور صیاد شیرازی در 1 شهریور ماه 1377 کلیدهای گم شده بحث های قتل های زنجیره ای و آشوب های سلسله وار دو سال اول دولت اصلاحات از سال 1376 تا سال 1378 است؟

شاید نیاز باشد برای بازخوانی این ترورها از سال 1376 ماجرا را آغاز کنیم. 2 خرداد 1376، اتفاق مهم و چشمگیری در سپهر سیاسی ایران به خصوص در میانه دهه 70 بود. پیروزی خاتمی و جریان چپ اسلامی که بعد از سال 1368 عملا از صحنه سیاسی کشور کنار رفته بودند آنقدر اهمیت داشت که از آن تعبیر به زلزله سیاسی می شد و همگان پیش بینی می کردند پیروزی خاتمی و جریان چپ در آن سال ها عواقب جدی خواهد شد و 2 خرداد شروع یک انقلاب سیاسی است! کسانی که به دنبال تغییر در راس حاکمیت در ایران بودند و می دانستند پروژه اصلاحات اگر بخواهد به نتیجه برسد باید نهادهای هوشمند و فکور نظام همانند سپاه پاسداران و وزارت اطلاعات تخریب شوند، برنامه ویژه ای برای این نهادهای مهم تدارک دیده بودند.

سعید حجاریان در کتاب "برای تاریخ" که گفتگو با عمادالدین باقی در سال 1378 می باشد و پس از ترور حجاریان در سال 1379 منتشر شد ( نشر نی) به همین تغییرات و تحولات اشاره می کند و از جلسه مهم بهزاد نبوی و وی ( حجاریان) در تابستان سال 1376 در وزارت اطلاعات نام می برد که با حضور معاونین اصلی وزارت ( همانند پورمحمدی و امامی) در آن سال برگزار شد و گفته شد که 2 خرداد 76 آغاز تحولات جدی در ایران خواهد بود که همه چیز را متحول خواهد کرد.

تنها 1 سال پس از دوم خرداد و پس از جنجال های بیت آیت الله منتظری، مواضع ساختارشکنانه روزنامه های اصلاح طلب همانند جامعه و ... حرف های خاص نزدیکان رئیس جمهور وقت و حامیان دوم خرداد،  رسما در 1 شهریور ماه 1377 پس از چند سال توقف عملیات های تروریسیتی در کشور، موج ترورها آغاز شد و در اولین ترور اسدالله لاجوردی دادستان سابق مرکز در بازار تهران ترور شد.
لاجوردی از جمله افرادی بود که از همان آغاز پیروزی انقلاب اسلامی با جریانات و افراد مهمی همانند سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی و رهبران جریان چپ همانند بهزاد نبوی، موسوی بجنوردی، موسوی خوئینی ها و یوسف صانعی اختلافات جدی داشت و همین اختلافات باعث شده بود تا وی در سال 1364 از سمت خود عزل شده و کنار گذاشته شود و پس از ترور وی نیز هیچ یک از نشریات وابسته به جریان چپ (دوم خرداد) از لفظ شهید برای وی نیز استفاده نکردند. وصیت نامه لاجوردی حاکی از درد و دل های جدی وی پیرامون برخی از گروه ها و جریانات بود که به نظر وی نیز در جریان انفجار دفتر نخست وزیری نیز همین جریان ها دست اندرکار بودند و منافقانه در صفوف انقلابیون نفوذ کرده بودند.

در پائیز سال 1377 پس از ترورهای داریوش فروهر و همسرش و چند نفر دیگر از چهره های دگر اندیش جو ملتهب و امنیتی علیه نهادهای امنیتی نظام به خصوص وزارت اطلاعات شکل گرفت. اما جالب اینجاست که بر اساس اطلاعات و اسناد پیش از ترور لاجوردی مشخص شده بود که تیم های ترور در کشور فعال شده و قصد ترورهای مهمی دارند اما برخی از نهادهای مسئول به این ترورها بی توجهی نشان دادند و ترور به علی صیاد شیرازی رسید.

صیاد شیرازی به عنوان چهره ای نظامی و شاخص ترور شد تا جو بیش از پیش ملتهب تر شود و جامعه ایران در شوک بیشتری فرو رود. پس از دستگیری سعید امامی در سال 1377 و جنجال ها پیرامون وی، خبر فوت ناگهانی وی نیز در خرداد 1378 جو را بیشتر از قبل هم ملهت کرد و پروژه تخریب نهادهای امنیتی در افکار عمومی با جدیت بیشتری کلید خورد. اتفاق بزرگ و مهیبی همانند 18 تیر 1378 و تیتر روزنامه سلام کافی بود تا با یک تیر چند نشان ( از جمله تخریب وزارت اطلاعات، مجلس پنجم، و نهادهای زیر نظر رهبری و ...) زده شود که با هوشمندی رهبری و عملکرد به موقع سپاه پاسداران غائله جمع شد.


بازخوانی ترورهای دو سال اول دولت اصلاحات و ارتباط آن با قتل های زنجیره ای و رسیدن آن به 18 تیر 1378 و غائله های دیگر می تواند قفل های مهم و تاریخی را در دهه 70 بگشاید، ای کاش فرصتی مهیا شود تا بیش از پیش بتوان به این موارد اشاره کرد و پاسخ های جدی به سوالات مهم داد.