گاه نوشته ها

مهدی دزفولی هستم، وبلاگ نویسی را از شهریور ماه 1382 آغاز کردم.علاوه بر وبلاگ نویسی، فعالیت های مختصر مطبوعاتی (همکاری با هفته نامه پنجره، فصلنامه ارغنون، روزنامه شرق و اعتماد) و مستند سازی هم داشته ام.پیش از این سردبیر سابق سایت خبری تحلیلی شفاف و مدیر اجرایی فصلنامه ارغنون بوده ام.

پیش از این 3 وبلاگ دیگر داشته ام که به دلایلی یا فعالیت آن ها متوقف شد و یا با فیلتر مواجه شدند و این وبلاگ چهارمین وبلاگی است که در آن می نویسم.امیدوار اینجا محلی برای تبادل آرا و نظرات مختلف باشد و بتوانم به صورت مستقیم نوشته های خودم را در اختیار دیگران قرار دهم.

بایگانی

۴ مطلب در بهمن ۱۳۹۸ ثبت شده است

پخش تلویزیونی مستند بیگانه های آشنا

چهارشنبه, ۲۳ بهمن ۱۳۹۸، ۰۲:۲۳ ب.ظ

 

بالاخره مستند بیگانه های آشنا بعد از 8 ماه تلاش و پیگیری، امشب بعد خبر شبانگاهی ساعت 22 از شبکه 3 سیما پخش میشه.

 

فروردین و اردیبهشت ماه امسال که رفتیم لرستان و خوزستان فکر نمی کردم ساخت این مستند انقدر انرژی و زمان ببره اما خدا رو شکر بالاخره تلاش ها نتیجه داد و امیدوارم کار خوبی از آب در اومده باشه و مخاطب خوشش بیاد.

 

مستند روایت متفاوتی از سیل ابتدای امسال (1398) هست و ارتباطی هم با شهادت حاج قاسم سلیمانی داره.

 

اگر این مستند رو امشب نتونستین از تلویزیون ببینید از فردا لینکش داخل تلویبیون رو اینجا قرار میدم. در سایت سینما مارکت (+) و در سایت تلویبیون (+)

 

 

آتابای یک عاشقانه آرام

شنبه, ۱۹ بهمن ۱۳۹۸، ۰۱:۳۲ ب.ظ

 

 

نیکی کریمی شاید جوان ترین کارگردان زن مطرح سینمای ایران باشد که از سال 92 وارد کارگردانی سینمای ایران شده است و تاکنون چند فیلم سینمایی را نیز تولید کرده، اما قطعا فیلم "آتابای" متفاوت ترین و شاید بهترین فیلمی است که او تاکنون ساخته است. فیلم در یکی از روستاهای اطراف خوی می گذرد جایی که نویسنده و بازیگر اصلی فیلم هادی حجازی فر در آنجا متولد شده است و کل فیلم تقریبا به زبان آذری است. در یک کلام فیلم یک عاشقانه آرام است اما عاشقانه ای که برای مخاطب حس نزدیکی ایجاد نمی کند. عاشقانه ای که بیشتر روشنفکرانه است و حس یک شهروند متوسط و یا متوسط رو به پائین در خوی نیست و بیشتر حسی روشنفکرانه دارد. اما بازی ها تا حد زیادی قابل قبول است. بازی هادی حجازی فر و جواد عزتی تحسین برانگیز است و بازی سحر دولتشاهی نیز قابل قبول است.

آتابای به عنوان شخصیت اصلی فیلم در سودای عشق گذشته و کنونی خود است اما نمی تواند صریح ابرازش کند، زمانی هم که ابراز می شود باز در آخر فیلم شاهد هستیم که به وصالش نمی رسد و ناکام می ماند. اما این شخصیت همچنان نکات مغفولی دارد که در فیلم خیلی به آن پرداخته نمی شود. گذشته اش، اینکه به چه دلیل قاطعی از تهران به اطراف خوی برگشته و ... خیلی مشخص نیست.

اینکه خوی و روستای اطرافش به عنوان محل فیلمسازی انتخاب شده و گاهی ارجاعی هم به مقبره شمس تبریزی می شود از ظرایف جالب فیلم است. و اینکه یک مرد معمار در گذشته عاشق شده و بعد از سال ها و زمانی که وارد میان سالی شده است باز هم عاشق می شود و این بار هم به عشقش نمی رسد حس خوبی را در مخاطب ایجاد می کند اما فیلم منقطع می ماند و تمام می شود. کاش فیلم ادامه ای هم داشت و حس را بیشتر درگیر می کرد اما در هر حال به نظر نگارنده آتابای فیلم قابل قبولی است و شخصا اگر قرار باشد به آن نمره ای بدهم از 10 نمره 6 را به آن می دهم.

اینکه نیکی کریمی می تواند در فضاهای مختلف و با شخصیت های مختف، به عنوان یک زن فیلم بسازد از نکات قابل توجه کار اوست و امیدوارم که در آینده شاهد کارهای بهتر و قوی تری از او باشم.

روز بلوا، اما بدون بلوا!

شنبه, ۱۹ بهمن ۱۳۹۸، ۰۱:۳۱ ب.ظ

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

یادداشت هایی که در چند پست منتشر می شود نقدها و تحلیل های کوتاه من از فیلم های جشنواره فیلم فجر امسال (جشنواره سی و هفتم) است که تصمیم گرفتم در اینجا هم منتشر کنم که بماند و بعدا نیز بتوانم به آن ها رجوع کنم یا دوستان علاقمند هم در جریان قرار بگیرند.

 

فیلم "روز بلوا" سوژه ی خوبی دارد. سوژه ای که شاید باور نمی شد که بهروز شعیبی بخواهد به آن ورود کند. فساد در جمهوری اسلامی و در بین شخصیت های به ظاهر معتبر و سرشناس نظام. ورود به چنین مقوله و موضوعی قابل توجه است و خوب، اما وقتی عمق پیدا نمی کند باعث می شود که موضوع هم به خوبی منعقد نشود و فیلم به نتیجه مطلوب نرسد.

روحانی ناخواسته درگیر فساد مالی برادرش می شود و جلوتر که می رود متوجه می شود پدر همسرش و خود همسرش نیز درگیر این فسادها هستند و از اعتبار و آبروی او در جامعه سو استفاده شده است. روحانی جوان به دنبال برخورد با این فساد است و حتی سعی می کند تا انتهای پرونده برود اما پرونده به جای منطقی ختم نمی شود. نهایتا روحانی به کمک یک جوان آشنا با اینترنت و هک کامپیوتر می تواند به اطلاعات مالی شرکت پدر همسرش دسترسی پیدا کند و واقعیت را به قوه قضائیه اطلاع دهد. اما فیلم در همین جا به پایان می رسد. نه از بعد ماجرا چیزی می بینیم نه منطق اقتضا می کند که یک نفر در ظرف چند روز با کمک یک جوان بتواند چنین فسادهایی را آشکار و رسانه ای کند و این به نظرم از ضعف های فیلم است.

اینکه یک کارگردان ارزشی جسارت پرداختن به این پرونده ها را دارد از نکات قابل توجه و خوب است اما چرا این فیلم به نکات عمیق تر نمی پردازد و در یک سطح رها می شود به نظرم از عیوب کار است. وقتی قرار است به مسائل کلان پرداخته شود ای کاش به عمق بریم و کار در یک سطح رها نشود. ارتباط منطقی اجزا، کشش داستان، رسیدن به نقطه مشخص که حس مشترک بین مخاطبین ایجاد کند که آها حالا به جای خوبی پرداخته شد و منطقی بود مهم هست. با اینکه فیلم روز بلوا فیلم ارزشمندی است اما لااقل از دید من این ایجاد حس مشترک بین بینندگان فیلم برای فیلم رخ نداده است و باعث شده فیلم رها شود بدون آنکه به سرانجام ماجرا برسیم.

در کل اگر بخواهم به این فیلم از 10 نمره ای بدهم نمره من به آن 7.5 خواهد بود. امیدوارم که متوجه فساد و اهمیت آن در نظام جمهوری اسلام باشیم و تصمیم بگیریم جدی تر و بهتر و عمیق تر به آن بپردازیم و سر سری از کنار آن عبور نکنیم. ورود سینماگران به این عرصه هم ارزشمند است اما کاش حضوری جدی تر و دقیق تر باشد و شاهد ساخت فیلم های بیشتر با چنین موضوعاتی باشیم.

پرونده نشریه نسیم بیداری

شنبه, ۱۲ بهمن ۱۳۹۸، ۰۳:۴۳ ب.ظ

 

سال 1394 در نشریه نسیم بیداری پرونده ای کار شد درباره سازمان مجاهدین خلق به مناسبت پنجاهمین سالگرد تاسیس سازمان که اکنون می توانم لینک تهیه نشریه را در اینجا قرار بدهم.

 

برای مطالعه مطالب من و مطالب دیگر دوستان و دانلود فایل پی دی اف نشریه می توانید اینجا را کلیک نمائید.