گاه نوشته ها

مهدی دزفولی هستم، وبلاگ نویسی را از شهریور ماه 1382 آغاز کردم.علاوه بر وبلاگ نویسی، فعالیت های مختصر مطبوعاتی (همکاری با هفته نامه پنجره، فصلنامه ارغنون، روزنامه شرق و اعتماد) و مستند سازی هم داشته ام.پیش از این سردبیر سابق سایت خبری تحلیلی شفاف و مدیر اجرایی فصلنامه ارغنون بوده ام.

پیش از این 3 وبلاگ دیگر داشته ام که به دلایلی یا فعالیت آن ها متوقف شد و یا با فیلتر مواجه شدند و این وبلاگ چهارمین وبلاگی است که در آن می نویسم.امیدوار اینجا محلی برای تبادل آرا و نظرات مختلف باشد و بتوانم به صورت مستقیم نوشته های خودم را در اختیار دیگران قرار دهم.

بایگانی

۶ مطلب در فروردين ۱۳۹۴ ثبت شده است

مستند روزهای خرداد در راه اکران عمومی است ...

چهارشنبه, ۲۶ فروردين ۱۳۹۴، ۰۲:۰۰ ب.ظ

مستند روزهای خرداد


به گزارش سفیرفیلم، پخش مستند «روزهای خرداد» پیرامون فتنه ۸۸ تولید مرکز فیلم مستند سوره به مرکز سفیرفیلم واگذار شد.

«روزهای خرداد» اثری به کارگردانی سید مهدی دزفولی و تهیه کنندگی محسن یزدی است و یکی از تولیدات مرکز فیلم مستند سوره حوزه هنری محسوب می شود که سفیرفیلم مسئولیت انتشار و اکران آن را بعد از تجربه موفق پخش مستند «چشم در برابر چشم» برعهده گرفته است.

این مستند که با موضوع فتنه ۸۸ تولید شده است، از منظری متفاوت به بررسی بخشی از حوادث سال ۸۸ می پردازد که در نوع خود نگاهی نو دارد. این مستند وقایعی را از قبل از انتخابات سال ۸۸ را به نمایش می کشد و در انتها به انتخابات سال ۹۲ و پیروزی دکتر حسن روحانی می رسد. «روزهای خرداد» آخرین مستند بلند با موضوع فتنه ۸۸ است که در آن برای نخستین بار با شخصیت هایی نظیر فائزه هاشمی، ابراهیم یزدی، عباس عبدی، الهه کولایی و … مصاحبه شده است.

به نظر می رسد با توجه به نزدیکی ایام سالگرد فتنه ۸۸ و همچنین سالگرد انتخابات ۹۲ اکران و انتشار این مستند تأثیر به سزایی در روشنگری اذهان عمومی درباره وقایع سیاسی مهم سال ۸۸ داشته باشد.

گفتنی است سفیرفیلم پیش از این، اکران و انتشار مستند «چشم در برابر چشم» را برعهده داشت که با استقبال بسیار خوب مخاطبان مواجه شد.

اخبار تکمیلی از مستند «روزهای خرداد» متعاقبا توسط سفیر فیلم منتشر خواهد شد.

افسانه سعادت بخشی علم!

چهارشنبه, ۲۶ فروردين ۱۳۹۴، ۰۱:۵۵ ب.ظ

یکی از تلقی هایی که همیشه از علم در سال های اخیر می شود این است که علم سعادت بخش است و هر کس که علمی زندگی کند می تواند زندگی بهتری را داشته باشد و به سعادت برسد و هر کس بر خلاف این روش عمل کند یقینا برمدار خطا حرکت می کند!


کارل فایرابند


اما اگر این تلقی از زندگی را بخواهیم بپذیریم به دلیل آنکه جامعیت بیشتر و مقبولیت بیشتری پس باید نگاهی به تفسیر سعادت بخشی و ادعای کلیسا در قرنهای میانه قرون وسطی تا قرن هفده میلادی نیز داشته باشیم.در آن زمان نیز کلیسا مدعی بود که تفسیری سعادت بخش از زندگی ارائه می دهد و تنها روش رسیدن به سعادت قرائت کلیسا از دین است.

در همان ایام هم قرائت های دیگری وجود داشت ( همانند علم کیمیا و جادو)  که همه اینها نشان می دهد تمامی این قرائت ها شامل علم و دین و ... صرفا مدعایی برای سعادت بخشی هستند و لزوما ندارد حتما یکی از آنها به طور مطلق صحیح باشد و دیگری باطل.


این موضوع زمانی بیشتر ملموس و جدی می شود که ما میبینیم این روزها و در سده های اخیر به شدت این تبلیغ انجام می شود که علم تنها راه نجات بشر است و علم یگانه کعبه آمال بسیاری از افراد بشر شده است که اگر کسی بخواهد درست زندگی کند باید با علم همراه شود! ابعاد مختلف این موضوع هم همانند تحصیل صرف در دانشگاه و ... نشان می دهد که این باور تا چه اندازه در میان انسان های امروزی رسوخ کرده است بدون آنکه مبنای صحیحی داشته باشد.


اما ظاهرا این افراد فراموش کرده اند که علم فجایع دیگری هم داشته است همانند انفجار هسته ای و آلودگی های زیست محیطی و دست کاری های ژنتیکی و ... که در زندگی بشر نیز تاثیر های بسیاری منفی داشته است.


پل کارل فایرابند به عنوان یکی از مشهور ترین فیلسوفان علم در قرن بیستم اتفاقا به همین موضوع اشاره می کند و می گوید که تفسیر از علم و سعادت بخشی آن تنها یک قرائت است که لزومی بر صحیح بودن آن نیز وجود ندارد.

فایرابند همین موضوع را با بسط بیشتری در کتاب ضد روش خود منتشر کرده است و در آنجا می گوید که در یک جامعه باز صرفا یک قرائت از روش های زندگی وجود ندارد و همگی قرائت ها فرصت یکسانی برای مطرح شدن در جامعه دارند.چه روش علمی و چه غیر علمی.


اتفاقا فایرابند به عنوان یکی از مشهورترین فلاسفه تحلیلی در قرن بیستم به دلیل همین نظرات جنجالی خود، به شدت مشهور شد.نقدهای او بر کارل پوپر از نقدهای جدی بود که علیه پوپر مطرح شد.وی با اینکه از فلاسفه ایتیست(بی خدا) محسوب می شده است اما به شدت از قرائت های دینی زندگی هم دفاع می کرده است.

چند ماه قبل که با دکتر هادی صمدی در مورد فایرابند و نظرات آنارشیستی وی در مورد علم صحبت می کردیم همین موضوع مطرح شد و دکتر صمدی نقل قول جالبی از فایرابند کردند که قابل تامل بود و تا به حال نشنیده بودم.

دکتر صمدی از قول فایرابند نقل کرد که وی در جایی گفته است فلسفه علم ، دانشی با سابقه درخشان بوده است! اما به هدف خود نرسیده است و این کنایه جدی فایرابند به عنوان یک فیلسوف علم به این دانش است که نشان می دهد فلسفه علم از راه اصلی خود در برخی از موارد دور شده است.


کتاب علم و عقلانیت که همان نقل های مختصر فایرابند در کتاب ضد روش او می باشد هم چند سال قبل توسط نشر نی با ترجمعه آقای دکتر غلامحسین مقدم حیدری منتشر شده است که مطالعه آن خالی از لطف نیست.


به امید روزی که با گسترش انتقادها به علم و روش های علمی شاهد تصحیح این نگاه ها به علم و قرائت های علمی باشیم و روزی برسد که از علم بتی برای زندگی بهتر ساخته نشود.

منتجب نیا


حجت الاسلام والمسلمین منتجب نیا از حامیان سرسخت مهدی کروبی می باشد که هم در سال 84 و هم در سال 88 به وی رای داده است و به عنوان قائم مقام مهدی کروبی در حزب اعتماد ملی فعال بوده است.وی از روحانیون مشهور اصلاح طلب می باشد که در تمامی 5 سال اخیر از مواضع مهدی کروبی دفاع نموده است و همچنان معتقد است در سال 88 وقایع ناخوشایندی روی داد که می شد از وقوع آنها جلوگیری کرد اما اینگونه نشد.به همین مناسبت و برای بررسی مواضع وی در یک روز خرداد ماه به منزل ایشان رفتیم و نظرات و روایات وی از انتخابات سال 88 و 92 را جویا شدیم.مصاحبه ای که در ادامه از نظر شما می گذرد مختصری از 2 ساعت مصاحبه با رسول منتجب نیا می باشد.این مصاحبه در شماره 222 نشریه پنجره منتشر شده است و بخش هایی از آن در مستند روزهای خرداد مورد استفاده قرار گرفته است.

 

حاج آقای منتجب نیا به نظر شما چه اتفاقی در سال 88 رخ داد که انتخابات ریاست جمهوری آن سال تبدیل به یک انتخابات جنجالی شد؟

انتخابات سال 88 دارای زمینه ها و شبهه هایی بود که ریشه آن در سال 84 شکل گرفته بود و ما به انتخابات سال 84 نیز معترض بودیم و اعتراض خود را نیز اعلام کرده بودیم.آقای کروبی نیز در همان سال 84 به صورت علنی اعتراضات خود را بیان کرده بودند و با دلیل و استدلال آن ها را عنوان کردند.با یک چنین فضایی بود که وارد انتخابات سال 88 شدیم.در سال 88 هم تحریکات آقای احمدی نژاد باعث شد تا حاشیه های فراوانی به وجود بیاید.از آن مناظره های جنجالی گرفته که ایشان بسیاری از افراد همانند آقای هاشمی رفسنجانی و ناطق نوری و غیره را متهم به فساد کردند تا توهین های ایشان به کاندیداهای رقیب که باعث شد فضای انتخابات سال 88 متفاوت شود.وقایع روزهای قبل از انتخابات هم تاثیر زیادی در به جنجال کشیده شده انتخابات آن سال داشت.

به نظر شما چرا اقای کروبی معتقد به تقلب در انتخابات سال 88 بودند؟

ما عصر روز انتخابات در ستاد آقای کروبی نشسته بودیم و انتخابات ادامه داشت که خبر رسید روزنامه کیهان تیتر اول خود را پیروزی آقای احمدی نژاد قرار داده است و برخی از خبرگزاری ها همانند خبرگزاری فارس و ایرنا هم خبر پیروزی آقای احمدی نژاد را اعلام کرده اند.البته خبر رسید که آقای محمدی گلپایگانی از دفتر رهبری با روزنامه کیهان تماس گرفته اند و تذکر داده اند که تیتر خود را اصلاح کنند اما در هر صورت این اتفاقات رخ داده بود و همه را نگران کرده بود.من فردای روز انتخابات که شنبه بود بسیار نگران آقای کروبی بودم و می دانستم که ایشان ناراحت است برای همین به منزل ایشان رفتم.دیدم آقای کروبی به شدت آشفته است و رو به من کرد و پرسید فلانی یعنی من 300 هزار رای دارم؟گفتم نه قطعا این رای شما این نیست و بعد به ایشان گفتم ببینید حاج آقای کروبی من یک برداشتی از این اعلام نتایج دارم که به شما می گویم.شاید شما خوشتان نیاید و بعد به ایشان گفتم من برداشتم این است که آقایان می خواهند بگویند آشیخ مهدی کروبی شما عمر سیاسیتان به پایان رسیده است و پرونده شما را بگذارند زیر بغلتان و بگویند بروید خانه بنشینید.بالاخره این چیزی بود که از اعلام نتایج برداشت می شد.

خوب به نظر شما دلیل بحث تقلب چه بود؟استدلالاتی که مطرح می شد چه چیزهایی بودند؟

ببینید در سال 84 مرحله اول که رای آقای کروبی اعلام هم شد ایشان چیزی در حدود 5 میلیون و 70 یا 80 هزار رای داشتند که تازه در آن زمان آقای کروبی به آن هم معترض بودند و اعتقاد داشتند رای ایشان بیشتر بوده اما اعلام نشده است.اگر ما معیارمان را همین رای اعلام شده قرار دهیم هیچ دلیلی وجود نداشت که در 4 سال رای ایشان از 5 میلیون رای به 300 هزار رای برسد.آن آرا تازه برای زمانی بود که ایشان به صورت انفرادی و مستقل در انتخابات شرکت کرده بودند و حزب اعتماد ملی نیز تاسیس نشده بود.در سال 84 و بعد از انتخابات حزب اعتماد ملی هم تشکیل شده بود که حزبی قوی و فراگیر در سطح کشور بود که اگر اعضای این حزب با خانواده های خود می خواستند در انتخابات شرکت کنند و به آقای کروبی رای دهند بیش از 300 هزار رای می شد.دلیل بعد روند اعلام نتایج بود که غیر طبیعی و غیر منطقی بود و به همین دلیل اعتراضات زیادی را همراه خود کرد.ما در برخی از شهرها، آرای اعلام شده ای را داشتیم که بیش از 100 درصد واجدین شرایط در آن شهر و منطقه بوده است.روند اتفاقات بعد از انتخابات و برخورد با اعتراضات نیز نشان داد که برنامه ریزی صورت گرفته است تا انتخابات به گونه دیگری رقم بخورد.

نظر شما درباره نقش آقای احمدی نژاد در اتفاقات بعد از انتخابات چیست؟برخی ها معتقد هستند که ایشان در تحریک بخشی از مردم بعد از انتخابات سال 88 بسیار موثر بوده اند.

بله همین طور است.صحبت های ایشان در آن ایام بسیار تحریک کننده بود.مانند سخنرانی ایشان در میدان ولیعصر(عج) که مخالفین خودشان را خس و خاشاک خطاب کردند و آنها را تهدید کردند همه اینها باعث شد تا مردم تحریک شوند و ما شاهد آن اتفاقات باشیم.

شما ظاهرا در جلسه نماینده کاندیداها با رهبری در 26 خرداد 88 هم حضور داشته اید.چه بحث هایی در آن جلسه مطرح شد.

من روز سه شنبه بود که در دانشگاه بودم، از دفتر رهبری با من تماس گرفتند و گفتند حضرت اقا با شما و عده ای از اعضای ستاد آقای کروبی کار دارند و امروز عصر تشریف بیاورید دفتر رهبری.من هم سریع کارهای خودم را جمع و جور کردم و با همان دوستان ستاد آقای کروبی رفتیم به طرف دفتر رهبری و گمان هم می کردیم که فقط ما حضور داریم.بعد که به دفتر رهبری رسیدیم دیدم از ستادهای دیگر کاندیداها هم حضور دارند.

از ستاد آقای کروبی چه افرادی بودند؟

بنده بودم و حاج خانم کروبی و آقای خباز و آقایان الویری و نجفی.از ستاد آقای موسوی هم آقای زنگنه و محمد رضا بهشتی و بهزادیان نژاد و چند نفر دیگر بودند.از ستاد آقای رضایی هم آقای دانش جعفری بود و آقای بیادی و از ستاد آقای احمدی نژاد هم چند نفری بودند.از وزارت کشور و شورای نگهبان هم چند نفر حضور داشتند.

رهبری در آن جلسه گفتند که من خودم مدیر جلسه هستم و هر حرفی که دارید مطرح کنید و از ستاد آقای کروبی هم شروع کردند.من شروع به صحبت کردم و خدمتشان عرض کردم که شما می فرمائید اعتراضات را به وزارت کشور و شورای نگهبان اعلام کنید.اولا وزارت کشور که خود متهم اصلی و ردیف اول است.از شورای نگهبان هم که اشاره کردم به آقایان کدخدایی و صادق لاریجانی که از 12 نفر عضو شورای نگهبان 7 نفر از یک کاندیدای خاص حمایت کرده اند پس اینها نیز بی طرف نمی باشند.

مباحث دیگری هم مطرح شد و ستادهای دیگر هم مباحثی را درباره انتخابات مطرح کردند.در آخر جلسه که رهبری قصد جمع بندی داشتند من یک پیشنهادی داشتم و عرض کردم از طرف تمامی ستادهای کاندیداها یک نفر حضور داشته باشد و از طرف وزارت کشور و شورای نگهبان هم یک نفر حضور داشته باشد و در یک کمیته ای به تخلفات انتخاباتی رسیدگی کنند و همه این ها حق رای هم داشته باشند تا به انتخابات رسیدگی کنند و به هر نتیجه ای که رسیدند آن را اعلام کنند.رهبری نیز از این پیشنهاد خوششان آمد و فرمودند که پیشنهاد خوبی است اما دیگر پیگیری نشد و این طرح هم به سرانجامی نرسید و جلسه هم بدون نتیجه گیری خاصی به پایان رسید.

در آخر همان هفته نماز جمعه ای توسط رهبری در دانشگاه تهران اقامه شد.نظر شما درباره نماز جمعه رهبری در 29 خرداد 88 چه بود؟

بالاخره ما رهبری را به عنوان فصل الخطاب در جامعه قبول داریم و به همین دلیل هم من به دوستان گفتم از آنجا که رهبری فصل الخطاب هستند و باید سخنان ایشان اجرا شود پس ما هم دیگر به اعتراضات ادامه ندهیم.رهبری هم بالاخره با دلایل خودشان آن حرف ها را در نماز جمعه مطرح کرده بودند.بنده هم بعد از آن ایام دیگر اعتراضات را پیگیری نکردم اما برخی از دوستان مواضع و اعتراضات خودشان را ادامه دادند.

حال به سال 92 بیاییم.به نظر شما چطور شد که در سال 92 آقای روحانی در انتخابات ریاست جمهوری به پیروزی رسیدند و این بار دیگر بحث تقلب مطرح نشد.

من معتقد بوده و هستم که زمینه انتخابات 92 را خود دولت احمدی نژاد گذاشت.بعد از آن اختلافات در دولت و بحران های اقتصادی و سیاسی که در کشور به وجود آمد دولت احمدی نژاد وضع دیگری پیدا کرد و در شرایط دیگری قرار گرفت.نظر جامعه هم در این 4 سال یعنی از سال 88 تا 92 دچار تغییراتی شده بود.این را هم نباید فراموش کنیم که فضای انتخابات سال 88 با انتخابات 92 بسیار متفاوت بود.سال 88 آقای احمدی نژاد بود با آن فضای خاص خودش و آقای موسوی بود با آن سابقه و آقای کروبی بود با آن حرف های جنجالی.اما سال 92 آقای دکتر روحانی بودند که همیشه به عنوان فردی میانه رو و آرام شناخته می شدند که روابطشان با دفتر رهبری هم تنظیم شده بود و من با ایشان بسیار کار کرده ام و ایشان را فردی معتدل و میانه رو می دانم.آقای قالیباف و جلیلی هم بودند که مشکل خاصی نداشتند.پس فراموش نکنیم که اساسا فضای انتخابات سال 88 با 92 بسیار متفاوت بود و به همین دلیل هم نتیجه دیگری رقم خورد.

ممنون از زمانی که برای این مصاحبه اختصاص دادید.

موفق باشید.

جوانفکر


علی اکبر جوانفکر از افراد نزدیک به دکتر محمود احمدی نژاد در دولت نهم و دهم بوده است که سمت مشاور رسانه ای و همچنین مدیر عاملی خبرگزاری ایرنا و موسسه ایران را در دوره ریاست جمهوری احمدی نژاد در کارنامه خود دارد.به دلیل همین نزدیکی وی به احمدی نژاد و آگاه بودن از فضای سیاسی سال 84 و 88 مصاحبه ای با وی ترتیب دادیم تا روایات او را در مورد سال 88 جویا شویم.مصاحبه ای که در ادامه از نظر شما می گذرد مختصری از 2 ساعت گفتگو و مصاحبه با جوانفکر در دفتر کار وی می باشد که اردیبهشت ماه امسال انجام شده است.این مصاحبه در شماره222  نشریه پنجره منتشر شده است.

 

شما در سال 84 از نزدیکان آقای احمدی نژاد بودید.به نظر شما چرا در سال 84 آقای احمدی نژاد پیروز انتخابات شدند؟

سال 84 آقای احمدی نژاد گفتمان فراموش شده مستضعفین و محرومان را در جامعه مطرح کردند و نگاه شهید رجایی به قدرت را مطرح کردند و به همین دلیل هم مورد توجه آحاد جامعه قرار گرفت و باعث شد تا ایشان به ریاست جمهوری انتخاب شوند.اما از همان ابتدا این انتخاب به کام برخی ها خوش نیامد و برخی ها دوست نداشتند آقای احمدی نژاد را در قامت رئیس جمهور جمهوری اسلامی ایران ببینند.به همین دلیل از برخی کانال ها به ما خبر رسید که اگر برای پیروزی دکتر احمدی نژاد مردم جشن بگیرند و شیرینی پخش کنند ممکن است عده ای با چاقو و کارد مردم را مضروب کنند.به همین دلیل ما در همان ایام در اطلاعیه ای از مردم خواستیم که جشن پیروزی آقای احمدی نژاد را با سجده شکر در درگاه احدیت برگزار کنند تا اینگونه خطر آسیب رساندن به مردم توسط عده ای که تمایل نداشتند آقای احمدی نژاد را در قامت رئیس جمهور ببینند از بین برود.

چرا برخی ها به قول شما چشم دیدن ریاست جمهوری آقای احمدی نژاد را نداشتند؟

به دلیل اینکه آقای احمدی نژاد مخالف سیاست های دوران سازندگی و اصلاحات بود و گفتمان اوایل انقلاب اسلامی را مطرح کرده بود.رهبری انقلاب هم گفتمان ایشان را تائید کرده بودند.این به مذاق برخی از سیاسیون خوش نمی آمد.

حال به سال 88 برسیم.انتخابات دهم ریاست جمهوری در شرایطی برگزار شد که گفتمان اکثریت جامعه شرکت در انتخابات بود و آن انتخابات هم یکی از جنجالی ترین انتخاباتی بود که تا به حال در ایران برگزار شده است.به نظر شما چرا انتخابات سال 88 جنجالی شد؟

این باز می گشت به خط مشی سیاسی آقای احمدی نژاد که فضای سیاسی جدیدی را در کشور گشوده بودند و باعث شده بودند که مردم به سیاست نگاه جدیدی را داشته باشند و به همین دلیل بینش مردم نسبت به سیاست عوض شده بود و مردم متوجه شده بودند عده ای نمی خواهند گفتمان مردمی دکتر احمدی نژاد ادامه داشته باشد.به همین دلیل هم مردم به صحنه آمدند تا باز ایشان را انتخاب کنند.سال 88 در واقع صف آرایی مخالفین دکتر احمدی نژاد در مقابل ایشان بود.صف آرایی که گفتمان انقلاب در مقابل گفتمان رفاه زدگان قرار گرفته بود و مردم به گفتمان انقلاب رای دادند.

شما می بینید که دو انتخابات با حد نصاب بالا در زمان آقای احمدی نژاد برگزار شده است.یکی انتخابات دهم ریاست جمهوری با بیش از 85 درصد مشارکت مردم و دیگری انتخابات یازدهم ریاست جمهوری با بیش از 73 درصد مشارکت مردم و این به دلیل همین نگاه تازه ای بود که آقای احمدی نژاد در فضای سیاسی کشور مقابل مردم ایجاد کرد.آقای احمدی نژاد هم با دو رقیب قدر در سال 84 و 88 رقابت کردند.یکی آقای هاشمی رفسنجانی که در دور دوم سال 84 با بیش از 7 میلیون اختلاف رای ایشان را پشت سر گذاشتند و دیگری در سال 88 آقای موسوی که با بیش از 11 میلیون رای هم ایشان را پشت سر گذاشتند.اینها چیز کمی نبود که توسط آقای احمدی نژاد و گفتمان ایشان متحقق شد.

نظر شما درباره مناظره های انتخاباتی آن سال چیست؟به صورت مشخص مناظره آقای دکتر احمدی نژاد با مهندس موسوی.

به نظر من مناظره آقای احمدی نژاد با آقای موسوی در نتیجه انتخابات تا حد زیادی تاثیر داشت و مردم متوجه شدند که در پشت صحنه اردوگاه طرف مقابل چه می گذرد.آقای هاشمی چه نقشی دارند ، آقای خاتمی چه نقشی دارند و چه افرادی در مقابل دکتر احمدی نژاد قرار گرفته اند چه کسانی هستند.در مورد این هم که گفته شد آقای احمدی نژاد چرا اسم برخی از افراد را آوردند مگر ایشان چه گفت؟فقط سوالاتی را مطرح کرد که چیز خاص و جدیدی هم نبود.من یک سوال از شما دارم.اگر نتیجه انتخابات چیز دیگری رقم می خورد و آقای موسوی برنده انتخابات سال 88 می شدند باز آن حرف ها را در مورد مناظره می زدند و باز به سخنان آقای احمدی نژاد گیر می دادند؟مطمئن باشید چنین چیزی نمی شد و اینها صرفا بهانه ای بود تا دکتر احمدی نژاد را تخریب کنند.

نظر شما درباره سخنان و مواضع آقای احمدی نژاد بعد از انتخابات سال 88 چیست؟ایشان یک سخنرانی مشهور در 24 خرداد 88 در میدان ولیعصر انجام دادند که به شدت هم جنجالی شد.

دکتر احمدی نژاد در آن سخنرانی حرف خاصی نزدند و فقط عده ای قلیل که ضد انقلابی هم بودند و اموال مردم را تخریب می کردند مورد خطاب قرار دادند اما متاسفانه با دروغ رسانه ای طوری جلوه داده شد که انگار منظور ایشان حامیان کاندیداهای دیگر است که اصلا هم چنین چیزی نبوده است و آقای دکتر احمدی نژاد هم در همان ایام پاسخ آن دروغگویی ها را دادند.

آن جشن پیروزی میدان ولیعصر هم برای حامیان آقای احمدی نژاد که در سال 84 نتوانستند جشن پیروزی بگیرند خاطره انگیز شد که باز برخی ها دوست نداشتند خوشحالی حامیان دولت وقت و گفتمان انقلاب اسلامی را ببینند و سعی داشتند با آن حرکات شادی مردم را برایشان تلخ کنند.

شما از مشاورین رسانه ای آقای احمدی نژاد در دولت نهم و دهم بودید.پوشش خبری رسانه های دولت در انتخابات سال 88 را چگونه ارزیابی می کنید؟به خصوص خبرگزاری ایرنا.

به نظر من رسانه های دولتی خوب و قابل قبول عمل کردند و شائبه ای انصافا وجود نداشت که بتوان به آن ایراد گرفت.اما فراموش نکنیم که فضای انتخابات سال 88 فضای خاصی بود و مخالفین دنبال هر بهانه ای می گشتند تا بتوانند از آن به نفع خود استفاده کنند.

به عنوان سوال آخر، به نظر شما چرا نتیجه انتخابات سال 92 گونه ای رقم خورد که دولتی مخالف دولت دهم روی کار آمد؟

این بر می گشت به اینکه در سطح وسیعی دولت دهم تخریب شده بود و اتفاقا برخی از کاندیداهای به اصطلاح اصولگرا هم در این تخریب نقش داشتند اما مردم احساس می کردند که آقای روحانی می تواند فرد مفیدی در میان کاندیداهای دیگر باشد و به همین دلیل به ایشان رای دادند.فراموش هم نکنیم که هرگز آقای روحانی دولت دهم را آنقدر که کاندیداهای دیگر تخریب کردند ایشان هرگز تخریب نکردند و به صورت کلی انتقاداتی را مطرح می کردند.

احمدی نژاد ، مذاکرات و تحریم ها

چهارشنبه, ۱۲ فروردين ۱۳۹۴، ۱۱:۲۲ ب.ظ

این روزها اکثر نگاه ها به لوزان سوئیس و مذاکرات ایران با 5+1 می باشد تا بعد از 12 سال کش و قوس سرانجام مشخص شود ایا موضوع هسته ای ایران به نقطه حل خواهد رسید یا خیر؟!

 

                             مذاکرات ایران و 5+1

 

در طی این سال ها چهار تیم هسته ای با طرف غربی مذاکره کرده اند که شامل تیم حسن روحانی(82 تا 84) تیم علی لاریجانی ( 84 تا 86 ) تیم سعید جلیلی ( 86 تا 92) که دبیران شورای عالی امنیت ملی بوده اند و تیم جواد ظریف ( 1392 تا 1394 ) که وزیر امورخارجه ایران بوده است می باشد.

 

اما در این میان نکته کلیدی دید تیم ها نسبت به مذاکرات بوده است که همین حالا نیز مذاکرات را به دو بخش ( دیدگاه سیاسی) تقسیم کرده است.عده ای موافق مذاکرات با غربی ها و دادن امتیاز در مقابل گرفتن امتیازاتی بوده اند که این گفتمان در زمان حسن روحانی و جواد ظریف غالب بوده است و دیدگاه دیگر ایستادگی تام و تمام و ندادن دور و آبنبات گرفتن از طرف مقابل ( ادبیات علی لاریجانی) بوده است که این دیدگاه هم در زمان لاریجانی و جلیلی غالب بوده است.

 

اما در این میان نگاه محمود احمدی نژاد رئیس جمهوری پیشین را نباید فراموش کنیم که در ابتدا نگاهی کاملا سفت و سخت نسبت به تحریم ها و قطعنامه های شورای امنیت داشت و آنها را کاغذ پاره ای بیش نمی دانست که هیچ تاثیری در زندگی مردم و اقتصاد ایران ندارد اما در 2 سال آخر ریاست جمهوری خود دیدگاهی کاملا متفاوت اخذ کرد.

شاید گزافه نباشد اگر بگوییم گره خوردن کلاف مذاکرات هسته ای در زمان احمدی نژاد و بعد از او تا حدی به همین تغییر دیدگاه های افراطی و تفریطی وی مربوط بوده است که باعث شد تحریم ها و قطعنامه های شورای امنیت تا حدی در میان مردم و جامعه ایران تاثیر گذار شود.

در ادامه می توانید این دو دیدگاه متفاوت محمود احمدی نژاد در سال 1390 و 1391 به فاصله یک سال را مشاهده نمائید.

 

 

 

 
مدت زمان: 1 دقیقه 2 ثانیه 

 

برای مشاهده در سایت آپارات نیز می توانید اینجا را کلیک نمائید.

یک سال گذشت اما فراموش نشدی...

چهارشنبه, ۵ فروردين ۱۳۹۴، ۱۱:۴۷ ب.ظ

ali khalili


پارسال همین روزها بود که خبر شهادت جوانی منتشر شد که 3 سال قبل از آن در حادثه درگیری با اراذل و اوباش به خاطر دفاع از دختر جوانی مجروح شده بود و بعد از گذشت حدود 3 سال به دلیل آثار جراحت به شهادت رسید.شهیدی که عنوان پرافتخار شهید امر به معروف و نهی از منکر بر پیشانی اش حک شد و افتخاری شد برای هر دو جهانش.

حالا یکسال از آن روزها می گذرد که علی خلیلی، جوان با غیرت محله هفت حوض تهران آسمانی شده است و در طول این یکسال یاد و نامش همچنان در میان علاقمندان به او و کار جهادگونه اش زنده است.

کاش شهادت قسمت ما هم شود...  .