گاه نوشته ها

مهدی دزفولی هستم، وبلاگ نویسی را از شهریور ماه 1382 آغاز کردم.علاوه بر وبلاگ نویسی، فعالیت های مختصر مطبوعاتی (همکاری با هفته نامه پنجره، فصلنامه ارغنون، روزنامه شرق و اعتماد) و مستند سازی هم داشته ام.پیش از این سردبیر سابق سایت خبری تحلیلی شفاف و مدیر اجرایی فصلنامه ارغنون بوده ام.

پیش از این 3 وبلاگ دیگر داشته ام که به دلایلی یا فعالیت آن ها متوقف شد و یا با فیلتر مواجه شدند و این وبلاگ چهارمین وبلاگی است که در آن می نویسم.امیدوار اینجا محلی برای تبادل آرا و نظرات مختلف باشد و بتوانم به صورت مستقیم نوشته های خودم را در اختیار دیگران قرار دهم.

بایگانی

۲۴ مطلب با موضوع «فرهنگی و هنری» ثبت شده است

روز دوشنبه 6 دی ماه 1400 با شرکت در برنامه گفت و گوی فرهنگی رادیو «گفت و گو» پیرامون فراز و نشیب های مستند سازی در ایران، نکات و مطالب خودم را در این 12 سال تجربه پیرامون مستندسازی در ایران بیان کردم و سعی کردم آسیب شناسی به نسبت خوبی انجام دهم.

 

چنانچه علاقمند هستید نکات و صحبت های من را در این برنامه بشنوید می توانید اینجا را کلیک  کنید.

مستند زمزمه های گمشده در دور دست، از تولیدات مرکز مستند حوزه هنری به کارگردانی منصور فروزش و تهیه کنندگی سید محمد مهدی دزفولی و منصور فروزش در پانزدهمین جشنواره سینما حقیقت به نمایش در می آید. 

 

این مستند درباره پناهجویان غیر قانونی ایرانی در اروپا هست و در پلتفرم های نماوا، هاشور و جشنواره سینما حقیقت به نمایش در می آید. 

 

 

قصه پناهجویان از این هم تلخ‌تر است/ در جستجوی آرمانشهری که نیست!

مستند «زمزمه‌های گمشده در دوردست» به واکاوی مسأله پناهجویان می‌پردازد؛ پناهجویانی که در ادامه می‌بینند تصور ابتدایی آن‌ها با آرمانشهرشان متفاوت است.

 

خبرگزاری مهر - گروه هنر- زهرا منصوری: حالا ۶ سال می‌گذرد از آن روزی که آب، آیلان را به درون خود کشید، کودکی که همه عمر سه ساله او از تمام سال‌های جنگ در سوریه کمتر بود اما به وسعت یک اقیانوس غم در دل داستانش داشت، آب قصه او را به بیخ تا بیخ جهان برد تا تصویر کودک بی‌جانی که به سینه در ساحل افتاده است در شبکه‌های اجتماعی دست به دست شود و همه بدانند این پایان زندگی و رنج کودکی بود که والدینش برای یافتن فردایی بهتر به دل دریا زده بودند؛ مدیترانه گاهی همینقدر بی‌رحم است، هم اوست که بارها واژگونی قایق‌های حامل انسان‌ها را به خود دیده و خم به ابرو نیاورده است.

چه کسی می‌داند درون این قایق‌ها چند جوان، چند مادر، چند پدر و چند آیلان بودند؟ تمام قصه رنگ به رنگ آنها بی آنکه گره‌ای در کار این جهان بیفتد در درون همان اقیانوس مدفون و مسکوت مانده است.

همه اینها را گفتم که بگویم این نزدیک‌ترین تصویر به مسأله پناه‌جویی است که در ذهن ما نقش بسته است؛ موضوعی که حالا در رسانه‌های رسمی هم پررنگ‌تر شده و هر از گاهی داستان پناهجویان بر صدر اخبار می‌نشیند.

پیاده‌روی ممتد، خطر، سرما، دویدن در جنگل، قاچاق‌بر، مدیترانه، گاهی غرق‌شدگی و رنج و رنج و رنج کلیدواژه‌هایی است که پناهجویان نه تنها با آن آشنا هستند که آن را درک کرده‌اند که حتی خاطره این درد گاهی تا سال‌ها پس از اقامت هم در یادشان می‌ماند.

منصور فروزش در مستند «زمزمه‌های گمشده در دوردست» به کمپ صربستان رفته تا به کنکاش این مسأله از زبان پناهجویان بپردازد؛ پناهجویانی که از سختی‌های این روش از خروج از کشور می‌گویند.

«زمزمه‌های گمشده در دوردست» چند روز پیش با حضور حمیدرضا آصفی سخنگوی پیشین وزارت امور خارجه، منصور فروزش کارگردان، سیدمحمدمهدی دزفولی تهیه‌کننده و یاسر فریادرس مدیر مرکز مستند سوره در خبرگزاری مهر رونمایی شد.

چقدر درباره این آدم‌ها نمی‌دانیم!

منصور فروزش در ابتدای این مراسم بیان کرد: درگیری با داستان مهاجرت برای من از سال ۲۰۱۴ شروع شد، آن زمان به پاریس رفته بودم که به یکباره در جاهای مختلفی از آنجا زاغه‌هایی را دیدم و از وجود آنها تعجب کردم چون ما تصویر متفاوتی از پاریس در ذهن داریم وقتی جستجوی کردم، دیدم این مسأله عمیق‌تر از این حرف‌هاست مثلاً دیدم در کنار خیابان تخت‌های دو نفره وجود دارد و افراد در خیابان می‌خوابند، وقتی پیگیری کردم به این نتیجه رسیدم که تعداد زیادی از این افراد پناه‌جو هستند و متوجه شدم که این موضوع چقدر به زندگی ما نزدیک است و در عین حال ما چقدر درباره شرایط این آدم‌ها نمی‌دانیم. ضمن اینکه چهار سال پیش برای تحصیل به مجارستان رفتم، به موضوع نزدیک‌تر شدم و تصمیم گرفتم مستندی بسازم که طی آن هم تعهد اخلاقی نسبت به خودم داشته باشم و هم با نگاهی فارغ از نگاه ژورنالیستی فیلمی بدون قضاوت بسازم.

وی افزود: در حال حاضر مسأله پناه‌جویی در اروپا فرق کرده و از یک مسأله حقوق بشری به مسأله امنیتی تبدیل شده است به طوری که در برخی از کشورها حتی اگر یک بطری آب به یک پناه‌جو بدهید، ۶ ماه زندانی می‌شوید.

این مستندساز ادامه داد: من برای ساخت این اثر به ۱۵ کشور نامه زدم و در نهایت صربستان اجازه داد در یک زمان محدود در آنجا باشیم. ما به شهر کوچکی به نام «شید» رفتیم که کمپی در آنجا بود. آن کمپ شرایط خوبی نداشت فضایی مثل فضای پنجاه شصت سال پیش داشت و امکانات چندانی نداشت. برای مثال در آن سه هفته که در آنجا بودم هفت نفر مردند، یکی از آنها برای اینکه به صربستان برسد زیر قطار پنهان شده بود اما برق جانش را گرفته بود. دیگری ایرانی‌ بود که می‌خواست پیاده به اروپا برود و فکر می‌کرد به این نحو به آنجا می‌رسد اما در میان راه یخ زده بود. در کمپ افغان‌ها هم شرایط بدی وجود داشت مثلاً وقتی به کمپ آنها رسیدیم دیدیم که یکی سر دیگری را بریده است. شرایط کاملاً عصبی‌ بر آنجا حاکم بود و افراد بر خلاف تصوراتی که از کمپ داریم در شرایط استرس‌آوری بودند. با این حال من تلاش کردم در «زمزمه‌های گمشده در دورست» افراد را قضاوت نکنم و کسی را قانع نکنم تا آسیبی به آنها وارد نشود.

آصفی: به ابعاد انسانی پناه‌جویی پرداخته شود

در ادامه حمیدرضا آصفی سخنگوی پیشین وزارت امور خارجه درباره لزوم ساخت آثار مستندی از جنس «زمزمه‌های گمشده در دوردست» اظهار کرد: به نظرم مقوله پناه‌جویی مقوله‌ای است که باید به آن پرداخته شود نه از این جهت که فرض کنیم در اینباره بیشتر نگرانی امنیتی و سیاسی وجود دارد بلکه از این منظر که در آثار به ابعاد انسانی این مساله پرداخته شود به هر حال برخی از هموطنان ما به این مسیر می‌روند.

آصفی: باید بدانیم که مساله پناه‌جویی با مساله مهاجرت متفاوت است چون ما ایرانی‌های مهاجر کم نداریم، خیلی از آنها باعث افتخار ایران هستند. در شرع مقدس هم اینکه کسی هجرت کند منع نشده است، ما پزشکان، فعالان اقتصادی و دانشجویان زیادی داریم که مهاجرت کرده‌اندوی تأکید کرد: باید بدانیم که مساله پناه‌جویی با مساله مهاجرت متفاوت است چون ما ایرانی‌های مهاجر کم نداریم، خیلی از آنها باعث افتخار ایران هستند. در شرع مقدس هم اینکه کسی هجرت کند منع نشده است، ما پزشکان، فعالان اقتصادی و دانشجویان زیادی داریم که مهاجرت کرده‌اند، خیلی از این پزشکان گاهی به ایران می‌آیند و خدمات مجانی می‌دهند آنها به این دلیل که احساس کردند زندگی در خارج از ایران برایشان مناسب‌تر است، مهاجرت کرده‌اند و نظام هم با آنها مسأله ندارد. گرچه ما ترجیح می‌دادیم آنها هم در ایران باشند اما به هر حال انتخاب کردند به خارج از ایران بروند اما مقوله پناه‌جو فرق می‌کند.

این کارشناس مسائل بین‌المللی افزود: طبق آمار سازمان ملل چیزی حدود یک در هزار افراد در دنیا پناه‌جو هستند که این عدد، عدد کمی نیست. پنج کشور در صدر این آمار قرار دارند؛ سوریه، میانمار، ونزوئلا، سودان جنوبی و افغانستان، این پناهجویان به دلایل مختلفی از کشور می‌روند برای مثال در سوریه قبل از اینکه جنگ به وقوع بپیوندد مهاجرت به دلیل کم آبی شروع شده بود. بخشی از مشکلات سوریه به دلیل کمبود آب بود به طور کلی مشکلات اقلیمی در برخی جاها باعث می‌شود مردم از آن کشورها خارج شوند. از سوی دیگر بی‌پولی، جنگ، مشکلات اقتصادی و … هم باعث این امر می‌شود. در کشور ما مشکلات بیکاری، گرانی، تبعیض در برخی جاها و… مساله‌ای است که باعث خروج از کشور می‌شود. مثلاً برخی احساس می‌کنند در کشور رانت وجود دارد اما این موضوع در کشور کم است و یکی از عوامل پناهندگی نیست، اما مشکل اینجاست که آنهایی که به این دلایل از ایران می‌روند شرایطشان بهتر نمی‌شود که بدتر می‌شود. من هم شرایط بد آنها را دیده‌ام، مثلاً در استرالیا وضع بدتر است. خیلی از درخواست‌های پناهجویان پذیرفته نمی‌شود و به کشور خود بازگردانده می‌شود.

قصه پناهجویان از این هم تلخ‌تر است/ در جستجوی آرمانشهری که نیست!
حمیدرضا آصفی

آصفی اظهار کرد: در همین مدیترانه که یکی از معابر پناهندگان است سالی نزدیک به ۱۰ هزار نفر غرق می‌شوند حتی آنهایی که پناهندگی می‌گیرند شرایطشان خوب نمی‌شود در نهایت شبیه به آنچه می‌شوند که در ایران بودند، یادم است وقتی در پاریس بودم چندین نفر مراجعه و درخواست کردند که کارهایشان را درست کنیم تا به ایران بازگردند. همیشه جواب ما به آنها (که جواب نظام بود) این بود که شما مشکلی ندارید، همین که پشیمان شدید کافی است. آنها می‌دیدند آن کشوری که قصد پناهندگی به آن را داشتند، بهشت موعود نیست، آن گمشده‌ای نیست که در پی‌اش بودند.

آصفی: اکثر آنهایی که به صورت پناهندگی از کشور رفتند پشیمان هستند اما خیلی از آنها خجالت می‌کشند که برگردند در حالی که بازگشت به کشور اصلاً خجالت ندارد. امیدوارم توجه جدی به این مقوله شودوی ادامه داد: به هر حال باید بپذیریم که اگر کسی نخبه باشد و ثروتی داشته باشد، پناهندگی نمی‌گیرد. مثلاً اگر یک پزشک معتبر باشید، دانشگاه‌های خارج از کشور به شما پذیرش می‌دهد. عمدتاً آن قشری که دنبال پناهندگی می‌روند فاقد کیفیت‌های مورد نظر کشور مقصد هستند به همین ترتیب هم خیلی زود سرخورده می‌شوند. خیلی از آنها بعد از پناهندگی پنج نفره در یک جای بیست سی متری با کمترین درآمدی زندگی می‌کنند که اگر در ایران بودند بیشتر از این را در می‌آوردند، البته نظام هم باید به فکر باشد با این حال من شاهد بودم که در وزارت خارجه دوستان تلاش کردند اعتماد به وجود بیاورند به این نحو که در صورت بازگشت افراد به ایران، مشکلی برایشان پیش نیاید.

سخنگوی پیشین وزارت امورخارجه تصریح کرد: این موج مهاجرت، پناهندگی و آوارگی در دنیا ادامه‌دار است و اروپایی‌ها نگران هستند به ویژه با شرایطی که برای افغانستان و سوریه به وجود آمده است البته عامل این موضوع هم خود اروپایی‌ها و آمریکایی‌ها هستند که جای بحثش اینجا نیست اما یکی از عوامل بروز این مشکلات، سیاست‌های آنهاست اما وقتی موج مهاجرت پیش می‌آید تازه به فکر می‌افتند. باید بگویم اکثر آنهایی که به صورت پناهندگی از کشور رفتند پشیمان هستند اما خیلی از آنها خجالت می‌کشند که برگردند در حالی که بازگشت به کشور اصلاً خجالت ندارد. امیدوارم توجه جدی به این مقوله شود.

وی در بخش دیگر از صحبت‌هایش با اشاره به وضعیت پناهجویان ایرانی در کشور امارات گفت: ایرانی‌هایی که در این کشور هستند حتی اگر کارگر باشند کارشان مورد نیاز اماراتی هاست البته که اکثر ایرانیان آنجا طبقه متوسط به بالا هستند. اما هندی‌ها در آنجا وضعیت بدی دارند به طوری که ده نفر در یک اتاق به سر می‌برند، بنگلادشی‌ها و.. هم همین وضع دارند. به نظرم در کشور باید چرخ تولید بچرخد تا تولید راه نیفتد و اقتصاد قوی نشود این روند ادامه دارد. در کل دنیا تعداد پناهجویان ایرانی کم هستند اما برای بهبود این روند باید کار فرهنگی و تبلیغی شود و وضع معیشت بهبود پیدا کند.

فروزش در ادامه صحبت‌های آصفی مطرح کرد: حتی سی سال پیش آلمانی‌ها به مجارستان پناهنده می‌شدند که به خاطر معیشت بود.

آصفی هم با بیان اینکه در برخی از کشورها به پناهجویان نگاه درجه دو دارند، توضیح داد: آن نگاه درجه دو خیلی آزاردهنده است در حالی که اروپایی‌ها از حقوق بشر حرف می‌زنند اما ته دلشان عمیقأ ضد خارجی هستند.

سپس فروزش گفت: گاهی اوقات سیستمی هم عمل می‌کنند. در آماری که «کمیساریای عالی سازمان ملل متحد برای پناهندگان» داده آمده است که آنها برای تمام بچه‌هایی که در کمپ‌ها هستند مدرسه درست کرده‌اند این در حالی است که اکثر این مدارس به زبان آن کشور اداره می‌شوند و بچه‌های پناهنده نمی‌توانند به زبان آنها حرف بزنند. یعنی گرچه آماری که ارایه می‌دهند درست است اما این مدارس در اجرا پاسخ نمی‌دهد.

قصه پناهجویان از این هم تلخ‌تر است/ در جستجوی آرمانشهری که نیست!
منصور فروزش

آن‌ها که می‌روند اما به آرمانشهرشان نمی‌رسند

در بخش دیگر از این مراسم سید محمدمهدی دزفولی تهیه‌کننده مستند «زمزمه‌های گمشده در دوردست» هم اظهار کرد: سال ۹۸ بود که این بحث مطرح شد که مستندی درباره مهاجران غیرقانونی ساخته شود. روند پناهندگی تا قبل از کرونا اوج گرفته، موج مهاجرانی ایرانی زیاد و تبدیل به معضل شده بود بنابراین این احساس را داشتیم که باید کار جدی صورت بگیرد اما در کشور ما متأسفانه به این موضوع پرداخته نمی‌شد. با همه این حرف‌ها کارهای اولیه ساخت مستند شروع شد، آن موقع آقای فروزش در خارج از کشور ساکن بودند. کار به نتیجه رسید و دوستان حوزه هنری تقبل کردند کار جریان پیدا کند. طبق آمار هر سال رقم قابل توجهی از ایرانی‌ها به خاطر مشکلات معیشتی از ایران می‌روند و بعضاً به آن آرمانشهر موردنظرشان نمی‌رسند یا در آن کشورها به جایگاهی پایین‌تر از آنچه که در ایران بودند، می‌رسند یا درجا می‌زنند.

فریادرس: باید ببینیم رسانه در بحث آگاهی دادن درباره مهاجرت و پناهندگی چه‌کاری می‌تواند کند؟ به نظرم رسانه باید درباره این امر مختصات دقیق به افراد ارایه بدهد تا با تصمیم‌گیری درست دست به مهاجرت بزنندوی ادامه داد: بنابراین باید به این مسأله از زوایای مختلف بپردازیم که چرا برخی فکر می‌کنند اگر از ایران بروند شرایط بهتر می‌شود از همین رو در این مستند سعی شد به بخشی از واقعیت پرداخته شود. من امیدوارم وقتی «زمزمه‌های گمشده در دوردست» عرضه می‌شود، حرف کار شنیده شود. احتمالاً با فروکش کردن وضعیت کرونا باز هم شاهد موج جدید مهاجرت باشیم دغدغه اصلی ما هم شنیده شدن حرف این مستند و تلاش ما این است که به همین قسمت خلاصه نشود و کارهای دیگری در همین زمینه تولید کنیم.

سپس یاسر فریادرس مدیر مرکز مستند «سوره» هم توضیح داد: تمرکز ما در مرکز مستند سوره روی کارهای اجتماعی است که یکی از این کارها را آقای فروزش ساخت. باید ببینیم رسانه در بحث آگاهی دادن درباره مهاجرت و پناهندگی چه‌کاری می‌تواند کند؟ به نظرم رسانه باید درباره این امر مختصات دقیق به افراد ارایه بدهد تا با تصمیم‌گیری درست دست به مهاجرت بزنند، برخی نمی‌دانند در آن سوی مرزها چه خبر است و در ذهن خود مدینه فاضله می‌سازند این در حالی است اگر خوب توضیح دهیم شاید در تصمیم‌گیری‌ها موثر باشیم. «زمزمه‌های گمشده در دورست» مقدمه‌ای از مختصات کلی از یک وضعیت است ما اگر در طول این مستند تنها با یک نفر همراه می‌شدیم این مختصات ارایه نمی‌شد. من دوست دارم ساخت مستندهایی از این دست ادامه‌دار باشد و در ادامه سرنوشت افرادی که در این مستند با آنها صحبت شده را ببینیم.

قصه پناهجویان از این هم تلخ‌تر است/ در جستجوی آرمانشهری که نیست!
یاسر فریادرس و محمدمهدی دزفولی

در ادامه فروزش بیان کرد: می‌خواهم کمی صریحاً صحبت کنم؛ در ایران به واسطه اینکه همه چیز سیاسی می‌شود، با مقولات برخورد دیگری می‌شود مثلاً گرچه در آن سوی مرزها هم گرانی هست اما در اینجا به دلیل ملاحظات سیاسی به محض بالا رفتن قیمت یک کالا، این موضوع به یکباره تیتر یک رسانه‌ها می‌شود. ما در ایران به این دلیل که همه چیز سیاسی می‌شود، تعارف می‌کنیم درباره برخی چیزها صحبت کنیم. حتی موقع ساخت فیلم با دیوارهایی مواجه می‌شویم که می‌گویند از اینجا آن طرف‌تر نروید، به یکباره بحث محدود و تنها بخشی از یک تصویر کلی دیده می‌شود. این در حالی است که جامعه ما هم به نظر اجتماعی درک بالایی دارد و هم اینکه در دورانی هستیم که باید نگاه انتقادی داشته باشیم، نباید با برخی از موضوعات تعارف داشته باشیم.

فروزش: به هر حال این بخش از افراد آسیب پذیر هستند و به هر دلیلی تصمیم به خروج گرفته‌اند. تردید ندارم که بخش زیادی از آنها اگر می‌دانستند چه اتفاقی برایشان رخ می‌دهد، نمی‌رفتند. این اتفاق نتیجه چندین دهه حرف نزدن و تعارف کردن استوی افزود: نفوذ فرهنگی ایران گسترده است ما هم این را می‌دانیم ولی این کشور هم یک سری نقاط دارد که باید با نگاه انتقادی به آن برخورد شود. متاسفانه چیزی که شخصاً به آن برخوردم این بود که شما راحت می‌توانید درباره بیابان‌های ایران صحبت کنید اما درباره ۱۸ هزار کودکی که در اروپا گم شده‌اند نه. هیچ نگاهی و هیچ حمایتی نیست؛ از این باب که ما انگشتمان را روی موضوعات بگذاریم. کمیسیون حقوق کودکان می‌گوید بین سال‌های ۲۰۱۸ تا ۲۰۲۰ چیزی حدود ۱۸ هزار کودک در اروپا گم شده‌اند، هیچکس نمی‌گوید هفتاد درصد کیس‌های پناهندگی در اروپا ریجکت قطعی می‌شوند. به هر حال این بخش از افراد آسیب پذیر هستند و به هر دلیلی تصمیم به خروج گرفته‌اند.

این مستندساز تأکید کرد: تردید ندارم که بخش زیادی از آنها اگر می‌دانستند چه اتفاقی برایشان رخ می‌دهد، نمی‌رفتند. این اتفاق نتیجه چندین دهه حرف نزدن و تعارف کردن است. امیدوارم زنده باشیم و کار را ادامه بدهیم. من حقیقتاً به عنوان کسی که کار را کارگردانی کرده‌ام دنبال هیچ اعتباری از این کار نبودم. حتی گفته‌ام لینک مستقیم فیلم را به نمایندگان مجلس و وزیر بفرستید تا تصمیم بگیرند. من بارها خواهش کرده‌ام که فقط درباره مسأله پناهندگی بدانند و موضوع پناهجویان را ببینید. در این هفته متوجه شدم چهار مجموعه بالادستی در حاکمیت در این باره کار تحقیقاتی کرده‌اند، جالب است که نمی‌دانند بقیه مجموعه‌ها همین کار را کردند. باید یک خرد جمعی باشد که منتقدانه درباره موضوع بحث و راهکاری پیدا شود. من می‌دانم که این وظیفه من به‌عنوان مستندساز نیست، من مصلح اجتماعی نیستم که بخواهم تصمیم بگیرم ما تنها تصویری را نشان دادیم و علامت سوالی روی یک مسأله می‌گذاریم تا مردم موضوع را ببینند.

نمی‌خواستم قضاوت ژورنالیستی داشته باشم

کارگردان مستند «زمزمه‌های گمشده در دوردست» در ادامه درباره پرداختن کم‌رنگ به «چرایی» اقدام پناهجویان برای گریز از کشور خود در این مستند، توضیح داد: اینکه چرا در مستند و درباره این شخصیت‌های خاص به این سوال نپرداخته‌ایم که چرا اقدام به مهاجرت کرده‌اند، به این دلیل است که این امر کار من این نبوده است. وقتی که ما بخواهیم بحث «علت» را مطرح کنیم، باید دست به تحلیل بزنیم که چرا یک سری از آدم‌ها تصمیم به این کار می‌گیرند و تن به این سختی‌ها می‌دهند. من به این «علت» نپرداختم، چرا که بلافاصله پشت آن «تحلیل» مطرح می‌شد. یا باید می‌گفتم که کشور ما شرایط نابسامانی دارد و به همین دلیل این افراد پناهنده شده‌اند، یا باید بگویم شرایط خوب است و این‌ها اشتباه کرده‌اند که رفته‌اند. یعنی به محض پرداختن به علت، ناگزیر از قضاوت ژورنالیستی درباره این افراد می‌شدم. در این فیلم واقعاً قضاوتی درباره شخصیت‌ها نداشتیم.

وی ادامه داد: از آن جایی که در بخشی از کار به مهاجران افغان هم می‌پردازیم شاید این مساله به ذهن متبادر شود که ما در کشورمان مساله‌ای نداریم که آدم‌ها بخواهند از کشور فرار کنند. پناه‌جویی بالاخره به معنای فرار آدم‌ها از شرایطی است که در آن در معرض خطر هستند یا مشکل عجیب و غریبی دارند. بخش بزرگی از اینکه در این مستند سراغ علت‌ها نرفته‌ایم به همین دلیل بود که نمی‌خواستیم قضاوت ژورنالیستی داشته باشیم. ما تلاش کرده‌ایم بخشی از مسیر را نشان دهیم تا به‌واسطه درک واقعیت‌های آن، به علت‌ها نیز پرداخته شود.

قصه پناهجویان از این هم تلخ‌تر است/ در جستجوی آرمانشهری که نیست!

این مستندساز افزود: یک سری افراد دانشگاهی باید بررسی کنند و به این سوال جواب دهند که چرا برای برخی از آدم‌ها قرار گرفتن در این موقعیت‌های سخت، تبدیل به یک نسخه نجات‌بخش می‌شود. چرا عده‌ای فکر می‌کنند در این صورت شرایط بهتری نسبت به زندگی در ایران خواهند داشت؟

کارگردان «زمزمه‌های گمشده در دوردست» در پاسخ به اینکه آیا نپرداختن به «علت‌ها» ناشی از «محافظه‌کاری‌» در ساخت این مستند بوده است؟، توضیح داد: این سوال ۲ وجه می‌تواند داشته باشد. یکی اینکه چرا ما پیشینه کاراکترها را در فیلم روایت نکرده‌ایم، دیگر اینکه چرا کلاً درباره مساله پناهندگی و پناه‌جویی سراغ علت‌یابی نرفته‌ایم. درباره بخش اول می‌توانم بگویم علت‌هایی که این افراد مطرح می‌کنند، غالباً علت‌های واقعی نیست و پرداختن به آن‌ها باعث می‌شد اطلاعات غلطی در فیلم مطرح شود. اما درباره اینکه چرا اساساً آدم‌ها سراغ این گزینه می‌روند، باید بدانیم مساله پناهجویان مساله بسیار حساسی است. تصور من این است که اطلاعات ناقص و بی‌اطلاعی از شرایط واقعی مقصد، باعث می‌شود یک نفر وقتی در کشور با مشکلی مواجه می‌شود، ترجیح می‌دهد سراغ این گزینه برود. حرف من این نیست که در کشور هیچ مشکلی وجود ندارد و همه چیز گل و بلبل است اما می‌خواهم بگویم این مشکلات به آن اندازه سهمگین نیست که تن به مساله پناه‌جویی بدهیم.

فروزش: آنچه این فیلم می‌خواهد درباره آن صحبت کند همین است که آدم‌ها به دلیل تصور غلط تن به این انتخاب می‌دهند تا از شرایط سخت کشور خودشان رها شوند، اما نمی‌شوند. واقعاً نپرداختن به علت‌ها از سر «محافظه‌کاری» نبوده است. من محافظه‌کاری را قبول ندارم اما معتقدم «زمزه‌های گمشده در دوردست» فیلم اخلاق‌گرایی استوی افزود: آنچه این فیلم می‌خواهد درباره آن صحبت کند همین است که آدم‌ها به دلیل تصور غلط تن به این انتخاب می‌دهند تا از شرایط سخت کشور خودشان رها شوند، اما نمی‌شوند. واقعاً نپرداختن به علت‌ها از سر «محافظه‌کاری» نبوده است. در مستندسازی یک بحث اخلاق‌گرایی وجود دارد که به نظرم مرزی هم ندارد. شما می‌توانید یک مستند جنجالی بسازی که همه هم درباره‌اش صحبت کنند اما زندگی چندین آدم را دچار مشکل کنید. من محافظه‌کاری را قبول ندارم اما معتقدم «زمزه‌های گمشده در دوردست» فیلم اخلاق‌گرایی است. در بسیاری بخش‌ها دست‌مان بسته بود که بخواهیم خیلی مباحث را به صورت عریان بیان کنیم.

فروزش درباره برخی از کاراکترهای حاضر در این مستند که به‌رغم تجربه شرایط دشوار پناهندگی همچنان پناه‌جویی را به بازگشت به کشور خود ترجیح می‌دهند هم بیان کرد: به نظر می‌رسد ما در ایران آموزش لازم جهت مواجهه با مشکلات را ندیده‌ایم و به همین دلیل تصور ناقص و خام نسبت به تصمیمات خود داریم. ما در همه زمینه‌ها یک ورزیدگی نظام‌مند برای بچه‌های خود ایجاد نمی‌کنیم تا در موقعیت‌هایی که شناخت درستی از آن ندارند، تصمیمات درستی بگیرند. مساله پناه‌جویی یکی از مسائلی است که به چشم می‌آید اما ما مسائل جزئی‌تر دیگری هم داریم. ما چقدر در مدارس خود درباره زندگی در کشورهای دیگر آگاه می‌شویم؟ همین عدم آگاهی باعث می‌شود برخی می‌گویند هر جای دنیا برویم، بازهم بهتر از ایران است!

وی ادامه داد: ما در ایران غالباً زندگی رنگی کشورهای دیگر را می‌ّبینیم و بعد خودمان را در جایگاه همان آدم‌ها تصور می‌کنیم. در حالی که شما چه به عنوان مهاجر چه به‌عنوان پناه‌جو هیچ‌گاه نمی‌توانید آن زندگی رنگی همراه با آرامش در روستایی در سوئد یا شهری در ایتالیا را که آدم‌های آنجا خودشان تجربه می‌کنند را تجربه کنید. از نظر جامعه‌شناختی، شبکه اجتماعی تو دیگر آن شبکه اجتماعی‌ نیست که در ایران بوده است. این فقط درباره مهاجران ایرانی هم نیست. دوستان اروپایی من که در کشور دیگری غیر از کشور خود در اروپا زندگی می‌کنند هم زندگی‌شان از نظر روانی آن آرامشی را ندارد که در کشور خود داشته‌اند. اساساً زمانی که از یک شهر در ایران به شهر دیگری می‌روید هم سال‌ها طول می‌کشد تا شبکه اجتماعی خود را پیدا کنید و اصطلاحاً جا بیفتید.

این مستندساز در ادامه اظهار کرد: در آمریکا بچه‌های سیاه‌پوست و رنگین‌پوست لهجه انگلیسی متفاوتی از سفیدپوست‌ها دارند چرا که شبکه اجتماعی آن‌ها متفاوت از دیگران است. در همه جای دنیا شرایط همین است. اگر شما همین امروز به چین مهاجرت کنید هم نمی‌توانید مانند یک چینی زندگی کنید. یک سری آدم‌ها به واسطه آموزش و تجربه این واقعیت را درک می‌کنند اما یک سری آدم‌ها خصوصاً آن‌هایی که مثل سوژه‌های فیلم من در میانه راه هستند و هنوز به اتوپیایی که به دنبال آن بودند، نرسیده‌اند، تصور متفاوتی دارند. هنوز فکر می‌کنند مثلاً به آلمان که رسیدند می‌توانند شرایط زندگی یک آلمانی را تجربه کنند.

خیلی‌ها تصویر واقعی از مقصد مهاجرت‌شان ندارند

کارگردان «زمزمه‌های گم‌شده در دوردست» افزود: این افراد هزینه زیادی کرده‌اند و سال‌ها از عمر خود را صرف کرده‌اند تا به جایی که الان هستند رسیده‌اند و هنوز هم امکان رشد دارند. من نوعی به‌عنوان یک ایرانی مسلمان الان در انگلیس می‌توانم به‌عنوان یک استاد دانشگاه تدریس کنم و اینگونه نیست که این شرایط را نداشته باشم اما آیا زندگی‌ای که دارم همان تصویری است که از زندگی یک استاد دانشگاه انگلیسی می‌توانستم داشته باشم؟ حرف من این است. خیلی از بچه‌هایی که در میانه راه مهاجرت هستند هنوز تصویر واقعی از مقصد ندارند و وقتی می‌رسند، پس از صرف کلی هزینه به شرایطی می‌رسند که ناگزیر می‌گویند دیگر چرا برگردم؟

وی درباره خلط شدن مفهوم «مهاجرت» و «پناهندگی» در این مستند هم توضیح داد: من خودم فردی هستم که مهاجرت کرده‌ام و طبیعتاً نمی‌توانم بگویم مهاجرت بد است. مهاجرت اتفاقاً حکم دیدن دنیا را دارد. همیشه معتقدم که آدم‌ها باید دنیای‌شان بزرگ باشد. اتفاقاً مردم ایران هم به دلیل تحریم‌ها و هم به دلیل شرایط پاسپورتی کشور، خیلی از دنیا را ندیده‌اند و تصور ناقصی از دنیا دارند. مهاجرت و حتی سفر رفتن باعث باز شدن نگاه آدم‌ها و گرفتن تصمیمات بهتر می‌شود. اتفاقاً جزو کسانی هستم که معتقدم افراد اگر می‌توانند در جایی مفید باشند و تأثیر بگذارند، باید مهاجرت کنند. مهاجرت باعث می‌شود پیوند آدم‌ها قوی‌تر شود. به شخصه معتقدم سفر و مهاجرت باید اتفاق بیفتد تا آدم‌ها بدانند چقدر شبیه هم هستند. این جنس مهاجرت اصلاً بد نیست اما پناه‌جویی به این معناست که تو جایی بروی و بگویی من هیچ حقی ندارم و هر چه شما بگویید درست است. این اتفاق باعث می‌شود شما دیگر قدرت تصمیم‌گیری نداشته باشید. بخش عمده‌ای از معضل پناه‌جویی در این است که شما دیگر هیچ کنترلی نسبت به آینده خود ندارید اما مهاجرت اصلاً اینگونه نیست.

قصه پناهجویان از این هم تلخ‌تر است/ در جستجوی آرمانشهری که نیست!

وی عنوان کرد: هیچ ایرادی ندارد یک فرد برای تضمین آینده فرزند خود به کشور دیگری مهاجرت کند اما اینکه با تصمیم خود آن بچه را برای پنج سال از تحصیل محروم کند بد است. این بچه در کشوری که زبانش را هم نمی‌داند، به طور کل از اجتماع جدا می‌افتد. از این منظر پناه‌جویی به‌هیچ عنوان با مقوله مهاجرت شبیه نیست. حقوق یک فرد پناه‌جو به مراتب کمتر از فردی است که به‌صورت قانونی اقدام به مهاجرت کرده است.

دزفولی در پایان این مراسم گفت: «زمزمه‌های گمشده در دورست» جزو اولین مستندهایی است که نگاهی از درون به ماجرا دارد، مستندنگاری محض است و مسأله پناهجویان را نشان می‌دهد. این کار در یک دهه گذشته واقعاً بی‌سابقه بوده است. باید بگویم حتی صداوسیما و رسانه‌های رسمی هم به موضوع پناه‌جویی نمی‌پردازند. درباره آن شرایط آن سوی مرزها هم ذهنیت شفافی وجود ندارد به طوری که برخی فکر می‌کنند وضعیت در اروپای شرقی بهتر است در حالی که این چنین نیست. ما حتی ذهنیت روشنی درباره آمریکای شمالی و… هم نداریم پس باید رسانه‌ها درباره این موضوع حرف بزنند. ما به دل اروپا رفتیم و این مستند را ساختیم.

 

برای مطالعه گزارش در سایت خبرگزاری مهر میتوانید اینجا را کلیک نمائید. 

رونمایی از مستند زمزمه های گمشده در دوردست

شنبه, ۲۷ شهریور ۱۴۰۰، ۰۱:۰۸ ب.ظ

روز چهارشنبه 24 شهریور ماه 1400 از مستند «زمزمه های گمشده در دوردست» در خبرگزاری مهر با حضور حمیدرضا آصفی سخنگوی سابق وزارت خارجه، یاسر فریادرس مدیر مرکز مستند حوزه هنری و عوامل تولید این مستند رونمایی شد. گزارش مبسوط این رونمایی در پست بعدی منتشر خواهد شد. 

کارگردان این مستند منصور فروزش و تهیه کنندگان آن منصور فروزش و سید محمد مهدی دزفولی می باشند و موضوع این مستند 54 دقیقه ای پناهجویان غیر قانونی ایرانی در اروپا می باشند. 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

برای مشاهده گزارش تصویری این مراسم رونمایی در خبرگزاری مهر، می توانید اینجا را نیز کلیک نمائید. 

بی‌پناهی پناهجویان ایرانی در اروپا/ از تراژدی مهاجرت چه می‌دانیم؟

تهیه‌کننده و کارگردان مستند زمزمه‌های گمشده در دوردست ضمن اشاره به ویژگی‌های این مستند از نسبت آن با مسئله فراگیر پناهجویی از ایران به کشورهای اروپایی، توضیحاتی ارائه کرد.

منصور فروزش تهیه‌کننده و کارگردان فیلم مستند «زمزمه‌های گمشده در دوردست» که از آثار حاضر در سی و هشتمین جشنواره جهانی فیلم فجر است، درباره ایده اولیه ساخت این مستند به خبرنگار مهر گفت: در سال‌های اوج بحران پناهجویان در اروپا برای اکران فیلمم در یک جشنواره به اروپا رفتم و آنجا شرایط بسیار اسفناک پناهجویانی را که عموماً از سوریه آمده بودند، از نزدیک دیدم. این تصویر بسیار متفاوت با تصویری بود که پیش از آن درباره مساله پناهجویان در ذهن داشتم. به همین دلیل هم مساله برای من از یک ذهنیت برخاسته از رسانه و اطلاعات رایج در جامعه که از زمان کودکی همه ما با آن مواجه هستیم تبدیل به یک عینیت دهشتناک شده بود. این آغاز یک درگیری ذهنی با مساله بود. مثلاً اینکه در بزرگترین شهرهای اروپا با خانواده‌هایی مواجه می‌شوید که زبان محلی را بلد نیستند و در کوچه و خیابان و کنار اتوبان و جاده با هرچه دستشان آمده برای خودشان یک محل زندگی فراهم کرده‌اند، چیزی نیست که بتوان به سادگی از کنار آن عبور کرد.

وی افزود: این صحنه‌ها هیچ تناسبی با آن تصور زندگی در اروپا که در فیلم‌ها و کارتن‌های کودکی ما سراسر با نور و رنگ و شادی ترسیم شده بود نداشت.

ابعاد مختلف مسئله پناهجویان در اروپا

این مستندساز ادامه داد: بعد از اینکه برای تحصیل به اروپا آمدم، مساله برایم واضح‌تر شد، یعنی مساله مهاجرت غیرقانونی شهروندان خاورمیانه به اروپا نه تنها ماهیتش را برایم به عنوان یک مساله صرفاً انسانی که حمایتی صددرصدی در اروپا دارد از دست داد بلکه ابعاد مختلف دیگری هم به آن اضافه شد. مثلاً مساله پناهجویان در کشورهای اروپایی امروز چندین وجه مختلف دارد که می‌توان به ارتباط آن با امنیت ملی کشورها و همینطور برخاستن صداهای مخالف در جوامع اروپایی و در میان شهروندان اروپا اشاره کرد. به همین دلیل هم هست که در نحوه مواجهه با پناهجویان کاملاً با بدبینی و عدم توافق بین دولت‌ها و حتی مردم اروپا مواجه هستیم.

برای من واضح بود که پناهجویانی که از کشورهای جنگ زده به اروپا سرازیر شده بودند دلیلی قابل درک برای کار خود داشتند. اما مسأله پناهجویان ایرانی یک مساله متفاوت و قابل بحث بوده و هستوی افزود: در این بین برای من واضح بود که پناهجویانی که از کشورهای جنگ زده به اروپا سرازیر شده بودند دلیلی قابل درک برای کار خود داشتند. اما مسأله پناهجویان ایرانی یک مساله متفاوت و قابل بحث بوده و هست. به همین دلیل با دوستانی که در مساله پناهجویان کار تخصصی و دانشگاهی انجام داده بودند وارد بحث شدیم تا به یک مدل مشخص و دقیق برای بررسی موضوع دست پیدا کنیم. در این بین یکی از شانس‌های ما حضور خانم دکتر غلامپور بود که در دوره دکتری تحقیقات مفصلی راجع به پناهجویان ایرانی انجام داده‌اند.

این مستندساز ادامه داد: این همکاری با شروع رایزنی با نهادهای مربوط به مساله پناهجویان برای اخذ مجوز شروع شد، تقریباً برای نمایندگی‌های صلیب سرخ در ۱۲ کشور نامه نگاری شد تا بتوانیم برای فیلمبرداری مجوز بگیریم اما همه آنها به انواع روش‌ها با درخواست ما موافقت نکردند. تا اینکه صلیب سرخ صربستان دسترسی محدودی برای تصویربرداری در یکی از کمپ‌های تازه تاسیس در یکی از شهرهای کوچک مرزی را به ما داد.

ایران؛ تنها کشور با سیر صعودی پناهجویی به اروپا

فروزش بیان کرد: اهمیت این موضوع زمانی برای ما بیشتر شد که دیدیم در میان ۱۰ کشوری که آمار بیشترین پناهجو را در اروپا دارند، تنها ایران است که آهنگ رشد تعداد پناهجویانش در اروپا صعودی است. در حالی‌که مثلاً افغانستان یا سوریه که از نظر تعداد پناهجویان، بالاتر از ایران قرار دارند آهنگی نزولی را در پیش گرفته‌اند. این یک زنگ خطر محسوب می‌شود.

وی افزود: باید توجه داشت که مساله ما و این فیلم معطوف به مساله مهاجرت از مبادی غیرقانونی است و نه مهاجرت‌های قانونی از جمله کاری، شغلی یا تحصیلی، چرا که تفاوت این دو راه مهاجرت بسیار زیاد و متفاوت است. چرا که در مهاجرت از مبادی غیرقانونی ما با ۲ مساله جدی مواجه هستیم اول اینکه فرد هیچ حقوق قانونی تاکید می‌کنم هیچ حقوق قانونی ندارد، یعنی عملاً به دلیل عدم وجود مدارک قانونی فرد در سیستم قانونی و رسمی که ملزم به حمایت از حقوق افراد است جایگاه شناخته شده‌ای ندارد. یعنی وقوع هر نوع اتفاق برای فرد از هر نوع و جنس از سوی قانون غیرقابل ردیابی است. به همین دلیل هم هست که طبق آمار کمیساریای عالی پناهندگان و بر اساس گزارش گاردین در بین سال‌های ۲۰۱۸ تا ۲۰۲۰ بیشتر از ۱۸۰۰۰ کودک که در اروپا ثبت پناهندگی کرده بودند، ناپدید شده‌اند که البته بی تردید به دلیل اینکه بخش قابل توجهی از افراد به محض ورود اطلاعاتشان ثبت نمی‌شود این عدد می‌تواند به مراتب بالاتر باشد و این عدد تنها مربوط به کسانی است که بعد از ثبت در یکی از کشورهای اتحادیه مفقود شده‌اند و نه همه مفقودی‌ها.

بی‌پناهی پناهجویان ایرانی در اروپا/ از تراژدی مهاجرت چه می‌دانیم؟

این کارگردان مطرح کرد: پس مساله اول حقوق افراد است، یعنی فرد به عنوان پناهجو در طول سفر و حتی بعد از رسیدن به مقصد مورد نظر از نظر قانونی به عنوان یک فرد با حقوق مشخص در نظر گرفته نمی‌شود. مساله دوم مساله خطرات و تهدیدهای این تصمیم وحشتناک است. چرا که فرد باید از بین جنگل، کوه و دشت در روزهای بارانی و شب‌های برفی عبور کند تا بتواند به مقصد مورد نظر برسد. این سفر یک سفر تفریحی یا طبیعتگردی نیست، چرا که افراد زیادی به دلیل تشنگی یا گرسنگی، یخ زدگی، سرمازدگی، یا مواجه شدن با گروه‌های تندرو محلی، راهزنان و یا حیوانات وحشی جان و مال خود را از دست می‌دهند. این‌ها در صورتی است که مساله خطرات قاچاقچیان انسان یک خطر غیرقابل چشم پوشی است. در کنار اینها باید اضافه کرد که از نظر کشوری که فرد به آن ورود غیرقانونی داشته است، فرد و خانواده او مجرم هستند و بعد از دستگیری باید مدتی را در زندان بگذرانند.

فروزش مطرح کرد: خانواده‌هایی بوده‌اند که در زندان کشورهای مختلف میان مجرمان خطرناک نگهداری شده‌اند و هرکدام از افراد خانواده در یکی از زندان‌ها گرفتار شده‌اند. این‌ها واقعیت‌هایی است که کمتر در طول این سال‌ها به آنها پرداخته شده است. در واقع ما در این مستند سعی می‌کنیم واقعیت را تا جایی که ممکن است برای مخاطب بیان کنیم و فکر می‌کنم نقطه تفاوت این مستند با کارهایی از این دست که برای رسانه‌های عموماً خارجی ساخته شده، این است که در آن مستندها معمولاً مستندساز با هدف جلب حمایت سازمان‌ها و نهادهای بین‌المللی سعی در نمایش شرایط اسفناک اقامت پناهجویان داشته است.

امواج مهاجرت و سرنوشت‌های نامعلوم

سید مهدی دزفولی به عنوان دیگر تهیه کننده این مستند هم به خبرنگار مهر گفت: ما در این سال‌ها به دلیل مشکلات عمده اقتصادی و معیشتی در ایران و همچنین تصور غالب و بعضاً نادرست از زندگی مطلوب و رویایی در غرب شاهد سیل مهاجرت غیر قانونی از ایران به اروپا و به خصوص اروپای شمالی و اروپای غربی بوده‌ایم و هستیم. این موج مهاجرت برای اولین بار در سال‌های جنگ ایران و عراق در دهه شصت رخ داد. در آن سال‌ها سیلی از مهاجرین به اروپا سرازیر شدند و بخشی از آنها البته در آن سال‌ها به ژاپن نیز رفتند تا به زندگی رویایی و مطلوب خودشان برسند اما برای خیلی‌ها این زندگی رویایی تبدیل به وضعیتی کاملاً متفاوت با تصور اولیه افراد شد چون واقعیت چیز دیگری بود که فکرش را هم نمی‌کردند. پس از جنگ در دهه هفتاد باز شاهد موج دوم این مهاجرت‌ها بودیم. پس از وقایع سال ۸۸ هم باز شاهد موج سوم مهاجرت غیر قانونی بودیم و در این سال‌های اخیر به دلیل تشدید تحریم‌ها و سخت‌تر شدن معیشت مردم در ایران، شاهد موج چهارم بوده‌ایم. البته در این میان هم عده زیادی به اروپا مهاجرت کردند اما همانند این چهار موجی که عرض کردم، گسترده و پر تعداد نبوده است.

در ایران تصور روشنی در این باره وجود ندارد و به همین دلیل شاهد اتفاقات تلخی برای مهاجران ایرانی غیرقانونی در اروپا هستیم. کشته شدن در مسیر مهاجرت، آوارگی، دزدیده شدن، به تاراج رفتن سرمایه آنها و در نهایت حتی رسیدن به اروپا اما مواجه شدن با واقعیت‌های زندگی به عنوان یک خارجی بخشی از این سرنوشتی است که در انتظار مهاجرین غیر قانونی استدزفولی عنوان کرد: طبق آمار، ما بیش از هفت میلیون ایرانی خارج از کشور داریم که در حدود یک سوم از این تعداد مهاجران غیر قانونی هستند که از مرز ترکیه و یا مرز کردستان عراق به اروپا رفته‌اند. پرداختن به مهاجرت غیرقانونی و آسیب‌شناسی و درمان آن به نظر من نیاز به تولید مستندهای جدی و مفصلی دارد که به این چالش به صورت عمیق و درست بپردازد.

این تهیه‌کننده مطرح کرد: در ایران تصور روشنی در این باره وجود ندارد و به همین دلیل شاهد اتفاقات تلخی برای مهاجران ایرانی غیرقانونی در اروپا هستیم. کشته شدن در مسیر مهاجرت، آوارگی، دزدیده شدن، به تاراج رفتن سرمایه آنها و در نهایت حتی رسیدن به اروپا اما مواجه شدن با واقعیت‌های زندگی به عنوان یک خارجی بخشی از این سرنوشتی است که در انتظار مهاجرین غیر قانونی است.

وی در پایان درباره تولید این اثر بیان کرد: پیش تولید این مستند در سال ۱۳۹۸ شروع شد، در سال ۱۳۹۹ تولید و پس تولید آن به پایان رسید که کار فشرده و سنگینی نیز بوده است. امیدوارم این اثر در اولین حضور جشنواره‌ای خود در جشنواره جهانی فیلم فجر بتواند دیده شود، بدرخشد، حرفش نیز شنیده شود. در ادامه بتواند در جشنواره‌های بین‌المللی دیگر هم حضور یابد و جریان ساز هم بشود. به امید خدا در برنامه‌های سال جاری و سال آینده ما تولید قسمت دوم این مستند هم وجود دارد که قسمت بعدی آن پرداختن به سرنوشت این آدم‌ها و شنیدن قصه آنها بعد از رسیدن به هر یک از کشورهای اروپایی است.

 

برای مشاهده این مصاحبه و گزارش در سایت خبرگزاری مهر اینجا را کلیک نمائید. 

 

علاقه‌مندان به تماشای فیلم‌ها و مستندها حتما نام مستند «ایکسونامی» را شنیده‌اند. مستندی خاص و با سوژه ویژه که جنجال‌های زیادی هم به‌پا کرد.

این مستند داستان یک پورن‌استار آمریکایی و تجربه او برای رسیدن به آزادی‌‌های جنسی در ایالات متحده را بیان می‌‌کرد. ایکسونامی جنبش‌‌ها و جنایات جنسی در ایالات متحده آمریکا را با نمایش بسیاری از آرشیو‌های دیده نشده از تاریخ سده اخیر آمریکا مورد بررسی و تحلیل قرار داده بود.

حالا محسن آقایی که پیش‌تر هم با ساخت مستند «پرزیدنت آکتور سینما» جنجال‌برانگیخته بود، خبر از ساخت قسمت جدید مستند خود با عنوان «ایسکونامی 3؛ دیوارکش» داده است.

همان‌گونه که اشاره شد قسمت قبلی ایکسونامی به انقلاب جنسی آمریکا و بررسی ابعاد آن در دهه‌های 60 و 70 میلادی پرداخته بود و در مستند جدید ایکسونامی به ابعاد دیگری پرداخته خواهد شد. گفتنی است آقایی در قسمت جدید این سری مستند سراغ بررسی تاثیرات مقولات و المان‌های جنسی درعرصه سیاست و قدرت با نگاهی به حال‌وهوای کشورهای عربستان، ترکیه و ایران رفته است.

سیدمهدی دزفولی، تهیه‌کننده این مستند درباره جدیدترین تولید مرکز مستند سفیرفیلم گفت: «مستند ایکسونامی 3 درصورت کسب مجوزهای لازم از اواخر اردیبهشت‌ماه درحوزه هنری پرده‌برداری و اکران می‌شود و در مرحله بعد در سایت مرکز مستند سفیرفیلم به اکران عمومی درمی‌آید.»

او درمورد مراحل تولید این مستند افزود: «مراحل پیش‌تولید این مستند از آذرماه 1398 آغاز شد و تا مهرماه 1399 ادامه داشت و تولید این مستند آبان شروع شد و اردیبهشت 1400 به اتمام رسید. زمان مستند یک‌ساعت و 28 دقیقه است، راوی این مستند خود محسن آقایی کارگردان و پژوهشگر کار است، تدوینگر مجید رستگار و تهیه‌کننده هم بنده هستم که امیدواریم توانسته باشیم کاری قابل‌قبول و جریان‌ساز را تولید کنیم. ان‌شاءالله این مستند با قیمت 18 هزار تومان عرضه می‌شود و از اواخر اردیبهشت از طریق صفحه اختصاصی سفیر برای مخاطبان علاقه‌مند قابل دسترس خواهد بود. اگر فردی علاقه‌مند به اکران مستند در تهران یا در سایر شهرها و شهرستان‌ها باشد، با کمک سفیرفیلم این امکان فراهم است و می‌تواند جهت هماهنگی با شماره 09371767944 تماس بگیرد. مستند ایکسونامی ادامه خواهد داشت و قسمت‌های بعدی آن به امید خدا طی زمان‌های مختلف عرضه می‌شوند. »

تهیه‌کننده «ایسکونامی 3؛ دیوارکش» درمورد پخش تلویزیونی این مستند گفت: «باتوجه به نکات صریح و پرحاشیه‌ای که گفته می‌شود، پیش‌بینی می‌شود این مستند اجازه پخش تلویزیونی نداشته باشد و صرفا در همین اکران‌های فیزیکی و مجازی منتشر شود. موضوع کلی مستند ارتباط المان‌های جنسی و سوءاستفاده‌هایی است که از آن درحوزه انتخابات و کسب رای در ایران و جهان برای در اختیار درآوردن جامعه صورت می‌گیرد و اگر در یک جمله بخواهم بگویم، ایکسونامی 3 به ارتباط سکس و سیاست می‌پردازد.»

دزفولی درمورد موضوع این قسمت از مستند ایسکونامی چنین توضیح داد: «به‌طورکلی حدود نیمی از کار مصاحبه است که در آن با چهره‌های سیاسی، اجتماعی و کارشناسان و گفت‌وگو کردیم، نیمه دیگر آرشیوها و پلاتو‌ها و مراحل پژوهشی هستند که کلیت کار را تشکیل می‌دهند. با توجه به اینکه در ایکسونامی 1 به بخشی اشاره شد که از بحث‌های جنسی در آمریکا سوءاستفاده ابزاری برای سیاستگذاری و کسب رای استفاده می‌شد، ما سعی کردیم در این قسمت به‌طور مبسوط و مفصل به این بحث بپردازیم و این موضوع را موشکافی کنیم.»

پخش این مستند همزمان با کارزار انتخابات ایران است و دزفولی پیشنهاد می‌کند که از این جنس مستندهای سیاسی در ستادهای انتخاباتی ریاست‌جمهوری پخش شود. او در این باره می‌گوید: «امیدواریم در ایام انتخابات 1400 این کار مورد استقبال ستادهای انتخاباتی و کاندیداها قرار بگیرد و ما بتوانیم در ستاد‌های انتخاباتی اکران داشته باشیم. اگر ستادهای انتخاباتی درخواست اکران حضوری داشته باشند، استقبال می‌کنیم و حتی امکانش را داریم که برای کاندیداهای محترم هم این مستند را اکران خصوصی کنیم. البته از طریق برخی دوستان برای ستاد قالیباف و ستاد رضایی و جلیلی صحبت‌هایی صورت گرفته و امیدواریم بتوانیم با بقیه ستادها اعم از اصلاح‌طلب و اصولگرا نیز هماهنگی‌های لازم را به‌عمل آوریم.»

وی اضافه کرد: «سعی ما این است که یک حرف مهم و کلان را به کمک ایکسونامی 3 با اسم اختصاصی دیوارکش بزنیم که شاید تابه‌حال به‌صورت مستند گفته نشده است تا جریان مثبتی در انتخابات شکل بگیرد. به‌هرحال این چالشی است که ما در برخی دوره‌های انتخابات ریاست‌جمهوری و به‌خصوص در این دودهه اخیر شاهد بوده‌ایم. این مساله تازه‌ای نیست و کاندیداها پیش از انقلاب و در رژیم شاه از حربه مسائل جنسی برای کسب نظر و کسب رای سوءاستفاده می‌کردند.»

علاقه‌مندان به تماشای این مستند می‌توانند برای مشاهده یا دانلود «ایکسونامی 3؛ دیوارکش» به پایگاه اینترنتی مرکز مستندسازی سفیرفیلم به آدرس safirfilm.ir در بخش تماشا مراجعه کنند. درضمن سفیرفیلم 50 درصد تخفیف برای 100 تماشا‌کننده اول و 30 درصد برای 500 نفر بعدی درنظر گرفته است که مخاطبان می‌توانند از آن استفاده کنند.

 

برای مطالعه این گزارش در سایت روزنامه فرهیختگان می توانید اینجا را کلیک نمائید.

اکران مستند دیوارکش در حوزه هنری

دوشنبه, ۳ خرداد ۱۴۰۰، ۰۱:۴۳ ق.ظ

 

به گزارش خبرنگار مهر، مراسم رونمایی از مستند «دیوارکش» به کارگردانی محسن آقایی، عصر دیروز شنبه اول خردادماه در تالار سوره حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی با حضور جمعی از اصحاب رسانه و فعالان فضای مجازی برگزار شد.

محسن آقایی کارگردان فیلم مستند «دیوارکش» در ابتدای این برنامه که پس از اکران فیلم صورت گرفت، در پاسخ به پرسشی درباره ایده اثر که محوریت اصلی آن مبتنی بر استفاده از مفاهیم مرتبط با غرایز جنسی و مقوله حجاب در عرصه‌های سیاسی و انتخاباتی است، توضیح داد: ما در کلیت فیلم توضیح داده‌ایم که چه مفاهیمی را می‌خواهیم مطرح کنیم. شرایطی که موجب شده آن اتفاقی که باید بیفتد در عرصه‌های سیاسی و انتخاباتی نمی‌افتد. ما می‌خواستیم به سهم خود اعلام کنیم این استخوان نباید لای زخم بماند و باید درمان شود.

سید مهدی دزفولی تهیه‌کننده اثر نیز در ادامه صحبت‌های کارگردان بیان کرد: قطعاً هدف از برگزاری جلسه تلاش گروه فیلمسازی برای دریافت انتقادات و نظرات شما عزیزان است که در فضای مجازی فعالیت بیشتری دارید. به همین خاطر تاکید می‌کنم که ما خوشحال می‌شویم نظرات مخاطبان را دریافت کنیم زیرا این اثری که مشاهده کردید نسخه نهایی نیست و ممکن است زمانی بالغ بر ۱۵ تا ۲۰ دقیقه تغییر و تفاوت داشته باشد. بنابراین نظر مخاطبان برای ما بسیار مهم است و اتفاقاً بر این اساس در این یک هفته تا آغاز اکران اصلاحاتی را انجام خواهیم داد.

«دیوار کش» متعلق به اصلاح‌طلب و اصولگرا نیست

وی درباره مراحل تهیه و تولید مستند «دیوارکش» به عنوان سومین قسمت از مجموعه «ایکسونامی» گفت: پژوهش درباره این مستند بیش از ۱۰ ماه طول کشید، بر همین اساس ما کار را از بهمن ماه سال ۱۳۹۸ آغاز و فرآیند تولید را تا آبان ماه سال ۹۹ ادامه دادیم. آنچه در این مستند بیش از هر نکته دیگری برای ما مهم و اساسی بود توجه به برخی از رفتارهای انتخاباتی در آستانه برگزاری انتخابات ریاست جمهوری ادوار مختلف در سال‌های پس از انقلاب اسلامی بود. به‌ویژه در یکی دو دهه اخیر که پارامترهایی چون «حجاب»، آزادی‌های فردی و اجتماعی و آسیب‌شناسی‌های مرتبط با آن موردتوجه کاندیداهای مختلف ریاست جمهوری در جناح‌های مختلف سیاسی بوده و اصلاح‌طلب و اصولگرا هم ندارد، زیرا گرچه در ردیف مباحث عوامانه‌تری قرار دارد اما همیشه برای کاندیداها دربرگیرنده نتایجی بوده که بعضاً تبدیل به مهم‌ترین بحث‌ها هم شده است. این آسیب‌شناسی هم فقط مختص به ایران نیست؛ بلکه در همه کشورها توسط کاندیداهای مختلف ریاست جمهوری مطرح و تبدیل به موضوع فراگیری شده است.

دزفولی خاطرنشان کرد: آنچه تلاش گروه اجرایی این مستند بود، بیان یکسری دغدغه‌هایی است که در نزدیکی ایام انتخابات ریاست جمهوری می‌تواند مورد توجه مخاطبان قرار گیرد. به همین جهت نهایت تلاشمان را انجام داده‌ایم که فیلم در همین چند روز مانده به انتخابات ریاست جمهوری سیزدهم در معرض دید مخاطبان قرار گیرد. ما می‌خواهیم این موضوع بسیار مهم را آسیب‌شناسی کنیم. در این زمینه هم واقعاً بحث جناحی نداریم و امیدوارم به مدد نقد و نظر شما عزیزانی که اغلب در فضای مجازی فعالیت می‌کنید بتوانیم به نتایج ارزشمندی دست پیدا کنیم.

توقع نداشته باشید چون در فیلمتان بودم از آن تعریف کنم!

مجید تفرشی سندنگار و پژوهشگر تاریخ نیز که یکی از مصاحبه شوندگان مستند «دیوارکش» نیز بوده، در این نشست با بیان این موضوع که «توقع نداشته باشید که چون در فیلمتان بودم، از فیلم تعریف کنم» گفت: سابقه آشنایی من با سید مهدی دزفولی متعلق به سال‌های پیش در زمان تولید مستندی درباره مک فارلین است که اگرچه بارها در فضای مجازی باهم جلسات تند و تیزی را هم برگزار کردیم اما او را تهیه‌کننده‌ای می‌بینم که برخورد خوب و رفاقت آمیزی دارد که برای من جالب است. درباره مستند «دیوارکش» هم باید بگویم من اطلاعی از روند اکران و نمایش فیلم نداشتم و حتی تیزرهای آن را هم ندیدم. البته می‌دانم قسمت‌هایی از مصاحبه من در فیلم حذف شده اما این حذف به دلیل مسائل فنی بوده که بنده در جریان آن قرار گرفته بودم.

ما هیچ قراردادی با هیچ فردی نداریم و از کسی هم چک دریافت نکردیم. مخاطبان فیلم من همان انسان‌هایی هستند که با ورود به ماجرای انتخابات بر روی ماجراهایی نظیر حجاب، ورود زنان به ورزشگاه‌های، موسیقی و کنسرت و موارد مشابه دیگر بیشتر از هر طیف دیگری تمرکز می‌کنند، وگرنه ما می‌دانیم جنس انتخاب بچه‌های حزب اللهی جور دیگری است وی افزود: ریتم فیلم به لحاظ ساختاری تند بود و در مستندسازی آثار این چنینی نکته مثبتی است که می‌تواند در مستند سازی ایران تبدیل به مسیر موفقیت آمیزی شود، حتی طرح بحث «تندروهای سابق و اصلاح طلبان امروز» هم نکته بسیار خوبی بود که کاملاً درست است و من هم در زمانی به آن پرداخته بودم. اما تصور می‌کنم این فیلم عزم جزمی است برای خراب کردن این دولت! از سوی دیگر نادیده گرفتن برخی تندروی‌هایی که در دهه‌های ۶۰ و ۷۰ وجود داشته و الان هم وجود دارند، نکته مغفولی است که به نظرم در این فیلم تعمدانه به آن پرداخته نشده است. به اعتقاد من شاکله فیلم «صرفه‌جویی در راستگویی» است که از بی بی سی یاد گرفته شده و در این فیلم هم ما مانند این رویکرد را می‌بینیم.

بنایی برای تخریب هیچ شخصیت سیاسی نداشتیم

این تاریخ‌نگار تصریح کرد: رویکرد تخریبی که در این فیلم دیده شده، جوری وانمود می‌کند که خاتمی و روحانی می‌خواستند آزادی بدهند و ندادند، اما در فیلم گفته نشده که چه کسانی باعث شدند این آزادی‌ها نباشد. متأسفانه فیلم در مقطعی که به دولت احمدی‌نژاد می‌پردازد، دفاع جانانه‌ای از آن کرده و از ابزارهای تبلیغاتی خیلی ناشیانه استفاده می‌کند و اگر چه شعار پایانی فیلم در مذمت تخریب اخلاق است و از کاسبی سیاسی و مبارزه با آن حرف می‌زند، اما به مخاطب نشان می‌دهد که مشغول یارکشی سیاسی است. به نظر من این فیلم بهترین محصول برای گروه‌های براندازی است که جو ناامیدی را مانند شبکه‌هایی چون «من و تو» ترویج می‌دهند. شاید این فیلم را باید شبکه «من و تو» می‌ساخت!

محسن آقایی کارگردان فیلم مستند «دیوارکش» نیز پس از صحبت‌های تفرشی گفت: فیلم شاید یک پروژه تبلیغاتی به نظر برسد اما ما باید چه می‌کردیم، که نکردیم؟ ما در این فیلم سراغ آقایان احمدی‌نژاد و خاتمی هم رفتیم. حتی به شخصیت‌های رده پایین‌تر هم سر زدیم، زورمان را هم زدیم و همین مقداری هم که در فیلم از شخصیت‌ها می‌بینید، تمام دشت ما از پژوهش‌ها بود. البته الان فکر می‌کنم اگر همین الان فیلم را دستمان بگیریم و برویم سراغ مصاحبه با اصلاح طلبان خیلی‌ها راضی به مصاحبه می‌شوند. نکته مهم‌تر اینکه اصلاً بنایی برای تخریب نبوده است. اصلاً همین که به سراغ دکتر تفرشی هم برای مصاحبه رفتیم به جهت رعایت این بی طرفی بود. من واقعاً تلاشم این بود تا این اتفاق نیفتد که بخواهیم از برخی تکنیک‌های سیاسی مرتبط با حجاب و مقولات مشابه در تخریب افراد استفاده کنیم.

آیا آدم‌های تندرو گذشته تغییر کردند یا قدرت آنها را تغییر داد؟

وی درباره دلایل نپرداختن به موضوع دیدار اسفندیار رحیم مشایی با هدیه تهرانی به عنوان یک رفتار سیاسی انتخاباتی در این فیلم مستند گفت: به من خرده گرفتند که چرا ماجرای مربوط به رحیم مشایی و هدیه تهرانی را در این فیلم نگذاشتی که باید بگویم: واقعاً به ذهنم نیامد و این دفاع از دولت وقت واقعاً نیست. من از شما عزیزان می‌پرسم آیا واقعاً به شما چنین حسی دست داد؟ آقای دکتر تفرشی من متوجه عمق نفرت شما از احمدی‌نژاد هستم اما شما مطمئن باشید که اصلاً ما قصدی برای انتقال این حس به مخاطبان که طرفدار احمدی‌نژاد هستیم، نداشتیم. به هر حال آنچه برای ما مهم بوده بحث استفاده کاندیداها از مواردی چون حجاب و آزادی‌های مرتبط با آن در ایام انتخابات بوده است. ما هیچ قراردادی با هیچ فردی نداریم و از کسی هم چک دریافت نکردیم. مخاطبان فیلم من همان انسان‌هایی هستند که با ورود به ماجرای انتخابات بر روی ماجراهایی نظیر حجاب، ورود زنان به ورزشگاه‌های، موسیقی و کنسرت و موارد مشابه دیگر بیشتر از هر طیف دیگری تمرکز می‌کنند، وگرنه ما می‌دانیم جنس انتخاب بچه‌های حزب اللهی جور دیگری است. مساله ما کسانی هستند که چنین مواردی که به آن اشاره کردم برایشان بسیار مهم است.

این کارگردان در بخش دیگری از صحبت‌های خود تصریح کرد: صحبت کلی ما در فیلم «دیوارکش» این است که آیا واقعاً این آدم‌های تندرو گذشته عوض شدند؟ پرسش دیگرم هم این است که من از کجا بفهمم که این تغییر زیاد آیا میل به کسب قدرت است یا چیز دیگر؟ اصلاً حالا که تغییر کردید بیایید و به مردم بگویید: «من بودم». من مطمئنم اگر چنین رویه‌ای باشد دیگر برخی‌ها روی انتخابات سوار نمی‌شوند و کاسبی هم نمی‌کنند. ما منتقد این رویکرد و از همه مهم‌تر مساله فرهنگ هستیم و اساساً بر این باوریم شمایی که می‌گویید طرفدار آزادی هستید، اصلاً چقدر زیربنای این آزادی را بنا کردید؟ و متاسفانه یک سری نکاتی که در این فیلم حسرت آن را می‌خوردم این بود که در این جنس سیاست‌ورزی اصلی‌ترین قربانی خانم‌ها هستند.

این نشست با پرسش و پاسخ حاضران در تالار ادامه پیدا کرد.

 

برای مطالعه این گزارش در سایت خبرگزاری مهر می توانید اینجا را کلیک نمائید.

رونمایی از مستند ایکسونامی ٣، به زودی

چهارشنبه, ۱۵ ارديبهشت ۱۴۰۰، ۰۱:۲۴ ق.ظ

 

مستند ایکسونامی ٣ با نام مستقل دیوارکش، آخرین تولید مرکز مستند سفیر فیلم به زودی رونمایی و اکران خواهد شد. 

 

این مستند در ادامه قسمت قبلی ایکسونامی است و در این قسمت به صورت مجزا به مساله سکس و سیاست در ایران و جهان پرداخته می شود. 

 

کارگردانی این مستند همانند قسمت قبلی ایکسونامی، با محسن آقایی و تهیه کنندگی آن با سید مهدی دزفولی است. 

پس از رونمایی رسمی از این مستند علاقمندان می توانند نسخه مجازی آن را از سایت سفیر فیلم تهیه نمایند. 

 

اخبار تکمیلی پیرامون این مستند متعاقبا در روزهای آینده اعلام خواهد شد. 


یادداشت درباره یازدهمین دوره جشنواره سینما حقیقت که در سایت خبرگزاری دانشگاه آزاد اسلامی هم منتشر شد. (+)

دوره یازدهم جشنواره سینما حقیقت به واقع از بسیاری از دوره‌های پیش از خود قوی‌تر بود و حالا که این جشنواره وارد دهه دوم فعالیت‌های خود شده است به نظرم به وضعیت تثبیت شده و پایداری رسیده و از این به بعد مسئولین برگزاری جشنواره باید به فکر اقتصاد فیلمسازی و گردش مالی مستندهای اکران شده در این جشنواره هم باشد. قطعا مطلوب‌ترین شرایط این است که این جشنواره در حالت کلی برای خود نقشه راهی داشته باشد و در بازه‌های ده و بیست ساله بر اساس این نقشه راه حرکت کند تا هر دوره شاهد پویایی و بازدهی بیشتری باشد.

در این دوره، سطح کیفی مستندها نیز رشد جدی داشته است و این قابل توجه است. هرچند میزان آثار ارسالی به جشنواره طبق گفته مسئولین مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی افزایش داشت، اما بعضا داوری‌ها دقیق‌تر و بهتر شده و تعداد آثار راه یافته به بخش مسابقه و کاندیدا شدن فیلم‌ها محدود شده است که همین موضوع امیدوارکننده است که شاهد رشد کیفی جدی جشنواره هستیم. البته این موضوع را باید در کنار این مساله مورد توجه قرار داد که بعضا برخی از کارهای شایسته و قابل تامل نتوانستند به این دوره از جشنواره راه یابند که این موضوع باید مورد توجه جدی هم قرار بگیرد. مستندهایی همانند مستند پرتره خانم فائزه هاشمی‌رفسنجانی، مستند پرزیدنت آکتور سینما و مستند شب‌نامه از جمله این مستندها بودند که جدای از اقبالی که به آنها در چند هفته و چند ماهه اخیر شد و توانستند مخاطبین را به سوژه و موضوع و خود مستند جلب کنند، اما متاسفانه شاهد این بودیم که این مستندها نتوانستند به بخش مسابقه و حتی غیر مسابقه این دوره از جشنواره سینما حقیقت راه یابند.

اما به نظرم باید از این به بعد بیش از قبل به محتواهای مستندها نیز توجه کرد. محتوا چقدر جدی و قابل تامل است و می‌تواند به مخاطب خود حرف‌های جدی را منتقل نماید.

همه می‌دانیم که پایه اصلی در مستندسازی، پژوهش جدی و قوی است و مستندی اگر برپایه پژوهش جدی شکل بگیرد می‌تواند تاثیرات به مراتب مهمی بر روند فیلمسازی و بهتر درآمدن آن داشته باشد، اما چنانچه مستندی پژوهش ضعیفی داشته و نتوانسته باشد به نقطه خوبی در پژوهش برسد، نمی‌تواند کار خوبی از آب در آید.

در همین دوره جشنوراه به عنوان مثال شاهد مستند خوش ساختی همانند «بانو قدس ایران» ساخته برادر عزیز، آقای مصطفی رزاق‌کریمی بودیم که علی‌رغم سوژه خوب خود که زندگی و زمانه همسر حضرت امام(ره)، بانو خدیجه ثقفی انتخاب شده بود، بودیم اما شاهد این بودیم که بعضا پژوهش کار ایراددار بوده است و حرف جدی در مستند منتقل نشده بود. اینکه به سرعت از مقطع انقلاب و دوره رهبری امام(ره) کار گذر می‌کند و به دوره رحلت امام(ره) می‌رسد و سپس به دوره بعد از امام و فوت این بانو می‌رسیم اتفاق خوبی در این مستند نیست. گویی هیچ اتفاق مهمی در این دوره‌ها بر این بانو نگذشته و اهمیت پرداخت و اشاره نداشته است! قطعا با پژوهش جدی‌تر و منطقی‌تر کار به مراتب می‌توانست بهتر باشد.

در کنار این مستند، البته مستند «در جستجوی فریده» و مستند «زنانی با گوشواره‌های باروتی» نیز اکران شدند که مستندهای خوش ساخت و به شدت قابل تاملی بودند که در بخش کاندیداهای جوایز نیز به بیشترین عنوان نامزدی برای دریافت جوایز نیز دست یافتند و قریب به یقین جوایز زیادی را نیز از آن خود خواهند کرد.

نکته دیگری که البته به نظر می‌آید باید مورد توجه مسئولین محترم برگزاری جشنواره قرار بگیرد تا شائبه‌ها را کاهش دهد، آثار راه یافته به جشنواره است که توسط خود مرکز گسترش تولید شده است. در تمامی دوره‌های جشنواره شاهد بوده‌ایم که تولیدات زیادی از مرکز گسترش به جشنواره سینما حقیقت راه می‌یابند بدون آنکه دقیقا سهمیه‌ای برای این موضوع مشخص شده باشد. این آسیب‌زننده است و ایجاد شبهه می‌کند. به هر حال شایسته نیست حرفه‌ای‌ترین بخش مستندسازی در ایران در حوزه‌های تولیدات خود که به بخش اکران و مسابقه جشنواره راه می‌یابند شفاف نبوده و شاهد سهمیه‌بندی در این حوزه نباشیم که هر تعداد فیلم از مرکز گسترش به این جشنواره راه یابند و بعضا برخی از مستند سازان مستقل که با هزینه شخصی خود فیلمی را تولید کرده اند نتوانند آثار خود را در این جشنواره شرکت دهند. باید فکری برای این فیلمسازان مستقل کرد که شاهد پر رنگ تر شدن حضور آنان در این جشنواره‌ها باشیم و این حمایت ها باعث انگیزه بیشتری در آنان برای حضور در عرصه مستندسازی ایران شود.

در پایان ضمن خدا قوت و خسته نباشید به برگزار کننده جشنواره سینما حقیقت، آرزو می کنیم که دوره آینده این جشنواره برآیند مثبتی از کلیه یازده دوره پیشین این جشنواره باشد و جشنواره دوازدهم تبدیل به نقطه عطف جدی در عرصه مستندسازی ایران و رقابت بهترین فیلم های مستند شود، انشاالله.

شعر و ادبیات متعهد

سه شنبه, ۲۷ مهر ۱۳۹۵، ۰۱:۴۰ ق.ظ

شاعران پر آوازه معاصر 

  برخی از بنیانگذاران انجمن ادبی شمع سوخته که  هر کدام از بزرگان و مشاهیر شعر ایران بودند


گاهی که به تاریخ قبل از انقلاب نگاه می کنم و به خصوص به دهه 30 و بعد از کودتای 28 مرداد، ادبیات و شعرای آن دوره به شدت پر ابهت و متعهد خود را نشان می دهند. اگر روزی در کشور ما جریان چپ، جریان پر قدرت روشنفکری بود و بعدها مخالفین جدی پیدا کرد اما در عین حال همواره آن سال ها و آن دوره ادبیات و شعرای چپ متعهد کم نداشته است. از هوشنگ ابتهاج گرفته و سیاوش کسرایی تا احمد شاملو و مرتضی کیوان و ... .


سالهاست که دیگر خیلی کم افراد به سراغ دهه های پیش می روند و بر روی ادبیات و فرهنگ آن دوره کار می کنند اما حقیقتا این دوره از تاریخ معاصر ما حرف های جدی برای گفتن دارد و کارهای قوی می شود بر روی آن دوره انجام داد. از میان مشاهیر آن دوره افراد معدودی همانند ابتهاج زنده هستند و همچنان فعالیت می کنند اما همین افراد معدودی که در قید حیات می باشند خود نشان می دهند تا چه حد ریشه دار و قوی بوده اند و چگونه یک تنه بارهای بسیاری را بر دوش کشیدند و می کشند.


ای کاش ادبیات دهه 20 و 30 ما همچنان می توانست در این دوره کنونی نیز خود را به علاقمندانش نشان دهد. تاریخ را بررسی کردن بدون توجه به فرهنگ و ادبیات آن دوره بسیار ناقص خواهد بود. اگر قرار است تاریخ معاصر را بررسی کنیم حتما باید ادبیات و فرهنگ دوره معاصر و مشاهیر فرهنگی جریانات مختلف را هم به خوبی بررسی کنیم.


هرچند به جریان چپ و بزرگان آن در ایران در دوره های قبل نقدهای بسیاری وارد است اما انصاف این را می گوید که اذعان کنیم جریان چپ به فرهنگ و هنر ایران به خصوص در ادبیات کمک بسیاری کرد و بزرگان اهل قلم بسیاری را به جامعه تحویل داد.