گاه نوشته ها

مهدی دزفولی هستم، وبلاگ نویسی را از شهریور ماه 1382 آغاز کردم.علاوه بر وبلاگ نویسی، فعالیت های مختصر مطبوعاتی (همکاری با هفته نامه پنجره، فصلنامه ارغنون، روزنامه شرق و اعتماد) و مستند سازی هم داشته ام.پیش از این سردبیر سابق سایت خبری تحلیلی شفاف و مدیر اجرایی فصلنامه ارغنون بوده ام.

پیش از این 3 وبلاگ دیگر داشته ام که به دلایلی یا فعالیت آن ها متوقف شد و یا با فیلتر مواجه شدند و این وبلاگ چهارمین وبلاگی است که در آن می نویسم.امیدوار اینجا محلی برای تبادل آرا و نظرات مختلف باشد و بتوانم به صورت مستقیم نوشته های خودم را در اختیار دیگران قرار دهم.

بایگانی

آیت الله احمد آذری قمی ، منتقد یا مخالف؟

دوشنبه, ۲۴ اسفند ۱۳۹۴، ۰۲:۱۲ ق.ظ

احمد آذری قمی


مدتی است که مشغول مطالعه کتاب جدید آقای محسن کدیور با عنوان " فراز و فرودهای احمد آذری قمی" هستم که از مجموعه کتاب های اینترنتی ایشان تحت عنوان سرگذشت روحانیون منتقد جمهوری اسلامی است.


پیش از این هم دو کتاب مربوط به همین مجموعه پیرامون آیت الله سید کاظم شریعتمداری و آیت الله منتظری را مطالعه کرده بودم و مطالبی را درباره آن کتابها نوشته بودم. این مجموعه نوشته های آقای محسن کدیور یک محور اصلی دارد و آن هم به چالش کشیدن دوران رهبری امام(ره) و آیت الله خامنه ای و هدف اصلی که خود نویسنده نیز در ابتدای کتابها بارها نوشته اند و بر آن تاکید هم کرده اند نشان دادن برخورد نظام با منتقدین روحانی خود است که در برخی موارد نیز از دایره واقع گویی نیز خارج شده اند. (همانند نوع روایات از بیماری و رفتارها با ایت الله شریعتمداری و درمان نکردن ایشان تا رحلت آن مرحوم).


کتاب پیرامون مرحوم آیت الله آذری قمی حاوی مطالب خوبی است که می تواند تفکرات و شخصیت آن مرحوم را به خوبی تبیین کند و ارجاعات خوبی هم دارد.


مرحوم آیت الله آذری قمی از فقهای موسس و عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم بود که در مجالس دوم شورای اسلامی و اول خبرگان رهبری نیز عضو بوده اند و همچنین در ابتدای انقلاب اسلامی نیز چند ماهی دادستان انقلاب تهران بوده اند و پرونده های جنجالی همانند پرونده محمد رضا سعادتی ( نفر دوم سازمان مجاهدین خلق) زیر نظر ایشان بوده است اما بعدها به دلیل اختلاف با دولت موقت و همچنین بیماری قند و ... از این سمت استعفا می دهند هرچند که انصافا نسبت به آیت الله خلخالی پرونده درخشانی تری داشته و احکام تند کمتری صادر کرده بود. وی احتیاط خوبی در صدور احکام اعدام و مصادره اموال داشت.


آیت الله آذری قمی 3 مقطع مهم سیاسی داشته بود که یک مقطع آن از دهه 30 تا پیروزی انقلاب اسلامی بود و دو مقطع آن در دهه 60 و 70 بوده. وی به شدت مخالف دولت میر حسین موسوی بود و اعتقاد به اقتصاد آزاد بازار و محدود بودن اختیارات ولی فقیه داشت.


آذری قمی از بنیانگذاران بنیاد رسالت و روزنامه رسالت بود که از جمله مهم ترین پایگاه های فکری جناح راست در دهه 60 به شمار می رفت.


آذری قمی در سال 68 نیز نقش مهمی در به رهبری رسیدن آیت الله خامنه ای داشت و آیت الله خامنه ای نیز از جمله حامیان وی بود که به رهبری برسند اما صحنه سیاسی تغییر کرد و آذری قمی نتوانست به رهبری برسد. آذری قمی که تا سال 73 از جمله موافقین رهبری آیت الله خامنه ای بوده است و نظر وی نیز به سمت ولایت مطلقه فقیه نیز گردش پیدا کرده بود و اینکه ولی فقیه در تمامی شئون حکومتی می تواند اظهار نظر کند ناگهان به دلیل جلوگیری از انتشار رساله علمیه ( نه عملیه) وی به شدت منتقد وضع موجود می شود!

وی حتی در سال 76 از ناطق نوری حمایت کرده بود اما چند ماه بعد در مورد ولی فقیه و اختیارات وی به سید محمد خاتمی نامه نوشت و تذکراتی داد! حتی مجددا چند ماه بعد نامه ای خطاب به وزیر وقت اطلاعات ( دری نجف آبادی) نوشت و درباره وزارت اطلاعات و اختیارات آن هشدارهایی را داده بود!


وی به همراه آیت الله منتظری نطق های مشهوری در 13 رجب سال 76 انجام دادند که منجر به حصر هر دو نفر آنها شد که مرحوم آذری قمی 15 ماه بعد در بیمارستان در گذشت و آیت الله منتظری سال 81 از حصر خارج شد.


چند نکته درباره کتاب و درباره شخصیت آذری قمی لازم به ذکر است:


1- مرحوم اذری قمی متاسفانه ثبات فکری و تصمیم گیری نداشت و همین عدم میانه روی و تعادل در تصمیم گیری منجر به افراط و تفریط های مشهوری از جانب ایشان شد. همانند اختیار عمل ولی فقیه و یا نقد دولت موسوی و حمایت و بعدها نقد آیت الله خامنه ای. هر چند خود وی در سال 76 مرقوم داشت که به حقیقت های تازه ای دست یافته است! اما این را نمی توان پذیرفت که فردی در طی 2 دهه چنین تغییرات زیگزاگی را داده باشد که یک روز مخالف اختیارات مبسوط ولی فقیه باشد و یک روز ولی فقیه را چنین بالا ببرد که حتی توحید هم می تواند توسط ولی فقیه تعطیل شود و روز دیگر دوباره مخالف ولی فقیه و منتقد وی بشود!

2- مرحوم آذری قمی بر اساس یک سوء تفاهم و اشتباه در تصمیم گیری از جانب وزارت ارشاد رفتارهای تندی از خود نشان داد. چنانچه اگر رساله علمیه وی درباره اقتصاد و لی فقیه و حکومت اسلامی منتشر می شد چه بسا رفتار و کنش وی نیز متفاوت می شود. چنانچه هم که می دانیم بزرگان حوزه بر روی رفتارهایی که با ایشان می شود به شدت حساس هستند. هماند کاربرد لفظ آیت الله و آیت الله العظمی و انتشار کتب و نظرات خود و ... .


3- مرحوم آیت الله آذری قمی دو بار برای معالجه بیماری سرطان خون خود به خارج از کشور اعزام شدند.یکبار سال 64 و دیگری سال 76 که آقای کدیور سال 76 را در کتاب خود آورده اند اما نقل قول از رهبری از جانب آیت الله مومن را آورده اند که حال آذری قمی خوب نیست و رهبری فرموده اند "به درک"! ( نقل قول از آیت الله مومن هم صرفا از جانب آقای کدیور است که احتمالا منبع ایشان هم مرحوم آیت الله منتظری باید باشند که در حال حاضر این نقل قول خیلی موثق نیست.)


4- آیت الله آذری قمی از سال 76 تا لحظه فوت مواضع به شدت افراطی اخذ کردند که خیلی منتطقی به نظر نمی رسید که این هم به دلیل سوابق ایشان و چرخش ناگهانی ایشان است که تا حدودی به دلیل خصوصیات اخلاقی ایشان هم بوده است. اما قطعا این نباید باعث می شد تا با ایشان برخورد خشنی صورت بگیرد اما متاسفانه در سال 76 در قم با ایشان برخورد بدی صورت گرفت و این قابل تائید نبوده و نیست.


5- جمع بندی از موضوع ایت الله آذری قمی این است که وی از روحانیونی بوده است که نسبت به حاکمیت جمهوری اسلامی دو نظر کاملا متفاوت در مقاطع مختلف زمانی داشته است و به همین دلیل ما با آذری قمی متقدم و متاخر مواجه هستیم. به هر حال علت العلل شروع نظرات رادیکال آقای آذری قمی درباره رهبری و جمهوری اسلامی که از سال 73 آغار شد یک چیز بود و آن عدم اجازه انتشار مطالب حوزوی ایشان بود و بعدی که کم رنگ تر بود و یا در عرض مطلب اول بود بحث مرجعیت آیت الله خامنه ای بود که ایشان مخالف این موضوع بودند.


حجت الاسلام روح الله حسینیان (رئیس مرکز اسناد انقلاب اسلامی) سال قبل مصاحبه ای با تسنیم پیرامون ایت الله آذری قمی و سرنوشت ایشان انجام دادند که قابل توجه است و سعی می کنم در آینده درباره اقای آذری قمی و این مصاحبه آقای روح الله حسینیان بیشتر بنویسم.


اما نکته اساسی من که بعدا سعی می کنم بیشتر به آن بپردازم و به نظرم کلید حل موضوع آیت الله آذری قمی هم همان است یک چیز بیشتر نیست. اینکه آذری قمی منتقد بود یا مخالف؟



آغاز یک پایان

شنبه, ۱۵ اسفند ۱۳۹۴، ۰۲:۴۵ ق.ظ

14 اسفند 1359 / دانشگاه تهران

14 اسفند 1359 آغاز یک پایان بود از چند جهت! اول اینکه خط افرادی که تفسیر دیگری از جمهوری اسلامی و آینده انقلاب اسلامی داشتند کاملا از خط سیاسیون و انقلابیون سنتی و نزدیک به رهبری انقلاب ( حزب جمهوری اسلامی و دولت محمد علی رجایی و ...) جدا شد و این اتفاق تنها 2 سال بعد از انقلاب اسلامی رخ داد که این خیلی مهم بود و تنها 6 ماه بعد هم باعث شد این خط از ایران خارج شود و سعی کند مبارزات خود را در خارج ایران به پیروزی برساند!

دوم هم اینکه مشخص شد جمهوری اسلامی ایران و رهبری انقلاب کاملا موضع مشخصی در قبال لیبرالیسم و التقاط با نظام اسلامی دارند و این به مراتب از مورد اول اگر مهمتر نباشد کم اهمیت تر نبود.


14 اسفند 59 تبدیل به یک شاخص شد برای همین التقاط ها که سرانجام از قطار انقلاب پیاده خواهند شد و در سال های دهه 60 و 70 و 80 هم شاهد همین پیاده شدن ها از قطار انقلاب بودیم که اتفاقا چهره های مطرحی هم بودند و تبدیل به عبرت های تاریخ شدند! واقعا انقلاب اسلامی بر سر بقا و ادامه مسیر خود با کسی شوخی نداشته و ندارد.

انتشار قسمت سوم مستند کوتاه "شش پر حاشیه"

جمعه, ۱۴ اسفند ۱۳۹۴، ۰۸:۱۶ ب.ظ


قسمت دوم مستند کوتاه شش پر حاشیه

قسمت سوم و آخر مستند کوتاه "شش پر حاشیه"  از تولیدات مرکز مستند سازی سفیر فیلم پیرامون مجلس ششم منتشر شد.


در این قسمت به موضوع تحصن و فرار برخی از نمایندگان مجلس ششم و همچنین عبرت آموزی های این مجلس اشاره شده است.


برای مشاهده این قسمت می توانید اینجا را کلیک کنید.

تحلیل آمار و ارقام انتخابات اسفند 94

سه شنبه, ۱۱ اسفند ۱۳۹۴، ۰۱:۰۰ ق.ظ

سرانجام انتخابات مجلس خبرگان رهبری و شورای اسلامی برگزار شد و شاهد اتفاقات غیر منتظره ای در این انتخابات بودیم.

به نظرم تحلیل آمار و ارقام این انتخابات از چند جهت قابل توجه است:

1- اول نرخ میزان شرکت کنندگان است. در کل کشور طبق آمار وزیر کشور 62 درصد واجدین شرایط در انتخابات شرکت کردند و در تهران نیز 50 درصد از مردم در انتخابات شرکت کردند.

بالاترین نرخ مشارکت در انتخابات مجلس تهران مربوط به دوره اول و سپس ششم بوده است که البته نفرات شرکت کننده با توجه به جمعیت وقت تهران پایین تر بوده است اما درصد کل مشارکت بالاتر بوده است. در این دوره حدود سه و نیم میلیون نفر از مردم تهران در انتخابات شرکت کردند و نفر اول انتخابات تهران محمد رضا عارف با بیش از 1 میلیون و پانصد هزار رای شد. تا به حال رکورد رای تهران در دست محمد رضا خاتمی در انتخابات مجلس ششم بود با 1 میلیون و دویست هزار رای که امسال عارف و علی مطهری رکورد محمد رضا خاتمی را جابجا کردند. این نشان می دهد سقف رای اصلاح طلبان در تهران 1.5 میلیون رای است که قابل توجه هم می باشد. از طرف دیگر سقف رای اصولگرایان در تهران برای غلامعلی حداد عادل بود با 1 میلیون و چهار هزار رای که نسبت به انتخابات مجلس نهم حدود 100 هزار رای هم افت و ریزش داشته است! این یعنی اقبال اصلاح طلبان در تهران تقریبا یک و نیم برابر اصولگرایان است و سقف رای اصولگرایان کف رای اصلاح طلبان است! به همین دلیل هم اصلاح طلبان به سادگی با یک لیست کلی توانستند به مجلس راه بایند.لیستی که در تهران اصلاح طلبان در جه سه بودند به غیر از 7-8 نفر در صورتی که لیست اصولگرایان درجه اول اصولگرایان بودند به غیر از 3-4 نفر!

در کل کشور هم با توجه به نرخ مشارکت مردم در حوزه های رقابتی که اصلاح طلبان شناخته شده حضور داشتند ( همانند تبریز و اصفهان) بعضا توانسته بودند به مجلس راه یابند به غیر از حوزه های مشهد و شیراز.

این نشان می دهد که طبقه متوسط شهرهای بزرگ همانند تهران و تبریز و اصفهان به اصلاح طلبان گرایش دارند و این نکته قابل توجهی است.( طبقه متوسطی که از دهه 70 دارد در شهرهای بزرگ ایران رشد قابل توجهی می کند و غالب را تشکیل می دهد که خواسته ها و توقعات متفاوتی را نیز دارد).


2- در مجلس خبرگان رهبری تهران هم همین اتفاق افتاد .لیست هاشمی با آنکه 8 مشترک با لیست جامعتین داشت اما توانست به پیروزی قابل توجهی برسد. این از آنجا مشخص می شود که رکورد رای هاشمی را در نظر بگیریم .هاشمی در این دوره هم رکورد زد و هم بالاترین رای را که 2.3 میلیون رای بود کسب کرد . کف رای هم با اختلاف یک میلیون رای برای احمد جنتی بود که در لیست هاشمی قرار نداشت و توانست نفر 16 شود! حضرات آیات یزدی و مصباح نیز حذف شدند و این یعنی برخی از افراد به آقای جنتی رای داده بودند که به آقایان یزدی و مصباح رای نداده بودند! نکته جالب تر اینکه مجموع رای آقایان مصباح و جنتی به رای هاشمی رفسنجانی هم نمی رسید و اختلاف تا بدین حد فاحش بود و این یعنی در طرف اصولگرایان شاهد رای لیستی به خبرگان در تهران نبودیم. این در صورتی بود که اگر تنها 400 هزار نفر از اصولگرایان به افراد غیر مشترک دو لیست رای می دادند آقایان یزدی و مصباح نیز به مجلس خبرگان راه پیدا میکردند اما با راهنمایی اشتباه دقیقه 90 برخی از وعاظ و سخنرانان مشهور تهران انجرافی ایجاد شده و مسیر استباهی توسط اصولگرایان طی شد.

البته نسبت به انتخابات سال 85 رای هر دو طرف رشد حدود 800 هزارتایی را داشته است.در سال 85 هاشمی رفسنجانی 1.5 میلیون رای آورده بود ( آن هم در اوج قدرت گفتمان احمدی نژاد و تنها یک سال پس از شکست هاشمی در انتخابات سال 84 ) و احمد جنتی و مصباح یزدی حدود 600 هزار رای را داشتند و امسال رای هاشمی به 2.3 میلیون رسید و رای جنتی به حدود 1.3 میلیون اما رای آقای مصباح یزدی به حدود 980 هزار رای رسید!

رای حسن روحانی هم جالب بود که نفر سوم شده و پایین تر از امامی کاشانی قرار گرفته و این نشان می دهد رای به دو فهرست باعث زیان برای رییس جمهور شده است و حسن روحانی نسبت به انتخابات سال 92 ریاست جمهوری در خبرگان امسال شاهد 300 هزار رای ریزش در تهران بوده است که قابل تامل است. البته قبول دارم که جنس انتخابات ریاست جمهوری با خبرگان متفاوت است.


3- آمار و ارقام مشارکت کنندگان هم جالب بوده است.سال 92 مصطفی محمد نجار وزیر وقت کشور اعلام کرده بود که تعداد واجدین شرایط انتخابات 50 میلیون و 500 هزار نفر است.اما امسال اعلام شد نرخ واجدین شرایط 55 میلیون و نهصد هزار نفر است و رای اولی ها حدود 3.3 دهم میلیون.این یعنی تقریبا نزدیک 1.9 میلیون نفر اگر فرض را هم بگیریم از سال 92 تا به روز انتخابات اسفند ماه کسی فوت نشده است و همه زنده مانده اند ، بلاتکلیف می مانند که چرا شاهد همچین فاصله ای هستیم؟!

همین نرخ در سال 90 هم وجود داشت و در انتخابات مجلس سال 90 هم گفته شد افراد واجد شرایط 49 میلیون نفر هستند و رای اولی ها حدود 1.1 میلیون نفر که باز شاهد اختلاف رای حدود 1 میلیون نفری در آن سال بودیم و این یعنی وزارت کشور دولت دهم آمار را کمتر از واقع اعلام نموده است تا نرخ مشارکت بالاتر اعلام شود و برای همین موضوع هم انتخابات امسال با این شور و حرارت و تحریم نشدن فقط 62 درصد مشارکت را شاهد بوده است و انتخابات سال 92 ، 73  درصد مشارکت ! این یعنی آمارهای اعلام شده در سال 90 و 92 دقیق و درست نبوده است و این هم تامل برانگیز است. ( بی بی سی نیز در یادداشت جمشید برزگر به این موضوع اشاره کرده بود.)


4- انتخابات خبرگان امسال شاهد حذف بزرگانی همانند آقایان یزدی و مصباح بوده است که حرف ها و جنجال های زیادی هم داشته است. حقیقت این است که از سال 76 تا به امروز رای تهران همواره ( به غیر از انتخابات سال 84) به نفع اصلاح طلبان بوده است و حتی در سال 88 نیز میر حسین موسوی در تهران بیش از 300 هزار رای جلوتر از احمدی نژاد بود و این یعنی اقبال شهر تهران و نه استان تهران ، به اصلاح طلبان است به دلیل شرایط خاص فرهنگی و اجتماعی که تهران دارد.

و این زنگ خطری برای اصولگرایان است که هر موقع اصلاح طلبان بتوانند حامیان خود را در تهران بسیج کنند اصولگرایان بازنده میدان انتخابات در این شهر هستند .دور قبل به عنوان مثال بالاترین رای در تهران برای حداد عادل با 1.1 میلیون رای بوده است و کمترین رای برای آقای نجابت با حدود 250 هزار رای در صورتی که امسال پایین ترین رای برای اصلاح طلبان با حدود 1.1 میلیون رای بوده است! و این یعنی اصولگرایان تهران در مجلس قبل به طور متوسط نماینده 5 تا 10 درصد مردم بوده اند و اصلاح طلبان امسال نماینده حدود 20 تا 25 درصد مردم تهران هستند و اختلاف انقدر فاحش است.


در کل بر اساس برآوردها از کرسی های مجلس حدود 47 درصد آن به اصولگرایان رسیده است و حدود 35 درصد به اصلاح طلبان و معتدلین و حدود 18 درصد هم به مستقلین که غالبا گراش آنها به سمت اصلاح طلبان و دولت است و از میان اصولگرایان هم افرادی همانند علی لاریجانی و محمد مهدی مفتح نیز همین شرایط را دارند.


5- در قم شاهد دوم شدن علی لاریجانی و ریزش حدود 70 هزار رایی او نسبت به سال 90 بودیم که تا حدودی به نظرم طبیعی بود. از سال 91 در قم فشار عجیبی برای تخریب لاریجانی شروع شد که غالبا هم توسط دوستان طیف جبهه پایداری این اتفاق افتاد اما مجموعا به نظرم مجلس دهم برای لاریجانی بهتر و ساده تر است. مضافا بر اینکه انتخابات در قم به شدت دو قطبی شد و قم بافت و فضای خاصی هم دارد که تا حدودی قابل درک و هضم است.

به نظرم ریاست مجلس دهم هم به علی لاریجانی خواهد رسید با توجه به اینکه لاریجانی ظرفیت های به مراتب بیشتری از افرادی همانند عارف و ... دارد و می تواند جلوی حضور احتمالی احمدی نژاد در انتخابات سال 96 را با چانه زنی های خاص خودش را بگیرد.

نکته قابل توجه مجلس دهم هم این است که این مجلس با اینکه فراکسیون اکثریت نسبی اصولگرا خواهد داشت اما لیدر شناخته شده ای ندارد! اگر قبلا لیدر این طیف در مجلس های ششم تا نهم حداد عادل بود اما حالا شرایط عوض شده است.

به علاوه اینکه اقلیت نسبی اصلاح طلب و حامیان دولت هم لیدری همانند عارف دارند که قطعا قدرت آنها را در مجلس آینده بیشتر می کند.

پس مجلس دهم برنده و بازنده مطلق ندارد اما به قطع مجلسی میانه رو و معقول خواهد بود.


6- مجلس خبرگان هم به نظرم ترکیبش تا حدودی تغییر کرده است و با توجه به فضای رای آوردن هاشمی و حذف آقایان یزدی و مصباح مقداری متفاوت خواهد بود هر چند که باید منتظر شهریور ماه سال آینده و شروع این مجلس ماند تا دید اولا چه کسی به ریاست مجلس خواهد رسید و ثانیا چه فضایی را پیدا خواهد کرد.

در هر حال به نظرم انتخایان امسال مرز بندی های جدیدی را شکل خواهد داد و شاهد پوست اندازی در جریان اصولگرا خواهیم بود با توجه به اینکه اولا دیگر چهره هایی همانند حداد عادل و ابوترابی و احمد توکلی با توجه به سن و سالی که دارند برای مجلس بعید است کاندید شوند و ثانیا اینکه سال 96 برای جریان اصولگرا و جریان احمدی نژاد سال مهمی است و همچنین اصلاح طلبان با ادبیاتی که گام به گام است گویا دوباره قصد فتح سنگر به سنگر نهادهای حاکمیتی را دارند. باید منتظر ماند و دید چه سرنوشتی رقم خواهد خورد و فضای سیاسی سال های آینده ایران چقدر با امروز متفاوت خواهد شد.

پیش بینی انتخابات مجلسین

چهارشنبه, ۵ اسفند ۱۳۹۴، ۰۹:۴۷ ب.ظ

تنها یک روز به انتخابات مجلسین شورای اسلامی و خبرگان رهبری باقی مانده است و چند نکته به نظرم آمد که در اینجا می نویسم تا بماند برای روزها و ماه های آینده تا ببینم محقق می شود و یا خیر.


1- انتخابات مجلس خبرگان امسال با همه چهار ادوار گذشته متفاوت است و یک تفاوت عمده دارد که مرز کشی و اردو کشی دو طرز فکر است. در یک طرف هاشمی رفسنجانی است که دست به قمار حذف روحانیون شاخصی همانند حضرات یزدی و جنتی و مصباح یزدی زده است و می خواهد با این لیست ارائه شده توسط خود که خیلی از آنها هم اتفاقا نمایندگان رهبری در سمت های مختلف هستند و مرز کشی مشخصی با هاشمی دارند طوری رفتار کند که عملا این سه روحانی مشهور به خبرگان رهبری راه نیابند . این خیلی دور از ذهن نیست به شرط آنکه حجم قابل توجهی از حامیان لیست هاشمی به میدان بیایند و در این میان یک مقاله بی بی سی فارسی هم در این رابطه جنجال فراوانی را در روزهای اخیر به راه انداخته و باعث این شده که پالس هایی به داخل کشور داده شود. اگر مشارکت در تهران برای انتخابات خبرگان به بالای 60 درصد برسد و لیست هاشمی بتواند رای حداقل 30 درصدی را کسب کند قطعا با توجه به اعداد و ارقام دوره قبل خبرگان و رای حضرات جنتی و مصباح و یزدی که با توجه به افزایش مشارکت کنندگان حداقل نیاز به 1 میلیون رای برای ورود به خبرگان دارند موضوع کمی پیچیده می شود مگر اینکه مشارکت برای خبرگان در تهران زیر 60 درصد باشد و طیف اصولگرایان دست بالاتر را داشته باشند و بتوانند با رای یکدست خود به این افراد کاری کنند که از حذف آنها جلوگیری شود که این خیلی هم غیر قابل تصور نیست. ( به شرط رای دادن به غیر مشترکین در دو لیست هاشمی و جامعه روحانیت) چون اگر عملا پروژه هاشمی در خبرگان در مورد این سه نفر اجرایی شود دو اتفاق نامطلوب رخ می دهد. اول اینکه به نوعی تصور می شود جو تهران جو ضد حاکمیتی و به نوعی انگلیسی شده است! و دوم اینکه حاکمیت احساس خطر از این طرف پیدا می کند که عده ای در حال حذف روحانیون انقلابی و اصیل از خبرگان هستند و این زنگ خطری هم برای تعیین رهبری آینده نظام است. ( هر چند که اصلا معتقد نیستم با شرایط جسمانی و روحی آیت الله خامنه ای ، در مجلس خبرگان پنجم، رهبری اینده نظام تعیین شود و قطعا دوره رهبری آیت الله خامنه ای بیشتر از طول عمر مجلس خبرگان پنجم خواهد بود.)

جمع بندی من این است که با توجه به فضای این چند روز اخیر و با توجه به آمارها و نظر سنجی ها این خیلی بعید است که آقایان جنتی و یزدی و مصباح از خبرگان حذف شوند ولو اینکه رای پائینی بیاورند مگر اینکه در 24 ساعت آینده اتفاق خارق العاده ای رخ دهد و باعث شود که مردم تهران به سمت لیست هاشمی هجوم ببرند! در تهران به احتمال زیاد رای اول خبرگان برای حسن روحانی است و بعد هاشمی رفسنجانی و بعد افراد شاخص مشترک دو لیست همانند امامی کاشانی و موحدی کرمانی و ... .

در ضمن فراموش نشود که اگر دوستان اصولگرا خواهان ورود آقایان جنتی و مصباح و یزدی به خبرگان هستند حتما باید فقط به افراد غیر مشترک دو لیست رای دهند تا رای آنها به حساب حامیان هاشمی رفسنجانی گذاشته نشود.

البته فراموش نکنیم که اساسا مجلس خبرگان در استان های دیگر به غیر از کرمان و بحث انتخاب سید احمد خاتمی ، مشکل دیگری ندارد و خبرگان تشکیل شده با هر افرادی در خط انقلاب و حاکمیت است و حتی اگر لیست هاشمی رای کاملی هم بیاورد ، دست و پای نزدیکان به هاشمی در خبرگان بسیار بسته است و بعید است اتفاق خاصی در خبرگان رقم بخورد. به خصوص که در خبرگان هم ساز و کارهایی است و افرادی حضور خواهند داشت که نمی گذارند هم هاشمی به ریاست خبرگان برسد و هم اینکه برای آینده خبرگان خطری رخ دهد.


چیزی که بی بی سی فارسی تحلیل میکند

دیاگرام تحلیلی بی بی سی فارسی از انتخابات امسال مجلس خبرگان و شورای اسلامی و شرایط میدانی


2- در انتخابات مجلس شورای اسلامی در تهران و اصفهان و شیراز و تبریز موضوع کمی متفاوت است و رقابت انقدر بالاست که احتمالا مخلوطی از سه لیست اصولگرایان و اصلاح طلبان و صدای ملت رای خواهند آورد و ترتیب رای آوری هم به همین ترتیبی است که نوشته ام. احتمالا هم در مجلس آینده فراکسیون های قوی دو فراکسیون اصولگرایان و حامیان دولت خواهند بود. در حوزه های دیگر که نزدیک به 240 کرسی می شود بعید است که خیلی اتفاق خاصی رقم بخورد و با توجه به اینکه اصولگرایان دست بالاتر را دارند اصلاح طلبان خیلی حرفی برای گفتن ندارند به جز استان قم که به دلیل بحث لاریجانی و بنایی موضوع کمی متفاوت است.

اساسا اصلاح طلبان در چهار شهر تهران و اصفهان و تبریز و شیراز تا حدودی حرف برای گفتن دارند و بعد هم قم.

مجلس آینده همان طوری که احتمال زیاد داده می شود دو فراکسیون قوی و موثر خواهد داشت و احتمالا دولت در سال آینده تحت تاثیر همین دو فراکسیون و موضع گیری آنها قرار خواهد داشت.

در تهران هم احتمالا رای اول عارف خواهد بود و بعد حداد عادل و بعد علی مطهری! بعید هم می دانم با توجه به رقابت بالا که با توجه به نظرسنجی ایسپا (اینجا) برآورد می شود چیزی در حدود 70 درصد مشارکت را شاهد باشیم بیش از 5 تا 7 نفر در دور اول مشخص شوند و احتمالا بالای 20 کرسی تهران به دور دوم کشیده می شود و احتمالا هم از لیست مشترک اصلاح طلبان و صدای ملت افراد بیشتری از تهران حضور خواهند داشت تا اصولگرایان. از میان اصولگراهای لیست تهران گمان می کنم ابوترابی و میرکاظمی و وحید دستجردی و سلیمانی و توکلی و نادران به مجلس راه یابند و برای بقیه افراد شانس کمی را قائلم.


سال آینده در همین روزها هم بحث انتخابات ریاست جمهوری آرام آرام در حال داغ شدن است و قطعا انتخابات امسال تاثیر شگرفی بر آن انتخابات دارد و روحانی هم سال 95 از نظر فشار سیاسی و اجتماعی سال سختی را در پیش دارد.

مخالفین روحانی خواب یک دوره ای شدن ریاست جمهوری روحانی را می بینند و عزم خود را جزم کرده اند که بتوانند دوباره بر روی سعید جلیلی و یا شبیه به جلیلی سرمایه گذاری کنند تا کشور را به ما قبل برجام و ماقبل روحانی باز گردانند و از این طریق روحانی و هاشمی و طیف نزدیک به او را زمین گیر کنند و از طرف دیگر موافقین روحانی خواب این را می بییند که ریاست جهوری روحانی دو دوره ای شود و بتوانند اصولگرایان و احمدی نژادی ها را از میدان به در کنند و قطعا آوردگاه اصلی این دو تقابل انتخابات امسال مجلسین است.


حالا باید منتظر ماند و شنبه بعد از انتخابات را دید.


پ.ن: انتخابات امسال صف کشی میان دو خط انقلابی و ضد انقلابی است که آینده نظام را تا حد زیادی مشخص می کند و یه نظرم مهم تر از نتیجه انتخابات صف بندی های جدید سیاسی است که در کشور شکل می گیرد.همین امروز شاهدیم که لاریجانی و طیف نزدیک به او در مجلس نهم به اصلاح طلبان و حامیان دولت نزدیک شده اند ( همانند کاظم جلالی) و از طرف دیگر اصولگرایان به جبهه پایداری نزدیک شده اند و این یعنی تعیین خطوط سیاسی جدید.

مجلس ششم دیگر تکرار نخواهد شد اما برای هر دو طرف سیاست ایران یعنی اصولگراها و اصلاح طلبان مجلس نهم حرف های زیادی برای گفتن دارد. قطعا مجلس نهم که نام اصولگرا را هم یدک می کشید درد آورد تر از مجلس ششم برای اصولگراها بود چون بحث برجام و همراهی با دولت روحانی را داشت و قطعا برای اصلاح طلبان مطلوب بود چون خوابش را هم نمی دیدند مجلس اصولگرای نهم به برجام رای اعتماد و مثبت بدهد و با دولت روحانی همراهی چشم گیری داشته باشد. پس به جای گشتن اصل جنس هر چیزی باید حواسمان به بدل آن باشد!! 

قحطی بزرگ


دیروز از رادیو ایران برنامه پیک بامدادی تماس گرفتند و پیرامون قحطی بزرگ در ایران ، ما بین سال های 1917 تا 1919 که در زمان جنگ جهانی اول بوده مصاحبه ای را انجام دادند که امروز از برنامه پیک بامدادی پخش شد. عنوان این برنامه قحطی بزرگ در ایران و نقش دولت بریتانیا در این زمینه بود.


برای شنیدن این مصاحبه و فایل صوتی به دقیقه 18 به بعد فایل گوش دهید و اینجا را کلیک کنید.

قسمت دوم مستند کوتاه شش پر حاشیه منتشر شد

يكشنبه, ۲۵ بهمن ۱۳۹۴، ۱۱:۲۲ ق.ظ

قسمت دوم مستند کوتاه شش پر حاشیه

قسمت دوم مستند کوتاه شش پر حاشیه از تولیدات مرکز مستند سفیر فیلم پیرامون بازخوانی مجلس ششم شورای اسلامی که در اختیار کامل اصلاح طلبان قرار داشت منتشر شد.


برای مشاهده این مستند می توانید اینجا را کلیک کنید.

تاریخ تکرار می شود؟

يكشنبه, ۱۸ بهمن ۱۳۹۴، ۱۱:۴۳ ب.ظ

انتخابات مجلس دهم شورای اسلامی

انتخابات مجلس ششم شورای اسلامی در شرایطی در بهمن 1378 برگزار شد که جناح چپ آن روزها ، سرخوش از پیروزی در انتخابات دوم خرداد 76 بود و قصد داشت با فتح سنگر به سنگر تمامی ارکان حاکمیت را بدست آورد و بتواند از این طریق فاتح نظام شود. برای آنها پیروزی در مجلس ششم و شورای شهر اول تهران همین حکم را داشت و تمام تلاش خود را انجام دادند تا نظام را به زانو در آورند اما با اشتباهات تاکتیکی و راهبردی بازی برای آنها بر عکس شد و از سال 1382 تا 1390 در هر انتخاباتی شرکت کردند به نتیجه ای جز شکست نرسیدند.اما انتخابات سال 92 ریاست جمهوری برای آنها امید تازه ای را زنده کرده است و تجریه 2/5 سال اخیر نیز حکایت از آن دارد که جناح راست در اوج انفعال است و جناح چپ نیز در اوج تجربه اندوزی و حالا قصد دارد از این تجربه های تاریخی خود استفاده کند. اما این بار یک تفاوت جدی با دفعه قبل دارد.اگر در سال 82 جناح چپ اشتباه تاریخی کرد و قدرت را واگذار کرد این بار تجربه آن سال را در اختیار دارد و اگر بتواند فاتح مجلس دهم باشد بعید است که جناح راست به این زودی ها بتواند به سادگی کمر راست کند. ایا تاریخ تکرار می شود و جناح راست این بار نه تنها اشتباه تاکتیکی بزرگی در مقابل جناح چپ می کند بلکه اشتباه کشنده ای را نیز مرتکب می شود؟ باید منتظر ماند و دید.

مستند شش پر حاشیه ، بازخوانی مجلس ششم

يكشنبه, ۱۸ بهمن ۱۳۹۴، ۱۱:۳۲ ب.ظ

مستند شش پر حاشیه

به مناسبت نزدیک شدن به انتخابات مجلس دهم شورای اسلامی و مشابهت فضای این انتخابات با انتخابات مجلس شش شورای اسلامی ، با همکاری موسسه سفیر ، مستند کوتاهی را در 4 قسمت تولید کرده ایم که به بازخوانی مجلس ششم می پردازد و دیدن آن خالی از لطف نیست.

در این مستند کوتاه با افرادی همانند محمد کیانوش راد ، محمد رضا عطریانفر ، جواد اطلاعت ، حمید رضا ترقی ، الهه کولایی ، علی شکوری راد ، حمید رضا حاجی بابایی و ... مصاحبه هایی انجام شده است.


برای دیدن قسمت اول آن می توانید اینجا را کلیک کنید.برای دیدن تیزر این مستند هم میتوانید اینجا را ببینید.

مصاحبه با نشریه روزانه جشنواره عمار

نشریه روزانه جشنوراه فیلم عمار مصاحبه ای را پیرامون مستند داستان ناتمام یک حزب انجام داد که در شماره چهارشنبه 15 دی ماه 1394 این نشریه منتشر شد. با اینکه به دلیل سرعت انتشار این مصاحبه متن پیاده شده دارای اشکلاتی همانند تحصیلات من ( کارشناسی فلسفه نه ، کارشناسی ارشد فلسفه علم) و برخی از موارد فیلم دارد اما مصاحبه خوبی بود و از این دوستان خوب ممنون هستم. امسال انتشار نشریه روزانه عمار با بچه های خوب بوشهری بود که نسبت به سال های قبل نشریه سطح و کیفیت بهتری هم پیدا کرده بود. 

جشنواره امسال هم تمام شد و به همه دوستان جشنواره عمار یک خسته نباشید و خدا قوت اساسی میگم.