به گزارش «سدید»؛ مستند «قمار» تازهترین مستند تاریخی سیاسی است که با موضوع مک فارلین ساخته شده و در تیرماه امسال (1399) رونمایی شد.
موضوع مستند پیرامون مذاکرات مخفیانه ایران و آمریکا در دهه شصت و در اوج جنگ ایران و عراق است که برای اولین بار تبدیل به مستند شده است. ماجرای مک فارلین مربوط به روابط میان ایران و آمریکا در حدود ۳۵ سال قبل است که بعدها به ایران-گیت هم مشهور شد.
آن زمان و در پشت پرده میان برخی از مقامات ایرانی و آمریکایی در اواسط دهه ۶۰ و اوج جنگ ایران و عراق روابط پنهانی برقرار شده بود تا ایران به ظاهر بتواند به آزادی گروگانهای آمریکایی و فرانسوی در لبنان کمک کند و از آن طرف هم آمریکاییها به ایران تجهیزات و سلاحهای محدودی را بدهند تا توازنی در جنگ میان ایران و عراق برقرار شود. مسئول اصلی مذاکرات در داخل ایران آیت الله هاشمی رفسنجانی بود که معتقد بود ایران میتواند با همین مذاکرات محدود به روابط سیاسی با آمریکا برسد و مسائل میان دو کشور حل شود، هر چند که مذاکرات مخفیانه باشد و فقط تعداد بسیار محدودی از اطرافیان او از مذاکرات مخفیانه اطلاع داشته باشند.
در طرف دیگر در آمریکا هم مقام اصلی پشت پرده مذاکرات رونالد ریگان رئیس جمهور آمریکا و مشاور مستعفی امنیت ملیاش رابرت مک فارلین بود. موضوع از سال ۱۳۶۴ آغاز شده و تا آبان سال ۱۳۶۵ پیش رفته بود و تبادلاتی نیز میان دو طرف ایرانی و آمریکایی انجام شده بود، اما افشاگری مذاکرات و سفر مک فارلین به تهران آن هم توسط نشریه الشراع لبنان باعث شد تا هم مذاکرات بر هم خورد و هم بعدها مشخص شود جزئیات مذاکرات چه چیزهایی بوده است و جنجالی در ایران و آمریکا ایجاد شود.

این مستند به کارگردانی «سیدمهدی دزفولی» در ۸۰ دقیقه ساخته شده و کتابی ۴۲۰ صفحهای نیز با همین مضمون منتشر شده است که درباره مذاکرات ایران و آمریکا نوشته شده است. به همین بهانه با سیدمهدی دزفولی کارگردان این مستند مصاحبهای را ترتیب دادیم که در ادامه میخوانید:
**آقای دزفولی زاده اگر امکان دارد در ابتدا کمی درباره مستند خود توضیح دهید. چرا این مستند در این مقطع ساخته و رونمایی شد؟
-مستند قمار پیرامون مذاکرات ایران و آمریکا در سال ۱۳۶۴ و ۱۳۶۵ است. ایران در آن سالها به دلیل آنکه درگیر جنگ با رژیم صدام بود نیاز به سلاح داشت تا بتواند هواپیماهای میگ عراقی که تا ارتفاع ۸۰ هزار پا پرواز میکردند و موشکهای هارپون آنها را سرنگون میکرد یا تانکهای تی ۷۲ عراقی را که شوروی در اختیار آنها قرار داده بود و فقط موشکهای تاو میتوانست آنها را منهدم کند بدست آورد.
این سلاحها هم آمریکایی بود و در آن زمان هم رابطه ایران و آمریکا مثل امروز قطع بود و ایران با تحریمها مواجه بود. بحث دلالین اسلحه برای خرید سلاحها همان زمان مطرح شد که میتوانند سلاحهای مورد نظر ایران را تامین کنند به شرط اینکه گروگانهای آمریکایی که در لبنان از سال ۶۱ به گروگان گرفته شده بودند با واسطه گری ایران آزاد شوند. ایران در لبنان نفوذ معنوی داشت و میتوانست به آزادی گروگانها کمک کند. به هر حال مذاکرات مخفیانهای شکل گرفت و در حدود ۱۰ محموله سلاح در سالهای ۶۴ و ۶۵ بین ایران و آمریکا رد و بدل شد و چند گروگان هم آزاد شدند، اما از طریق یک نشریه لبنانی به نام الشراع ماجرا لو رفت و اینکه رابرت مک فارلین مشاور امنیت ملی رونالد ریگان هم خرداد ۶۵ به تهران آمده بود کار را وخیمتر کرد و باعث جنجالی در ایران و آمریکا شد که بعد از انقلاب و تسخیر سفارت آمریکا بی نظیر بود.
به نظر من که نه، به گواهی اتفاقاتی که رخ داد نشان داده شد که ایران برنده مذاکرات نبوده است. در مذاکرات الجزایر ایران و آمریکا تفاهم کردند، اما به دلیل یک کلمه تابعیت که ایرانیهای فراری توانستند تابعیت آمریکایی بگیرند و اموال خودشان را محفوظ نگه دارند مذاکرات به ضرر ایران شد.
**و این موضوع پیش بیاید که مذاکره پنهانی در صورت دشمنی چه معنایی دارد؟
-بله. دقیقا. همین مساله باعث شد تا خیلیها سوال کنند که چطور ایران و آمریکا که به ظاهر دشمن هم هستند پشت پرده مذاکره کرده اند؟ این سوال مهمی بود. بعد که اسناد و اطلاعات منتشر شد مشخص شد بهانه مذاکره تامین سلاح ایران و آزادی گروگانهای آمریکایی در لبنان بوده، اما در اصل پشت پرده مذاکرات، تعیین سرنوشت جمهوری اسلامی بعد از فوت امام خمینی (ره) بوده است. اینکه بعد از امام یک جریان نزدیک به غرب روی کار بیاید این جریان بتواند مسیر جمهوری اسلامی را تغییر دهد و از این دست حرفهای مهم و کلان.
نکته مهمتر هم این بود که مشخص شد اسرائیلیها هم در مذاکرات نقش داشتند. یعنی چهرهای همانند امیرام نیز به عنوان مشاور شیمون پرز با اسم و پاسپورت جعلی ایرلند به تهران آمده بود به همراه رابرت مک فارلین، با برخی از چهرههای ایرانی همانند حسن روحانی و دکتر محمد علی هادی و ... مذاکره کرده بود و در نهایت هم در فرانسه با حسن روحانی در همان سالها مذاکره شده بود. اینها چیزهای عجیبی بود که کمتر درباره آن در داخل ایران صحبت شده بود.
**میتوان گفت که شما در هنگام تحقیق و پژوهش درباره این ماجرا به مطالب تاریخی جدیدی رسیدید که پیشتر عنوان نشده بود؟
-ببینید مطالب تاریخی جدیدی نیست. همان زمان در آمریکا به اینها پرداخته شده بود و کلی از اسناد مذاکرات و ... منتشر شد. اما خب به دلیل عدم وجود اینترنت و شبکههای اجتماعی و ... اینها به داخل ایران نیامد و سالها بعد در داخل ایران به صورت محدود به این مسائل و موضوعات پرداخته شد. من هم در این کار به خیلی از این اسناد مراجعه کردم. البته به روایت طرف ایرانی هم پرداختیم که بعدا نگویند ما یک طرفه به پیش رفته ایم. بالاخره خاطرات آقای هاشمی در سال ۱۳۶۴ و ۱۳۶۵ به همه این موارد و موضوعات اشاره کرده است. همچنین موسسه آقای هاشمی کتاب مذاکرات مک فارلین را منتشر کرده است. اما همه اینها نسبت به روایتهای آمریکایی حقیقتا یک صدم هم نیست. در آمریکا کلی کتاب و سند منتشر شد. کلی درباره این مذاکرات حرف زده شد و اینها قابل توجه بود و هست.
**چرا شما در این زمان و مقطع به سراغ این پرونده رفته و به آن پرداختید؟
-مقتضای سن من و مطالعات من اجازه این را نمیداد که مثلا ۲۰ سال پیش به سراغ این پرونده بروم. من اولین بار سال ۸۶، ۸۷ درباره این پرونده مطالعاتی کردم و بعد سال ۹۱ و ۹۲ عمیقتر شد و به صورت جدی از سال ۹۷ وارد این پرونده و نوشتن کتاب و ساخت مستند شدم. البته این سالها هم بحث مذاکرات بالا گرفته است که طبیعتا ساخت چنین مستندی را طلب میکرد.
به هر حال ما در هر دولتی شاهد بحث مذاکره ایران و آمریکا بوده ایم. در دولت اصلاحات بارها این بحث مطرح شد و ایران و آمریکا در بحث افغانستان همکاریهایی را با هم انجام دادند. دوره آقای احمدی نژاد هم مطرح شد که ایران و آمریکا در عراق همکاریهایی کردند. سال ۹۱ هم مذاکراتی مخفیانه در عمان انجام شد که بعد منجر به مذاکرات ژنو و بعد هم ثمردهی برجام در سال ۹۴ شد آن هم در دولت آقای روحانی که همین چند سال پیش بود. قطعا چند ماه آینده چه ترامپ انتخاب بشود و یا نشود چه سال آینده در ایران یک رئیس جمهور اصلاح طلب یا اصولگرا روی کار بیاید این بحث مذاکرات ایران و آمریکا همچنان ادامه دارد.
همه اینها نسبت به روایتهای آمریکایی حقیقتا یک صدم هم نیست. در آمریکا کلی کتاب و سند منتشر شد. کلی درباره این مذاکرات حرف زده شد و اینها قابل توجه بود و هست.
**چرا؟
-به دلیل شرایط اقتصادی و سیاسی جامعه ما. تا زمانی که ما درگیر تحریمهای سنگین و سخت هستیم، آمریکا در منطقه ما پایگاه دارد و حضور جدی دارد و ما را تهدید به حمله نظامی میکند، بحث ما با آمریکا هم جدی خواهد بود و دائم زمزمه مذاکرات مطرح میشود. به هر حال آمریکا در حال حاضر کشور اول دنیاست و ما با آن درگیر هستیم. از روز اول پیروزی انقلاب هم درگیر بودیم و همچنان هم ادامه دارد. اینها باعث میشود که بحث مذاکره ادامه دار باشد. چیزی است که به این زودیها حل نمیشود. حالا در این شرایط ما باید ببینیم مذاکره خوب و بد چیست. در تاریخ چه مذاکراتی داشتیم با آمریکایی ها.
**چند نمونه در این زمینه را مثال میزنید؟
-بله. مثلا ما مذاکرات الجزایر را در سال ۵۹ داشتیم. بعدش همین مذاکرات مک فارلین بود. بعدش سال ۶۹ و ۷۰ مذاکرات با پیکو به نمایندگی از آمریکاییها با ایران بود. بعدش مذاکرات سعدآباد در سال ۸۲ برای پرونده هستهای ایران بود و آخرینش هم همین مذاکرات برجام در سالهای ۹۲ تا ۹۴ بود.
**برداشت شما از چنین رویدادها و وقایعی چیست؟
-به نظر من که نه، به گواهی اتفاقاتی که رخ داد نشان داده شد که ایران برنده مذاکرات نبوده است. در مذاکرات الجزایر ایران و آمریکا تفاهم کردند، اما به دلیل یک کلمه تابعیت که ایرانیهای فراری توانستند تابعیت آمریکایی بگیرند و اموال خودشان را محفوظ نگه دارند مذاکرات به ضرر ایران شد. در مذاکرات مک فارلین هم که ما به آن پرداختیم بارها سر ایران کلاه گذاشته شد. سلاحهای معیوب به ایران داده شد، سلاحهایی که آرم اسرائیلی بود داده شد. چندین برابر پول سلاحها را بیشتر از ایران گرفتند و از این دست مسائل. سر مذاکرات پیکو هم ایران با رایزنیهای خود باعث آزادی گروگانهای آمریکایی در لبنان شد، اما آمریکایی به تعهدات خودشان عمل نکردند. در موضوع مذاکرات سعدآباد هم همین اتفاق رخ داد و ایران صنعت هستهای خود را بیش از یکسال تعلیق کرد و در نهایت ما به حق وحقوق خود نرسیدیم. در مذاکرات برجام هم که شاهد نتایجش در حال حاضر هستیم.
آنها چندین کتاب خاطرات و تحلیل در این زمینه داشته اند که به طور مستقیم به ماجرای مک فارلین پرداخته است. در سال ۲۰۱۸ نیز که فیلم «ساخت آمریکا» را با بازی تام کروز ساختند که تم اصلی فیلم همین ماجرای مک فارلین بود.
**این موضوع مهمی است که چرا ایران همواره بازنده این مذاکرات بوده است؟
-من نظر خاصی واقعا ندارم. اما احساس میکنم ما با شیوه و ادبیات مذاکرات آشنا نیستیم. بلد نیستیم چگونه مذاکره کنیم تا برنده شویم. دائم از موضع ضعف وارد میشودیم و وقتی ضعیف وارد شویم، متضرر هم خارج میشویم.
**برای ساخت مستند شما و چاپ کتاب مشکلی رخ نداد؟
-نه خدا را شکر مشکل خاصی نبود. برخی از سلایق اعمال شد و دست ما هم نبود، اما در کل سنگ اندازی جدی رخ نداد و خدا را شکر کار به نتیجه رسید.
**درباره پرونده مک فارلین آمریکاییها هم فیلم و کتاب داشته اند و آن را تحلیل کرده اند؟
-بله چندین بار تا به الان این موضوع مورد پرداخت آمریکاییها قرار گرفته است. آنها چندین کتاب خاطرات و تحلیل در این زمینه داشته اند که به طور مستقیم به ماجرای مک فارلین پرداخته است. در سال ۲۰۱۸ نیز که فیلم «ساخت آمریکا» را با بازی تام کروز ساختند که تم اصلی فیلم همین ماجرای مک فارلین بود.
**جز مستندی که شما ساخته اید، ما اثر دیگری در این باره داشته ایم؟
-چندتایی کتاب در این باره نوشته شده است. در مرکز مطالعات جنگ روزشمار جنگ نوشت نیز جلد ۴۴ آن به ماجرای مک فارلین اختصاص دارد که البته فقط به واکنش رسانهها بسنده کرده است. در سال ۸۸ هم کتاب خاطرات آقای هاشمی منتشر شده که ماجرای مک فارلین از دید آقای هاشمی روایت شده و که تقریبا نصف کتاب درباره تاریخ لبنان و گروههای لبنانی و عکس و نقشه بود و مابقی هم مطالب سطحی و دم دستی بود. موارد کاملا سطحی مطرح شده و به خیلی از موضوعات هم اصلا پرداخته نشده است. یک کتاب ۳۰-۴۰ صفحهای هم که انتشارات روزنامه ایران همان بهار سال ۸۸ منتشر کرد که بیشتر شبیه دانستنیهای خیلی فشرده و خلاصهای از ماجرای مک فارلین است.
-بازخوردهای کار شما چطور بوده؟
خدا را شکر در روزنامهها و خبرگزاریها و سایتهای داخلی و خارجی خوب به مستند پرداخته شد. کتاب هم خدا را شکر در حد خودش مورد توجه قرار گرفت و فروش به نسبت خوبی داشته است.