به گزارش خبرنگار حوزه رادیو و تلویزیون گروه فرهنگ خبرگزاری آنا، مستندهای تلویزیونی در چند وقت اخیر در دسته محبوبترین برنامههای سیما قرار گرفتهاند و طبق آماری که هرچند وقت یکبار توسط رسانه ملی منتشر میشود حداقل یک مستند در فهرست آثار محبوب مخاطبان تلویزیون وجود دارد.
در میان سبک و سیاق مختلف مستندسازی، مستندهای سیاسی جایگاه ویژهای دارند، آثاری که با زاویه نگاه جدید به موضوعات مختلف اجتماعی و سیاسی میپردازند و بعضاً دست روی موضوعات بکری میگذارند که پیش از این کسی توجه چندانی به آنها نداشته است.
مستند «سفارت کودتا» یکی از این آثار است، مجموعهای به تهیهکنندگی سید احمد مصطفوی و کارگردانی مشترک سید مهدی دزفولی و سید احمد مصطفوی که با محوریت دخالت سفارتخانههای آمریکا در کشورهای مختلف در قالب ۶ قسمت تولید شد و هفته گذشته، از شنبه تا پنجشنبه از شبکه مستند به نمایش درآمد.
پس از پخش این مستند، در تحریریه خبرگزاری آنا، میزبان سید مهدی دزفولی، مجری طرح و یکی از کارگردانهای اثر و شهابالدین عالمی پژوهشگر، دستیار کارگردان و مدیر تولید «سفارت کودتا» بودیم تا در قالب میزگردی به سوژه جذاب این مستند و چالشهای تولید آن بپردازیم.
آنا: از ابتدا برنامه بر این بود که این مستند با دو کارگردان تولید شود؟
دزفولی: خیر، «سفارت کودتا» مستندی ۶ قسمتی است که کارگردان چهار قسمت آن (قسمتهای ابتدایی و انتهایی) آقای مصطفوی بود و کارگردان دو قسمت میانی با من بود. دلیل این اتفاق هم این بود که چون کار فشرده بود، میخواستیم هرچه سریعتر به پخش برسد. این پروژه تقریباً یک سال زمان برد، از آبان ۹۹ تا مرداد امسال و یک گروه ۱۰ تا ۱۵ نفره این مجموعه را به سرانجام رساندند.
انگیزه اصلی ساخت مستند
آنا: چه چیزی شما را به ساخت این مجموعه مستند علاقهمند کرد؟
دزفولی: در این چهل و دو سال که از تسخیر سفارت آمریکا گذشته، بحثی که همیشه داشتهایم این بوده که چرا این اتفاق افتاد؟ همیشه این ابهام مطرح میشود که اگر این اتفاق نمیافتاد چه میشد؟ الان که اتفاق افتاده چه ضررهایی داشته؟ ما به موضوعی مهم بیتوجه بودیم و در این مستند سعی کردیم به آن بپردازیم. آن موضوع نقش سفارتخانههای آمریکا در کشورهایی است که در آنها انقلاب مردمی رخ میدهد و بعد از مدتی آن انقلاب و خیزش مردمی ضد خودش عمل میکند و به انحراف کشیده میشود. ما در این مستند ۶ کشور را از این زاویه بررسی کردهایم.
عاملی: آمریکاییها کاری ندارند کدام فرد یا جریان سیاسی در کشورهای مدنظرشان روی کارآمده است، آنها فقط دنبال آشوب و بیثباتی هستند، یعنی با ثبات مشکل دارند. وقتی بعد از یک انقلاب مردمی کشور رو به ثبات میرود، آنها بنزین روی آتش میریزند تا همه چیز آشفته شود. وقتی هم که آن ثبات سیاسی از دست میرود، از آب گلآلود ماهی میگیرند و اهداف خود را پیاده میکنند.
آنا: در این اثر چه کشورها و چه برهههایی از تاریخ را انتخاب کردید؟
دزفولی: اندونزی، شیلی، عراق، مصر، لیبی و ایران. مثلا در این مستند کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ ایران را داریم که سفارت آمریکا با محوریت «کرمیت روزولت» کودتایی طراحی میکنند تا دولت ملی دکتر مصدق را سرنگون کنند و دوباره دیکتاتوری بیستوپنج ساله را شاهد هستیم. مقطع بعدی برمیگردد به عراق بعد از خاندان فیصل که سرنگون شدند، کمونیستها روی کار آمدند و نقش سفارت آمریکا در این میان بسیار مشهود است. درباره اتفاقات این سالهای اخیر در انقلابهای عربی هم دو قسمت را به مصر و لیبی اختصاص دادهایم. همانطور که شاهدیم در لیبی ۱۰ سال پس از انقلاب مردم این کشور و برکناری قذافی هنوز مردم درگیرند و شاهد جنگ داخلی و آشفتگی بزرگی هستیم. این روزها میبینیم که بخش غربی و شرقی لیبی با هم درگیرند و جنگ داخلیشان 10ساله شدهاست.
آنا: در چند وقت اخیر مستندسازان نگاه ویژهای به نقش مداخلهجویانه آمریکا در کشورهای مختلف داشتند، این حرکت جمعی چطور آغاز شد؟
دزفولی: در این سالها به نظرم اتفاق خوب و مبارکی در کشور رخ داده و آن تولید مستند و محتواهایی است که به تاریخ معاصر و به صورت ویژه نقش آمریکا در تحولات مختلف میپردازد. مثلا سال قبل در جشنواره «سینما حقیقت» مستند «کودتای ۵۳» از تقی امیرانی منتشر شد که نقش آمریکا در کودتای ۲۸ مرداد را نشان میداد و بعد از این کودتا، همزمان با آغاز هژمونی آمریکا، این کشور دیگر بدعادت شده و شروع کرده به مداخله در کشورهای مختلف که در برخی موارد نیز موفق میشود، مثل کودتای نوژه (نقاب) در سال ۱۳۵۹ یا کودتا در سال ۲۰۰۱ در ونزوئلا. اگرچه در ونزوئلا ابتدا پیروز شدند ولی به خاطر محبوبیت هوگو چاوز در نهایت شکست خوردند.
آنا: چطور شد که به طور ویژه روی نقش سفارتخانههای آمریکا تمرکز کردید؟
دزفولی: چون نقش سفارت آمریکا در کشورهایی که کودتا میشود خیلی برجسته است و آنجا محمل و بستری است برای آدمهایی که میخواهند علیه حکومتهای مردمی اقدام کنند و آن کشورها را سرنگون کنند. به نظرم این اتفاقی است که باید بازخوانی شود. در این سالها همیشه این بحث بوده که اگر سفارت آمریکا تسخیر نمیشد، روند انقلاب اسلامی منطقیتر جلو میرفت، عراق به ایران حمله نمیکرد، آمریکا موضعش علیه ما تغییر پیدا میکرد و مواردی از این دست، اما واقعیت این است که طبق اسناد و مدارک اگر دقیق بخواهیم صحبت کنیم آقای ابراهیم یزدی در خاطراتش اشاره میکند که در کنفرانس غیرمتعهدها در سال ۱۳۵۸ صدام تلویحاً اشاره کرده بود که میخواهد به ایران حمله کند.
کارشکنیها و توطئههایی که سفارت آمریکا در ماههای ابتدایی بعد از پیروزی انقلاب داشت، موضوع مهمی بود که سعی کردیم در قسمت ایران این مستند به آن بپردازیم. طبق اسنادی که از سفارت آمریکا به دست آمده، در سال ۵۸ بعضی از ترورهای گروهک فرقان با راهنمایی و زمینهسازی سفارت آمریکا بوده مثل ترور شهید قرنی و استاد مطهری.
عاملی: البته تاکید میکنم که همه چیز «فقط» سفارت آمریکا، نیست اما بههرحال باید توجه به نقش آنها داشت. مثلاً در اتفاقات سال ۸۸ که سفارت آمریکا در کشور ما وجود نداشت، اما سفارت یک دولت خارجی این حرکت مردمی را به آن سمتی که خودش میخواست هدایت میکرد. نکته این است که اگر انقلاب، رهبری مشخص و برنامهای مدون نداشته باشد، رهبری که بتواند این مسیر راه را برایشان ترسیم کند، مطمئنا به سرانجام خوبی نمیرسد و نتیجه کار چیزی شبیه به وضع این روزهای لیبی میشود که هنوز هم درگیر هستند و اتفاق خاصی برایشان نمیافتد.
آنا: در مورد تسخیر لانه جاسوسی در چهار دهه اخیر، حرفهای زیادی گفته شده، شما برای روایت این اتفاق، دست به چه راهکاری زدید که تکراری نباشد؟
عاملی: ما از ابتدا به دنبال این بودیم که حتما از منابع دستاول استفاده کنیم چون اصل پژوهش این است که به منابع دستاول رجوع کنیم تا مستند اصالت داشته باشد.
دزفولی: روایات متفاوت و مختلفی از سفارت آمریکا در ایران وجود دارد. معمولاً حرفهای تکراری که زده میشود و روند اتفاقات و آدمهایی که سفارتخانه را تسخیر کردند مرور میشود، ولی ما از جنبه بینالمللی به ماجرا نگاه کردیم تا ببینیم نقش سفارت آمریکا در کشورهای دیگر چه بوده است. در کنار این هم به دنبال این بودیم که یک جمعبندی اگر به فرض، سفارت آمریکا تسخیر نمیشد، سرانجام انقلاب اسلامی میتوانست به چه نحو باشد. ما سعی کردیم از زاویهای به این اتفاق بپردازیم که هیچکس تا به حال به آن نپرداخته بود.
آنا: در این مسیر چه منابعی برای شما الهامبخش بود؟
دزفولی: منابع مختلفی در این میان بود. مثلا در چند سال اخیر کتاب خاطرات دو تن از وزرای خارجه آمریکا به انتشار درآمده بود که آثاری جنجالی بود. یکی کتاب هیلاری کلینتون که انقلابهای عربی در دوره او رخ داد، (بین ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۲) و دیگری جان کری (۲۰۱۲ تا ۲۰۱۶) که اکثر تغییر و تحولات بعد از کودتاها در دوره او اتفاق افتاد. این خاطرات نگاه آمریکاییها را به این تحولات نشان میدهد. متأسفانه در ایران چون کتابخوانی کم شده و مردم دنبال پژوهش نیستند، این کتابها خیلی مورد اقبال قرار نگرفت درحالیکه کتابهای خوب و مهمی بود، بهخصوص جان کری که مربوط به مذاکرات هستهای ایران هم میشد.
آنا: اصولا دسترسی بیشتر به منابع اینچنینی چقدر در تولید یک مستند اهمیت دارد؟
دزفولی: اینها خیلی مهم است و متاسفانه ما به این منابع نپرداختیم. معمولاً حرفهای کلی میزنیم یا خاطرات فرادی مثل اوباما یا نکاتی که در آن بیانشده را نمیخوانیم، درحالی که باید به آنها پرداخته شود و این اسناد خارجی به دقت خوانده شود. دیگر برای ما منابع فارسی مزیتی ندارد و باید سراغ منابع انگلیسیزبان و عربزبان برویم و قرائتهای آنها را نگاه کنیم. یکی از دغدغههای من این است که تاریخ ایران در این چهل سال را از زاویه دید خارجیها نگاه کنیم، منابع انگلیسی و عربی را بخوانیم، بعضاً حتی نگاه اسرائیلیها و منابع عبریزبان را بخوانیم تا بتوانیم مقاطع مختلف تاریخ انقلاب را به درستی روایت کنیم.
عاملی: اصل ماجرای مستند «سفارت کودتا» این است که تجربههایی در کشورهای مختلف دنیا وجود دارد که باید آنها را بیاموزیم. با مرور اتفاقات سایر کشورها باید از آنها درس بگیریم و با بررسی بخشهای مختلف این تجربیات به مردم تذکر دهیم که این اتفاقات افتاده است و باید به آنها دقت کنیم.
آنا: چرا از کارشناس در مستند استفاده نکردهاید و فقط راوی، تصویر و فیلم دارید؟
دزفولی: یکی اینکه میخواستیم هر قسمت مستند حدوداً ۲۶ دقیقه باشد. این مسئله هم محدودیتهایی ایجاد میکرد. از طرف دیگر میخواستیم کار دیده شود و در فضای مجازی بچرخد چون معمولاً کارهای بلند در فضای مجازی دیده نمیشود و خود مخاطب هم حوصله ندارد یک مستند شصت دقیقهای را آنلاین ببیند. دلیل دیگر این بود که نمیخواستیم روایت ایرانی در آن دخیل باشد که بگویند اینها با گفتمان خودشان و هژمونی انقلاب اسلامی به سوژه پرداختهاند، این کار برای طیف خاکستری تهیهشده و طیف حزباللهی مدنظر ما نبوده است چون میخواستیم حرف جدیدی بزنیم و برای همین سعی کردیم از فیلمهای آرشیوی و کارشناسان همان کشورهای عربی و غربی استفاده شود.
آنا: آیا میشود از این مستند ۶ قسمتی با تدوین مجدد، مستندی سینمایی ساخت؟
دزفولی: در آینده دنبال این هستیم که این اتفاق بیفتد و چنین چیزی به شبکه مستند بستگی دارد. امیدواریم که بتوانیم یک فیلم دو ساعته از این مجموعه داشته باشیم که برای جشنوارهها و پخش بینالمللی مناسب باشد. این اتفاق ممکن است رخ دهد و در نتیجه یک قسمت واحد داشته باشیم که شش اپیزود مختلف را در آن قسمت خلاصه کنیم، چون تقریباً در هر دهه یک کودتای شاخص توسط آمریکاییها داشتهایم. البته در حال حاضر تصمیمی برای این اتفاق نداریم که بخواهیم تدوین سینمایی داشته باشیم.
آنا: از مستندهای بعدی و برنامههای آیندهتان بگویید؟
دزفولی: ما مجموعه مستندی درباره تحول فضای فرهنگی ایران دهه شصت تا هفتاد داریم. اینکه چطور شد تغییری پارادایمی در آن اتفاق افتاد. ما دهه اول انقلاب فضایی داریم که توجه به «مستضعفان» است که بعد به قشر آسیبپذیر، تبدیل میشود. سیاستهایی که ما بهصورت استکبارستیزانه داریم تبدیل میشود به تنشزدایی و تعامل با غرب و از حیث فرهنگی مهم است که در چنین تغییراتی، چه اتفاقاتی رخ میدهد. به جز این، در زمینه تالیفات هم اثری پژوهشی در دست دارم که انشاالله تا چند وقت دیگر در قالب کتاب به نتیجه میرسد. این پژوهش تقابل دو گفتمان از اسلام است که در جریان انقلاب و بعداز آن شکل گرفته است. تفسیری که از اسلام سیاسی و اسلام غیرسیاسی وجود دارد که ما بهصورت مشخص هم در سه طیف برجسته بعد از انقلاب که مقابل امام ایستادند میبینیم.
آنا: چه شخصیتهایی؟
دزفولی:اولین نفر آقای شریعتمداری بود که در اوایل انقلاب با امام راحل تقابل میکنند و نقش ایشان و صادق قطبزاده در کودتای نوژه برجسته است. نفر بعدی آقای منتظری است که از سال شصت و چهار بااینکه قائممقام رهبری بوده و فرد برجستهای در دهه اول انقلاب با سابقه مبارزاتی بسیار پررنگ، از امام فاصله میگیرد تا به سخنرانی بیست و دوی بهمن سال شصت و هفت میرسد که دیگر میگوید ما مسیر را اشتباه آمدیم و در پیام منشور روحانیت امامخمینی در اسفند سال ۶۷ آن فراز پایانی که غیرمستقیم ایشان را مخاطب قرار میدهند.
نفر سوم هم که به آن میپردازیم آقای محمد شیرازی است که ایشان هم بااینکه قبلاز انقلاب با امام همراهی داشتند و امامجماعت حرم امام حسین (ع) در کربلا بود، بعد از انقلاب به ایران میآید و از همان دهه شصت اختلافاتش با امام آغاز میشود، در نهایت هم در سال ۸۰ در قم فوت میکند و برادرانشان همچنان با نظام زاویه دارند. (!) این سه طیفی است که تحت عنوان «اسلام انقلابی و جریان مقابل آن» به آنها خواهیم پرداخت و این پژوهش در قالب یک کتاب، تا آخر امسال یا ابتدای سال بعد منتشر خواهد شد.
آنا: در جشنواره «سینما حقیقت» امسال چطور، آنجا باید منتظر چه اثری از جانب شما باشیم؟
دزفولی: ما «مجمع عقلا» را به دبیرخانه ارسال کردیم که امیدواریم پذیرفته شود. کار «دیوارکشی» را هم با آقای آقایی داشتیم که درباره مسئله پورنوکراسی در جهان و ایران یا همان استفاده ابزاری از جاذبههای جنسی برای کسب رای است. این ایده درخصوص تلفیقی از مسائل جنسی و سیاست است که در دنیا برای جلب آرای مردم وجود دارد و سیاستمداران از عناصر جنسی استفاده میکنند. همانطور که در دوره ترامپ اخیراً این اتفاق افتاد یا در دورانی که تونیبلر نخستوزیر انگلیس شد، برای جذب آرای حزب کارگر از همین شیوه استفاده کرد که شیوه مرسومی است.
برای مشاهده قسمت چهارم مستند سفارت کودتا، با موضوع کودتا در لیبی پس از انقلاب سال 2011 که 11 آبان ماه از شبکه مستند سیما پخش شد، می توانید اینجا را کلیک نمائید.
هر سال با نزدیک شدن به ایام 13 آبان، این سوال مطرح می شود که آیا تسخیر سفارت آمریکا در تهران در سال 1358 کار درستی بود یا نه؟
بررسی عملکرد سفارت های آمریکا در کشورهایی که انقلاب و حرکت مردم اصیلی انجام دادند، همانند شیلی، مصر، لیبی، ایران (دوره مصدق)، عراق و ... نشان می دهد که سفارت آمریکا در این کشورها به سرعت وارد عمل شده و انقلاب های مردمی در این کشورها را سرنگون کرده و نظام مطلوب خود را که بعضا دیکتاتوری و استبدادی بوده است را بر سر کار آوده است.
مستند سفارت کودتا در 6 قسمت (که دو قسمت کشورهای مصر و لیبی آن با من بوده است) روایت این اتفاقات تاریخی در دوره معاصر است.
برای مشاهده قسمت مصر که امشب از شبکه مستند سیما ساعت 20 پخش شد و باز پخش آن ساعت 24 خواهد بود می توانید اینجا و اینجا را کلیک نمائید.
به مناسبت چهلمین سالگرد سقوط مشکوک هواپیمای فرماندهان ارتش و سپاه در 7 مهرماه 1360، امشب ساعت 20 مستند معمای سی130 از شبکه افق سیما پخش می شود و در تلوبیون نیز قابل مشاهده و دسترسی می باشد. (اینجا را کلیک نمایید.)
این مستند تولید سال 1396 می باشد و تا سال 1399 برای پخش از تلویزیون ممنوع بود. اما از سال 1399 پخش آن در سالگرد این حادثه بلامانع اعلام شده است. موضوع مستند نفوذ در ارتش در سال های ابتدایی انقلاب می باشد و سقوط مشکوک هواپیمای فرماندهان جنگ ( فلاحی، فکوری، نامجو، کلاهدوز و نامجو و جهان آرا) در 7 مهرماه سال 1360 و پس از عملیات ثامن الائمه. و تهیه کنندگی و کارگردانی آن با سید مهدی دزفولی بوده است.
به گزارش «سدید»؛ مستند «قمار» تازهترین مستند تاریخی سیاسی است که با موضوع مک فارلین ساخته شده و در تیرماه امسال (1399) رونمایی شد.
موضوع مستند پیرامون مذاکرات مخفیانه ایران و آمریکا در دهه شصت و در اوج جنگ ایران و عراق است که برای اولین بار تبدیل به مستند شده است. ماجرای مک فارلین مربوط به روابط میان ایران و آمریکا در حدود ۳۵ سال قبل است که بعدها به ایران-گیت هم مشهور شد.
آن زمان و در پشت پرده میان برخی از مقامات ایرانی و آمریکایی در اواسط دهه ۶۰ و اوج جنگ ایران و عراق روابط پنهانی برقرار شده بود تا ایران به ظاهر بتواند به آزادی گروگانهای آمریکایی و فرانسوی در لبنان کمک کند و از آن طرف هم آمریکاییها به ایران تجهیزات و سلاحهای محدودی را بدهند تا توازنی در جنگ میان ایران و عراق برقرار شود. مسئول اصلی مذاکرات در داخل ایران آیت الله هاشمی رفسنجانی بود که معتقد بود ایران میتواند با همین مذاکرات محدود به روابط سیاسی با آمریکا برسد و مسائل میان دو کشور حل شود، هر چند که مذاکرات مخفیانه باشد و فقط تعداد بسیار محدودی از اطرافیان او از مذاکرات مخفیانه اطلاع داشته باشند.
در طرف دیگر در آمریکا هم مقام اصلی پشت پرده مذاکرات رونالد ریگان رئیس جمهور آمریکا و مشاور مستعفی امنیت ملیاش رابرت مک فارلین بود. موضوع از سال ۱۳۶۴ آغاز شده و تا آبان سال ۱۳۶۵ پیش رفته بود و تبادلاتی نیز میان دو طرف ایرانی و آمریکایی انجام شده بود، اما افشاگری مذاکرات و سفر مک فارلین به تهران آن هم توسط نشریه الشراع لبنان باعث شد تا هم مذاکرات بر هم خورد و هم بعدها مشخص شود جزئیات مذاکرات چه چیزهایی بوده است و جنجالی در ایران و آمریکا ایجاد شود.
این مستند به کارگردانی «سیدمهدی دزفولی» در ۸۰ دقیقه ساخته شده و کتابی ۴۲۰ صفحهای نیز با همین مضمون منتشر شده است که درباره مذاکرات ایران و آمریکا نوشته شده است. به همین بهانه با سیدمهدی دزفولی کارگردان این مستند مصاحبهای را ترتیب دادیم که در ادامه میخوانید:
**آقای دزفولی زاده اگر امکان دارد در ابتدا کمی درباره مستند خود توضیح دهید. چرا این مستند در این مقطع ساخته و رونمایی شد؟
-مستند قمار پیرامون مذاکرات ایران و آمریکا در سال ۱۳۶۴ و ۱۳۶۵ است. ایران در آن سالها به دلیل آنکه درگیر جنگ با رژیم صدام بود نیاز به سلاح داشت تا بتواند هواپیماهای میگ عراقی که تا ارتفاع ۸۰ هزار پا پرواز میکردند و موشکهای هارپون آنها را سرنگون میکرد یا تانکهای تی ۷۲ عراقی را که شوروی در اختیار آنها قرار داده بود و فقط موشکهای تاو میتوانست آنها را منهدم کند بدست آورد.
این سلاحها هم آمریکایی بود و در آن زمان هم رابطه ایران و آمریکا مثل امروز قطع بود و ایران با تحریمها مواجه بود. بحث دلالین اسلحه برای خرید سلاحها همان زمان مطرح شد که میتوانند سلاحهای مورد نظر ایران را تامین کنند به شرط اینکه گروگانهای آمریکایی که در لبنان از سال ۶۱ به گروگان گرفته شده بودند با واسطه گری ایران آزاد شوند. ایران در لبنان نفوذ معنوی داشت و میتوانست به آزادی گروگانها کمک کند. به هر حال مذاکرات مخفیانهای شکل گرفت و در حدود ۱۰ محموله سلاح در سالهای ۶۴ و ۶۵ بین ایران و آمریکا رد و بدل شد و چند گروگان هم آزاد شدند، اما از طریق یک نشریه لبنانی به نام الشراع ماجرا لو رفت و اینکه رابرت مک فارلین مشاور امنیت ملی رونالد ریگان هم خرداد ۶۵ به تهران آمده بود کار را وخیمتر کرد و باعث جنجالی در ایران و آمریکا شد که بعد از انقلاب و تسخیر سفارت آمریکا بی نظیر بود.
به نظر من که نه، به گواهی اتفاقاتی که رخ داد نشان داده شد که ایران برنده مذاکرات نبوده است. در مذاکرات الجزایر ایران و آمریکا تفاهم کردند، اما به دلیل یک کلمه تابعیت که ایرانیهای فراری توانستند تابعیت آمریکایی بگیرند و اموال خودشان را محفوظ نگه دارند مذاکرات به ضرر ایران شد.
**و این موضوع پیش بیاید که مذاکره پنهانی در صورت دشمنی چه معنایی دارد؟
-بله. دقیقا. همین مساله باعث شد تا خیلیها سوال کنند که چطور ایران و آمریکا که به ظاهر دشمن هم هستند پشت پرده مذاکره کرده اند؟ این سوال مهمی بود. بعد که اسناد و اطلاعات منتشر شد مشخص شد بهانه مذاکره تامین سلاح ایران و آزادی گروگانهای آمریکایی در لبنان بوده، اما در اصل پشت پرده مذاکرات، تعیین سرنوشت جمهوری اسلامی بعد از فوت امام خمینی (ره) بوده است. اینکه بعد از امام یک جریان نزدیک به غرب روی کار بیاید این جریان بتواند مسیر جمهوری اسلامی را تغییر دهد و از این دست حرفهای مهم و کلان.
نکته مهمتر هم این بود که مشخص شد اسرائیلیها هم در مذاکرات نقش داشتند. یعنی چهرهای همانند امیرام نیز به عنوان مشاور شیمون پرز با اسم و پاسپورت جعلی ایرلند به تهران آمده بود به همراه رابرت مک فارلین، با برخی از چهرههای ایرانی همانند حسن روحانی و دکتر محمد علی هادی و ... مذاکره کرده بود و در نهایت هم در فرانسه با حسن روحانی در همان سالها مذاکره شده بود. اینها چیزهای عجیبی بود که کمتر درباره آن در داخل ایران صحبت شده بود.
**میتوان گفت که شما در هنگام تحقیق و پژوهش درباره این ماجرا به مطالب تاریخی جدیدی رسیدید که پیشتر عنوان نشده بود؟
-ببینید مطالب تاریخی جدیدی نیست. همان زمان در آمریکا به اینها پرداخته شده بود و کلی از اسناد مذاکرات و ... منتشر شد. اما خب به دلیل عدم وجود اینترنت و شبکههای اجتماعی و ... اینها به داخل ایران نیامد و سالها بعد در داخل ایران به صورت محدود به این مسائل و موضوعات پرداخته شد. من هم در این کار به خیلی از این اسناد مراجعه کردم. البته به روایت طرف ایرانی هم پرداختیم که بعدا نگویند ما یک طرفه به پیش رفته ایم. بالاخره خاطرات آقای هاشمی در سال ۱۳۶۴ و ۱۳۶۵ به همه این موارد و موضوعات اشاره کرده است. همچنین موسسه آقای هاشمی کتاب مذاکرات مک فارلین را منتشر کرده است. اما همه اینها نسبت به روایتهای آمریکایی حقیقتا یک صدم هم نیست. در آمریکا کلی کتاب و سند منتشر شد. کلی درباره این مذاکرات حرف زده شد و اینها قابل توجه بود و هست.
**چرا شما در این زمان و مقطع به سراغ این پرونده رفته و به آن پرداختید؟
-مقتضای سن من و مطالعات من اجازه این را نمیداد که مثلا ۲۰ سال پیش به سراغ این پرونده بروم. من اولین بار سال ۸۶، ۸۷ درباره این پرونده مطالعاتی کردم و بعد سال ۹۱ و ۹۲ عمیقتر شد و به صورت جدی از سال ۹۷ وارد این پرونده و نوشتن کتاب و ساخت مستند شدم. البته این سالها هم بحث مذاکرات بالا گرفته است که طبیعتا ساخت چنین مستندی را طلب میکرد.
به هر حال ما در هر دولتی شاهد بحث مذاکره ایران و آمریکا بوده ایم. در دولت اصلاحات بارها این بحث مطرح شد و ایران و آمریکا در بحث افغانستان همکاریهایی را با هم انجام دادند. دوره آقای احمدی نژاد هم مطرح شد که ایران و آمریکا در عراق همکاریهایی کردند. سال ۹۱ هم مذاکراتی مخفیانه در عمان انجام شد که بعد منجر به مذاکرات ژنو و بعد هم ثمردهی برجام در سال ۹۴ شد آن هم در دولت آقای روحانی که همین چند سال پیش بود. قطعا چند ماه آینده چه ترامپ انتخاب بشود و یا نشود چه سال آینده در ایران یک رئیس جمهور اصلاح طلب یا اصولگرا روی کار بیاید این بحث مذاکرات ایران و آمریکا همچنان ادامه دارد.
همه اینها نسبت به روایتهای آمریکایی حقیقتا یک صدم هم نیست. در آمریکا کلی کتاب و سند منتشر شد. کلی درباره این مذاکرات حرف زده شد و اینها قابل توجه بود و هست.
**چرا؟
-به دلیل شرایط اقتصادی و سیاسی جامعه ما. تا زمانی که ما درگیر تحریمهای سنگین و سخت هستیم، آمریکا در منطقه ما پایگاه دارد و حضور جدی دارد و ما را تهدید به حمله نظامی میکند، بحث ما با آمریکا هم جدی خواهد بود و دائم زمزمه مذاکرات مطرح میشود. به هر حال آمریکا در حال حاضر کشور اول دنیاست و ما با آن درگیر هستیم. از روز اول پیروزی انقلاب هم درگیر بودیم و همچنان هم ادامه دارد. اینها باعث میشود که بحث مذاکره ادامه دار باشد. چیزی است که به این زودیها حل نمیشود. حالا در این شرایط ما باید ببینیم مذاکره خوب و بد چیست. در تاریخ چه مذاکراتی داشتیم با آمریکایی ها.
**چند نمونه در این زمینه را مثال میزنید؟
-بله. مثلا ما مذاکرات الجزایر را در سال ۵۹ داشتیم. بعدش همین مذاکرات مک فارلین بود. بعدش سال ۶۹ و ۷۰ مذاکرات با پیکو به نمایندگی از آمریکاییها با ایران بود. بعدش مذاکرات سعدآباد در سال ۸۲ برای پرونده هستهای ایران بود و آخرینش هم همین مذاکرات برجام در سالهای ۹۲ تا ۹۴ بود.
**برداشت شما از چنین رویدادها و وقایعی چیست؟
-به نظر من که نه، به گواهی اتفاقاتی که رخ داد نشان داده شد که ایران برنده مذاکرات نبوده است. در مذاکرات الجزایر ایران و آمریکا تفاهم کردند، اما به دلیل یک کلمه تابعیت که ایرانیهای فراری توانستند تابعیت آمریکایی بگیرند و اموال خودشان را محفوظ نگه دارند مذاکرات به ضرر ایران شد. در مذاکرات مک فارلین هم که ما به آن پرداختیم بارها سر ایران کلاه گذاشته شد. سلاحهای معیوب به ایران داده شد، سلاحهایی که آرم اسرائیلی بود داده شد. چندین برابر پول سلاحها را بیشتر از ایران گرفتند و از این دست مسائل. سر مذاکرات پیکو هم ایران با رایزنیهای خود باعث آزادی گروگانهای آمریکایی در لبنان شد، اما آمریکایی به تعهدات خودشان عمل نکردند. در موضوع مذاکرات سعدآباد هم همین اتفاق رخ داد و ایران صنعت هستهای خود را بیش از یکسال تعلیق کرد و در نهایت ما به حق وحقوق خود نرسیدیم. در مذاکرات برجام هم که شاهد نتایجش در حال حاضر هستیم.
آنها چندین کتاب خاطرات و تحلیل در این زمینه داشته اند که به طور مستقیم به ماجرای مک فارلین پرداخته است. در سال ۲۰۱۸ نیز که فیلم «ساخت آمریکا» را با بازی تام کروز ساختند که تم اصلی فیلم همین ماجرای مک فارلین بود.
**این موضوع مهمی است که چرا ایران همواره بازنده این مذاکرات بوده است؟
-من نظر خاصی واقعا ندارم. اما احساس میکنم ما با شیوه و ادبیات مذاکرات آشنا نیستیم. بلد نیستیم چگونه مذاکره کنیم تا برنده شویم. دائم از موضع ضعف وارد میشودیم و وقتی ضعیف وارد شویم، متضرر هم خارج میشویم.
**برای ساخت مستند شما و چاپ کتاب مشکلی رخ نداد؟
-نه خدا را شکر مشکل خاصی نبود. برخی از سلایق اعمال شد و دست ما هم نبود، اما در کل سنگ اندازی جدی رخ نداد و خدا را شکر کار به نتیجه رسید.
**درباره پرونده مک فارلین آمریکاییها هم فیلم و کتاب داشته اند و آن را تحلیل کرده اند؟
-بله چندین بار تا به الان این موضوع مورد پرداخت آمریکاییها قرار گرفته است. آنها چندین کتاب خاطرات و تحلیل در این زمینه داشته اند که به طور مستقیم به ماجرای مک فارلین پرداخته است. در سال ۲۰۱۸ نیز که فیلم «ساخت آمریکا» را با بازی تام کروز ساختند که تم اصلی فیلم همین ماجرای مک فارلین بود.
**جز مستندی که شما ساخته اید، ما اثر دیگری در این باره داشته ایم؟
-چندتایی کتاب در این باره نوشته شده است. در مرکز مطالعات جنگ روزشمار جنگ نوشت نیز جلد ۴۴ آن به ماجرای مک فارلین اختصاص دارد که البته فقط به واکنش رسانهها بسنده کرده است. در سال ۸۸ هم کتاب خاطرات آقای هاشمی منتشر شده که ماجرای مک فارلین از دید آقای هاشمی روایت شده و که تقریبا نصف کتاب درباره تاریخ لبنان و گروههای لبنانی و عکس و نقشه بود و مابقی هم مطالب سطحی و دم دستی بود. موارد کاملا سطحی مطرح شده و به خیلی از موضوعات هم اصلا پرداخته نشده است. یک کتاب ۳۰-۴۰ صفحهای هم که انتشارات روزنامه ایران همان بهار سال ۸۸ منتشر کرد که بیشتر شبیه دانستنیهای خیلی فشرده و خلاصهای از ماجرای مک فارلین است.
-بازخوردهای کار شما چطور بوده؟
خدا را شکر در روزنامهها و خبرگزاریها و سایتهای داخلی و خارجی خوب به مستند پرداخته شد. کتاب هم خدا را شکر در حد خودش مورد توجه قرار گرفت و فروش به نسبت خوبی داشته است.
مستند عقلا چهل روز پس از رونمایی و عرضه در سایت های وی او دی و رونمایی از متن مصاحبه هایش در کتاب جنگ و صلح، به پخش تلویزیونی رسید.
این مستند امروز، ساعت 18 از شبکه سوم سیما پخش خواهد شد. موضوع این مستند پیرامون قطعنامه 598 و پایان جنگ ایران و عراق و سال های پس از جنگ است.
به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، در این مراسم که امروز ۲۶ تیرماه در موزه ملی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس برگزار شد، سردار حسین علایی از فرماندهان دوران دفاع مقدس با اشاره به ضرورت اتحاذ تصمیمات راهبردی مهم در زمانهای حساس، برخی علل پایان جنگها را تبیین کرد و گفت: مهمترین مسئله این است که جنگ را چگونه و با چه راهبردی به پایان برسانیم.
سردار علایی همچنین اظهار کرد: حضرت امام (ره) تا زمان آزادسازی خرمشهر اعتقاد داشتند که نتیجه جنگ تحمیلی باید به ساقط شدن حزب بعث و رژیم صدام منجر شود؛ آن هم به دست خود مردم عراق. امام راحل با عبور نیروهای ایران از مرز ایران و عراق مخالف بودن و در این باره هیچ شکی وجود ندارد. مسئولان امام (ره) را راضی کردند که از مرز عبور کنیم و خود بنده در این باره بسیار تحقیق کردهام و به نتیجه رسیدهام.
وی در بخش دیگری از سخنانش گفت: در طول جنگ طراحیهای مناسبی برای بهره بردن از از فرصتهایی که عملیاتها برای ما فراهم میکردند، نداشتیم و در هیچ یک از عملیاتها پیوست دیپلماسی نداشتیم. مثلا عملیات انجام میدادیم، اما برای پایان جنگ طرحی نداشتیم. تنها آقای هاشمی رفسنجانی بود که میگفت یک عملیات بزرگ انجام بدهیم و بعد از با مذاکره جنگ را به پایان ببریم، اما هیچ کسی از او حمایت نکرد.
سردار علایی ادامه داد: شورای امنیت با ابتکار آمریکا و شوروی برنامه پایان جنگ بین ایران و عراق را طراحی کردند. قطعنامه ۵۹۸ هم ابتکار ما نبود و مشارکتی در نوشتن اولیه آن نداشتیم به همین خاطر این قطعنامه ابتدا به نفع عراق بود و در حالی که ما در خاک عراق حضور داشتیم این قطعنامه ما را ملزم میکرد از خاک عراق عقب نشینی کنیم. از سوی دیگر آمریکا به این نتیجه رسیده بود که عراق و صدام در این جنگ پیروز نخواهد شد و اگر قدرتهای بزرگ از عراق حمایت نکنند از ایران شکست میخورد، به همین خاطر راهبردی اتخاذ کردند که این جنگ برنده نداشته باشد.
وی در پایان گفت: اگر کشور ما در مسائل حساس ابتکار عمل به دست نگیرد، حاصل کار مانند قطعنامه ۵۹۸ میشود و دیگران برای ما تصمیم میگیرند.
علی اصغر جعفری مدیرعامل موزه ملی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس نیز در این مراسم گفت: معتقدیم که دوران دفاع مقدس یکی از نقاط عطف و فرصتهای استثنایی است که ملت خلق کرد و با ایستادگی و مقاومت و رهبری امام خمینی (ره) اجازه نداد که حتی یک وجب خاک در اختیار دشمن قرار گیرد؛ امام خامنهای در اینخصوص فرمودند که پذیرش قطعنامه هم کاری عقلانی بود و اگر عقلانی نبود، امام بزرگوار این موضوع را نمیپذیرفت. بعد از ۴۰ سال از آن حادثه عظیم هر زمان یاد آن دلاوریها به ذهن ما میرسد، ملت به آن حماسه و جهاد احترام میگذارند و وقتی مسئولان دیگر کشورها به موزه دفاع مقدس میآیند به ایستادگی ملت ایران احترام میگذارند.
جعفری ادامه داد: جنگ ما معادل جنگ جهانی بود و بسیاری از کشورها با ما جنگیدند و به عراق کمک کردند، دشمنان نظام ما را تقویت کردند و امروز اسنادی را میبینیم که در هیچ صحنهای نیست که حمایت کشورهای دیگر از صدام نبوده باشد و وقتی جنگ تمام شد، صدام تجهیزات نو و جدید در اختیار داشت.
وی اظهار کرد: این افتخار باید بهصورت دقیق به نسل جوان منتقل شود و این فرصت را غنیمت میشماریم که این اثر ارزشمند را رونمایی کنیم و این کتاب تنها بخشی از نگاهها و واقعیتها را بیان میکند، ناگفتههای زیادی از دوران دفاع مقدس وجود دارد و پژوهشگران دیگر باید در اینخصوص تحقیق کنند.
جعفری گفت: امروز بعد از گذشت سالها از دفاع مقدس شاهد افتخارآفرینی کشورمان هستم و اگر قرار باشد همه آنچه که از معارف دینی سراغ داریم را بیان کنیم، درباره دوران دفاع مقدس است. امیدوارم با لطف الهی و رهبر فرزانه انقلاب اسلامی شاهد توفیق و اقتدار عزت بیش از پیش باشیم که این امر نیز ریشه در دوران دفاع مقدس دارد.
به گزارش گروه فرهنگ خبرگزاری آنا برنامه رونمایی از کتاب «جنگ و صلح» در باغ موزه دفاع مقدس با حضور چهره ها و رسانه های مختلف برگزار شد.
در این مراسم، سردار حسین علایی در ابتدای سخنان خود با اشاره به اینکه مهمترین مسئله در هر جنگی این است که جنگ را چگونه و با چه راهبردی به پایان برسانیم به تشریح دیدگاه امام درباره جنگ پرداخت.
وی گفت: وقتی جنگ شروع شد راهبرد ایران این بود که نگذارد عراق به اهدافش برسد، به همین دلیل در برابر پیشرویهای عراق ایستاد و با آزادسازی مناطق اشغالشده خود به دنبال خاتمه جنگ بود. امام خمینی (ره) در تمام سخنرانیهای خود تاکید داشتند که اولاً نتیجه این جنگ باید ساقط شدن حزب بعث از عراق باشد و ثانیاً بدون آن که نیروهای ایرانی وارد خاک طرف مقابل یعنی عراق شود، جنگ خاتمه پیدا کند که البته ساقط شدن حزب بعث را به دست مردم عراق میخواستند، همچنین انتظار امام این بود که این جنگ را با حفظ تمامیت ارضی ایران به پایان برسانیم. این چیزی است که کسی در آن شکی ندارد. اصطلاحا لا ریب فیها!
وی ادامه داد: بعد از آزادسازی خرمشهر، امام خمینی (ره) تنها کسی است که در شورای عالی دفاع میگوید چرا میخواهید از مرزها عبور کنید؟ در این شکی نیست که امام مخالف عبور از مرزها بودند؛ این موضوع را آقای هاشمی با تفصیل مطرح کرده است، اما از آنجا که امام خمینی اهل مشورت بودند و به ایشان گفتند که لب مرز جای مناسبی برای متوقف شدن نیست و عارضه مهمی برای توقف در آنجا نیست و مسئولین دیگری گفتند که باید با دست برتر جنگ را تمام کنیم، امام پذیرفتند که جنگ ادامه پیدا کند.
علایی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به اینکه در عملیاتها پیوست دیپلماسی نداشتیم، گفت: از ابتدا تا انتهای ابتکار عملی برای پایان دادن جنگ در دستگاه سیاست خارجی ما وجود نداشت. حال سوال این است که چرا به قطعنامه رسیدیم؟ باید در پاسخ گفت ما ابتکار عملی برای پایان جنگ نداشتیم و ابتکار عمل ما فقط در عملیاتها بود. ما در هر عملیاتی پیوست داشتیم اما کسی به دنبال راه حال دیپلماسی نبود به همین دلیل است که سازمان ملل با ابتکار شوروی و آمریکاییها در سال ۱۳۶۶ به قطعنامه ۵۹۸ رسید. در حقیقت آنها به این نتیجه رسیدند که صدام نمیتواند پیروز شود و اگر حمایتهای بینالمللی از او قطع شود، ایران پیروز این جنگ است، بنابراین قطعنامه را بهگونهای رقم زدند که این جنگ نه برنده داشته باشد و نه بازنده.
سردار علایی ابتکار عمل را مهم دانست و با تاکید بر اینکه ابتکارعمل باید در دست خودمان باشد خاطر نشان کرد: اگر کشور ما در مسائل حساس ابتکار عمل را به دست نگیرد باز هم مانند قطعنامه ۵۹۸ خواهد شد و دیگران برای ما تصمیم میگیرند. امروز نیز در موضوع هستهای و برجام هم چنین است.
در کتاب جنگ و صلح با چهره های مهم و مختلف مصاحبه شده است تا روایت غیر تکراری از اواخر جنگ ارائه شود.
چرا امام(ره) جام زهر قطعنامه را نوشید؟
سید مهدی دزفولی نویسنده و گردآورنده این کتاب نیز در ادامه از چگونگی نگارش کتاب جنگ و صلح گفت. وی بیان داشت در سال ۱۳۹۵ بود که احساس کردیم مقطع قطعنامه ۵۹۸ و ماههای پایانی جنگ شباهت زیادی به اتفاقات آن سال ها یعنی سالهای ۱۳۹۴ و ۱۳۹۵ دارد. مذاکرات هسته ای و بحث برجام در جریان بود و گویی بعد از ۲۷-۲۸ سال قطعنامه ۵۹۸ دیگری را شرایط به ایران تحمیل کرده بود. آقای علایی به درستی اشاره کرد که اگر برنامه نداشته باشید، به نتیجه خوبی هم در دیپلماسی و مذاکره نمیرسید و کشور به جای دیگری می رود. پیامهای امام خمینی در زمان قطعنامه ۵۹۸ و تا ۱۰ ماه پس از آن که ایشان در قید حیات بودند، بسیار قابل توجه است و عمدتاً پیامهای عمیق و محکمی است و همچنان جای کار دارد. مهم ترین بخش آن هم که نیاز به تحلیل دارد این است که چه شد ایران قطعنامه را پذیرفت و چرا امام تعبیر نوشیدن جام زهر و معامله آبروی خود با خدا را دارد. و چه شد که ظرف ۲ هفته نظر امام از ادامه جنگ به پذیرش قطعنامه تغییر کرد.
وی به محتوای کتاب در بخش دیگر اشاره کرد و بیان داشت: در این کتاب مصاحبههایی با افراد درگیر در ماجرای قطعنامه که یا موافق و یا منتقد آن بودند و هستند انجام شده است. از چهره هایی همانند مرحوم ابراهیم یزدی و صادق زیباکلام تا ناصر نوبری، عباس ملکی، غلامحسن کرباسچی، محمد عطریانفر و محمد غرضی و... تا چهرههای اقتصادی همانند فرشاد مومنی و احمد توکلی و محمد خوشچهره و ... تا نظامی همانند محسن رفیق دوست و اسماعیل کوثری و ... انجام شد.
لازم به یادآوری است که کتاب جنگ و صلح نوشته سید مهدی دزفولی، چاپ نشر صاد می باشد و در ۳۳۰ صفحه و با قیمت ۷۹ هزار تومان در اختیار علاقمندان می باشد. علاقمندان برای تهیه این کتاب می توانند به سایت نشر صاد مراجعه نمایند و آن را با تخفیف سی درصدی خریداری نمایند. این کتاب به دو مقطع قبل و بعد از پذیرش قطعنامه ۵۹۸ پرداخته است و به نقش سیاسیونی همانند امام خمینی(ره)، مرحوم هاشمی رفسنجانی و ... در پذیرش قطعنامه اشاره کرده است و بخش های زیادی از آن هم به روایت دولت سازندگی که دولت دوران صلح بوده است اشاره دارد.
برای مشاهده این گزارش در سایت خبرگزاری آنا می توانید اینجا را کلیک نمائید.