گاه نوشته ها

مهدی دزفولی هستم، وبلاگ نویسی را از شهریور ماه 1382 آغاز کردم.علاوه بر وبلاگ نویسی، فعالیت های مختصر مطبوعاتی (همکاری با هفته نامه پنجره، فصلنامه ارغنون، روزنامه شرق و اعتماد) و مستند سازی هم داشته ام.پیش از این سردبیر سابق سایت خبری تحلیلی شفاف و مدیر اجرایی فصلنامه ارغنون بوده ام.

پیش از این 3 وبلاگ دیگر داشته ام که به دلایلی یا فعالیت آن ها متوقف شد و یا با فیلتر مواجه شدند و این وبلاگ چهارمین وبلاگی است که در آن می نویسم.امیدوار اینجا محلی برای تبادل آرا و نظرات مختلف باشد و بتوانم به صورت مستقیم نوشته های خودم را در اختیار دیگران قرار دهم.

بایگانی

۱۰ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سید محمد مهدی دزفولی» ثبت شده است

پنل ویژه غزه در جشنواره سینما حقیقت برگزار شد

سه شنبه, ۲۷ آذر ۱۴۰۳، ۰۶:۵۷ ب.ظ

 

به گزارش روابط عمومی مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی، امروز جمعه ۲۳ آذرماه و در ششمین روز از هجدهمین جشنواره بین‌المللی «سینماحقیقت»، «پنل غزه» با حضور مصطفی شوقی تهیه‌کننده و مدیرعامل خانه مستند، تاماس گرگوسامو از مجارستان، رضوان مرتضی از لبنان و محمد خلیل از عراق برگزار شد.

سیدمهدی دزفولی مدیر بازرگانی مرکز گسترش در ابتدای این پنل گفت: امیدوارم بحث‌های خوبی در این پنل مطرح شود. ما امشب سه مهمان بین‌المللی و یک مستندساز ایرانی را در کنار خود داریم.

هنرمندان عراق بعد از طوفان الاقصی به سمت فلسطین و غزه آمدند

رضوان مرتضی در ابتدای سخنان خود مطرح کرد: اگر بخواهیم درباره نبرد با اسرائیل صحبت کنیم باید بگوییم این نبرد طولانی‌ترین است و کل محور مقاومت درگیر این نبرد شده‌اند. در هر جنگی خسارت و سود است و در جنگ غزه ما شاهد این بوده‌ایم که اسرائیل همچنان با غزه در حال درگیری و جنگ است.

وی ادامه داد: درباره محور مقاومت حزب‌الله علیرغم شهادت رهبران خود به تسلیم شدن راضی نشد. رفتن آقای بشار اسد هم باعث ناراحتی شد و دلیل اینکه حزب‌الله به سوریه اهمیت می‌داد به خاطر نقش سوریه در محور مقاومت بود و نه شخص بشار اسد. ولی حزب‌الله از همان اول معتقد بود که دست خداست که به او کمک می‌کند.

محمد خلیل در ادامه بیان کرد: موضع‌گیری عراق مربوط به دولت و مردم و گر‌وه‌های اجتماعی مردم است. دولت نمی‌تواند موضع‌های عجیب غریب بگیرد و از آنجا که نفت عراق دست آمریکاست، باید به نحوی آن‌ها را راضی نگه دارند. اما طوفان الاقصی مردم و اقشار فرهنگی را خیلی تحت تاثیر قرار داد. خیلی از هنرمندان عراق قبلا فضای ذهنی اروپایی و آمریکایی داشتند ولی بعد از طوفان الاقصی به سمت فلسطین و غزه آمدند. بعد از این اتفاق مقاومت و حقیقت این جریان در عراق عوض شده است.

خلیل افزود: از نظر تکنولوژی قطعا آن‌ها از ما قوی‌تر هستند ولی چیزهای غیبی این وسط وجود دارد که حتی به بیان هم نمی‌آید. ما در عراق مرجعیت را داریم و در زمانی که باید به صحنه می‌آیند و این دلیلی است که به این راحتی‌ها نمی‌توان به عراق نفوذ کرد.

مصطفی شوقی نیز مطرح کرد: نکته‌ای که وجود دارد این است که طرح بزرگی‌ست که از صبح ۷ اکتبر شروع شده و تا امروز در حال جریان است‌. دوست دارم اینجا درباره مستندسازی و مستند در بحران صحبت کنیم.

در بخش دیگری از این پنل تاماس گرگوسامو گفت: در ابتدا باید به کشورهایی که در این مساله نقش دارند، نگاه کنیم. به عنوان مثال ما شاهد تظاهراتی علیه نتانیاهو بودیم و درست همزمان با آن شاهد عادی‌سازی روابط عربستان و ایران با میانجی‌گری چین بودیم. از طرف دیگر حضور حزب‌الله را داشتیم و پس از آن هم اتفاقات ۱۵ ماه اخیر را داشتیم. ما شاهد بودیم که منطقه داشت به سمت خوب شدن پیش می‌رفت اما از بعد انسان‌دوستانه شاهد مشکلات عدیده‌ای خصوصا در غزه بودیم.

وی ادامه داد: سخت است آینده را پیش‌بینی کرد ولی وضعیت جدید سوریه برای ما خیلی مهم است و افراد جدید در سوریه را نمی‌شناسیم ولی می‌دانیم که گذشته تاریکی دارند. این می‌تواند تعداد مهاجرت به اروپا را بیشتر کند که می‌تواند خیلی خوشایند نباشد. درباره لبنان هم باید گفت که تا قبل از جنگ باثبات و خوب بودند ولی بعد از جنگ از منظرهای مختلفی دچار مشکل شد. ما همه دنبال صلح هستیم ولی این مهم است که قبل از صلح قرار است چه اتفاق‌هایی بیفتد. روابط آمریکا و روسیه هم مهم است و رئیس‌جمهور جدید آمریکا خیلی برای ایران خوشایند نبوده است.

فیلم فریم‌های فلسطینی را حتما تماشا کنید

مصطفی شوقی در بخش دیگر این پنل گفت: مستندی به نام فریم‌های فلسطینی در جشنواره داریم که بسیار خوب است و در نگاه فرهنگی و هنری تاریخ اجتماعی فلسطین را می‌گوید و مطرح می‌کند که مساله فلسطین در گذشته ریشه دارد. چیزی که وجود دارد ماجرای امروز و دیروز نیست، فقط در این ۱۵ ماه بیشتر متوجه چنین چیزی شده‌ایم. تمام دبیرکل‌های حزب‌الله شهید شدند و این نشان‌دهنده استمرار در منطقه وجود داسته است. شاید ما کمتر فهم این را داشته باشیم ولی این حقیقت است که اسرائیل دارد تنها برای موجودیت خود می‌جنگد. فیلم فریم‌های فلسطینی را حتما تماشا کنید.

محمد خلیل در ادامه صحبت‌های مصطفی شوقی توضیح داد: اگر بخواهیم درباره عادی‌سازی بگوییم تمام کشورهای عربی عادی‌سازی کردند. مساله‌ای که درباره اسرائیل وجود دارد این است که مرز ثابتی ندارد و می‌خواهد آن را گسترش دهد. داستان شرف و غیرت است، این‌ اسرائیلی‌ها منطقی ندارند و تنها قدرت را می‌فهمند.

وی ادامه داد: سوریه و دولت آن مثل رگ انسان است. از این طریق به حزب‌الله اسلحه می‌رسید حالا باید ببینیم در حال حاضر چه خواهد شد.

رضوان مرتضی نیز در ادامه این پنل توضیح داد: اگر محور مقاومت ادامه پیدا نکند ما وارد روزگار آمریکایی و اسرائیلی شده‌ایم چون ما نمی‌توانیم در دنیایی که سیاه و سفید شده نقطه وسط را داشته باشیم. شمای ایرانی دیگر نمی‌توانی بگویی که کاری ندارم. اینکه محور مقاومت چطور این مشکل بزرگ را حل کند سوال بزرگی‌ست چون ایران دارد تلاش می‌کند رابطه جدیدی با سوریه آغاز کند و اسرائیلی‌ها دولت جدید سوریه را تهدید کرده‌اند. موضوع مهمی می‌خواهم بگویم که حمایت محور مقاومت از سوریه حمایت از بشار اسد نبود و همیشه این چالش وجود داشت که از یک دیکتاتور حمایت کنیم یا به خاطر محور مقاومت از او حمایت کنیم و تصمیم گرفته شد برای حفظ محور مقاومت این حمایت شکل بگیرد.

وی اضافه کرد: صحبت‌هایی شد که مذاکراتی بین اوکراین و روسیه و آمریکا شده است و می‌گویند ترامپ رابطه دوستی یا پوتین دارد و در این مدت باید همه چیز تسویه شود و توقعاتی وجود دارد که جنگ در غزه تا پایان امسال تمام شود. حتی اگر یک معامله‌ای بین اوکراین و روسیه و اسرائیل بوده این یعنی ایران داخل معامله نبوده و ایران متعجب شده است که مهم‌ترین هم‌پیمانش به او خیانت کرده است.

تاماس گرگوسامو گفت: احتمال دارد که معامله ای اتفاق افتاده باشد ولی چون قضیه کامل آشکار نیست نمی‌توان صحبتی کرد. ترامپ ارتباط خوبی با روسیه دارد و به نظر می‌رسد در ماه‌های آینده روسیه کمتر به خاورمیانه توجه کند و به نزدیکان جغرافیایی خود مانند اوکراین توجه خواهد کرد. تمام این‌ها فعلا نظریه است و شرایط دشوار است.

مصطفی شوقی گفت: عید سال ۱۴۰۲ درگیری در شرق سوریه رخ داد و برای اولین بار ایران و آمریکا درگیری هوایی داشتند. سه روز بعد از این واقعه با چند نفر از دوستان به آنجا رفتیم تا ماجرا را به مستند تبدیل کنیم. در منطقه غرب آسیا به نظر می‌رسد خطوط مرزی قراردادی دارند کم رنگ‌تر می‌شوند. این پروژه نیست یک پروسه و روند است. اشتباهی که قائل می‌شویم این است که می‌گوییم از ۷ اکتبر شروع شده ولی داستان مربوط به قبل‌تر از این حرفاست. چنددستگی چیزی است که در بین مردم و روایت‌های آن‌ها می‌بینیم. بدترین اتفاق این است که فضا متشنج و متفاوت ازمنظر قصه و روایت است. به تعداد آدم‌ها قصه و روایت وجود دارد و ما با تنش مواجه هستیم. آینده پر تنش است و روایت مردم از وقایع یکی نیست.

خلیل بیان کرد: فقط اسم‌ها است که تغییر می‌کنند، یک بار القاعده هستند، یک بار داعش و... ولی تنها اسم‌ها هستند که تغییر می‌کنند. اسرائیل روی بحث مذهبی سنی و شیعی بسیار کار کرد و تلاش کرد این دو را از هم بترساند.

رضوان مرتضی در بخش دیگر این پنل مطرح کرد: ما معتقدیم حق در نهایت پیروز می‌شود و طبیعتا پیروزی از آن ماست. من می‌دانم که محور مقاومت خسارت‌های بزرگی دید و بعد از شهادت سید حسن نصرالله نتانیاهو گفت ما محور مقاومت را شکستیم و حزب‌الله در ۱۵ روز ابتدایی خسارت‌های زیادی دید ولی تسلیم نشد و به جنگ خود ادامه داد و مانع ورود اسرائیل به لبنان شد.

شوقی مطرح کرد: ما در ایران میدان رسانه را در ابعاد وسیع خود باخته‌ایم. شاید مهم‌ترین دلیل این است که آموزش‌های لازم برای آن را ندیده‌ایم. یکی از بلاهایی که در حوزه سیاستگذاری سر ما آمده این است که در حوزه رسانه در قالب‌های ایدئولوژیک و خالی از محتوا عمل کرده‌ایم. دمشق سقوط کرده بود ولی در رسانه‌های ایران می‌گفتند دمشق آرام است و چیزی وجود ندارد. مساله فلسطین قصه انسانی و یک مساله انسانی و خیر و شر است ولی سیاست رسانه‌ای ما در این زمینه غلط بوده است و دوگانگی ایجاد کرده است.

وی افزود: از جشنواره بین‌المللی «سینماحقیقت» هم به خاطر وجود بخش غزه بسیار ممنونم تا مستندسازان و هنرمندان و مردم خارج از قاب‌ها به مساله فلسطین نگاه کنند. مساله‌ای که خارج از دولت‌ها و حکومت‌ها قصه‌ای انسانی‌ست.

رضوان مرتضی در پایان این پنل توضیح داد: مستند برای نخبگان است و در ایران برای دیدن آن بلیت می‌خرند، چیزی که ما چنین چیزی نداریم. ولی سرمایه‌گذاری ما باید علاوه بر موشک روی رسانه هم باشد.

 

 

 

 

آیا راه چاره مساله حجاب گشت ارشاد است؟

سه شنبه, ۲۶ مهر ۱۴۰۱، ۰۴:۱۷ ب.ظ

 

این روزها بیشتر از هر زمان دیگری نیاز به گفت و گو داریم تا بدانیم چه چیزی در انتظار ماست و چه باید بکنیم؟ بهترین سخنان را انتخاب کنیم و صرفا یک تماشاگر صرف اتفاقات نباشیم.

برنامه ویرگول قرار است محفلی برای گفت و شنود بیشتر ما باشد. 

برای مشاهده قسمت دوم این برنامه هم می توانید اینجا را کلیک نمائید. 

فیلم لباس شخصی، برداشت آزاد از تاریخ!

پنجشنبه, ۲۹ اسفند ۱۳۹۸، ۰۳:۱۱ ق.ظ

یادداشتی که در ادامه از نظر شما می گذرد، یادداشتی است که در دوره جشنواره فیلم فجر امسال پیرامون فیلم لباس شخصی نوشته بودم و در برخی از رسانه ها و شبکه های اجتماعی منتشر شده بود.

 

 

فیلم لباس شخصی که اثری تاریخی مربوط به تاریخ انقلاب اسلامی و دستگیری سران "حزب توده" در دهه شصت می باشد اثری است که به عنوان اولین کار بلند سینمایی کارگردان آن تا حد زیادی قابل قبول می باشد. فیلمبرداری ها تا حد مناسبی خوب و قابل قبول است و بازیگران گمنام آن که بازیگران تئاتر می باشند توانسته اند از پس نقش های خود برآیند. اما از نظر تاریخی به نظر می رسد این فیلم دارای ایراداتی است که به سادگی از کنار آن نمی توان عبور کرد.

در ابتدا لازم است که شرح تاریخی کوتاهی درباره حزب توده و فعالیت های آن در ایران داده شود. حزب توده در سال 1320 و پس از خروج رضاشاه از ایران و بر روی کار آمدن محمدرضا پهلوی تاسیس شد و تا سال 1327 دارای فعالیت های قانونی در کشور بود. پس از ترور ناکام محمدرضا پهلوی در سال 1327 در دانشگاه تهران فعالیت های این حزب هم ممنوع شد اما همچنان حزب تا سال 1332 به صورت مخفی در کشور فعال بود و اهداف خود را به پیش می برد. پس از کودتای 28 مرداد 1332 حزب توده همانند احزاب دیگر با موانع جدی بر سر راه فعالیت های خود مواجه شد و عملا حزب تا سال 1357 یعنی به مدت حدود 25 سال فعالیت جدی در ایران نداشت و رهبران اصلی آن همانند جودت، کشاورز، طبری، کیانوری و ... در خارج از ایران زندگی می کردند و گاهی بیانیه ای را صادر می کردند و نشریات آن ها در خارج از ایران منتشر می شد. پس از پیروزی انقلاب در اسفندماه  1357 و بهار 1358 آرام آرام رهبران حزب توده به ایران بازگشتند و به دلیل سابقه خانواده پدری کیانوری که نواده آیت الله شیخ فضل الله نوری بود، تصمیم بر این گرفته شد که وی به رهبری حزب توده ایران برسد تا شاید بتواند با انقلاب اسلامی ایران و روحانیت ارتباط خوبی برقرار کند و اهداف حزب در ایران را به پیش ببرد. لازم به ذکر است که حزب تا سال 1361 در همه انتخابات ها شرکت می کرد و حتی کاندیدا در انتخابات خبرگان قانون اساسی، ریاست جمهوری دوره اول و انتخابات مجلس دوره اول داشت اما نتوانست به موفقیتی برسد.

سازمان نوید مدتی قبل از این در ایران تشکیل و فعال شده بود و مسئولیت آن نیز با فردی به نام محمد مهدی پرتوی با نام مستعار خسرو بود. تا سال 1361 فعالیت های حزب توده در ایران قانونی بود و بر خلاف گروه های چپ گرای سنتی و مدرن دیگر همانند چریک های فدایی خلق شاخه اقلیت، پیکار، مائوئیست ها و سازمان مجاهدین خلق و ...  حزب توده وارد تقابل نظامی و تبلیغی علیه نظام جمهوری اسلامی ایران نشد و به ظاهر با نظام حتی همدلی و همراهی هم می کرد.

اما اتفاقات دوره جنگ همانند لو رفتن عملیات های مهمی همانند رمضان و برخی اقدامات دیگر، این جمع بندی را به وجود آورده بود که حزب توده دارای فعالیت های منفی در کشور به نفع شوری است و توانسته سازمان افسران خود را به صورت مخفی مجددا فعال نماید. در زمستان سال 1361 با به راه افتادن این تحلیل و شایعه که توده ای ها می خواهند در کشور کودتا کنند معاونت اطلاعات سپاه که بخش اطلاعاتی بسیار کوچکی در سپاه بود و در آن مقطع مسئولیت آن با سردار مرتضی رضایی بود و طبق اعترافات خود کیانوری زیاد جدی گرفته نمی شد و تمرکز حزب بر روی اطلاعات دفتر نخست وزیری بود، وارد فاز دستگیری سران حزب توده در زمستان سال 1361 شد که در موج اول برخی از کادر اصلی و رده های بالا و میانی حزب همانند کیانوری دبیرکل حزب دستگیر شدند. در این مرحله برخی اعترافات انجام شد که از اهمیت خاصی برخوردار بود. همانند نفوذی های نظامی حزب توده همانند دریادار بهرام افضلی فرمانده نیروی دریایی، سرهنگ هوشنگ عطاریان و سرهنگ بیژن کبیری که در آزادسازی خرمشهر در خرداد 1361 نقش عمده ای داشتند و کبیری معاون آیت الله ری شهری در دادستانی نظامی بود و در دستگیری و خنثی سازی کودتای صادق قطب زاده در سال 1361 نیز نقش داشت و گمان می رفت در سال 1362 چنانچه آیت الله ری شهری به وزارت اطلاعات برسد او نیز معاون آیت الله ری شهری در وزارت اطلاعات خواهد شد!

در بهار سال 1362 نیز ضربه دوم به حزب وارد شد و چهره هایی همانند احسان الله طبری که رئیس شاخه ایدئولوژیک حزب توده بود و چهره های باقی مانده از حزب دستگیر شدند و برخی ها همانند سیاوش کسرایی نیز از ایران فرار کردند.

حال با این اطلاعات ببینیم فیلم چه بخش هایی را روایت کرده است! در فیلم میبینیم که اولین بار گرای سازمان مخفی حزب توده (نوید) و مسئولیت مهدی پرتوی در این سازمان را یک ساواکی دستگیر شده به نیروهای سپاه می دهد! چیزی که نه تنها در اسناد تاریخی وجود ندارد بلکه با واقعیت تاریخی نیز در تضاد است. وقتی سازمان نوید به وجود آمد و پرتوی مسئول آن شد ماه های منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی بود. چطور یک افسر ساواکی می تواند سال ها بر روی حزب کار کرده باشد(30 سال) و پرتوی را از پشت سر هم بشناسد؟! این با مستندات قطعی تاریخی در تضاد جدی است.

بعد از دستگیری کیانوری وی در روزهای پایانی اسفندماه 1361 به جاسوس بودن افضلی و عطاریان و کبیری اعتراف کرد. اما در فیلم جوری وانمود شده است که گویی با تعقیب و مراقبت یک نیروی اطلاعاتی جوان و کنجکاو پرتوی شناسایی می شود و از طریق مراقبت از او به بهرام افضلی می رسند! این هم بر خلاف مستندات قطعی تاریخی است. راستی چرا به دستگیری و شناسایی عطاریان و کبیری اشاره نمی شود؟ اهمیت اینها به مراتب از افضلی بیشتر بوده است و اگر با تشکیل وزارت اطلاعات در سال 1362 کبیری به معاونت این وزارت می رسید قطعا بزرگ ترین نفوذ در مهم ترین دستگاه امنیتی کشور انجام شده بود. با این حال میبینیم که کارگردان فیلم به سادگی دز کنار این سوژه ها عبور کرده و به دیگران وزن داده است.

مهدی پرتوی در اردیبهشت ماه 1362 در یک غافلگیری تمام عیار دستگیر می شود همانند احسان الله طبری، و قبل از او مقامات رده بالای سازمان افسران حزب توده لو رفته بودند پس چگونه است که در فیلم تقدم و تاخرها جابجا شده است؟چرا در فیلم به این دستگیری های دوم و به خصوص دستگیری طبری اشاره ای نمی شود؟

نکته دیگر در ارتباط با اشاره به نقش افرادی همانند جواد مادرشاهی در فیلم است. جواد مادرشاهی از مسئولان اطلاعاتی رده بالای اوایل انقلاب بود که اولین رئیس دفتر آیت الله خامنه ای در دوران ریاست جمهوری در سال 1360 هم بود. وی پیش از انقلاب از چهره های برجسته انجمن حجتیه و مبارزه با بهائیت بود و به همین دلیل حجتیه ای بودن و حساسیت انقلابیون بر روی انجمن حجتیه سال 1361 از ریاست دفتر آیت الله خامنه ای استعفا داد. وی بعدها مشاور امنیتی آیت الله خامنه ای شد و هیچ نامی از وی در دستگیری رهبران حزب توده نیست مگر سفر به پاکستان در سال 1361 به همراه مرحوم عسگراولادی در ارتباط با پرونده کوزیچکین و پس از آن دستگیری سران حزب. اما در فیلم جوری نمایش داده شده است که گویی اولا جواد مادرشاهی از مسئولان اطلاعات سپاه بوده است و نقش اصلی را در دستگیری سران حزب توده داشته که این ها با واقعیت های تاریخی نمی خواند. ثانیا گویی انگلستان گرای دستگیری رهبران حزب توده را به صورت غیر مستقیم به ایران و جوادمادرشاهی داده بود!!

درباره هوشنگ اسدی هم که در فیلم وی را نفوذی سپاه در حزب توده نشان داده اند هم مساله این است که وی نفوذی نظام نبوده است و صرفا از قبل انقلاب هم زندانی با آیت الله خامنه ای بوده است و برخی ها از جمله محمد علی عمویی از رهبران حزب توده در مصاحبه با نگارنده در سال 1393 مدعی شدند که افشای کودتای نوژه در سال 1359 از طریق او به اطلاع آیت الله خامنه ای رسیده بود، نکته ای که البته اثبات شده نیست. اما در هر حال اسدی نفوذی در داخل حزب توده نبوده، همانگونه که وی در دهه 80 به خارج از ایران رفت و مدیر مسئول سایت ضد انقلاب روزآنقلاین شد و در حال حاضر هم مشغول فعالیت ها علیه نظام است و گاها نیز با تلویزیون های ماهواره ای خارج از ایران هم مصاحبه های مبسوطی می کند.

درباره نقش رحمان هاتفی هم به نظر می رسد اغراق گویی و شتابزدگی زیادی رخ داده است و نقش و عملکرد او در این حد که در فیلم نمایش داده شده است نبوده است.

به هر حال به عنوان جمع بندی، فیلم لباس شخصی را فیلمی خوب و دغدغه مند می دانم اما با روایت ها و اسناد تاریخی در برخی از جاها تضادهای جدی دارد و بیشتر شبیه برداشت آزاد کارگردان فیلم از تاریخ است که خواسته تاریخ را با علایق و دیدگاه خود به تصویر بکشد. اگر بخواهم به این فیلم از 10 نمره ای بدهم نمره من به آن 7.5 خواهد بود و امیدوارم کارگردان جوان این فیلم در ادامه مسیر خود بتواند فیلم های بهتر و با استناد بهتر تاریخی را تولید نماید.  

پادکست های صوتی تاریخی

پنجشنبه, ۱۸ مهر ۱۳۹۸، ۱۱:۲۹ ب.ظ

با سلام و احترام

 

از امشب ضبط پادکست های صوتی تاریخی را شروع کردم و امیدوارم کانال جدید و خوب ارتباطی برای بیان مطالب تاریخی و ناگفته شده به علاقمندان باشد.

 

اولین پرونده مربوط به بررسی پرونده جاسوسی و نفوذ سیدمحمد رضا سعادتی در سال 1357 و 1358 است که می توانید از اینجا و اینجا این فایل را گوش کنید و نظرات خود را درج نمائید.

طرح قرآنیان

پنجشنبه, ۲ خرداد ۱۳۹۸، ۰۳:۰۶ ب.ظ

قرآنیان


طرح قرآنیان از مهرماه سال ۱۳۹۷ آغاز شد و با جمعی پنج نفری بر اساس دغدغه ای شخصی که چند روز یکبار یک آیه قرآن را تصویری (موشن گرافیک) کنیم کار را شروع کردیم.حالا هشت ماه میگذرد و برای ادامه کار نیاز به کمک مالی است. اگر دوست داشتین اطلاعات بیشتر را بدانید و در این بهار قرآن که ماه رمضان است کمکی کنید اینجا را کلیک کنید. ممنونم 

گزارش رونمایی از کتاب شهید روز هشتم

يكشنبه, ۲۴ بهمن ۱۳۹۵، ۰۱:۲۶ ق.ظ

سایت های مختلف خبری مراسم رونمایی از کتاب شهید روز هشتم پیرامون شهید محمد کچویی را پوشش خبری داده اند. یکی از کامل ترین این گزارش ها برای خبرگزاری مهر است که گزارش آن در ادامه از نظر شما می گذرد:


به گزارش خبرگزاری مهر، مراسم رونمایی از کتاب «شهید روز هشتم» نوشته مهدی دزفولی با محوریت زندگی شهید محمد کچویی روز چهارشنبه ۲۰ بهمن در سالن اجتماعات خانه کتاب برگزار شد.

در ابتدای این مراسم مهدی دزفولی نویسنده اثر با شرح چگونگی شکل گیری ایده نگارش کتاب به آغاز طرح از سال ۱۳۹۱ اشاره کرد و گفت: در ابتدا قرار بود کتاب پیرامون شهید اسدالله لاجوردی و دوران مبارزات و مسئولیت وی تالیف و گردآوری شود، اما در نهایت با پیش رفتن کار و توجه به غفلت و گمنامی شهید محمد کچویی کار به سمت این شهید چرخش پیدا کرد و در نهایت کار به این شهید و چند پرونده مهم تاریخی دیگر اختصاص پیدا کرد.

وی سپس به جزئیات کتاب و موضوع پرداخته و گفت: در این کتاب با بیش از ۳۵ نفر از مطلعین، پیرامون شهید محمد کچویی مصاحبه شده است و بالغ بر ۸۰ صفحه اسناد و مدارک گردآوری شده است که به قطع می توان گفت در این زمینه خاص برای اولین بار شاهد چنین پرداخت مفصل و صریحی هستیم. همچنین در فصول هفتم و هشتم این کتاب به دلیل پیوند خوردن پرونده ترور شهید محمد کچویی با پرونده سید محمد رضا سعادتی و جاسوسی سعادتی برای شوروی، بازخوانی مفصلی از پرونده سعادتی و همچنین پرونده تیمسار معدوم احمد مقربی صورت گرفته است. در این پرونده ها نیز با افراد مطلعی همانند خسرو قنبری تهرانی، بهزاد نبوی، فیض الله عرب سرخی، سرهنگ مهدی کتیبه، جواد منصوری و ... مصاحبه شده است و سعی شده برای اولین بار نیز اسناد پرونده سعادتی و مقربی منتشر شود.

دزفولی در ادامه گفت: به دلیل اهمیت پرونده کچویی و در کنار آن پرونده های سعادتی و مقربی تلاش شد تا اثر کاملا مستند و به دور از احساسات و عواطف باشد و برای خواننده قابل باور و قابل پذیرش باشد که در این میان به دلیل نوع خاص پرونده و اسناد با دشواری هایی نیز مواجه بودیم. محمد کچویی، مبارز مشهور پیش از انقلاب بود که برای اولین بار در سن ۲۲ سالگی به زندان افتاد و در آستانه انقلاب نیز ۲۸ ساله بود که در ستاد استقبال از حضرت امام (ره) حضور داشت. سپس به مدیریت زندان اوین رسید و در سن ۳۱ سالگی و فردای فاجعه ۷ تیر ماه، در زندان اوین ترور شده است. او عنوان اولین شهید عملیات های انتحاری سازمان منافقین محسوب می شود.

این پژوهشگر گفت: پس از شهادت کچویی پرونده ضارب وی در زندان یعنی محمد کاظم افجه ای بررسی شده و مشخص می شود وی با محمد رضا سعادتی نفر دوم سازمان که آن زمان  به دلیل جاسوسی برای شوروی دستگیر شده بود و مشغول طی گذران ۱۰ سال زندان خود در اوین بوده ارتباط گرفته وخط ترور کچویی و دیگران را از وی گرفته بود. با قطعی شدن نقش سعادتی در ترور کچویی، سعادتی مجددا توسط آیت الله محمدی گیلانی محاکمه شده و سرانجام در ۵ مرداد ۱۳۶۰ اعدام شد. سعادتی همان فردی است که در اردیبهشت ماه ۱۳۵۸ قصد داشت با نفوذی که سازمان منافقین در دادستانی تهران داشته پرونده تیمسار معدوم احمد مقربی را که به جرم جاسوسی برای کا.گ.ب توسط ساواک دستگیر شده بود و دی ماه ۱۳۵۶ اعدام شد، به سفارت شوروی منتقل کند که سرانجام در تهران دستگیر شد. پرونده مقربی و نحوه لو رفتن وی برای کا.گ.ب از اهمیت فوق العاده برخوردار بوده است و به همین دلیل شوروی ها به شدت به دنبال به دست آوردن پرونده وی از طریق منافقین در اولین روزهای انقلاب بودند که همین موضوع نشان می دهد این سازمان از همان ابتدای انقلاب با بیگانگان در ارتباط بوده و برای آنها جاسوسی می کرده است.

در ادامه برنامه، جواد منصوری معاون مرکز اسناد انقلاب اسلامی به بیان خاطراتی از محمد کچویی از سال ۱۳۴۸ تا پایان زندگی این شهید پرداخت و رمز موفقیت کچویی و امثال وی را خلوص و ثبات قدم در راه دانست. منصوری در پایان ابراز امیدواری نمود این اثر و اثرهای مشابه آن آغازی برای توجه بیشتر به شهدای دیگر انقلاب اسلامی همانند شهیدان لاجوردی و مهدی عراقی باشد.

در ادامه مراسم اکبر خلیلی به بیان خاطرات از محمد کچویی از دهه ۵۰ تا انتهای زندگی این شهید پرداخت. خلیلی با بیان اینکه یک رمان [ ترکه های درخت آلبالو] مربوط به زندگی محمد کچویی در سال های دهه ۶۰ نوشته که در همان سال ها برنده کتاب سال جمهوری اسلامی ایران نیز شده، کچویی را مجاهدی نامید که از بسیاری از مشاهیر مخلصانه تر مبارزه کرد اما یاد و نام وی در طی این سال ها به فراموشی سپرده شده بود.

وی افزود: اما این اثر می تواند آغازی برای مطرح شدن مجدد نام وی باشد. شناخت من از محمد کچویی از دوره روزنامه نگاری اش در روزنامه جمهوری اسلامی شروع شد و زمانی که برای تهیه گزارش در سال ۵۸ به زندان اوین رفته بودم. همان جا اولین بار با رئیس وقت زندان یعنی محمد کچویی آشنا شدم. او زندان را به خوبی مدیریت می کرد.

درویش کاشانی یکی دیگر از آشنایان و دوستان شهید کچویی نیز در این مراسم به خاطره گویی پرداخت و وی را جوانی معتقد و مبارز خطاب کرد که علی رغم مخالف خیلی ها در دهه ۴۰ و ۵۰ با مبارزات سیاسی وی علیه رژیم شاه اما او مقتدرانه به راه خود ادامه داد تا سرانجام در ۸ تیر ماه ۱۳۶۰ به شهادت رسید.

این دوست شهید کچویی گفت: کچویی در امامزاده یحیی، مغازه صحافی داشت و من هم پیش او کار می‌کردم. وقتی ساواک کچویی را بازداشت کرد، من بودم که مغازه صحافی کچویی را سرپا نگه داشتم.

محسن کچویی فرزند شهید کچویی و مدیر انتشارات صفحه سفید به عنوان سخنران بعدی این برنامه گفت: سید مهدی دزفولی به علاقه شخصی خودش این کتاب را تهیه و تدوین کرده است و پس از پایان کار و برای حفظ و نشر بهتر محتوای کتاب، انتشارات صفحه سفید پذیرفت آن را منتشر کند. او که باید روایت شود، همسر شهید و مادر اوست که پشت صحنه همه سال های مبارزه بوده است. علاقه‌مندم درباره زندگی مادرم فیلم تولید شود؛ زنی که در ۱۶ سالگی با پدرم ازدواج کرد و در زمان جوانی که پدرم به‌عنوان مرد سخت‌کوش و انقلابی در ۳۱ سالگی به شهادت رسید، با وجود همه سختی‌ها خسته نشد.

فرزند شهید کچویی در بیان خاطرات خود از پدرش گفت: من از کودکی علاقه زیادی به خوردن کَره داشتم. انقلاب که شد، کره کمیاب بود. در اطراف همسایه های ما برخی چهره ها  زندگی می کردند. در مراوده با بچه های آنها می شنیدم که آنها در خانه کره دارند. یک روز به پدرم گفتم، این دوستان همسایه ما کره دارند. پدرم جواب داد: وقتی همه مردم، کره ندارند بخورند، پس ما هم نباید داشته باشیم.

وی در ادامه گفت: روزی با پدرم به زندان اوین رفته بودم. پدر، رئیس زندان بود و من در فضای زندان می چرخیدم و بازی می کردم که ناگهان از محل تعاونی خوراکی های زندان سردرآوردم. وارد که شدم چشمم افتاد به کلی جعبه کره که تا سقف چیده بودند. مسئول تعاونی که مرا شناخت، به احترام پدرم پرسید، چه می خواهم. من هم گفتم: کره. او یک جعبه کره به من داد. اولی را که باز کردم همانجا بخورم، ناگهان پدرم رسید و پرسید این چیست؟ ماجرا را که فهمید، کره ها را از من گرفت و با مسئول تعاونی برخورد کرد و گفت: این کره ها برای زندانی ها تهیه شده است. مگر بچه من، زندانی است که کره بخورد.

سید محمد غرضی هم در بخشی از این برنامه، به بیان نکاتی پیرامون مبارزین انقلاب در قبل و بعد از انقلاب اسلامی پرداخت و گفت: همه ملت ما هرکدام یک کچویی اند و سرباز راه خدا و این سرزمین هستند.

غرضی در سخنانش به مشروطه، ملی شدن نفت، تحقق ۲۲ بهمن و خوار کردن قدرت طلبی آمریکایی ها در ایران گفت و همه را قدرت مسلمان موحد ایرانی خواند.

وی گفت: تاریخ ایران با تاریخ هیچ‌کجای دنیا قابل مقایسه نیست.

در پایان این مراسم  و با حضور مهمانان و حضار از کتاب «شهید روز هشتم» رونمایی شد.


لینک خبر(+)

شهید روز هشتم

چهارشنبه, ۲۰ بهمن ۱۳۹۵، ۱۰:۲۶ ب.ظ

مراسم رونمایی از کتاب شهید روز هشتم پیرامون زندگی و زمانه شهید محمد کچویی چهارشنبه 20 بهمن ماه 1395 در خانه کتاب برگزار شد. در ادامه تصاویری از این مراسم از نظر شما می گذرد.


برای تهیه این کتاب می توانید با انتشارات صفحه سفید و شماره های ۸۶۰۷۰۰۲۹ و
۸۶۰۷۰۳۴۵ تماس حاصل نمائید.


مراسم رونمایی از کتاب شهید محمد کچویی/ شهید روز هشتم


مراسم رونمایی از کتاب شهید محمد کچویی/ شهید روز هشتم


مراسم رونمایی از کتاب شهید محمد کچویی/ شهید روز هشتم


مراسم رونمایی از کتاب شهید محمد کچویی/ شهید روز هشتم


مراسم رونمایی از کتاب شهید محمد کچویی/ شهید روز هشتم


مراسم رونمایی از کتاب شهید محمد کچویی/ شهید روز هشتم


مراسم رونمایی از کتاب شهید محمد کچویی/ شهید روز هشتم



رونمایی از کتاب "شهید روز هشتم"

چهارشنبه, ۱۳ بهمن ۱۳۹۵، ۰۸:۳۰ ب.ظ

پوستر رونمایی کتاب شهید کچویی


به امید خدا هفته آینده 20 بهمن ماه 1395 از کتاب شهید محمد کچویی با عنوان "شهید روز هشتم" رونمایی خواهد شد. شرکت برای همه علاقمندان آزاد خواهد بود و آدرس و زمان دقیق برنامه در پوستر بالا آمده است. 

حضور همگی دوستان باعث خوشحالی و مسرت خواهد بود. 

قحطی بزرگ


دیروز از رادیو ایران برنامه پیک بامدادی تماس گرفتند و پیرامون قحطی بزرگ در ایران ، ما بین سال های 1917 تا 1919 که در زمان جنگ جهانی اول بوده مصاحبه ای را انجام دادند که امروز از برنامه پیک بامدادی پخش شد. عنوان این برنامه قحطی بزرگ در ایران و نقش دولت بریتانیا در این زمینه بود.


برای شنیدن این مصاحبه و فایل صوتی به دقیقه 18 به بعد فایل گوش دهید و اینجا را کلیک کنید.