درس های انقلاب مشروطه برای این روزها
مرداد امسال یکصد و دهمین سالگرد انقلاب مشروطه است، انقلابی که الهام بخش چندین نسل از روشنفکران و روحانیون ایرانی بود و تبدیل به تجربه مهم تاریخی برای ملت ما شد اما سرانجامی تلخ داشت. مشروطیت درس های بزرگی با خود به همراه داشت که از جمله آنها نفوذ جریانات مشکوک روشنفکری و تاثیرگذاری بر روند انحراف انقلاب بود تا چرخش ماهوی انقلاب که باعث شد عملا از دل آن افرادی همانند سید ضیا طباطبایی و رضا خان قزاق بیرون بیاید.
در کنار تمامی این تجربه های تاریخی به حاشیه راندن روحانیون اصیل همانند مرحوم شیخ فضل الله نوری بود که 3 سال بعد از صدور فرمان در 11 مرداد 1288 در میدان توپ خانه تهران به دار آویخته شد و به پیکرش بی احترامی شد و باعث اعتراض روحانیون بزرگ نجف همانند مرحوم آخوند خراسانی شد حکایت از آن دارد که حرکت پاک و مقدسی همانند مشروطه چگونه ظرف 3 سال و تا چه میزان به آلودگی کشیده شد که در روز ولادت امام علی ع در پایتخت کشور شیعه یک فقیه طراز اول را از خانه اش بیرون بکشند و در میدان اصلی شهر با وضع عجیبی و رقت انگیزی اعدام کنند و بر پیکرش ادرار کنند تا ما بعد از 1 قرن انگشت به دهان بمانیم که چطور یک حرکت مردمی چنین سرنوشتی را پیدا کرد؟
و یا اینکه استحاله تا چه میزان بود که فرزندان بسیاری از این مبارزین مخالف راه پدرانشان را رفتند و تبدیل به نیروهای واداده استعمار شدند و دلیل این وادادگی چه بود؟
مشروطیت برای ما آینه تمام نمای سیاست و اسلام سیاسی و همزمان نفوذ جریانات مشکوک غربی است که چگونه می توانند باعث انحراف و آسیب دیدن یک حرکت مردمی و اصیل شوند. اگر مشروطیت را جریاناتی همانند روشنفکران و بهائیان و نفوذی های سفارت بریتانیا و جاهلان بی خبر و سیاهی لشکرهای نان به نرخ روز خور به شکست کشاندند همین تجربه اگر هوشیار نباشیم می تواند برای انقلاب اسلامی این روزهای ما هم تکرار شود.
انقلاب اسلامی و رهبریت آن شباهت خاص و تاریخی به انقلاب مشروطه داشته و دارد و می تواند در صورت هوشیار نبودن همان سرنوشت را هم پیدا کند به خصوص که در هر دو مقطع روحانیون در کتار روشنفکران و تحصیلکردگان به یک اجماع مهم و تاریخی رسیدند اما دست هایی باعث انشقاق و اختلاف اندازی های عمیق شد.
مشروطیت حرکت پر نفوذ و عمیقی بود که توانست شاه قاجار را وادار به تسلیم شدن کند و جریان وادادگی داخلی را به جریان پویای مردمی تغییر دهد که از دل آن قانون اساسی و مجلس شورای ملی و توجه به ملت و ملیت و دیانت بیرون آمد و همین زنگ خطری برای استعمار بود که به سرعت جلوی این حرکت مردمی را بگیرد و در طی زمان باعث روی کار آمدن شاهان مستبد دیگر قاجار و نهایتا روی کار آمدن خاندان پهلوی شد.
کاش مردم ما و مسئولین ما بیشتر و بهتر تاریخ انقلاب مشروطه را بخوانند و مورد توجه قرار دهند و بدانند که مشروطیت از سال 1285 تا 1299 شمسی در اصل یک دوره فشرده و پر حادثه برای کسانی است که این روزها در دوره حاکمیت انقلاب اسلامی زندگی می کنند و می تواند از آن تجربه تاریخی بهترین درس ها را برای این روزها بگیرند.