گاه نوشته ها

مهدی دزفولی هستم، وبلاگ نویسی را از شهریور ماه 1382 آغاز کردم.علاوه بر وبلاگ نویسی، فعالیت های مختصر مطبوعاتی (همکاری با هفته نامه پنجره، فصلنامه ارغنون، روزنامه شرق و اعتماد) و مستند سازی هم داشته ام.پیش از این سردبیر سابق سایت خبری تحلیلی شفاف و مدیر اجرایی فصلنامه ارغنون بوده ام.

پیش از این 3 وبلاگ دیگر داشته ام که به دلایلی یا فعالیت آن ها متوقف شد و یا با فیلتر مواجه شدند و این وبلاگ چهارمین وبلاگی است که در آن می نویسم.امیدوار اینجا محلی برای تبادل آرا و نظرات مختلف باشد و بتوانم به صورت مستقیم نوشته های خودم را در اختیار دیگران قرار دهم.

بایگانی

۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «اسرائیل» ثبت شده است

 

شب گذشته بحث مبسوط و مفصلی با علی علیزاده و احمد زیدآبادی درباره مساله فلسطین و اسرائیل از صلح اسلو از سال 1992 تا امروز داشتیم و درباره سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران درباره اسرائیل و مسائل مربوط به آمریکا هم مورد بحث و بررسی قرار گرفت و در کل بحث چالشی خوب و مفیدی بود. 

 

اگر علاقمند به این موضوعات هستید و میخواهید فایل تصویری این جلسه را ببینید و بشنوید می توانید اینجا را کلیک نمائید. 

از ترور دانشمندان هسته‌ای تا ترور حسن تهرانی مقدم

يكشنبه, ۳۰ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۰۵:۴۷ ب.ظ

رونن برگمن (Ronen Bergman)، چند ماه قبل کتاب مهمی را منتشر کرد که مشروح مصاحبه با مئیر داگان در اواخر سال ۲۰۱۰ در آکادمی موساد بود و به مسائل مهمی در کتاب پیرامون ایران پرداخته است.

کتاب فصول مختلفی درباره موساد قبل و زمان مدیریت داگان دارد که از مهمترین سرفصل های آن ترور دانشمندان هسته ای ایران و نقش موساد در آن، خرابکاری در برنامه هسته ایران، ترور سردار تهرانی مقدم نابغه موشکی ایران و خرابکاری در برنامه دفاع موشکی و نفوذ در داخل نظام ایران و سرقت و جاسوسی اطلاعات و همچنین خرابکاری است و در کنار آن به مساله مقابله با ایران پرداخته شده است که برگمن مدعی است داگان به دلیل همین اختلاف با نتانیاهو سرانجام استعفا داد و از موساد رفت. بخش های از کتاب نیز به آمان و شاباک و ارتباط آن با موساد اختصاص دارد.

برنامه هسته ای ایران

برگمن می گوید که داگان هیچگاه به صورت رسمی تائید نکرد که ترور دانشمندان هسته ای ایران از جمله اردشیر حسین پور در سال ۲۰۰۵ تا ترور مسعود علی محمدی و مجید شهریاری و داریوش رضایی نژاد و مصطفی احمدی روشن کار موساد بوده است اما قطعا کسی این کار را میکرد. برگمن به دیالوگ های خود با داگان اشاره می کند و به این جمع بندی می رسد که بدون شک موساد در این عملیات ها نقش جدی داشت و داگان معتقد بود نیروهایش با روش های حرفه ای از جمله طراحی ویروس استاکس نت تا دادن قطعات معیوب به ایران و نفوذ دادن جاسوسان در برنامه هسته ایران و ترور چهره های موثر هم سعی داشت برنامه ایران را با تاخیر مواجه کند و هم باعث مهاجرت سفید دانشمندان هسته ای ایران شد.( مهاجرت سفید به این معنا که دیگر خیلی ها حاضر نباشند با برنامه هسته ای ایران همکاری کنند و نهایتا در دانشگاه امام حسین(ع) و … صرفا به تدریس و پژوهش صرف بپردازند.)


برنامه موشکی ایران

برگمن رسما در کتاب اشاره می کند که در صحبت ها با داگان به این نتیجه رسیده که فوت حسن تهرانی مقدم، در پائیز سال ۱۳۹۰ در ملارد کرج در واقع خرابکاری موساد بوده است تا بتواند یکی از چهره های مهم صنایع موشکی ایران را حذف کند. این برای اولین بار است که رسما یک چهره اسرائیلی به این موضوع از قول رئیس موساد اشاره می کند و به دلیل تبعات حقوقی و امنیتی آن این مساله قابل توجه است.

نفوذ در جمهوری اسلامی

برگمن در سراسر کتاب خود، حتی در اشاره به ترور عماد مغنیه و محمود المبحوح، به نفوذ نیروهای موساد در بخش های مختلف نیروهای امنیتی ایران و سوریه و حتی امارات متحده اشاره می کند و اینکه تمرکز اصلی این سازمان برای نفوذ در بخش ها و نهادهای امنیتی و اطلاعات کشورهایی از حمله ایران و سوریه است که دشمن اسرائیل محسوب می شوند و دائما تلاش می شود افراد در رده های مختلف یا نفوذ داده شده و یا خریداری شوند و بتوانند برای منفعت اسرائیل، برنامه ها را به پیش ببرند. این به تعبیر داگان حرفه ای ترین و موثرترین و کم هزینه ترین کاری است که اسرائیل در کشورهای دشمن خود می تواند انجام دهد و در دوره مدیریت او به شدت بر روی این طرح ها کار شد. اما بر خلاف او، نتانیاهو معتقد بود و هست که باید ضربه نهایی را سریع وارد کرد و زمان را از دست نداد. به عنوان مثال درباره برنامه هسته ای ایران داگان معتقد به همان روش نفوذ و خرابکاری بوده است اما نتانیاهو معتقد به همان روشی بود که با عراق و سوریه درباره برنامه هسته ای آنها برخورد شد و به سرعت نیروگاه های هسته ای آن کشور ها بمباران شدند و برنامه هسته ای آنها از کار افتاد. همین اختلاف نظر هم باعث شد داگان در اواخر سال ۲۰۱۰ از موساد برود.

به هر حال مطالعه کتاب برگمن برای علاقمندان مسائل ایران و اسرائیل هم می تواند حاوی مطالب جدید باشد و هم به منبع دست اولی که خود اسرائیلی است و از قول رئیس موساد مطالبش را درباره ایران و تحولات آن نقل کرده، دست یابند. فراموش نکنیم که در یک دهه گذشته موساد نقش مهمی در تحولات منفی داخل ایران داشته است و این اعترافات در چنین کتابی می تواند مهم و قابل تامل باشد و سندی باشد بر تروریسم سازمان یافته دولتی رژیمی که توسط آمریکا مهد دموکراسی نامیده میشود.

ابعاد مختلف یک کار اطلاعاتی تاثیر گذار

جمعه, ۱۹ شهریور ۱۳۹۵، ۰۸:۲۸ ب.ظ

بارها و بارها شاید در ذهن هر کدام از ما این سوال نقش بسته باشد که یک کار دقیق و موثر و خوب اطلاعاتی توسط سرویس های اطلاعاتی و امنیتی چگونه انجام می شود؟



گرترود بل، در کشور ما عکاس و حافظ شناس مشهور شناخته می شود، اما حقیقت آن است که وی عضو سرویس SIS بریتانیا بوده است



شاید تصور اکثریت افراد این باشد که کارهای تعقیب و مراقبت و ترورها و یا کشف اطلاعات محرمانه و خریدن افراد برجسته و یا ارتباط گیری با برخی از افراد سرشناس و نفوذ و رخنه پیدا کردن، از جمله مهم ترین این کارها و با ارزش ترین و حرفه ای ترین آنها باشد.

من هم تا سال ها، همین تفکر و تصور را داشتم، اما از زمانی که برخی از کتب و تاریخ معاصر منطقه غرب آسیا را از یکصد سال پیش به امروز مطالعه کرده ام نظرم تا حد زیادی تغییر کرده است.


شاید عده محدود و معدودی باشند که تاریخ یکصد سال اخیر غرب آسیا را خوب و دقیق مطالعه کرده باشند و با آن آشنا باشند، اما همین افراد قطعا تائید می کنند که تاریخ معاصر این منطقه را افرادی می سازند که مردم شناس، جامعه شناس، هنر دوست و زبان شناسان خوب غربی بودند و در عین حال در استخدام سرویس های جاسوس همانند SIS و MI6 و CIA بوده اند.


افرادی که به دلیل تسلط و شناخت خوب از ملت هایی همانند اعراب، ترک ها و ایرانیان توانستند جغرافیای سیاسی منطقه آنها را از پیش از جنگ جهان اول به بعد تغییر دهند و به دلیل ظاهر فرهیخته و هنردوست و مطلع خود توانستند تا محرمانه ترین قسمت های این کشورها نیز نفوذ کنند و تاثیرگذاری خود را داشته باشند.


پیش از جنگ جهانی اول 4 امپراطوری بزرگ در جهان وجود داشت، همانند امپراطوری عثمانی و اتریش اما بعد از جنگ جهانی اول، تنها یک امپراطوری بزرگ از این جنگ ویرانگر به سلامت خارج شد و آن تنها امپراطوری بریتانیای کبیر بود. امپراطوری که این روزها اکثر مورخین معتقد هستند جنگ جهانی اول و کلید آن توسط همین امپراطوری با ترور ولیعهد اتریش زده شد و باعث شد تا در طی جنگ جهانی اول به خصوص منطقه غرب آسیا شکل و شمایلش نسبت به قبل کاملا تغییر نماید و شرایط به نفع بریتانیا به عنوان استعمارگر بزرگ تغییر کند. اگر نیروهای بریتانیا تا قبل از جنگ جهانی در پشت دروازه های حکومت عثمانی متوقف شده بودند به برکت جنگ جهانی و جاسوس های همانند لرنس عربستان Lawrence of Arabia، گرترود بل Gertrude Bell و مستر همفر Mr. Hempher بریتانیا توانست امپراطوری عظیم و قدرتمند عثمانی را شکست دهد و آن را تبدیل به 16 کشور همانند ترکیه، عراق، لبنان، سوریه، اردن، کویت و ... کند که تا امروز نزاع میان این کشورها همچنان برقرار است.


کوچک شدن کشورها و منطقه غرب آسیا باعث کاسته شدن از قدرت بسیاری از این کشورها و افزایش قدرت بریتانیا به لطف جاسوس های فرهنگ شناس و مردم شناس خود شد که توانستند کاری را انجام دهند که ارتش بریتانیا نتوانسته بود آن را انجام دهد.


در طی جنگ جهانی اول بیش از 20 میلیون نفر فقط در اروپا کشته شدند، بین 8 تا 10 میلیون ایرانی در قحطی و وبای بزرگ در فاصله 1916 تا 1919 در ایران جان خود را از دست دادند و در همین حدود از جمعیت هند، به دلیل قحطی جان سپردند.


تمامی این آمار و ارقام و اتفاقات نقش یک کشور را که در تمامی این وقایع نقش پر رنگ دارد نشان می دهد و آن بریتانیای کبیر است. کشوری که برای اداره منطقه مهم و تاریخی غرب آسیا نیاز داشت تا کشورهای آن را کوچک و کوچکتر کند تا بر آن سلطه بیشتر بیابد. نیاز داشت تا خاندان هایی همانند آل سعود، هاشمی، آل صباح و ... را در آن به قدرت برساند و دین سازی جعلی همانند وهابیت و بهائیت و قادیانی گری را ترویج کند تا بتواند بیشتر و بیشتر از آن به نفع خود استفاده نماید.


فراموش نکنیم که در طی همان سالها بود که مرز بندی هایی جدید طبق قراردادهای سایکس- پیکس و بالفور انجام شد و طی قرارداد بالفور بود که کشور اسرائیل بلافاصله بعد از جنگ جهانی دوم تشکیل و رسمیت یافت و زمینه آن بیست سال قبل گذاشته شده بود.


این روزها تقریبا هیچ شکی ندارم بهترین و حرفه ای ترین جاسوس ها آن دسته ای هستند که تحصیلات عالی دانشگاهی دارند، مردم شناس و زبان شناس و هنرشناسان و مورخین قابلی هستند و با این فنون خود می توانند تاثیراتی را داشته باشندکه هیچ ارتشی آن را ندارد.


برنده ترین ابزار برای قدرت یابی حکومت ها و دولت ها ابزار اطلاعاتی است که بریتانیا از قرن ها پیش خود را به آن مجهز کرده است، اما متاسفانه عده ای همچنان آدرس غلط در مورد آن می دهند.


اگر خواهان آگاه کردن افراد هستیم و می خواهیم با این ابزار قدرتمند اطلاعاتی و فرهنگی برخورد جدی کنیم باید خوب آن را بشناسیم و کارهای اطلاعاتی و جاسوس را به کارهای آدم کشی و تعقیب و مراقبت و جیمز باندی تنزل ندهیم. افرادی همانند گرترود بل، لورنس  و مستر همفر و در سال های اخیر در کشور ما افرادی همانند ریچارد فرای و ... جاسوس های به شدت تاثیر گذاری بوده و هستند که نقشی وحشتناک را ایفا می کنند. نقشی که تاثیرات آن صدها ساله است!

اگر میخواهیم حقیقت داعش و القاعده و طالبان را خوب بشناسیم باید این جریان شناسی را پی بگیریم.


موعودگرایی ، مساله اصلی اما فراموش شده!

دوشنبه, ۳ خرداد ۱۳۹۵، ۰۱:۱۹ ق.ظ

1- نیمه شعبان هر سال برای ما شیعیان یک یادآوری مهم است و آن اینکه امام دوازدهم به اعتقاد شیعیان امامیه در قید حیات است و روزی ظهور خواهد کرد و در آن زمان مستضعفین و کسانی که قرن ها در تاریخ بشریت در حق آن ها ظلم شده است سرانجام حاکمان زمین خواهند شد و دوره ای تازه در تاریخ بشریت آغاز خواهد شد که با قبل از خودش کاملا متفاوت است.

اما بازخوانی ظهور منجی در تاریخ بشریت نشان می دهد که ظهور منجی فقط منحصر به این دوره نیست. در زمان حضرت مسیح علیه السلام نیز یهودیان منتظر ظهور منجی خود بودند اما با ظهور مسیح ، اولین کسان یکه دشمن اصلی مسیح شدند همان یهودیان مدعی انتظار بودند! این اتفاق 600 سال بعد از آن دوران در زمان ظهور پیامبر آخر الزمان حضرت محمد (ص) نیز رخ داد و مسیحیان و یهودیانی که از محل سکونت خود در فلسطین کوچ کرده و به حجاز آمده بودند تا در هنگام ظهور پیامبر آخرالزمان به وی ایمان بیاورند و وی را یاری کنند تبدیل به دشمن ترین دشمنان وی شدند و سریع بر وی شمشیر کشیدند و دشمنی خود را علنی کردند!

این حکایت های تاریخی می تواند برای امروز ما هم مصداق داشته باشد و زمان ظهور منجی آخر الزمان نیز کسانی تبدیل به دشمن ترین دشمنان وی شوند که مدعی منتظر را داشتند و خود را افرادی مشتاق ظهور نشان می دادند! انجمن حجتیه و تفکرات آن می تواند مصداقی دقیق برای این موضوع باشد و ... .


2- دو نظام سیاسی در جهان وجود دارد که بر پایه منجی گرایی و منتظر آخر الزمان شکل گرفته است ، اول جمهوری اسلامی ایران و دوم اسرائیل! جمهوری اسلامی ایران بر پایه این شکل گرفت که حکومت و نظامی آب و جارو کننده برای ظهور امام دوازدهم باشد تا مقدمات ظهور وی فراهم شود و انقلاب اسلامی به انقلاب جهانی امام دوازدهم متصل شود و اسرائیل نیز بر این اساس شکل گرفت که نظامی در فلسطین ایجاد شود توسط یهودیان منتظر ظهور مسیح تا وی را یاری کنند و در آخر الزمان به وی ایمان آورند! حال دشمن ترین دشمنان در جهان، اسرائیل و ایران هستند و نظام هایی به شدت ایدئولوژیک می باشند که سعی در رقابت جدی با هم دارند تا یکی آن دیگری را نابود کند! نکته جالب هم این است که هر کدام دیگری را مانع ظهور منجی آخرالزمان می داند و معتقد به الزام نابودی دیگری است.


3- اندیشه منتظران موعود اگر تبیین دست نشود می تواند تبدیل به چاقویی بسیار برنده و خطرناک علیه مقصد اصلی خویش شود و در آینده خظرات جدی برای تفکرات اصیل ایجاد کند. در چند سال اخیر کم ندیده ایم که افرادی مدعی امام زمان عج بودند داشته اند و یا ارتباط با او! و حتی فرقه ای همانند بهائیت نیز از همین نقطه به وجود آمد. در مورد اسرائیل هم همین موضوع صادق است که بانیان این تفکر به دلیل حق پنداشتن خود کشتن دیگر را مجاز می دانند زیرا معتقد به این هستند که زمینه ظهور منجی آخر الزمان را فراهم می کنند و این کشتن ها و کشته شدن ها ایرادی که ندارد ، ثواب های فروانی نیز دارد!


اندیشه منتظران موعود بودن ، چیزی منحصر به ایران و یا اسلام و تشیع نیست و در اکثریت ادیان ابراهیمی و فرهنگ های باستانی به آن اشاره شده است و حتی تز های دکتری فراوان سیاسی رجل مشهور سیاسی کشور هم به این موضوع اختصاص یافته است همانند تز دکتری سعید حجاریان با نگاهی به اندیشه موعود گرایی در فرهنگ روسی!


امیدوارم بیش از پیش به اهمیت اندیشه ظهور و انتظار موعود توجه شود و ریشه ای تر و بنیادی تر به آن نگاه شود تا هم درک نسل جوان در این باره بیشتر از قبل شود و به اهمیت آن در نظامات سیاسی و فرهنگی پی ببرند و هم از کج روی ها جلوگیری شود.

دکتر ابراهیم یزدی


دکتر ابراهیم یزدی را بسیاری از افرادی که با تاریخ معاصر ایران آشنا هستند می شناسند.از اعضای سرشناس نهضت آزادی ایران که در روزهای اوج گیری انقلاب اسلامی یکی از مترجمان امام خمینی(ره) در پاریس بود و پس از انقلاب اسلامی نیز در دولت موقت مرحوم مهندس بازرگان سمت وزارت امورخارجه را برعهده داشت.یزدی این روزها دبیر کل نهضت آزادی می باشد و در دوران ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد همواره یکی از منتقدین سرسخت سیاست های او بوده است.به همین مناسبت و در یکی از روزهای شهریور ماه امسال به منزل او رفتیم و با وی مصاحبه ای را درباره وقایع سال 88 انجام دادیم.این مصاحبه در شماره 222 هفته نامه پنجره در 6 دی ماه 1393 منتشر شده است.

 

آقای دکتر یزدی نظر شما درباره وقایع انتخابات سال 88 چیست و تاثیر رفتارهای آقای احمدی نژاد را در آن برهه از زمان چگونه تحلیل می کنید؟

من سال ها قبل مقاله ای نوشتم با عنوان پروژه تنها سازی رهبر و در آنجا اشاره به خط نفوذ در درون انقلاب کردم و گفتم هدف این است که رهبر را تنها بگذارند تا در سر بزنگاه های تاریخی بتوانند به رهبر هم آسیب برسانند و بعد از اتفاقات سال 84 گفتم پروژه تنها سازی رهبر کامل شد.

شما اگر تاریخ چند دهه اخیر را مطالعه کنید می بینید که این افراد نفوذی در بدنه انقلاب نفوذ کرده اند.وگرنه معنی ندارد که با بازرگان آن طور رفتار کنند و بعد با هاشمی و خاتمی و میر حسین موسوی و کروبی و ... و تنها یک نفر باقی بماند که هر زمان که خواستند به او نیز آسیب برسانند و همه چیز را تصاحب کنند.

شما اگر کارهای احمدی نژاد را یکی یکی بررسی کنید بعد من آن موقع به شما می گویم که اگر اسرائیل می خواست برای ما کارشکنی کند بهتر از اسرائیل نمی توانست برای ما این کار را بکند.

خوب یک بحثی اینجا مطرح می شود و آن این است که دلیل شما برای این صحبت ها چیست؟آیا سندی وجود دارد و شما از سندی سخن می گوئید؟

ببینید من سند مکتوبی در اختیار ندارم برای همین همیشه ابا داشته و دارم که صریحا اسم افراد را ببرم.اما یک بحثی را کلامیون دارند و می گویند ما که خداوند را نمی بینیم اما از اثر پی به وجود موثر می بریم.من هم سندی که در اختیار ندارم اما با تحلیل رفتارهای افراد این سخنان را مطرح می کنم و با دلیل این ها را می گویم.

یعنی شما معتقد هستید در سال 88 همان خط نفوذی داخل انقلاب باعث رقم خوردن آن اتفاقات شد؟

بله در سال 88 شما این را مشاهده کردید که همان نفوذی های داخل انقلاب تلاش کردند افراد سابقه دار را از صحنه کنار بزنند و خود تمامی امور را در اختیار بگیرند.این پروژه نفوذ در انقلاب هم از ابتدای انقلاب وجود داشته و مربوط به سالهای اخیر نیست.شما از روزهای ابتدایی انقلاب در نهادهای مختلف شاهد این نفوذی ها بوده اید و امروز هم این افراد وجود دارند.

به عنوان مثال چه نفوذی هایی در درون حزب جمهوری اسلامی وجود داشته اند که آقای مهندس موسوی را تحریک می کردند که با ما آن طور برخورد کنند؟آیا این نفوذی ها فقط کارشان بمب گذاری و ترور افراد بوده است و یا کارها و برنامه های دیگری هم داشته اند؟اگر شما دقت کنید می بینید که یکی از کارهای آنها ترور بوده است و آنها فعالیت های دیگری هم داشته اند.

درباره انتخاب آقای احمدی نژاد در سال 84 به عنوان رئیس جمهور نظر شما چیست؟به نظر شما آیا تاثیر رفتارهای ایشان در سال 88 باعث آن اتفاقات شد؟

احمدی نژاد به نظر من اصلا نباید به عنوان کاندیدای ریاست جمهوری در سال 84 تائید صلاحیت می شد.به این دلیل که احمدی نژاد تا آن زمان نه رجل دینی بود و نه رجل سیاسی.چون شما می دانید که در قانون اساسی آمده است که رئیس جمهور باید از میان رجال دینی و سیاسی انتخاب شود و احمدی نژاد تا آن زمان نه رجل دینی بود و نه رجل سیاسی، خوب حالا شما آمده اید ایشان را تائید کرده اید و ایشان باز در سال 88 انتخاب می شود چه عجله ای بوده که نتایج را سریع اعلام و تائید کنید؟احمدی نژاد هم که صبر نکرد و آنقدر غرور او را گرفت که یکشنبه آمد در میدان ولیعصر سخنرانی کرد و مخالفین خودش را خس و خاشاک نامید.به نظر من تمامی این ها در بحرانی کردن شرایط جامعه تاثیر داشت و باعث شد آن اتفاقات در سال 88 رقم بخورد.

و در نهایت به نظر شما چطور می شود که در خرداد 92 آقای دکتر روحانی به ریاست جمهوری می رسند و این بار جریانی رای آورد که کاملا بر خلاف مسیر 8 سال پیش از خود بوده است؟چرا این بار بحث تقلب مطرح نشد و افراد بر خلاف سال 88 به نتایج انتخابات 92 اعتراص نداشتند؟

آنچه که در خرداد 92 اتفاق افتاد انعکاس یک تحول در میان لایه های مختلف جامعه بوده است.من مقاله ای دارم که همین چند ماه قبل منتشر شد و در آن دوره های مختلف جمهوری اسلامی را به پنج جمهوری تقسیم بندی کرده ام و معتقدم ما در حال حاضر در پنجمین این جمهوری ها هستیم.تحولاتی که شما مشاهده می کنید تحولات ساده ای نیست و این طور نیست که شما فکر کنید این ها نمی خواهند دولت روحانی را سرنگون کنند.این ها تلاش می کنند اما در حال حاضر نمی توانند این کار را بکنند و به همین دلیل مجبور هستند با دولت روحانی فعلا همراهی داشته باشند چون نتایج 8 سال ریاست جمهوری احمدی نژاد را دیده اند و مشاهده کرده اند که سرانجام آن به کجا رسیده است.