گاه نوشته ها

مهدی دزفولی هستم، وبلاگ نویسی را از شهریور ماه 1382 آغاز کردم.علاوه بر وبلاگ نویسی، فعالیت های مختصر مطبوعاتی (همکاری با هفته نامه پنجره، فصلنامه ارغنون، روزنامه شرق و اعتماد) و مستند سازی هم داشته ام.پیش از این سردبیر سابق سایت خبری تحلیلی شفاف و مدیر اجرایی فصلنامه ارغنون بوده ام.

پیش از این 3 وبلاگ دیگر داشته ام که به دلایلی یا فعالیت آن ها متوقف شد و یا با فیلتر مواجه شدند و این وبلاگ چهارمین وبلاگی است که در آن می نویسم.امیدوار اینجا محلی برای تبادل آرا و نظرات مختلف باشد و بتوانم به صورت مستقیم نوشته های خودم را در اختیار دیگران قرار دهم.

بایگانی

۲۰۱ مطلب با موضوع «شخصی» ثبت شده است

در طی 46 سال پس از تسخیر سفارت آمریکا در تهران، جنگ روایت ها درباره این رویداد ادامه داشته و دارد. سعی کردم در این 10 دقیقه مستندهای خوب داخلی و خارجی ساخته شده درباره این موضوع را به مخاطبین معرفی کنم و از اهمیت روایتگری و روایت سازی در این باره بگویم و اینکه داستان ما با آمریکا از 13 آبان 1358 شروع نشد و در واقع از 28 مرداد 1332 آغاز شد.

 

برای مشاهده این ویدئو می توانید اینجا را کلیک کنید. 

 

 

برای مشاهده تحلیل من از شرایط یک دهه اخیر منطقه غرب آسیا در رسانه گود مدیا می توانید اینجا را کلیک کنید. 

نشست آسیب شناسی تحزب در جمهوری اسلامی

چهارشنبه, ۱ آبان ۱۴۰۴، ۰۶:۴۰ ب.ظ

ه گزارش جماران، نشست علمی با موضوع «آسیب‌شناسی تحزب در جمهوری اسلامی با نگاهی به سرنوشت حزب جمهوری اسلامی» با سخنرانی فیض‌الله عرب‌سرخی و حمیدرضا ترقی به همت معاونت پژوهشی و با همکاری گروه تاریخ انقلاب اسلامی روز چهارشنبه مورخ ۳۰ مهرماه ۱۴۰۴ در پژوهشکده امام خمینی و انقلاب اسلامی برگزار شد.

 

برای مشاهده این گزارش تصویری در سایت جماران اینجا را کلیک کنید. 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

حدود 12 سال قبل تمرکز پژوهشی بر روی حزب جمهوری اسلامی را آغاز کردم و بعد از ساخت مستند داستان ناتمام یک حزب (سال 1392)، انتشار پرونده های مطبوعاتی تاریخی در روزنامه های اعتماد (سال 1392) نشریه پنجره (سال 1393) و سایت تاریخ ایرانی (سال 1394)، نگارش کتاب طلوع و غروب یک حزب (چاپ مرکز اسناد انقلاب اسلامی در سال 1402) و انتشار پادکست های سریالی درباره حزب جمهوری اسلامی (سال 1404) و گرفتن مدرک کارشناسی ارشد دوم در رشته تاریخ انقلاب اسلامی با موضوع چرایی و چگونگی توقف فعالیت های حزب جمهوری اسلامی، حالا نشست های تخصصی نقد و بررسی حزب جمهوری اسلامی و آسیب شناسی احزاب در ایران با تمرکز بر تاریخ انقلاب اسلامی برگزار شد.

 

در ادامه گزارش خبرگزاری ایرنا درباره نشست اخیر درباره حزب جمهوری اسلامی در پژوهشکده امام خمینی از نظر شما می گذرد. 

 

به گزارش ایرنا روز چهارشنبه ،در این نشست تخصصی شرکت‌کنندگان و صاحب نظران سیاسی در پژوهشکده امام خمینی(ره) به واکاوی سرنوشت حزب جمهوری اسلامی پرداختند .

این جلسه با واکاوی یکی از مهم‌ترین و پیچیده‌ترین تجربیات حزبی در سال‌های آغازین انقلاب، به تحلیل دلایل افول و انحلال این حزب پرداخت.

سخنرانان با اشاره به نقش کانونی حزب در سازمان‌دهی نیروهای انقلابی و مدیریت کشور در شرایط بحرانی، بر این موضوع تأکید کردند که مطالعه این تجربه، کلیدی برای فهم موانع تاریخی و ساختاری توسعه احزاب فراگیر و پایدار در ایران است.

در نشست فوق و در محوریت این آسیب‌شناسی، عوامل متعددی مورد بحث قرار گرفت که مهم‌ترین آن‌ها را می‌توان تنش ذاتی بین منطق حزبی (که بر کسب اکثریت و جذب افکار عمومی استوار است) با شرایط ویژه انقلابی و جنگ دانست که تمرکز و وحدت فراجناحی را طلب می‌کرد.

همچنین، به اختلاف‌نظرها بر سر مسائل کلان اقتصادی، فرهنگی و سیاست‌خارجی اشاره شد که در نهایت به صدور بیانیه‌انحلال این حزب در سال ۱۳۶۶ انجامید.

این تجربه نشان می‌دهد که چگونه احزاب حتی در اوج قدرت، می‌توانند در غیاب مکانیسم‌های حل اختلاف، از درون دچار آسیب شوند.

نشست تخصصی آسیب‌شناسی احزاب سیاسی در پژوهشکده امام‌ خمینی برگزار شد

در نهایت،صاحب نظران در این نشست نتیجه گرفتند که سرنوشت حزب جمهوری اسلامی، تنها یک رویداد تاریخی نیست، بلکه آیینه‌ای است که آسیب‌های ساختاری و فرهنگی گسترده‌تر در عرصه تحزب در ایران را نشان می‌دهد.

عواملی مانند ناپایداری ائتلاف‌ها در مواجهه با چالش‌های جدی، غلبه منطق جناحی بر منطق برنامه‌ای، و تعریف نشدن مرزهای مشخص بین حزب و دولت.

به نقل کارشناسان این نشست در بررسی این تجربه در پژوهشکده امام خمینی(ره) بر این نکته تأکید داشتند که بدون فهم این آسیب‌ها و تلاش برای رفع آن‌ها، تحقق یک نظام حزبی پویا و باثبات که بتواند نقش واسطه بین مردم و حکومت را ایفا کند، با دشواری‌های بنیادین مواجه خواهد شد و این تجربه ای برای احزاب معاصر است.

تضعیف نظام و بی توجهی به ولایت فقیه، مهمترین عامل انحلال و عمر کوتاه احزاب است

عضو شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی در سخنانی با تشریح آسیبهای جدی تحزب در ایران گفت: وفاداری به ولایت فقیه و تربیت کادر شرط بقای احزاب است و فقدان برنامه ریزی و مسئولیت پذیری از دیگر آسیبهای فعالان حزبی محسوب می شود.

نشست تخصصی آسیب‌شناسی احزاب سیاسی در پژوهشکده امام‌ خمینی برگزار شد

حمیدرضا ترقی، در تحلیل کارکرد احزاب در نظام جمهوری اسلامی، رابطه آنها با اصل ولایت فقیه را محک اصلی تداوم و بقایشان دانست و اظهارکرد: هر حزبی که خود را در تقابل با این اصل بنیادین قرار دهد، در کشوری که بر اساس آن طراحی شده، طبعاً دوام و قوام نخواهد داشت.

وی افزود: وقتی حزبی بیاید با اصل ولایت فقیه مقابله کند، طبیعتاً دوامش کاهش پیدا می کند. در کشوری که نظامش بر این اساس طراحی شده، التزام عملی به ولایت فقیه شرط اول تحزب است. نمی توانیم بگوییم حزبی که با این اصل مخالف است، می تواند دوام داشته باشد.

معاون بین الملل حزب موتلفه اسلامی خاطر نشان کرد: حزب باید در جهت تثبیت نظام حرکت کند، نه تضعیف آن. وقتی حزبی به جای رقابت با رقیب همسطح خود، بیاید با اصل نظام رقابت کند، موجب دوام کم آن می شود.

ترقی با اشاره به نقش کمرنگ احزاب در تربیت کادر مدیریتی کشور بیان کرد: حزبی که نتواند کادر برای اداره کشور تربیت کند، نمی تواند موفق باشد. یک دولت حداقل به ۱۵ هزار مدیر نیاز دارد؛ حزب ما کجا این نیروها را تربیت کرده است؟ این ضعف بزرگ باعث می شود دولتها به نیروهای سابق و شناخته شده بازگردند.

وی احزاب را احزابی انتخاباتی و بدون برنامه و پاسخگویی خواند و گفت: تعدادی از احزاب ما فقط شده اند "احزاب انتخاباتی". یک ماه مانده به انتخابات سر و صدا می کنند و بعد ناپدید می شوند. کسی پاسخگوی وعده هایی که داده نیست. این مسئله، اعتماد جامعه را از بین میبرد.

عضو شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی فقدان پیوند واقعی با مردم و ناتوانی در جامعه پذیری سیاسی را ضعفی بزرگ خواند و اظهارکرد: حزبی که خود را نماینده بخشی از مردم می داند، بدون اینکه از درون آنها برآمده باشد، نمی تواند ادعای مردمسالاری داشته باشد.

وی ادعا کرد : رابطه احزاب با مردم قطع است ، طرح انتخاباتی که اخیراً مجلس شورای اسلامی برای تهران تصویب کرده، اولین گام جدی بعد از چهل سال برای فعال کردن احزاب است در این طرح حزب در قبال کسانی که به مردم معرفی می کند مسئولیت دارد .این تغییر می تواند نقطه آغازی باشد اگرچه هنوز نواقصی دارد.

ترقی ، مردم سالاری دینی را در چارچوب اهداف آرمانگرایانه احزاب ایرانی خواند و بیان کرد: ما به دنبال جامعه ای هستیم که بسترساز حکومت جهانی حضرت ولیعصر (عج) باشد. آرمانهای ما با آرمانهای احزاب در سایر کشورها تفاوت دارد. بنابراین، مردمسالاری ما باید در چارچوب دین و مردمسالاری دینی معنا شود.

فقدان فرهنگ کار جمعی، مهمترین آسیب تحزب در ایران

عضو شورای مرکزی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران با تشریح دلایل تعطیلی حزب جمهوری اسلامی گفت: ما در ابتدای انقلاب بیشتر شبیه یک نهاد حکومتی عمل می‌کردیم تا یک حزب سیاسی؛ چرا که مبنای کار ما وحدت بود نه رقابت.

نشست تخصصی آسیب‌شناسی احزاب سیاسی در پژوهشکده امام‌ خمینی برگزار شد

فیض الله عرب سرخی با اشاره به تجربه حزب جمهوری اسلامی اظهار داشت: وقتی از ۲۵۰ حزب در کشور صحبت می‌کنیم، معنایش این است که حزب واقعی وجود ندارد. حزب یعنی ارائه راهکارهای آلترناتیو برای اداره کشور، در حالی که اکثر این احزاب حرف متفاوتی برای گفتن ندارند.

وی با اشاره به فعالیت‌های سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی و حزب جمهوری اسلامی در سال‌های ابتدایی انقلاب افزود: کارهایی مانند کمک به سپاه در کردستان، همکاری با قوه قضائیه برای حل پرونده گروهک فرقان و برگزاری راهپیمایی‌ها از طریق شورای هماهنگی تبلیغات کار حکومت بود نه کار حزب.

عضو شورای مرکزی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران با اشاره به فقدان انسجام فکری در احزاب اول انقلاب خاطرنشان کرد: نیروها بر اساس گذشته مشترک ضد رژیم شاه گرد هم آمده بودند، نه بر سر برنامه‌ای برای اداره آینده کشور. وقتی به مرحله سازندگی رسیدیم، هیچ اشتراک نظری وجود نداشت.

عرب سرخی با اشاره به تجربه شخصی خود گفت: وقتی امام در اسفند ۶۰ بین فعالیت سیاسی و نظامی یکی را انتخاب کردند، من با وجود معاونت یکی از نیروهای مسلح کشورمان ، استعفا دادم و فعالیت حزبی را انتخاب کردم. اما امروز در هر دستگاه حکومتی، داشتن سابقه حزبی مانع بزرگی برای فعالیت است.

وی تأکید کرد: نه تنها در حکومت، که در خود احزاب نیز فرهنگ جدی کار جمعی شکل نگرفته است. ما به جای آموزش کار حزبی، فقط به بیانیه‌های سیاسی و سخنرانی بسنده کرده‌ایم.

 

 

خبرگزاری مهر - گروه فرهنگ و ادب - زهرا اسکندری: کتاب «قمار» روایتی مستند از مذاکرات محرمانه ایران و آمریکا در دهه ۶۰ و پرونده مک‌فارلین است. این مذاکرات که در شرایط جنگ تحمیلی عراق علیه ایران و اشغال لبنان توسط اسرائیل شکل گرفت، ابعاد پیچیده‌ای دارد.

در کتاب «قمار»، خوانندگان با جزئیات مذاکراتی آشنا خواهند شد که تنها عده معدودی از شخصیت‌های سیاسی و امنیتی از آن مطلع بودند. انتشار خبری جنجالی درباره این مذاکرات در نشریه الشراع لبنانی در آبان ماه ۱۳۶۵، موجب تغییراتی در روندهای سیاسی ایران و آمریکا شد. نویسنده با بررسی این تحولات، به تحلیل نقش شخصیت‌هایی چون امام خمینی (ره) و هاشمی رفسنجانی در این مقطع تاریخی می‌پردازد.

پس از صحبت‌های رهبر معظم انقلاب به مناسبت هفته دفاع مقدس و اشاره ایشان به بحث مذاکرات، با سیدمحمدمهدی دزفولی مولف این اثر گفت‌وگو کردیم. بخش دوم این گفت‌وگو در ادامه از نظر می‌گذرانید:

*یکی از ویژگی‌های کتاب «قمار» این است که سعی نکرده جانب‌دار باشد. با توجه به مستند بودن روایت، چطور بین روایت خنثی و افشاگرانه تعادل برقرار کردید؟ آیا در جایی مجبور به حذف اسناد یا نقل قول‌هایی شدید؟

اتفاقاً برخی‌ها، روایت‌های موجود کتاب قمار را اثری جانبدارانه و منتقد نگاه آیت‌الله هاشمی رفسنجانی و دولت حسن روحانی در مقطع نگارش کتاب در سال ۱۳۹۹ ارزیابی کرده‌اند؛ به‌ویژه با توجه به هم‌زمانی انتشار آن با دوران ریاست‌جمهوری حجت الاسلام حسن روحانی، این گمانه نیز مطرح شده که انتشار کتاب می‌تواند با اهداف سیاسی یا نقد مستقیم به چهره‌های خاصی همراه بوده باشد. با این حال، بازخوردهای دیگری نیز وجود داشته که از تلاش جدی اثر برای گشودن ابعاد ناگفته پرونده و عرضه روایت‌های کمتر شنیده‌شده تقدیر کرده‌اند. به هر حال هم کتاب و هم مستند، طیف‌های مختلف را به واکنش واداشته و نقل‌قول‌های مختلف و بعضاً متضادی درباره این موضوع شنیده‌ام.

هدف من گردآوری و مقایسه روایت‌های مختلف از ماجرای مک‌فارلین، به‌ویژه روایت‌های ایرانی، بوده است. در این مسیر، تلاش شده تا دیدگاه‌های چهره‌هایی چون آیت‌الله هاشمی رفسنجانی، حسن روحانی، محسن کنگرلو و دیگر افراد دخیل در روند مذاکرات، در کنار نقدها و دیدگاه‌های مخالف یا منتقد قرار گیرد و در مقام راستی‌آزمایی واقع شود. همچنین با تکیه بر اسناد، گزارش‌ها، خاطرات خارجی و روایت‌های رسمی ایالات متحده، توازنی در روایت برقرار شود تا مخاطب با مطالعه مجموعه‌ای حدود ۳۰۰ صفحه‌ای، تصویری روشن، جامع و تحلیلی از پرونده به‌دست آورد.

کتاب با بهره‌گیری از اسناد اصلی، خاطرات، مصاحبه‌ها و گزارش‌های رسمی، تلاش کرده است روایت‌ها را با کمترین حذف یا جهت‌گیری ارائه دهد. البته با توجه به گستردگی منابع از جمله بیش از ۸۰ هزار صفحه سند منتشر شده در ایالات متحده، طبیعی است که تنها بخش‌هایی از این مجموعه گسترده در کتاب بازتاب یافته است و امکان اینکه همه آنها آورده شود طبیعتاً وجود نداشته است. در این انتخاب نیز، تمرکز بر بخش‌هایی بوده که در تحلیل ماجرا نقشی تعیین‌کننده داشته‌اند یا در روایت‌های رسمی داخلی کمتر بدان‌ها پرداخته شده است.

مستندی که هم‌زمان با پژوهش کتاب تهیه شده، به‌عنوان ضمیمه‌ای دیداری در کنار متن مکتوب قرار گرفته و می‌تواند درک خواننده را نسبت به فضای سیاسی، چهره‌های مؤثر و بستر تاریخی مذاکرات تعمیق ببخشد و طیف دیگری از مخاطبین را به موضوع و کار علاقمند کند. این همراهی کتاب و مستند، مخاطب علاقه‌مند به پرونده‌های سیاسی دهه ۱۳۶۰ را با مجموعه‌ای مستند و تحلیلی مواجه می‌سازد که می‌تواند بستری قابل‌اتکا برای پژوهش‌های بعدی باشد.

*در خلال پژوهش‌تان، با اسناد یا گفت‌وگوهایی مواجه شدید که برای اولین بار منتشر می‌شدند یا پیش‌تر در روایت رسمی وجود نداشتند؟

نخستین مواجهه با گفت‌وگوهای محسن کنگرلو، به اسفند ۱۳۹۸ بازمی‌گردد؛ یعنی حدود دو تا سه ماه پیش از انتشار مستند و کتاب «قمار» که مصاحبه مفصلی از ایشان با حسین دهباشی منتشر شد. هرچند کنگرلو پیش‌تر نیز در سال‌های ۱۳۹۲ و ۱۳۹۳ در گفت‌وگوهایی با روزنامه شرق به ابعاد این مذاکرات برای اولین بار پرداخته بود، اما نکات مطرح‌شده در مصاحبه یادشده با حسین دهباشی، برای نخستین بار با این سطح از صراحت و جزئیات مطرح شد و در نتیجه اهمیت خاصی در روند تحقیق پیدا کرد.

همچنین چند سال پیش از انتشار مستند، اظهارات رابرت مک‌فارلین در یکی از اندیشکده‌های واشنگتن نیز مورد توجه قرار گرفت و در مستند و کتاب هم من به آن استناد کردم. با این حال، این تصور که گفت‌وگوها و منابع صرفاً توسط تیم تهیه مستند استخراج شده و پیش از آن سابقه‌ای نداشته‌اند، دقیق نیست. برای نمونه، آقای محمد خامنه‌ای نیز پیش‌تر در سال‌های ۱۳۹۲ و ۱۳۹۵ در گفت‌وگوهایی با خبرگزاری فارس و نشریه رمز عبور به بخشی از خاطرات مرتبط با این پرونده اشاره کرده بود. چون همان طور که احتمالاً می‌دانید ایشان از چهره‌های مهم و شاخص جناح راست در دهه شصت محسوب می‌شود و از مخالفین و منتقدین جدی ماجرای مذاکرات مک فارلین بوده است. همچنین علی‌هاشمی نیز پیش از گفت‌وگوی تصویری با ما، نخستین بار در خرداد سال ۱۳۸۷ در گفت‌وگو با نشریه شهروند امروز به موضوع ورود کرده و سپس در تابستان ۱۳۹۸ نیز مصاحبه‌ای با سایت انتخاب در این‌باره انجام داده بود.

با این حال، گفت‌وگوی تصویری انجام‌شده در سال ۱۳۹۸ ما با علی‌هاشمی، نخستین مصاحبه جامع تصویری او درباره این پرونده تلقی می‌شود. در این گفت‌وگو، بخش‌هایی از روایت او که پیش‌تر در قالب مکتوب یا کوتاه مطرح شده بود، با جزئیات و دقت بیشتری در مقابل دوربین بیان شد. همچنین در مراسم رونمایی از کتاب در خبرگزاری فارس، او به شکل مبسوط‌تری به بیان خاطرات خود پرداخت که همان ایام هم توسط خبرگزاری فارس و دیگر رسانه‌ها پوشش داده شد.

هدف اصلی پروژه مستند و کتاب قمار، تمرکز بر روایت ایرانی ماجرای مک‌فارلین بود؛ تلاشی برای بازسازی و بازگویی وجوه مغفول‌مانده یا کمتر بررسی‌شده از منظر شخصیت‌های سیاسی داخلی. بر همین اساس، کوشش شد از منابع داخلی بهره‌برداری دقیق‌تری صورت گیرد تا سهم روایت ایرانی در کنار اسناد و منابع خارجی، به‌طور پررنگ‌تری بازتاب یابد و یکبار برای همیشه سعی شود از جنبه طرف ایرانی به ماجرا نگاه شود. این رویکرد، به‌ویژه در غیاب مستندات رسمی منتشرشده از سوی برخی نهادها یا چهره‌های درگیر در پرونده، ضرورتی مضاعف داشت و امید می‌رود در مسیر مستندسازی این بخش از تاریخ معاصر سیاسی ایران، گام مؤثری برداشته شده باشد.

*چه چیزی باعث شد سراغ موضوعی به این حساسیت و پیچیدگی بروید؟

جرقه اولیه علاقه‌مندی به پرونده مک‌فارلین، به اوایل دهه ۱۳۹۰ بازمی‌گردد. در آن دوره، دولت احمدی‌نژاد بر سر کار بود و من به همراه یکی از دوستان، برای مصاحبه‌ای مرتبط با انتخابات سال ۱۳۸۸، به دیدار چهره‌های مختلف سیاسی میرفتیم. در جریان آن دیدارها و در خلال بحث‌های درباره روابط خارجی، یکی از چهره‌های اصلاح طلب با لحنی کنایه‌آمیز عنوان کرد که «مشکل ایران و آمریکا را می‌توان حل کرد؛ به شرط آنکه رهبری نرمش نشان دهد و زمینه مذاکره مستقیم با آمریکا را بپذیرد و با یک پرس چلوکباب مساله حل می‌شود!». آن جمله و آن فضای ذهنی، در کنار وضعیت مذاکرات هسته‌ای در دوره آقای جلیلی، ذهنم را به مسئله روابط ایران و آمریکا معطوف کرد. به خصوص که جامعه هم به دلیل موج جدید و متفاوت تحریم‌ها که از آن سال‌ها شروع شده بود، عملاً درگیر مساله روابط میان ایران و آمریکا شده بود و موضوع و مساله ای مبتلابه جامعه ایران هم بود.

اندکی بعد، در سال ۱۳۹۲، پیش از روی کار آمدن دولت آقای روحانی گزارشی در سایت بی‌بی‌سی فارسی درباره تلاش‌های میانجی‌گرانه آقای پیکو (معاون وقت دبیرکل سازمان ملل، خاویر پرز دکوییار) منتشر شد. این نخستین بار بود که از تلاش‌ها برای برقراری مجدد ارتباط میان ایران و آمریکا پس از ماجرای مک‌فارلین مطلع می‌شدم و درباره آن میخواندم. براساس این گزارش، مذاکرات سال ۱۳۶۸ با حضور پیکو به منظور حل و فصل پرونده گروگان‌های آمریکایی در لبنان و بازگرداندن اجساد قربانیان مجدداً بعد از جنجال مک فارلین آغاز شده بود. در مقابل، آمریکا وعده بازگرداندن بخشی از دارایی‌های بلوکه‌شده ایران را هم داده بود. با این حال، مذاکرات به شکست انجامید و اگرچه ایران در آزادی گروگان‌های آمریکایی همکاری کرد، نه‌تنها امتیازی دریافت نکرد بلکه به اتهام ارتباط با گروگان‌گیران، تحت تحریم‌های بیشتری هم قرار گرفت.

همزمانی این مطالعات و پژوهش‌ها با آغاز به کار دولت حسن روحانی و حضور پررنگ نام او در ماجرای مک‌فارلین و مذاکرات پس از آن، انگیزه مضاعفی برای ورود به این پروژه فراهم کرد. در آن مقطع، مرحوم هاشمی رفسنجانی نیز در قید حیات بود، اما درباره این پرونده سکوت اختیار کرده بود. از همین‌رو، ایده ساخت مستند درباره این موضوع در همان سال ۱۳۹۲ شکل گرفت که ببینیم واقعاً اصل ماجرا چه بوده است؟ با این حال، به‌دلیل حساسیت پرونده و عدم همکاری بسیاری از افراد مؤثر در آن و سنگ اندازی‌های انجام شده، پروژه عملاً تا سال ۱۳۹۷ وارد فاز تولید نشد.

نخستین مصاحبه‌ها از نیمه دوم سال ۱۳۹۷ آغاز شد و تا پایان سال ۱۳۹۸ و پیش از شیوع کرونا ادامه داشت. با آغاز همه‌گیری کرونا، انتشار مستند و کتاب با تأخیر چندماهه همراه شد و نهایتاً در تابستان سال ۱۳۹۹ عرضه مستند و کتاب شد. به‌طور کلی، فرایند تولید اثر مستند و کتاب حدود یک سال و نیم به‌طول انجامید. پژوهش کتاب نیز به‌موازات تدوین مستند پیش رفت و در نهایت به‌عنوان پیوست تحقیقی مستند دو ماه بعد از آن منتشر شد.

پیش از انتشار کتاب «قمار»، تنها چند منبع محدود درباره این پرونده وجود داشت: کتابی با عنوان پرونده مک‌فارلین و تبادل اسلحه که در سال ۱۳۸۸ توسط مؤسسه نشر معارف انقلاب آیت‌الله هاشمی به کوشش محسن هاشمی پسر ایشان منتشر شده بود، یک کتابچه کوتاه هم منتشرشده توسط روزنامه ایران در سال ۱۳۸۷ بود و اثری دیگر که جزئیات آن در خاطرم نمانده است هم در این باره منتشر شد و دیگر هیچ چیزی در این باره نبود. اثر ما، از حیث دامنه و عمق تحقیق، جامع‌تر از منابع پیشین بود و از حیث ساخت مستند تصویری نیز تاکنون تنها مستند تولیدشده در ایران درباره این پرونده به‌شمار می‌رود و هیچ رقیب داخلی دیگری ندارد.

نکته قابل تأمل، تفاوت آشکار میان نگاه طرف ایرانی و آمریکایی به این پرونده است. در حالی‌که در ایران به زحمت می‌توان چندصد صفحه مطلب در این‌باره گردآوری کرد، در آمریکا بیش از ۸۰ هزار صفحه سند رسمی، خاطرات، گزارش کمیته تاور و اسناد پنتاگون درباره این ماجرا منتشر شده است. افزون بر آن، تا کنون بیش از ده فیلم مستند و سینمایی و اثر پژوهشی درباره ماجرای مک‌فارلین در ایالات متحده تولید شده است. این در حالی است که طرف ایرانی نه‌تنها روایت رسمی و منسجمی از ماجرا ارائه نکرده، بلکه بسیاری از چهره‌های مطلع از این پرونده یا از گفت‌وگو امتناع کرده‌اند یا در سکوت به حیات سیاسی خود ادامه داده‌اند.

از منظر تاریخی، پرونده مک‌فارلین از مهم‌ترین نقاط عطف روابط ایران و آمریکا پس از انقلاب ۱۳۵۷ به‌شمار می‌رود؛ به‌ویژه آنکه در زمان جنگ، در شرایطی حساس و با حضور مستقیم مقامات آمریکایی در تهران رقم خورد. این پرونده دربردارنده ابعاد مهمی از تعامل ایران با قدرت‌های جهانی، نگاه ساختار قدرت به مذاکره و همچنین فضای پشت‌پرده تصمیم‌سازی‌های دهه ۱۳۶۰ است. ابهامات همچنان باقی است؛ از جمله مسئله خرید تسلیحات از اسرائیل، ماهیت مذاکره با آمریکا، چرایی شکست مذاکرات و همچنین ادامه آن در سال‌های ۱۳۶۸ و ۱۳۶۹ تحت میانجی‌گری پیکو، که اگرچه کمتر درباره آن سخن گفته شده، اما اهمیت تاریخی بالایی دارد. خلاصه طرف آمریکایی هر آنچه خواسته را روایت و منتشر کرده و طرف ایرانی به حداقل‌ها هم رضایت نداده است و خود همین مساله عجیب و قابل تامل است.

*فرایند تحقیق و جمع‌آوری اسناد برای کتاب «قمار» چگونه پیش رفت؟

پس از آنکه علاقه‌مندی‌ام به این موضوع جدی‌تر شد، فرایند گردآوری اطلاعات و مطالعات تکمیلی را آغاز کردم. مطالعه گزارش‌ها و مصاحبه‌های منتشرشده در رسانه‌های داخلی تنها بخشی از این مسیر بود. در همان ایام، نسخه کامل فیلم جلسات «کمیته تاور» در پلتفرم‌هایی نظیر یوتیوب منتشر شده بود و کامل در دسترس بود و من موفق شدم با مشاهده آن‌ها و بررسی تطبیقی آنچه در ایران روایت شده با اسناد رسمی طرف آمریکایی، ابعاد تازه‌تری از ماجرا را درک کنم. برخی از خاطرات مقامات آمریکایی نیز که به زبان فارسی ترجمه شده‌اند، در دسترسم قرار داشت. همچنین بخشی از اسناد منتشرشده در منابع آنلاین، به‌ویژه سایت‌های آرشیوی یا پژوهشی، نقش مهمی در تکمیل این تحقیقات داشتند.

در کنار این منابع، مطالعه مصاحبه‌هایی که در همان سال‌ها با چهره‌هایی چون آقای محمد خامنه‌ای و محسن کنگرلو انجام شده بود نیز برایم بسیار راهگشا بود. من تمامی این داده‌ها را گردآوری و دسته‌بندی کرده و تلاش کردم فرایند تحقیق را بر مبنای تنوع روایت‌ها و جامعیت منابع، به‌شکلی منسجم پیش ببرم.

با این حال، باید تأکید کنم که مسیر تحقیق، چندان هموار نبود. متأسفانه، نهادهایی که انتظار می‌رفت در چنین موضوعاتی همکاری جدی با پژوهشگران داشته باشند، در عمل مانع‌تراشی کردند. مراکزی چون مرکز اسناد انقلاب اسلامی، مرکز اسناد ریاست‌جمهوری، دفتر نشر معارف انقلاب و حتی مؤسسه تنظیم و نشر آثار آقای هاشمی، از ارائه اطلاعات یا در اختیار گذاشتن اسناد خودداری کردند. این در حالی است که در بسیاری از کشورهای دیگر، اسناد تاریخی، به‌ویژه آن دسته که بیش از چند دهه از وقوع آن گذشته، در دسترس عموم پژوهشگران قرار می‌گیرد و پژوهشگر برای مطالعه و پژوهش محدودیت اینچنینی ندارد.

این تجربه نشان داد که یک پژوهشگر مستقل، برای کار بر روی پرونده‌های مهم تاریخ معاصر ایران، با چه موانع و محدودیت‌هایی مواجه است؛ از فقدان دسترسی آزاد به منابع گرفته تا انحصار اسناد در نهادهای خاص و ملاحظات غیرعلمی در مواجهه با تاریخ. متأسفانه، این پدیده در فضای پژوهشی کشور ما به‌کرات دیده می‌شود.

مخاطب اصلی این کتاب را چه کسانی می‌دانید؟ پژوهشگران؟ عموم مردم؟ سیاست‌مداران؟

مخاطب این کتاب، در نگاه نخست، عموم مردم ایران هستند؛ چراکه موضوع آن نه‌فقط یک پرونده امنیتی یا سیاسی، بلکه یکی از مهم‌ترین پرونده‌های تاریخی کشور است که بر سرنوشت جنگ ایران و عراق و حتی وضعیت سیاسی کشور در سال‌های پس از جنگ، تأثیرگذار بوده است. به باور من، اگر روند مذاکرات محرمانه ایران و آمریکا در میانه دهه ۱۳۶۰ با دقت، انسجام و شناخت بیشتری پیش می‌رفت و دچار آن حجم از ضعف‌های راهبردی و ناهماهنگی در تصمیم‌گیری نمی‌شد و افراد خاص سیاسی به دنبال زد و بندهای پشت پرده نبودند، چه‌بسا آن شکست بزرگ دیپلماتیک رقم نمی‌خورد و در نتیجه، پایان جنگ ایران و عراق نیز شکل دیگری پیدا می‌کرد.

گزارش‌ها و اعترافات برخی از چهره‌های درگیر در ماجرا، از جمله آقای علی‌هاشمی، به‌روشنی نشان می‌دهد که پس از افشای ماجرای مک‌فارلین، آمریکایی‌ها که از منظر حیثیتی در مقابل متحدین منطقه ای خود، خود را زخم خورده آن مذاکرات می‌دانستند، تصمیم گرفتند به شکل جدی‌تری پشت صدام حسین بایستند تا نه‌تنها به ایران فشار نظامی بیشتری وارد کنند، بلکه حمایت خود از متحدان منطقه‌ای‌شان، از جمله کشورهای عربی خلیج فارس، را به نمایش بگذارند.

گرچه برخی شواهد نشان می‌دهد ایران به‌صورت مستقیم در افشای ماجرا نقشی نداشته و انتشار نخستین اخبار از طریق رسانه‌ای در لبنان صورت گرفت که احتمال زیاد پشت سر آنها هم اسرائیلی‌ها قرار داشتند، اما در عمل، طرف آمریکایی این افشاگری را ضربه‌ای به اعتبار خود دانست و تلاش کرد با اقدامات تلافی‌جویانه، از جمله افزایش فشارهای نظامی و اطلاعاتی بر ایران، پاسخ مناسبی ارائه دهد. ورود رسمی آمریکا به جنگ نفتکش‌ها در سال ۱۳۶۶، ارائه اطلاعات ماهواره‌ای به ارتش عراق که به شکست عملیات‌هایی چون کربلای چهار منجر شد، و در نهایت، سرنگونی هواپیمای مسافربری ایران در تیرماه ۱۳۶۷، همگی در امتداد همین روند ارزیابی می‌شوند. در واقع این پرونده باعث شد روابط ما با آمریکایی‌ها بیش از پیش آسیب ببیند و دیوار بی اعتمادی‌ها بلندتر شود و برنده ماجرا هم طرف‌های اسرائیلی باشند.

بر همین اساس، آشنایی با این پرونده، تنها برای پژوهشگران یا علاقه‌مندان حرفه‌ای به تاریخ نیست؛ بلکه عموم مردم ایران، به‌ویژه آن‌ها که به شناخت دقیق‌تری از روندهای تصمیم‌گیری در جمهوری اسلامی، چالش‌های سیاست خارجی و تحولات دهه شصت علاقه‌مندند، می‌توانند از محتوای کتاب بهره‌مند شوند. با این حال، روشن است که مخاطبان تخصصی‌تر از جمله تاریخ‌پژوهان، فعالان حوزه روابط بین‌الملل و علاقه‌مندان به مطالعات انقلاب اسلامی بیش از دیگران می‌توانند با ابعاد دقیق‌تر این ماجرا و روایت‌های متناقض آن ارتباط برقرار کنند.

به هر صورت، کتاب با زبانی قابل‌فهم و روایتی مستند تدوین شده تا برای طیف گسترده‌ای از خوانندگان قابل استفاده باشد. چه برای کسی که تنها به دنبال شناخت یک پرونده تاریخی مهم است، و چه برای پژوهشگری که قصد دارد ابعاد پنهان‌تر و کمتر روایت‌شده یکی از نقاط عطف تاریخ معاصر ایران را بررسی کند.

*پیرامون این موضوع کتاب زیادی نوشته شده و اسناد زیادی چاپ شده است چرا به سراغ چنین موضوعی رفته‌اید؟

همان طور که پیش‌تر اشاره کردم در فضای مطالعاتی داخل کشور، پرونده مک‌فارلین از جمله موضوعاتی است که با وجود اهمیت تاریخی و تأثیرات گسترده آن، کمتر مورد توجه قرار گرفته و آثار مکتوب اندکی درباره آن منتشر شده است. (برخلاف طرف آمریکایی که درباره این پرونده بسیار صحبت کرده و اسناد فراوانی منتشر کرده‌اند.) تا پیش از انتشار این کتاب، تنها سه اثر به‌صورت پراکنده در این حوزه در دسترس بود: نخست، کتابی با عنوان پرونده مک‌فارلین و تبادل سلاح که سال ۱۳۸۸ از سوی موسسه تنظیم و نشر آثار آیت‌الله هاشمی رفسنجانی با تلاش محسن هاشمی به چاپ رسید؛ دوم، کتابچه‌ای کوچک و محدود که سال ۱۳۸۷ از سوی موسسه انتشاراتی «ایران» وابسته به روزنامه ایران منتشر شد؛ و سوم اثری کم‌حجم که پیش از این کتاب انتشار یافته، اما اطلاعات محدودی ارائه می‌داد و کمتر توانسته بود به ابعاد پیچیده ماجرا بپردازد.

در مقابل، در خارج از کشور به‌ویژه در ایالات متحده، پرونده مک‌فارلین از جهات مختلف بررسی شده است. ده‌ها عنوان کتاب خاطرات، تحلیل‌های امنیتی، گزارش‌های تاریخی، مستندهای تلویزیونی و اسناد محرمانه‌ای که پس از گذشت زمان از طبقه‌بندی خارج شده‌اند، درباره این ماجرا منتشر شده‌اند. روایت آمریکایی از این ماجرا عمدتاً با رویکردی انتقادی نسبت به ایران و تأکید بر فریبکاری طرف ایرانی شکل گرفته است. در بسیاری از این اسناد، تلاش شده است نقش ایران در افشای مذاکرات، تبادل تسلیحاتی و پیامدهای سیاسی آن برای ایالات متحده و منطقه، به‌گونه‌ای روایت شود که تصویر منفی و غیرقابل اعتماد از ایران ارائه دهد.

این نابرابری آشکار در روایت‌ها، ضرورت پرداختن به ابعاد ایرانی این ماجرا را دوچندان می‌کند. از همین‌رو، این کتاب ظرفیت ترجمه و ارائه به زبان‌های دیگربه‌ویژه انگلیسی را دارد. ترجمه این اثر می‌تواند نقش مؤثری در معرفی نگاه و روایت ایران در یکی از مهم‌ترین پرونده‌های تاریخ دیپلماسی‌اش داشته باشد؛ روایتی که تاکنون کمتر شنیده شده یا به حاشیه رانده شده است.

بخش مهمی از ضعف مستندنگاری در ایران به نبود دسترسی به اسناد بازمی‌گردد. تاکنون حتی یک صفحه سند رسمی از سوی نهادهای ایرانی درباره این پرونده منتشر نشده است. نه متن مذاکرات، نه یادداشت‌ها و مکاتبات داخلی، و نه حتی صوت جلساتی که گفته می‌شود ضبط شده، در اختیار پژوهشگران قرار نگرفته است. اسناد موجود عمدتاً برگرفته از خاطرات شفاهی افراد درگیر یا دست‌نوشته‌هایی است که جنبه رسمی و سندیت حقوقی ندارند. این در حالی است که طرف آمریکایی، به‌واسطه سیاست‌های شفاف‌سازی تاریخی، اسناد متعددی از این پرونده را منتشر کرده است.از جمله اسناد تبادل سلاح، نامه‌نگاری‌ها، صورت‌جلسات، و همچنین مصاحبه‌های تاریخ شفاهی با مقامات مرتبط.

این پرونده هنوز هم، پس از گذشت چهار دهه، بکر و پر از ناگفته‌هایی است که می‌تواند پاسخ بسیاری از ابهامات موجود درباره دهه ۱۳۶۰ را روشن کند. درک بهتر از شکل‌گیری روابط ایران و آمریکا در دوران جنگ، نقش افراد مؤثر در نظام، و تصمیماتی که در شرایط حساس گرفته شده، نیازمند بازخوانی مداوم و دقیق چنین پرونده‌هایی است.

به‌ویژه همان طور که قبلاً هم عرض کردم نقش چهره‌هایی مانند صادق طباطبایی، حسن کروبی، آیت‌الله منتظری، و افرادی چون سیدمهدی هاشمی که به نحوی در آغاز یا افشای ماجرا تأثیرگذار بودند هنوز آن‌طور که باید واکاوی نشده است. همین‌طور نقش کلیدی هاشمی رفسنجانی و جایگاه او در شکل‌گیری، پیشبرد و مدیریت این مذاکرات، همچنان محل پرسش و تحلیل است.

این تصور که با انتشار یک اثر، پرونده‌ای تاریخی بسته می‌شود یا موضوعی روشن شده تلقی می‌گردد، نادرست است. پرونده‌هایی از این دست، به‌دلیل عمق، پیچیدگی و درهم‌تنیدگی‌شان با ساختار قدرت و تحولات کلان سیاسی، نیازمند پژوهش‌های پی‌درپی، گفت‌وگوهای مستمر و بازخوانی‌های چندلایه هستند. خاصه در دوره‌ای مانند دهه شصت که بسیاری از تصمیم‌های بنیادین جمهوری اسلامی در آن اتخاذ شده و ریل‌گذاری نهادهای حاکمیتی، سیاست خارجی، و ساختار امنیتی کشور در آن انجام گرفته است.

در نهایت، این اثر تلاشی است برای باز کردن یکی از گره‌های ذهنی بزرگ در تاریخ معاصر ایران. گره‌ای که تنها با روایت یک‌سویه گشوده نمی‌شود، بلکه نیازمند حضور سند، صدای افراد مختلف، تحلیل چندجانبه و روایت متکثر است.

 

برای مطالعه اصل مصاحبه در سایت خبرگزاری مهر اینجا را کلیک کنید. 

 

 

خبرگزاری مهر - گروه فرهنگ و ادب - زهرا اسکندری: کتاب «قمار» روایتی مستند از مذاکرات محرمانه ایران و آمریکا در دهه ۶۰ و پرونده مک‌فارلین است. این مذاکرات که در شرایط جنگ تحمیلی عراق علیه ایران و اشغال لبنان توسط اسرائیل شکل گرفت، ابعاد پیچیده‌ای دارد.

در کتاب «قمار»، خوانندگان با جزئیات مذاکراتی آشنا خواهند شد که تنها عده معدودی از شخصیت‌های سیاسی و امنیتی از آن مطلع بودند. انتشار خبری جنجالی درباره این مذاکرات در نشریه الشراع لبنانی در آبان ماه ۱۳۶۵، موجب تغییراتی در روندهای سیاسی ایران و آمریکا شد. نویسنده با بررسی این تحولات، به تحلیل نقش شخصیت‌هایی چون امام خمینی (ره) و هاشمی رفسنجانی در این مقطع تاریخی می‌پردازد.

پس از صحبت‌های رهبر معظم انقلاب به مناسبت هفته دفاع مقدس و اشاره ایشان به بحث مذاکرات، با سیدمحمدمهدی دزفولی مولف این اثر به گفت‌وگو پرداختیم که بخش اول آن را در ادامه از نظر می‌گذرانید:

*در بخشی از کتاب به نقش واسطه‌هایی چون «منوچهر قربانی‌فر» اشاره کردید که حلقه اتصال ایران و آمریکا بودند. چطور به تحلیل شخصیت و انگیزه‌های چنین افرادی پرداختید و چقدر اطلاعات درباره روابط پنهانشان داشتید؟

درباره منوچهر قربانی‌فر، چه در دوره پیش از انقلاب و چه بعد از آن، اطلاعات و مستنداتی وجود دارد. پرونده‌ای از همکاری او با ساواک در اسناد پیش از انقلاب موجود است و اینکه وی با ساواک همکاری داشته است. بعد از انقلاب هم نام او در ارتباط با کودتای نوژه مطرح شد و در ماجرای مک‌فارلین نیز نقش اساسی داشت که بخشی از اطلاعات آن منتشر شده است که ما هم به استناد کردیم. علاوه بر این، قربانی‌فر با نشریات خارجی مثل نشریه اشترن آلمان مصاحبه‌هایی داشته، و افرادی مثل کنگرلو که با او در مقاطعی در ماجرای مذاکرات مک فارلین همکاری داشتند هم درباره‌اش صحبت کرده‌اند.

همچنین در خاطرات یا گفت‌وگوهای برخی چهره‌های سیاسی، اشاره‌هایی به نقش و ارتباطات او دیده می‌شود. از جمله منتظری به‌عنوان قائم مقام رهبری در دهه شصت که هم در جلد اول خاطراتشان و هم در مصاحبه‌ای با بی‌بی‌سی در سال ۱۳۸۵، مطالبی درباره قربانی‌فر عنوان کرده‌اند و اینکه اساساً چطوری با بیت ایشان از قبل انقلاب در ارتباط بود از طریق چهره‌هایی همانند فتح‌الله امید نجف‌آبادی. در این مجموعه از منابع، ما تلاش کردیم به شخصیت و انگیزه‌های او، و همین‌طور به روابط پنهانی‌اش بپردازیم. مثلاً در بعضی منابع آمده که قربانی‌فر با اسرائیل ارتباط داشته و از طریق موساد با ایران تماس گرفته بود و مهره اسرائیلی‌ها بوده است. در خاطرات مایکل لدین هم که آن زمان به کاخ سفید نزدیک بود، به این موضوع اشاره شده. خود لدین هنوز در قید حیات هست و در مصاحبه‌هایی هم درباره این موضوع صحبت کرده. همچنین، در خاطرات برخی مقام‌های اسرائیلی و گزارش‌هایی که از سوی رسانه‌های بین‌المللی منتشر شده، درباره نزدیکی قربانی‌فر با محافل اسرائیلی مطالبی وجود دارد و مساله‌ای ناگفته نیست.

در مصاحبه‌ای که قربانی‌فر در دهه ۸۰ میلادی با نشریه اشترن انجام داده، او از انگیزه‌هایش برای ایفای نقش در ماجرای مک‌فارلین گفته؛ البته طبیعتاً تلاش کرده تصویر مثبتی از خودش ارائه بده و مستقیم نگفته من فرد وابسته‌ای به اسرائیل هستم! مثلاً گفته هدفش این بوده که در جریان جنگ ایران و عراق، کمک کند تا ایران موقعیت بهتری پیدا کند و فردی وطن‌دوست است! ولی نشریه اشترن و همین‌طور اشپیگل، تحلیل‌های متفاوت‌تری ارائه کردند. از جمله اینکه قربانی‌فر همان ایام معتقد بوده در ساختار قدرت ایران سه جریان اصلی فعال‌اند که اینها آینده نظام را رقم می‌زنند: یک جریان تندرو که به مرحوم منتظری نزدیک است، یک جریان میانه‌رو که اهل مذاکره است و با آن می‌شود گفت‌وگو کرد (نزدیک به هاشمی رفسنجانی)، و جریان سوم که به مهندس موسوی نسبت داده می‌شد.

از نگاه قربانی‌فر، بعد از رحلت امام خمینی، یکی از این سه جریان می‌توانست نقش تعیین‌کننده‌ای در آینده نظام ایفا کند و دست بالاتر را خواهد داشت. به همین دلیل معتقد بود باید از جریان دوم (یعنی جریان‌هاشمی رفسنجانی) حمایت شود تا مسیر آینده جمهوری اسلامی به سمت تعامل بیشتر با غرب هدایت شود. در کنار همه این‌ها، پرونده فعالیت او در کودتای نوژه هم مطرح بوده و اغلب کسانی که درباره آن کودتا صحبت کرده‌اند، به نقش تدارکاتی و پشتیبانی قربانی‌فر در آن ماجرا اشاره کرده‌اند؛ یعنی ما با چهره‌ای با این ابعاد و پیچیدگی‌های خاص خودش مواجه هستیم.

*تحلیل شما از سکوت نسبی برخی مسئولان بلندپایه پس از افشای ماجرا چیست؟ مثلاً چرا برخی چهره‌ها که نقش فعالی در مذاکرات داشتند، هیچ‌گاه صریح به ماجرا واکنش نشان ندادند؟

یکی از دلایل اصلی سکوت مقامات بلندپایه در ماجرای مک‌فارلین، به سخنرانی امام خمینی (ره) در آن مقطع بازمی‌گردد. جایگاه رهبری ایشان و شرایط خاص کشور که درگیر جنگ با عراق بود و هنوز هم در دهه اول انقلاب به‌سر می‌بردیم، باعث شد فضای عمومی کشور به سمت بی‌اعتمادی نرود و بسیاری از مردم و حتی مسئولان نسبت به روند تصمیم‌گیری‌ها در کشور اعتماد داشته باشند. در عین حال، اطلاعات دقیق درباره پرونده مک فارلین هنوز منتشر نشده بود و همه گمان داشتند روایت مرحوم هاشمی روایت درست و دقیقی است! اینترنت هم که آن ایام نبود تا خبرها به‌روز و دقیق چک شود و تحلیل‌ها و اسناد مختلف بررسی شود.

براساس شواهد موجود، به نظر می‌رسد امام خمینی (ره) در جریان جزئیات دقیق و لایه‌های پنهان این پرونده نبوده‌اند. تحلیل‌ها نشان می‌دهد که ایشان ماجرا را در سطح کلی دیده‌اند؛ اینکه برخی دلالان بین‌المللی سلاح، در حال تأمین نیازهای نظامی ایران بوده‌اند و با توجه به اولویت جنگ، مسئولانی از جمهوری اسلامی برای تأمین سلاح از بازار جهانی وارد تعامل شده‌اند تا جبهه‌ها تقویت شود.

در همین راستا، برخی تحلیل‌گران بر این باورند که امام در جریان موضوعاتی مانند نقش علی هاشمی (برادرزاده هاشمی رفسنجانی) یا برخی زد و بندهای سیاسی پشت پرده نبودند و به همین دلیل فکر می‌کردند بحث فقط در سطح تامین سلاح از دلالین مرتبط با آمریکایی‌ها است و بس. برخی نیز تلاش کرده‌اند این موضوعات را نادیده بگیرند یا زیر سؤال ببرند. اما مستنداتی در دست است که می‌تواند تحلیل دقیق‌تری از ماجرا ارائه دهد و همچنین نشان بدهد برخی مسئولین مرتبط با پرونده به شدت ناصداقتی به خرج داده‌اند. از جمله، خاطرات هاشمی رفسنجانی که وقایع سال ۱۳۶۵ را ثبت کرده‌اند اما تا سال ۱۳۸۶ منتشر نشده بود. یعنی حدود ۲۰ سال بعد از وقوع اتفاقات و حدود ۱۸ سال پس از رحلت امام تازه درباره مک فارلین کمی صحبت کردند. با وجود اینکه در آن بازه زمانی، بسیاری از ابعاد ماجرا در خارج و حتی تا میزانی در داخل مشخص شده بود از جمله سفر علی‌هاشمی به آمریکا و ملاقات با مقامات ارشد آمریکایی در کاخ سفید در یادداشت‌های منتشرشده هاشمی تا سال ۱۳۸۶ تغییری ایجاد نشده و حتی در پانوشت کتاب تنها اشاره شده که امام از هاشمی درباره این سفر پرسیده‌اند و پاسخ تکذیب‌آمیز بوده! این در حالی است که بعدترها در دهه هفتاد و هشتاد شواهدی مبنی بر دیدار علی هاشمی با مقامات ارشد آمریکایی منتشر شد و قابل کتمان نبود و حتی در همان زمان نیز برخی اطلاعات آشکار شده بود. این مسئله، از نظر تحلیلی قابل توجه است که چرا حتی در سال ۱۳۸۶ نیز تغییری در روایت‌های رسمی هاشمی ایجاد نشده بود و گویی ایشان مخاطب را کم‌اطلاع و احتمالاً فاقد شعور فرض کرده بود!

نکته دوم، مربوط به سطح آگاهی مسئولان عالی‌رتبه کشور در آن مقطع از نیمه دهه شصت است. براساس پژوهش‌های انجام‌شده و منابعی که در کتاب و مستند به آن‌ها اشاره شده، چهره‌هایی نظیر آیت‌الله موسوی اردبیلی و آیت‌الله خامنه‌ای (رئیس‌جمهور وقت) در جریان جزئیات پرونده قرار نداشته‌اند. محمد خامنه‌ای در مصاحبه‌ای با من تأکید کرده که برادرش یعنی آیت‌الله سید علی خامنه‌ای رئیس جمهور وقت، در روزهای اوج‌گیری ماجرا، تازه در جریان موضوع قرار گرفته است. به گفته او، یکی دو روز یا هفته قبل از افشای عمومی، برخی مسئولان با تأخیر از موضوع مطلع شده‌اند. همین نکته، باعث شد که در مجلس هم اعتراض‌هایی شکل گیرد و گروهی هفت نفره از نمایندگان مجلس نامه‌ای تهیه کنند تا از علی‌اکبر ولایتی وزیر خارجه وقت درباره ماجرا سوال کنند که واقعاً چه چیزی اتفاق افتاده. حتی خود ولایتی هم از اتفاقات رخ داده بی‌خبر بود! بعدها، در سال ۱۳۶۷، نخست‌وزیر وقت (میرحسین موسوی) نیز در متن استعفای خود تلاش کرد نشان دهد که در جریان پرونده مذاکرات مک فارلین نبوده است.

با این حال، بسیاری از اسناد و گفته‌ها نشان می‌دهد که حلقه تصمیم‌گیرنده و مطلع، محدود به چند نفر بوده است. افرادی مانند هاشمی رفسنجانی، علی‌هاشمی، محسن کنگرلو، منوچهر قربانی‌فر و وردی‌نژاد (که معاون اطلاعات سپاه بوده)، از جمله افراد مطلع یا درگیر مستقیم در این ماجرا بودند، یعنی کمتر از ۷-۸ نفر مطلع بودند که چه اتفاقاتی در پشت پرده دارد رخ می‌دهد. در مقابل، بسیاری از مقامات رسمی حتی از اصل موضوع اطلاع نداشتند. یکی از دلایل چنین روندی، فقدان ساختار تصمیم‌گیری مشخص در حوزه امنیت ملی در آن مقطع بود؛ چرا که در آن زمان، شورای‌عالی امنیت ملی هنوز به‌عنوان یک نهاد رسمی در قانون اساسی پیش‌بینی نشده بود. همین خلأ باعث شد برخی افراد، با استفاده از موقعیت سیاسی خود، اقداماتی را به‌صورت مستقل یا بدون هماهنگی با سایر ارکان حاکمیت پیگیری کنند. ابعاد واقعی ماجرا، سال‌ها بعد و با انتشار اسناد و خاطرات روشن شد و همچنان تحلیل‌ها و روایت‌های گوناگونی درباره آن وجود دارد.

*یکی از نقاط قوت کتاب، اشاره به تضاد نگاه‌ها درون ساختار سیاسی ایران در مواجهه با ارتباط با آمریکا است. آیا این دوگانگی را نتیجه اختلاف استراتژیک می‌دانید یا بیشتر ناشی از ملاحظات قدرت و نفوذ جناح‌ها بود؟

یکی از تضادهای بنیادین و اساسی که از سال‌های ابتدایی انقلاب در ساختار سیاسی جمهوری اسلامی ایران مشاهده می‌شود، دوگانگی میان «منطق دولت‌داری» و «منطق انقلابی‌گری» است؛ دو گفتمان که از پسِ حذف جریان‌هایی چون بنی‌صدر و سازمان مجاهدین خلق در سال ۱۳۶۰، به شکل مؤثری درون ساختار باقی ماندند و به موازات یکدیگر، بر تصمیم‌گیری‌ها و سیاست‌گذاری‌های کلان کشور اثر گذاشتند همین نزاع میان حامیان منطق دولت‌داری و حامیان منطق انقلابی‌گری است. این تقابل مفهومی، بعدها در تعابیری چون «نزاع دولت و انقلاب» یا دوگانه «کشورداری در برابر انقلابی‌گری» صورت‌بندی جامع‌تری شد و مبنای خط و خطوط سیاسی دهه هفتاد به بعد شد و در تحلیل‌هایی از جریان مک‌فارلین نیز می‌توان رد آن را مشاهده کرد.

در دهه ۱۳۶۰، آیت‌الله هاشمی رفسنجانی، به‌عنوان نفر دوم کشور پس از امام خمینی، نماد گفتمان دولت‌مدار تلقی می‌شد؛ نگاهی که قائل به لزوم عادی‌سازی روابط خارجی و گذار از رفتارهای انقلابیِ اولیه بود و اینکه انقلاب اسلامی گذشته است و حالا باید در جمهوری اسلامی صرفاً دولت داری کنیم و دیگر نیاز به انقلابی بودن نیست! این رویکرد در قالب پرونده‌هایی چون ماجرای مک‌فارلین نیز بازتاب یافت و در پیگیری اهداف جنگ و تأمین نیازهای نظامی کشور خود را نشان داد.‌

در مقابل، چهره‌هایی مانند آیت‌الله منتظری یا جناح‌هایی متأثر از فضای حزب جمهوری اسلامی، در آن دوره دهه شصت نمایندگی گفتمان انقلابی را بر عهده داشتند. نزاع میان این دو نگاه، صرفاً در قالب رقابت‌های سیاسی یا سهم‌خواهی از قدرت خلاصه نمی‌شد؛ بلکه به دو جهان‌بینی متفاوت برمی‌گشت که هر دو، در پوشش انقلابی‌گری، سعی در تعیین مسیر آینده کشور داشتند.

شواهد تاریخی، ازجمله نامه مشهور شهید آیت‌الله بهشتی به امام خمینی (ره) در اسفند ۱۳۵۹، نشان می‌دهد این تقابل حتی پیش از حذف رسمی بنی‌صدر و نیروهای لیبرال هم وجود داشته است. بهشتی در آن نامه، ضمن اشاره به نزاع‌های درونی، از وجود دو خط مکتبی و لیبرال در درون نظام سخن می‌گوید. اگرچه حذف جناح لیبرال در سال ۱۳۶۰ رخ داد، اما دوگانه مورد بحث به حیات خود ادامه داد. این تقابل در دوره‌های بعدی، از جمله در روابط میان آیت‌الله خامنه‌ای (به‌عنوان رهبر انقلاب پس از امام) و آیت‌الله‌هاشمی رفسنجانی، نیز تداوم یافت و تا دهه ۱۳۹۰ شمسی نیز به‌صورت فعال ادامه داشت.

در حقیقت، بیش از آنکه صرفاً با رقابت جناحی یا فردی مواجه باشیم، با دو نوع تلقی از «اداره کشور و اداره نظام» مواجهیم: یک‌سو بر ضرورت تعامل‌گرایی، مذاکره و پذیرش قواعد دولت‌داری تأکید می‌کند و سوی دیگر، استمرار گفتمان انقلابی و مقاومت ساختاری را مبنا قرار می‌دهد. این دوگانه، در بزنگاه‌های مختلف سیاسی و امنیتی بروز یافته است؛ از پرونده مک‌فارلین در میانه دهه ۶۰ تا مذاکرات سعدآباد در دولت اصلاحات، توافق هسته‌ای در دولت روحانی و حتی مسائل کنونی.

به‌رغم تحولات ساختاری و تغییر چهره‌ها در طول ۴۷ سال گذشته، این دو خط سیاسی همچنان به‌موازات یکدیگر در ساختار جمهوری اسلامی فعال‌اند و تصمیم‌گیری‌ها را در بزنگاه‌های حساس تحت تأثیر قرار می‌دهند. به همین دلیل، تحلیل پرونده‌هایی چون مک‌فارلین، تنها در سطح امنیتی یا اطلاعاتی قابل درک نیست، بلکه باید در چارچوب منازعه تاریخی میان این دو منطق بنیادین در درون جمهوری اسلامی تحلیل شود.

*آیا در خلال تحقیقاتتان، با منابع اطلاعاتی مواجه شدید که روایت رایج از سفر مک‌فارلین به تهران را به چالش بکشد یا اصلاح کند؟

با گذشت نزدیک به چهار دهه از ماجرای مک‌فارلین، این پرونده همچنان یکی از پرابهام‌ترین و پیچیده‌ترین فصل‌های تاریخ روابط ایران و آمریکا پس از انقلاب اسلامی به‌شمار می‌رود. حجم گسترده‌ای از اسناد رسمی، خاطرات، و گزارش‌های مرتبط با این رویداد در آمریکا منتشر شده؛ از جمله نزدیک به ۸۰ هزار صفحه سند و گزارش که ذیل فعالیت «کمیته حقیقت یاب سناتور تاور»، کمیته حقیقت‌یابی سنای ایالات متحده گردآوری و منتشر شده است. چهره‌هایی چون سناتور تاور، رابرت مک‌فارلین، الیور نورث و دیگر مقامات دخیل در این ماجرا، هر یک روایت‌هایی مکتوب یا شفاهی از این پرونده ارائه داده‌اند که به غنای اطلاعات موجود در منابع آمریکایی افزوده‌اند.

با این حال، روایت ایرانیِ ماجرای مک‌فارلین هنوز به‌طور کامل و مستند روایت نشده است و در داخل بسیار کم در این‌باره صحبت شده است. بسیاری از چهره‌های کلیدی این ماجرا در سوی ایرانی، یا دیگر در قید حیات نیستند – نظیر هاشمی رفسنجانی و محسن کنگرلو – یا با وجود در دسترس بودن، حاضر به مصاحبه و بازگویی وقایع نشده‌اند. برای نمونه، حسن روحانی که از افراد حاضر در روند مذاکرات بوده، همواره منکر نقش خود در این پرونده شده است. درباره فریدون وردی‌نژاد نیز، با وجود آنکه پس از انتشار کتاب و مستند در سال ۱۳۹۹ گفت‌وگوهایی با ایشان انجام دادم، اعلام کرده بود که تا زمانی که به‌طور مستقیم از طرف مقامات از او خواسته نشده، مجاز به سخن‌گفتن درباره این پرونده نیست و برای همین هیچ صحبتی درباره نقش خودشان در پرونده مک فارلین انجام نمی‌دهند.

نقل او، مبنی بر اینکه «از زمانی که قرار شد سفیر ایران در چین شوم (در سال ۲۰۰۰) تا کنون، به من گفته شده درباره این پرونده چیزی نگویم»، اگرچه محل تردید و پرسش است، اما نشان‌دهنده نوعی انسداد در بیان روایت رسمی ایرانی از این پرونده مهم تاریخی و سیاسی است.

در همین راستا، برخی از مقامات وقت جمهوری اسلامی از جمله علی‌اکبر هاشمی رفسنجانی، محسن کنگرلو، وردی‌نژاد، حسن روحانی، هادی نجف‌آبادی و دکتر لواسانی ازجمله چهره‌هایی بوده‌اند که در روند مذاکرات و تصمیم‌سازی‌ها حضور داشته‌اند، اما همچنان زوایای مختلف نقش آنان در هاله‌ای از ابهام قرار دارد. بسیاری از این افراد، یا روایت شخصی خود را ارائه نداده‌اند یا روایات‌شان دارای تناقضاتی است که بررسی تطبیقی اسناد، خاطرات و مصاحبه‌هایشان با یکدیگر و با اسناد آمریکایی، پیچیدگی‌های ماجرا را دوچندان می‌کند.

از دیگر ابعاد مغفول‌مانده این پرونده، حضور و نقش افراد کمترشناخته‌شده‌ای است که در منابع پیشین کمتر به آن‌ها اشاره شده بود؛ از جمله حسن کروبی (برادر مهدی کروبی)، دکتر صادق طباطبایی سخنگوی دولت موقت (برادر همسر فاطمه طباطبایی، عروس امام خمینی)، و نیز میرحسین موسوی که در آن زمان نخست‌وزیر بوده است. این چهره‌ها، هر یک در برهه‌ای از فرآیند مذاکرات و ارتباطات غیررسمی با مقامات آمریکایی نقش‌آفرین بوده‌اند و بررسی دقیق‌تر نقش آنان می‌تواند در ترسیم تصویری کامل‌تر از پازل این پرونده مؤثر باشد.

نکته کلیدی دیگر، تفاوت و گاه تناقض میان روایت‌های ارائه‌شده توسط مقامات ایرانی است. آیت‌الله‌هاشمی رفسنجانی در سال‌های ابتدایی ماجرا، پرونده مک‌فارلین را کم‌اهمیت جلوه داده و حتی ادعا کرده بود که ایران توانسته در این ماجرا «سر آمریکایی‌ها کلاه بگذارد»! اما با انتشار تدریجی اسناد و روایت‌های بیشتر، ابعاد پیچیده‌تری از ماجرا آشکار شد که برخی از ادعاهای ابتدایی را با چالش مواجه ساخت.

در مجموع، اهمیت این پرونده تنها در سطح سیاسی یا دیپلماتیک خلاصه نمی‌شود؛ ببینید از نظر تاریخی نیز یکی از نقاط عطف در مناسبات ایران و ایالات متحده همین پرونده مذاکرات مخفیانه مک فارلین به‌شمار می‌آید. پس از انقلاب ۱۳۵۷ و ماجرای اشغال سفارت آمریکا در تهران، هیچ مقام رسمی ایالات متحده به شکل حضوری وارد تهران نشده بود. مک‌فارلین و هیئت همراه او، نخستین و تاکنون آخرین چهره‌های آمریکایی بوده و هستند که هفت تا هشت سال پس از بحران گروگان‌گیری و در میانه جنگ ایران و عراق، به‌صورت محرمانه وارد ایران شدند و دیگر هیچ مقام رسمی و بلند پایه آمریکایی به ایران نیامد تا همین الان که ما در سال ۱۴۰۴ با یکدیگر گفت‌وگو می‌کنیم.

با وجود تمام تلاش‌های انجام‌شده در قالب پژوهش‌های مکتوب و تصویری، همچنان ابعاد ناشناخته‌ای از این پرونده وجود دارد. هرچه زمان می‌گذرد و چهره‌های مطلع یکی‌یکی از دست می‌روند، لزوم گردآوری و ثبت دقیق روایت ایرانی این ماجرا جدی‌تر احساس می‌شود.

ادامه دارد...

برای مشاهده این مصاحبه در سایت خبرگزاری مهر اینجا را کلیک کنید. 

جنگ 12 روزه

چهارشنبه, ۲۶ تیر ۱۴۰۴، ۰۲:۳۷ ب.ظ

در این ایام جنگ 12 روزه اسرائیل علیه ایران (دفاع مقدس دوم) در دو برنامه مافوق صوت سعی کردم درباره ابعاد حین جنگ و مابعد جنگ صحبت کنم. بخشی از این صحبت ها  در اینجا و اینجا قابل مشاهده است. 

 

مشغول تولید مستندی درباره این ایام هم هستم که امیدوارم تا جشنواره سینما حقیقت امسال آماده اکران شود. 

 

بررسی یکی از جنجالی‌ترین پرونده‌های سیاسی تاریخ معاصر

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، آیین رونمایی از کتاب «قمار» با حضورسید مهدی دزفولی مولف اثر، سید جواد حسینی، نویسنده و پژوهشگر ادبیات پایداری پنج شنبه ۲۵ اردیبهشت در سالن مجمع ناشران انقلاب اسلامی نمایشگاه بین المللی کتاب تهران برگزار شد.

 

در ابتدا سید مهدی دزفولی به شرح توضیحاتی درباره اثر داد و آن را بیان کننده ابعاد پنهان و ناشناخته یکی از مهم‌ترین پرونده‌های تاریخ روابط ایران و ایالات متحده آمریکا خواند.

 

در ادامه برنامه سید جواد حسینی این کتاب را موفق خواند و گفت: این اثر در این زمینه توانسته گامی موفق بردارد و نویسنده با بهره‌گیری از قلمی روان و تحلیلی، توانسته روایتی قابل تأمل از یکی از پیچیده‌ترین پرونده‌های سیاسی تاریخ معاصر ارائه دهد.

 

او در ادامه بیان کرد: تولید چنین آثاری می‌تواند موجب انباشت ادبیات تخصصی در حوزه‌های مغفول مانده تاریخی شود. هر اندازه این ادبیات غنی‌تر و دقیق‌تر باشد، امکان تحلیل عمیق‌تر و واقع‌بینانه‌تر از حوادث تاریخی نیز فراهم‌تر خواهد شد. کتاب مذکور با وجود نزدیک شدن به روایت واقعی از ماجرای مورد نظر، همچنان پرسش‌ها و ابهاماتی را در ذهن خواننده باقی می‌گذارد؛ موضوعاتی که احتمالاً در آینده و با گشایش‌های اسنادی و سیاسی، مجال طرح و بررسی بیشتری خواهند یافت.

 

این پژوهشگر با اشاره به دشواری‌ها و ظرافت‌های پژوهش در حوزه روابط خارجی جمهوری اسلامی ایران، به ویژه در سال‌های پس از پیروزی انقلاب اسلامی، گفت: پرونده روابط ایران و آمریکا همواره با پیچیدگی‌ها و روایت‌های متعددی همراه بوده است. آنچه در این کتاب وجود دارد، بازخوانی تحلیلی و مستند از یکی از جنجالی‌ترین مقاطع این روابط، یعنی ماجرای مک‌فارلین است؛ مقطعی که از سویی با جنگ تحمیلی و از سوی دیگر با تلاش برخی جریان‌های داخلی برای گشایش در روابط خارجی گره خورده بود.

 

او افزود: رویکرد آمریکایی‌ها پس از انقلاب هیچ‌گاه از دستور کار خارج نشد و همواره تلاش‌هایی در جهت بازسازی این رابطه صورت می‌گرفت. اما واقعه ۱۳ آبان ۱۳۵۸ و تسخیر سفارت، این مسیر را وارد مرحله‌ای دیگر کرد. در دل همین بحران‌ها بود که برخی مسئولان وقت، با تکیه بر شرایط جنگ تحمیلی و گروگان‌گیری در لبنان، به‌دنبال کانال‌هایی برای گفت‌وگو با آمریکا بودند.

 

این پژوهشگر در بخش دیگری از سخنان خود به نقش شخصیت‌های برجسته‌ای چون آیت‌الله هاشمی رفسنجانی، مهندس میرحسین موسوی و دکتر حسن روحانی اشاره کرد و گفت: نقش محوری آیت‌الله هاشمی در پرونده‌هایی همچون مک‌فارلین، قائم‌مقامی رهبری، قطعنامه ۵۹۸ و پایان جنگ، موضوعی انکارناپذیر است و بدون شناخت درست از جایگاه و عملکردشان، فهم سیاسی آن دهه ممکن نخواهد بود.

 

حسینی همچنین با اشاره به اسناد و خاطرات منتشر شده، ادامه داد: در مسیر این بازخوانی، به نکات و ابهاماتی برخوردم که همچنان بی‌پاسخ مانده‌اند.از جمله واکنش قاطع حضرت امام (ره) به ورود مجلس در موضوع مک‌فارلین، و همچنین میزان آگاهی و نقش مقام معظم رهبری، که در آن دوران از ارکان اصلی نظام بودند.

 

در پایان این نشست، حسینی با تأکید بر ضرورت شکل‌گیری ادبیات تحلیلی در تاریخ‌نگاری سیاسی گفت: فضای دانشجویی و پژوهشی کشور ظرفیت ارزشمندی برای بازسازی روایت‌های تاریخی دارد. اگر بتوانیم قطعات پراکنده حوادث را کنار هم بگذاریم، به روایتی منسجم و واقعی‌تر از تاریخ دست خواهیم یافت.

 

به گزارش ایبنا: نمایشگاه کتاب تهران ۱۴۰۴ با شعار «بخوانیم برای ایران» ۱۷ تا ۲۷ اردیبهشت ماه در مصلی امام خمینی (ره) برگزار می شود.

 

برای مشاهده خبر در سایت ایبنا میتوانید اینجا را کلیک کنید. 

 

 

به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، آیین رونمایی کتاب «قمار» با مضمون بازخوانی مذاکرات مخفیانه ایران و آمریکا، منتشرشده در انتشارات معارف، با حضور سید جواد حسینی، استاد دانشگاه امام صادق (ع) و سید مهدی دزفولی، نویسنده اثر، پنجشنبه ۲۵ اردیبهشت در غرفه مجمع ناشران انقلاب اسلامی برگزار شد.

آثار کمی درباره مذاکره منتشر شده است

در ابتدا نویسنده کتاب «قمار» بیان کرد: این کتاب محصول کار پژوهشی است. سال ۱۳۹۹ چاپ اول کار را داشتیم که مربوط به مذاکرات مخفیانه ایران و آمریکا از سال ۱۳۶۴ تا ۱۳۶۵ بود. به جهت حساسیت ایران و آمریکا این پرونده مهم و کلیدی است.

سید مهدی دزفولی ادامه داد: الگوی مذاکرات به دلیل اشتباه بودن مذاکرات که با حواشی همراه بوده، حساسیت‌هایی هم داشته؛ لذا در دوره‌های مختلف از دوره آقای رفسنجانی تا دوره آقای روحانی مورد توجه قرار گرفت. ایران در این چهل سال اخیر، در این زمینه یک تا دو کتاب بیشتر منتشر نکرده و خیلی محدود درباره این مذاکرات کار شده است. مضاف بر اینکه در خارج از ایران مستند‌های بسیاری ساخته شد؛ اما در ایران یک مستند ساخته شد و خیلی هم راجع به این موضوع صحبت نشد.

وی افزود: نزدیک به چهل سال است که این سوال مطرح است که آقای روحانی در مذاکرات مک‌فارلین حضور داشته‌اند یا خیر. نکته بعدی آقای هاشمی است. ایشان در زمان حیات خود به طور خلاصه در خاطراتشان به این موضوع پرداخته است. همچنین بعضی از افراد که در این پرونده دخیل بودند، فوت شدند یا برخی همچنان و به دلایل مختلف تمایلی به مصاحبه ندارند.

دزفولی درباره پرونده مک‌فارلین گفت: پرونده مک‌فارلین همچنان مسائل باز بسیار زیادی دارد که باز بودن این مسائل پیچیدگی کار را بسیار می‌کند. اساساً پرونده مک‌فارلین نشان‌دهنده این است که یک جناح در کشور به دنبال مذاکرات بوده‌اند. «قمار» به نسبت کار‌هایی که در این سال‌ها منتشر شده است، کار خوبی است.

نویسنده کتاب «قمار» عنوان کرد: بعد از نگارش این کتاب، دو تا سه سند خارج از ایران منتشر شد. یکی از آن‌ها مربوط به مذاکرات صدام بود که به دنبال قضیه آمریکا بود. از طرفی دیگر مواضعی که خود سران سیاسی داشتند، مهم بود؛ چون اختلاف نظر‌های سیاسی کاملاً مشخص بود. فهم اتفاقات کمک می‌کند تا درک بهتری از دهه شصت داشته باشیم.

پرونده مک‌فارلین ریشه‌دار است

سید جواد حسینی، استاد دانشگاه امام صادق (ع)، بیان کرد: حوادث جمهوری اسلامی پس از انقلاب دارای پرونده‌های سیاسی بسیار است. اگر از ابتدای انقلاب نگاه کنید، پرونده‌های بسیاری وجود دارد که یکی از آن مسائل مک‌فارلین است، معتقدم مک‌فارلین و مسئله ایران و آمریکا ریشه‌دار است و هر بار خود را با یک واقعه نشان داده و در دولت‌های مختلف خود را به یک شکل نشان داده است. آمریکایی‌ها پس از انقلاب، همچنان مسئله ارتباط ایران با آمریکا را دارند؛ لذا یکی از پیچیده‌ترین مسائل، مسئله مک‌فارلین است.

وی ادامه داد: درباره رابطه ایران و آمریکا همواره در بین برخی افراد در جمهوری اسلامی ایران تلاش شد مسائل پیگیری و سپس حل شود. آنچه در مسئله مک‌فارلین به عنوان بهانه مذاکرات مطرح شد، مسئله دفاع مقدس و جنگ است. جنگ ایران و عراق بازیگران دیگری مانند عربستان و شوروی داشت؛ لذا پیروز شدن ایران یک معنی و پیروز شدن عراق معنی دیگر داشت. آنچه بهانه ورود اطلاعات و آمدن هیئت آمریکایی شد، این مسئله بود.

مک‌فارلین برای ایران یک قمار بود

حسینی درباره‌کتاب «قمار» عنوان کرد: «قمار» عنوان خوبی برای کتاب است. ممکن است این ریسک منجر به نفع بسیار یا منجر به زیان بسیاری شود. مک‌فارلین برای ایران یک قمار بود که در دولت‌های مختلف نشان داده شده است. این مذاکرات و قمار به نفع ایران نبوده است.

استاد دانشگاه امام صادق (ع) افزود: نقطه اصلی این کتاب که جای تبریک به نویسنده دارد، این است که این ماجرا یک بار بازخوانی شده است. ماجرای مک‌فارلین داستان یک قتل است که یک کارآگاه تمام شواهد را کنار هم قرار می‌دهد و تحلیل و بررسی می‌کند.

حسینی درباره مک‌فارلین گفت: مک‌فارلین تلاش کرده با بخشی از داده‌های این پرونده، پرونده را جمع کند و تحلیلی ارائه دهد. سه جریان در ماجرای مک‌فارلین وجود داشت و در این ماجرا شخصیت‌های بزرگ نقش‌آفرینی داشتند.

وی ادامه داد: در فضای تاریخی، تحلیلی و دانشی می‌توانیم تکه‌های مختلف یک واقعه را کنار هم قرار دهیم و تلاش کنیم یک روایت کامل از ماجرا به مخاطب ارائه دهیم. یکی از کار‌های اثرگذار در جریان‌شناسی این است که ما کتاب‌های متعدد داشته باشیم. در این کتاب تا حدودی به ماجرای مک‌فارلین نزدیک شده‌ایم؛ اما در این کتاب ذکر شده است که جنبه‌هایی از مک‌فارلین نیامده است.

وی افزود: این کتاب خوب است و تلاش خوبی صورت گرفته و نویسنده قلم خوبی داشته؛ اما جنبه‌هایی از ماجرا نیاز دارد در کتاب‌های بعدی چاپ شود. در «قمار» نویسنده تلاش کرده مطلب تحلیلی خود را با ضمایم همراه کند.

هاشمی رفسنجانی، یکی از شخصیت‌های فعال دهه شصت

حسینی بیان کرد: کارگردان بسیاری از پرونده‌های دهه شصت، مرحوم هاشمی رفسنجانی است. ایشان به علت هوش سیاسی‌ای که داشت، سعی کرد در ماجرا‌های مختلف حضور داشته باشد و کوشید یک سری پرونده را به دست بگیرد؛ اما فعال بودن ایشان در پرونده‌های مختلف نشان می‌دهد یکی از شخصیت‌های فعال در دهه شصت بوده است.

وی افزود: این کتاب یکی از پرونده‌های مهم تاریخ جمهوری اسلامی در دهه شصت است. یکی از پرونده‌هایی که در دهه‌های بعد هم تأثیرگذار بود، همین پرونده مک‌فارلین است. همچنین کمی هم باید به مسئولانی که در دهه شصت فعالیت می‌کردند، حق بدهیم. سی و هفت کشور به عراق کمک می‌کردند. آقای هاشمی به دنبال پیروزی و سپس صلح بود. سال ۱۳۶۵ نیازمند یک سری امکانات بودند و تأمین این امکانات نظامی برای ما سخت بود.

پرونده مک‌فارلین دارای چند متغیر است

وی درباره تحریم تاریخ بیان کرد: اگر بخواهیم تاریخ را تحریم کنیم، نمی‌توانیم یک واقعه را از دل آن دربیاوریم و با اتفاقات امروزی مقایسه کنیم. باید در آن فضا قرار بگیریم و تجسم کنیم و بعد تصمیم بگیریم چطور قضاوت کنیم. در دهه شصت پرونده‌های بسیار زیادی وجود دارد که جذاب‌اند و برخی از پرونده‌های دهه شصت، اتفاقات اخیر را رقم می‌زنند.

حسینی افزود: پرونده مک‌فارلین دارای چند متغیر است و افراد مختلفی در آن نقش دارند. ما اگر روایت و تحلیل نکنیم، دشمنان روایت می‌کنند و روایت اول را هم رقم می‌زنند. این کتاب تلاش خوبی کرده تا روایت اول و اصلی را رقم بزند.

 

به گزارش جامعه ایده آل؛آیین رونمایی کتاب «قمار» با مضمون بازخوانی مذاکرات مخفیانه ایران و آمریکا، منتشرشده در انتشارات معارف، با حضور سید جواد حسینی، استاد دانشگاه امام صادق(ع) و سید مهدی دزفولی، نویسنده اثر، پنجشنبه 25 اردیبهشت در غرفه مجمع ناشران انقلاب اسلامی برگزار شد.

آثار کمی درباره مذاکره منتشر شده است
در ابتدا نویسنده کتاب «قمار» بیان کرد: این کتاب محصول کار پژوهشی است. سال ۱۳۹۹ چاپ اول کار را داشتیم که مربوط به مذاکرات مخفیانه ایران و آمریکا از سال ۱۳۶۴ تا ۱۳۶۵ بود. به جهت حساسیت ایران و آمریکا این پرونده مهم و کلیدی است.
سید مهدی دزفولی ادامه ‌داد: الگوی مذاکرات به دلیل اشتباه بودن مذاکرات که با حواشی همراه بوده، حساسیت‌هایی هم داشته؛ لذا در دوره‌های مختلف از دوره آقای رفسنجانی تا دوره آقای روحانی مورد توجه قرار گرفت. ایران در این چهل سال اخیر، در این زمینه یک تا دو کتاب بیشتر منتشر نکرده و خیلی محدود درباره این مذاکرات کار شده است. مضاف بر اینکه در خارج از ایران مستندهای بسیاری ساخته شد؛ اما در ایران یک مستند ساخته شد و خیلی هم راجع به این موضوع صحبت نشد.
وی افزود: نزدیک به چهل سال است که این سوال مطرح است که آقای روحانی در مذاکرات مک‌فارلین حضور داشته‌اند یا خیر. نکته بعدی آقای هاشمی است. ایشان در زمان حیات خود به طور خلاصه در خاطراتشان به این موضوع پرداخته‌ است‌. همچنین بعضی از افراد که در این پرونده دخیل بودند، فوت شدند یا برخی همچنان و به دلایل مختلف تمایلی به مصاحبه ندارند.
دزفولی درباره پرونده مک‌فارلین گفت: پرونده مک‌فارلین همچنان مسائل باز بسیار زیادی دارد‌ که باز بودن این مسائل پیچیدگی کار را بسیار می‌کند‌. اساساً پرونده مک‌فارلین نشان‌دهنده این است که یک جناح در کشور به دنبال مذاکرات بوده‌‌اند‌. «قمار» به نسبت کارهایی که در این سال‌ها منتشر شده است، کار خوبی است.
نویسنده کتاب «قمار» عنوان کرد: بعد از نگارش این کتاب، دو تا سه سند خارج از ایران منتشر شد. یکی از آن ها مربوط به مذاکرات صدام بود که به دنبال قضیه آمریکا بود‌. از طرفی دیگر مواضعی که خود سران سیاسی داشتند، مهم بود؛ چون اختلاف نظرهای سیاسی کاملاً مشخص بود. فهم اتفاقات کمک می‌کند تا درک بهتری از دهه شصت داشته باشیم.
پرونده مک‌فارلین ریشه‌دار است
سید جواد حسینی، استاد دانشگاه امام صادق(ع)، بیان کرد: حوادث جمهوری اسلامی پس از انقلاب دارای پرونده‌های سیاسی بسیار است. اگر از ابتدای انقلاب نگاه کنید، پرونده‌های بسیاری وجود دارد که یکی از آن مسائل مک‌فارلین است، معتقدم مک‌فارلین و مسئله ایران و آمریکا ریشه‌دار است و هر بار خود را با یک واقعه نشان داده و در دولت‌های مختلف خود را به یک شکل نشان داده است. آمریکایی‌ها پس از انقلاب، همچنان مسئله ارتباط ایران با آمریکا را دارند. لذا یکی از پیچیده‌ترین مسائل، مسئله مک‌فارلین است.
وی ادامه ‌داد: درباره رابطه ایران و آمریکا همواره در بین برخی افراد در جمهوری اسلامی ایران تلاش شد مسائل پیگیری و سپس حل شود. آنچه در مسئله مک‌فارلین به عنوان بهانه مذاکرات مطرح شد، مسئله دفاع مقدس و جنگ است. جنگ ایران و عراق بازیگران دیگری مانند عربستان و شوروی داشت. لذا پیروز شدن ایران یک معنی و پیروز شدن عراق معنی دیگر داشت. آنچه بهانه ورود اطلاعات و آمدن هیئت آمریکایی شد، این مسئله بود.‌
مک‌فارلین برای ایران یک قمار بود
حسینی درباره‌کتاب «قمار» عنوان کرد: «قمار» عنوان خوبی برای کتاب است. ممکن است این ریسک منجر به نفع بسیار یا منجر به زیان بسیاری شود. مک‌فارلین برای ایران یک قمار بود که در دولت‌های مختلف نشان‌ داده شده است. این مذاکرات و قمار به نفع ایران نبوده است.
استاد دانشگاه امام صادق(ع) افزود: نقطه اصلی این کتاب که جای تبریک به نویسنده دارد، این است که این ماجرا یک بار بازخوانی شده است. ماجرای مک‌فارلین داستان یک قتل است که یک کارآگاه تمام شواهد را کنار هم قرار می‌دهد و تحلیل و بررسی می‌کند.
حسینی درباره مک‌فارلین گفت: مک‌فارلین تلاش کرده با بخشی از داده‌های این پرونده، پرونده را جمع کند و تحلیلی ارائه دهد. سه جریان در ماجرای مک‌فارلین وجود داشت و در این ماجرا شخصیت‌های بزرگ نقش‌آفرینی داشتند.
وی ادامه داد: در فضای تاریخی، تحلیلی و دانشی می‌توانیم تکه‌های مختلف یک واقعه را کنار هم قرار دهیم و تلاش کنیم یک روایت کامل از ماجرا به مخاطب ارائه دهیم. یکی از کارهای اثرگذار در جریان‌شناسی این است که ما کتاب‌های متعدد داشته باشیم. در این کتاب تا حدودی به ماجرای مک‌فارلین نزدیک شده‌ایم؛ اما در این کتاب ذکر شده است که جنبه‌هایی از مک‌فارلین نیامده است‌.
وی افزود: این کتاب خوب است و تلاش خوبی صورت گرفته و نویسنده قلم خوبی داشته؛ اما جنبه‌هایی از ماجرا نیاز دارد در کتاب‌های بعدی چاپ شود. در «قمار» نویسنده تلاش کرده مطلب تحلیلی خود را با ضمایم همراه کند.
هاشمی رفسنجانی، یکی از شخصیت‌های فعال دهه شصت
حسینی بیان کرد: کارگردان بسیاری از پرونده‌های دهه شصت، مرحوم هاشمی رفسنجانی است. ایشان به علت هوش سیاسی‌ای که داشت، سعی کرد در ماجراهای مختلف حضور داشته باشد و کوشید یک سری پرونده را به دست بگیرد؛ اما فعال بودن ایشان در پرونده‌های مختلف نشان می‌دهد یکی از شخصیت‌های فعال در دهه شصت بوده است.
وی افزود: این کتاب یکی از پرونده‌های مهم تاریخ جمهوری اسلامی در دهه شصت است. یکی از پرونده‌هایی که در دهه‌های بعد هم تأثیرگذار بود، همین پرونده مک‌فارلین است. همچنین کمی هم باید به مسئولانی که در دهه شصت فعالیت می‌کردند، حق بدهیم. سی و هفت کشور به عراق کمک می‌کردند. آقای هاشمی به دنبال پیروزی و سپس صلح بود. سال ۱۳۶۵ نیازمند یک سری امکانات بودند و تأمین این امکانات نظامی برای ما سخت بود.
پرونده مک‌فارلین دارای چند متغیر است
وی درباره تحریم تاریخ بیان کرد: اگر بخواهیم تاریخ را تحریم کنیم، نمی‌توانیم یک واقعه را از دل آن دربیاوریم و با اتفاقات امروزی مقایسه کنیم‌. باید در آن فضا قرار بگیریم و تجسم کنیم و بعد تصمیم بگیریم چطور قضاوت کنیم. در دهه شصت پرونده‌های بسیار زیادی وجود دارد که جذاب‌اند و برخی از پرونده‌های دهه شصت، اتفاقات اخیر را رقم می‌زنند.
حسینی افزود: پرونده مک‌فارلین دارای چند متغیر است و افراد مختلفی در آن نقش دارند. ما اگر روایت و تحلیل نکنیم، دشمنان روایت می‌کنند و روایت اول را هم رقم می‌زنند. این کتاب تلاش خوبی کرده تا روایت اول و اصلی را رقم بزند.

 

برای مشاهده متن خبر در سایت، می توانید اینجا را کلیک کنید.