گاه نوشته ها

مهدی دزفولی هستم، وبلاگ نویسی را از شهریور ماه 1382 آغاز کردم.علاوه بر وبلاگ نویسی، فعالیت های مختصر مطبوعاتی (همکاری با هفته نامه پنجره، فصلنامه ارغنون، روزنامه شرق و اعتماد) و مستند سازی هم داشته ام.پیش از این سردبیر سابق سایت خبری تحلیلی شفاف و مدیر اجرایی فصلنامه ارغنون بوده ام.

پیش از این 3 وبلاگ دیگر داشته ام که به دلایلی یا فعالیت آن ها متوقف شد و یا با فیلتر مواجه شدند و این وبلاگ چهارمین وبلاگی است که در آن می نویسم.امیدوار اینجا محلی برای تبادل آرا و نظرات مختلف باشد و بتوانم به صورت مستقیم نوشته های خودم را در اختیار دیگران قرار دهم.

بایگانی

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «دولت موقت» ثبت شده است

دولت موقت

در سال 1364(1985م) گروهی از مقامات بلند پایه شورای امنیت ملی آمریکا نظیر رابرت مک فارلین با همکاری سازمان سیا به سرپرستی ویلیام کیسی اجرای سیاست نزدیک سری به ایران را آغاز کردند. زمینه شکل گیری تمایل به نزدیکی مخفی و مذاکرات پنهانی در مقامات آمریکایی برای توافق با عناصر ایرانی از طریق مبادله قطعات نظامی به ایران در مقابل آزادی گروگان های آمریکایی در لبنان، متعاقب بروز بحران ناشی از تجاوز اسرائیل به جنوب لبنان و ظهور پدیده گروگان گیری غربی ها و ناتوانی آمریکا در حل این مشکل بود. (سلیمی بنی، صادق، ارمغان دموکراسی، قم: نشر معارف، 1383، ص303)


از آنجا که هیچ گونه کانال ارتباطی میان ایران و آمریکا برقرار نبود، آمریکایی ها سعی کردند از طریق فروش اسلحه به ایران در شرایطی که ایران نیاز مبرم به این تسلیحات داشت زمینه برقراری رابطه با ایران را فراهم کنند. آمریکایی ها امیدوار بودند که دولت مردان ایران به خاطر نیاز مبرمی که به سلاح های آمریکایی دارند دشمنی ها را کنار گذارده و زمینه برقراری رابطه با آمریکا را فراهم کنند. در این راستا بود که مک فارلین و همراهانش با مقداری تسلیحات و همچنین هدایای دیگر همچون کتاب انجیل امضا شده توسط ریگان و یک عدد کیک که به صورت کلیدی تهیه شده بود به ایران وارد شدند. به رغم عدم استقبال و پذیرش رسمی از هیأت آمریکایی توسط مقامات ایران و استقرار آنها پس از چند ساعت معطلی در یکی از هتل های تهران در تاریخ 4خرداد 1365(25 مه 1985م) مک فارلین و همراهان وی طی مدت چهار روز اقامت خود در تهران، پس از انجام هفت دور مذاکره با افراد ایرانی، سرانجام بدون حصول نتیجه، مجبور به ترک ایران شدند.


از مجموع گزارش ها چنین برمی آید که هیأت ایرانی مذاکرات خود را صرفا روی خرید سلاح و آزادی گروگان های آمریکایی در لبنان معطوف کرده بود، در حالی که هیأت آمریکایی هدف از سفر را ملاقات با مقامات طراز اول کشور و برقراری گفت و گوی مستقیم با سیاستگذاران و تصمیم گیرندگان اصلی قرار داده بود.(معبادی، حمید، چالش های ایران و آمریکا بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1381، ص124)
آقای هاشمی رفسنجانی ریاست وقت مجلس شورای اسلامی در این مورد گفتند: هدف آنها در اصل این بود که بیایند آن یخ های سردی که در روابط ایران و آمریکا ایجاد شده بود را ذوب کنند هدف نزدیک آنها این بود که ما را شفیع کنند در لبنان. آنها خواهش کردند که یکی از مسئولان کشور، آنها را بپذیرند ولی هیچ یک از مسئولان حاضر به ملاقات با آنان نشد. مک فارلین با عصبانیت گفته بود شانس در خانه شما آمده و مشکلاتتان را آماده ایم حل کنیم، فضای شما در تصرف هواپیماهای عراقی و چه و چه است و ما آمدیم مشکلات شما را حل کنیم. مک فارلین گفته بود من اگر رفته بودم روسیه که پوست بخرم گورباچف روزی سه بار با من ملاقات می کرد.نماینده مخصوص رئیس جمهور آمریکا آمده و یک کلام حاضر نیستید با آن صحبت کنید. ما گفتیم با شما صحبتی نداریم، شما آتش افروز این جنگ هستید شما مسئول مسائل کشور ما هستید ... .(نشریه خبرگزاری جمهوری اسلامی، چکیده اخبار و گزارش های مربوط به شکست تلاش آمریکا برای تجدید رابطه با ایران، اسفند ماه 1365ف ص4و6)


شکست دیپلماسی مک فارلین در این قضیه رسوایی بزرگ را برای دستگاه سیاست خارجی آمریکا به دنبال آورد. مهمترین پیامدهای این ماجرا عبارت بودند از: 1. نادیده گرفتن سیاست تحریم تسلیحاتی ایران از سوی واشینگتن، اعتبار ایالات متحده در نزد متحدینش را درهم شکست.


2. در صحنه داخلی ایالات متحده تنش های شدیدی در بین نهادها و مراکز تصمیم گیری به خصوص منازعات و کشمکش هایی بین گنکره و قوه مجریه رخ داد. پیامد داخلی مک فارلین آنچنان تلخ و شکننده بود که بسیاری از مقامات واشنگتن یا از مقام خود استعفا دادند یا با زیر سوال بردن رئیس جمهور تهدید به استعفای خود نمودند در میان استعفا دهندگان رئیس کاخ سفید، رئیس شورای امنیت ملی و دادستان کل به چشم می خورد در نهایت عامل اصلی و مجری حربه چماق و شیرینی یعنی مک فارلین نیز از شدت فشارهای وارده اقدام به خودکشی کرد.


3. به موازات افت پرستیژ و اعتبار آمریکا و تشتت به وجود آمده در سیاست خارجی این کشور، ابتکار عمل آن برای پایان دادن به جنگ نیز از بین می رفت. در مقابل، شوروی سابق با بهره برداری از وضعیت پیش آمده و شدت بخشیدن به حمایت های خود از عراق، درصدد به دست گرفتن ابتکار عمل برآمد.


4. افشای این ماجرا سبب بروز تنش در روابط عراق و آمریکا گردید. تلاش مخفیانه آمریکا برای نزدیکی به  ایران بیش از هر کشور، عراق را تحت تأثیر قرار دارد.(سلیمی بنی، صادق، ارمغان دموکراسی، قم: نشر معارف، 1383، ص311-313) 


انتقاد شدید دولت های متحد آمریکا به ویژه کشورهای عربی از ماجرای فروش اسلحه به ایران، فشار مداوم انکار عمومی، آزاد نشدن کلیه گروگانهای آمریکایی که در بازداشت جهاد اسلامی لبنان بودند و پافشاری مقامات ایران بر حل اختلافات با عراق در میدان های نبرد و پرهیز از حل سیاسی مسأله، همگی باعث شد که خسارات جبران ناپذیری بر اعتبار آمریکا وارد شود. از این رو این کشور سعی کرد با اتخاذ یک سیاست کاملا سرسختانه در قبال ایران بخشی از خسارات وارده بر اعتبار خویش را جبران نماید بدین ترتیب دولت ریگان حتی از تظاهر به بی طرفی نسبت به جنگ خودداری و با بهره گیری از نیروهای نظامی آمریکا، فعالانه به نفع عراق وعلیه ایران در جنگ دخالت کرد و از آن پس نیز حمله ایالات متحده آمریکا، بیش از پیش متوجه جمهوری اسلامی ایران گردید.(معبادی، حمید، چالش های ایران و آمریکا بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1381، ص126و127)


اما در مورد استعفای دولت موقت باید بگوییم در خصوص دلایل و انگیزه های استعفای بازرگان نظرات متفاوتی ابراز شده است. بسیاری از تحلیل گران بر این باورند که اشغال سفارت آمریکا عمده ترین عامل سقوط دولت موقت بوده است چون این حرکت مورد تأیید وسیع مردم، روحانیت و رهبر انقلاب بود و با معیارها و سیاست های لیبرال ها منافات داشت. لذا دولت موقت تنها چاره را در استعفا و کناره‌گیری دید. در مقابل مهندس بازرگان وجود هرگونه رابطه بین اشغال سفارت آمریکا و استعفای دولت را منکر شده و گفت «عمل گروگان گیری دانشجویان کوچکترین تأثیری در تصمیم دولت موقت و تقدیم استعفای آن نداشته است».(بازرگان، مهدی،‌ انقلاب ایران در دو حرکت، نشر مؤلف، 1363، ص95)

اما نمی توان مقارن بودن این دو حادثه را از روی تصادف به حساب آورد و به هر حال اشغال لانه جاسوسی چه به طور مستقیم و چه به طور غیرمستقیم تأثیر خود را بر روی استعفای دولت موقت گذاشت. البته ملاقات بازرگان رئیس دولت موقت و وزیر خارجه او دکتر یزدی با برژینسکی مشاور امنیت ملی کارتر در حاشیه جشن بیست و پنجمین سالگرد استقلال الجزایر در یازدهم آبان ماه 1358 ه.ش که بدون مشورت با امام(ره) صورت گرفت در تشدید مخالفت با دولت موقت تأثیرگذار بوده است این ملاقات بدون توجه به موضع گیری صریح رهبری سازش ناپذیر انقلاب اسلامی نسبت به آمریکا در پیام ارسالی به این اجلاس انجام شد. امام در پیام ارسالی درخواست کرده بود: سران و نمایندگان کشورهایی که در الجزایر جمع شده اید، بیایید متحد شویم و دست جنایتکاران چپ و راست که در رأس آن آمریکاست قطع نموده و اسرائیل را از ریشه برکنیم.»(روزنامه جمهوری اسلامی، 12/8/1358) این ملاقات با توجه به روابط بحرانی دو کشور در آن بر هه حساس زمانی و رفتار نامناسب آمریکا که باعث اوج گیری جو ضد آمریکایی در ایران شده بود، مفهومی جز عقب نشینی از مواضع انقلابی نداشت. از این رو با واکنش شدید افکار عمومی و مردم و گروه های انقلابی مواجه شد. اما آنچه در مورد مذاکره آقای بهشتی با آمریکایی ها مطرح نموده اید واقعیت نداشته و صحیح نیست و آقای بهشتی هیچ گونه ملاقاتی با آمریکاییها نداشتند.


برای مطالعه بیشتر رجوع کنید به:


- ارمغان دموکراسی، صادق سلیمی بنی، قم: نشر معارف، 1383
- چالش های ایرانی و آمریکا بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، حمید معبادی، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی،‌ 1381
- چکیده اخبار و گزارش های مربوط به شکست تلاش آمریکا برای تجدید رابطه با ایران، نشریه خبرگزاری جمهوری اسلامی، 1365
- سیری در جنگ ایران و عراق از آغاز تا پایان، محمد درودیان، تهران: مرکز تحقیقات و مطالعات جنگ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی 1376 

شایعات روزهای انقلاب!

جمعه, ۱۷ بهمن ۱۳۹۳، ۰۷:۳۱ ب.ظ

یکی از اتفاقاتی که هر سال در آستانه سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی رخ می دهد حجم وسیع شایعاتی است که در شبکه های اجتماعی و در اجتماعات چند نفره شنیده می شود و سعی در تخریب سخنان رهبران انقلاب و انگیزه های پیروزی انقلاب اسلامی دارد.حال یا این شایعان از سر عمد پخش و گسترش می یابد و یا از سر جهل بازنشر می شود و افراد سعی می کنند سخن باطلی را گسترش دهند.


در ادامه به چند شایعه مشهور پرداخته می شود و سعی شده با استدلال و دلیل منطقی کذب بودن آن اثبات شود.

الف ) وعده آب و برق مجانی

در سال‌های اخیر، به‌ویژه پس از اجرای هدفمندی یارانه‌ها و آزادسازی نسبی قیمت حامل‌های انرژی و در نتیجه بالا رفتن قیمت آب و برق و ... عامه مردم که همیشه سختی و زحمات و مشکلات انقلاب و جامعه بر دوش آنها بوده و هست و خواهد بود، از روی خلوص و صفا و صداقتشان، گاه به مزاح و گاه به جدّ، می‌گویند: «شکر خدا، قولی که امام خمینی اول انقلاب داده بود، عملی شد و آب و برقمان مجانی شد!» یا اینکه بعضی افراد بی غرض و گاه با غرض، می‌گویند: «مجانی شدن آب و برق را امام خمینی در سخنرانی 12 بهمن بهشت زهرا گفته ولی حالا حذف و تحریف کرده‌اند!» گاه بوق‌های تبلیغاتی دشمنان و مخالفان خارج‌نشین هم بر این دروغ دمیده و به آن شاخ و برگ داده و آب را گل‌آلود کرده و در صدد گرفتن ماهی هستند.

قشر جوان و دانشجوی جامعه که اوایل انقلاب و دوران امام را درک نکرده و ندیده‌اند نیز با مشاهده این وضعیت، با ابهامات و پرسش‌هایی مواجه می‌شوند که اگر پاسخ درست و صادقانه‌ای دریافت نکنند، به نتایج نامطلوب رسیده و در برداشت از بیانات امام به بی‌راهه خواهند رفت.

در همین راستا، به یک مورد از این مسائل مطرح‌شده در جامعه یعنی قول مجانی شدن آب و برق از زبان حضرت امام در سال 57، اشاره کرده و مورد بررسی قرار می‌دهیم. امیدوارم این فتح باب و رویه‌ای شود در راستای ابهام‌زدایی و شفاف‌سازی نسبت به بعضی وقایع و حوادث، بیانات و وعده‌های سران، رهبران و مسئولان دهه‌ اول انقلاب و سیره نظری و عملی حضرت امام.

آب و برق مجانی

مسئله‌ رایگان شدن بهای آب و برق مربوط است به سخنرانی حضرت امام در 12 اسفند سال 57 و در مدرسه فیضیه. البته برای دشمنان امام فرقی نمی‌کند که این سخنرانی مربوط به 12 بهمن باشد یا 12 اسفند. آنها با استناد به این سخنرانی و عدم تحقق چنین وعده‌ای، می‌خواهند این‌گونه وانمود کنند که امام خمینی و یا انقلاب، مردم را فریب داده‌اند و یا با چنین وعده‌هایی انقلاب را پیش برده‌اند و یا اینکه این قبیل وعده‌ها فاقد پشتوانه علمی و کارشناسی و به دور از واقعیت بوده است!

در مقابل، دوستان امام و انقلاب و حتی برخی مسئولان رسمی کشور هم گاهی ضمن تایید این مساله، به زعم خود سعی کرده‌اند با توجیهات مختلف از امام و انقلاب دفاع کنند. گویا اینها هم باور کرده‌اند که امام چنین وعده‌ای را به مردم داده است! مثلا یکی از نمایندگان مجلس گفته است: «حضرت امام خمینی (ره) پس از پیروزی انقلاب اسلامی اعلام کردند آب و برق برای مردم رایگان است اما پس از آن کارشناسان اعلام کردند که اجرای این موضوع تنها برای افراد کف جامعه امکان‌پذیر است.»

این اظهارات موافق و مخالف در حالی صورت می‌گیرد که مراجعه به اسناد انقلاب و آرشیو مطبوعات آن روز، نشان می‌دهد که شخص دیگری غیر از امام برای اولین بار این وعده را به مردم داده است! در حقیقت این مطلب هم افشای این دروغ سی ساله و بیان یک واقعیت پنهان است.

حاصل جستجوی دقیق و کلمه به کلمه آثار حضرت امام، به‌ویژه در 22 جلد صحیفه امام، صحیفه نور (چاپ قدیم و جدید) و منابع صوتی و تصویری موجود پیرامون موضوع «مجانی شدن آب و برق و ...» فقط سه مورد است. حضرت امام فقط سه بار به این موضوع اشاره کرده‌اند. ابتدا به عبارات امام توجه کنید:

1. در پیام 14 ماده‌ای نهم اسفند سال 57، قبل از ترک تهران به مقصد قم با توجه به وضعیت حاکم بر کشور و بالا رفتن انتظارات مردم و قول و قرارهای بعضی سران و رهبران انقلاب خطاب به ملت ایران می‌فرمایند: «من به دولت راجع به مجانی کردن آب و برق و بعضی چیزهای دیگر فعلا برای طبقات کم‌بضاعتی که در اثر تبعیضات خانمان‌برانداز رژیم شاهنشاهی دچار محرومیت شده‌اند و با برپایی حکومت اسلامی به امید خدا این محرومیت‌ها برطرف خواهد شد، سفارش اکید نمودم که عمل خواهد شد.» (صحیفه امام، ج6، ص262)

2. با فاصله یک‌روزه از پیام قبلی، در بدو ورود به قم (10 اسفند 57) در سخنرانی مدرسه فیضیه فرمودند: «ما علاوه بر اینکه زندگی مادی شما را می‌خواهیم مرفه بشود، زندگی معنوی شما را هم می‌خواهیم مرفه باشد. شما به معنویات احتیاج دارید. معنویات ما را بردند این‌ا. دلخوش نباشید که مسکن فقط می‌سازیم، آب و برق را مجانی می‌کنیم برای طبقه مستمند، اتوبوس را مجانی می‌کنیم برای طبقه مستمند، دلخوش به این مقدار نباشید. معنویات شما را، روحیات شما را عظمت می‌دهیم؛ شما را به مقام انسانیت می‌رسانیم.» (صحیفه امام، ج6، ص 273)

3. مجددا روز بعد (روز جمعه 11 اسفند 57) در کتابخانه مدرسه فیضیه (خطاب به خبرنگار روزنامه اطلاعات) می فرمایند: «هر چه زودتر باید مشکل مسکن برای بی‌خانمان‌ها و فقرای ایران حل گردد و برای هر خانواده، مسکن مورد نیازشان تأمین شود، آب و برق برای فقرا و بی بضاعت‌ها باید مجانی گردد. به نظر من بیشتر انقلابیون واقعی یعنی آنها که نیروی عظیم و کوبنده این انقلاب بودند، مردم غیر مرفه بودند. کسانی که بیشترین کشته ها را دادند و با نیروی ایمان واقعی و اعتقاد راسخ، باعث پیروزی انقلاب شدند، همان کسانی بودند که به هیچ وجه اشرافی و مرفه نبودند و از طبقه پابرهنه بودند.» (صحیفه امام، ج6، ص 297)

از این عبارات مشخص می‌شود که حتما شخصی غیر از امام این دلخوشی مادی را برای مردم به وجود آورده است! با مرور اخبار روزهای قبل از سخنرانی امام، این شخص نامعلوم و این حقیقت پنهان مشخص می‌شود.



کیهان 8 اسفند 1357 / سخنگوی دولت: «برای کم‌درآمدها؛ آب و برق مجانی می‌شود!» سخنگوی دولت کسی نیست جز آقای عباس امیرانتظام! به عبارت دیگر لایحه آب و برق مجانی را اولین بار دولت موقت مهندس بازرگان تصویب کرد و وعده آن را هم به مردم داد و امام خمینی چند روز بعد، این وعده دولت موقت را تصحیح و تکمیل کردند.

در حقیقت امام به خاطر اینکه مبادا این قبیل وعده‌های دولتی، انقلاب اسلامی را به انقلابی صرفا مادی و با اهدافی مادی تبدیل کند، مصوبه دولت موقت را این‌چنین تصحیح می‌کند که دلخوش به این نباشید که آب و برق مجانی می‌شود! امام بزرگوار ما توضیح می‌دهد که انقلاب اسلامی علاوه بر اینکه وظیفه دارد به فکر رفاه مادی مردم باشد، دنبال رفاه و سعادت معنوی آدم‌ها هم هست. چرا که انقلاب اسلامی بیشتر از آنکه مادی باشد، انقلابی معنوی برای گسستن بندهای اسارت و بردگی ناشی از استبداد و استعمار و استحمار بود.

چند نکته‌ مهم:

الف) همان‌طور که اشاره شد، اگر کل مجموعه آثار امام را جستجو کنیم، به غیر از این سه مورد، هیچ اشاره‌ دیگری به مسئله رایگان بودن قیمت آب و برق نشده است. از طرفی در هر سه بار هم با قیدهایی همراه بوده؛ قشر مستمند و فقیر و بی‌بضاعت.

ب) در بیشتر بیانات حضرت امام، به ویژه در این سه مورد، محوریت با طبقه فقیر و کم‌درآمد جامعه است و تأکید بر توجه به قشر مستضعف شده است، نه مجانی کردن آب و برق در کل کشور.

ج) هر سه بار هم فقط در یک مقطع زمانی کوتاه، یعنی سه روز پشت سر هم (9 تا 11 اسفند57) ضمن یک پیام، یک سخنرانی و در پاسخ کوتاه و مختصر به یک خبرنگار بوده و بعدها نظراً یا عملاً پیگیر این قضیه نشده‌اند. در حالی که رویه‌ حضرت امام این بوده است که در مسائل مهم و حیاتی پیگیر شده و اصرار می‌کردند تا به نتیجه برسد، مثل تشکیل خیلی از نهادها و ارگان‌های انقلابی که تا الان هم فعال هستند.

د) از نظر بعضی صاحب‌نظران، یکی از دلایل انقلاب، مشکلات اقتصادی و وجود فشار و سختی بر قشر مستضعف و کم‌درآمد جامعه بود. از طرفی اهم مشکلات این قشر نیز مسکن و تأمین ضروریات اولیه زندگی شهری بوده و هست. خود این موضوع موجب مشغولیت ذهنی و دغدغه‌ امام و دیگر سران انقلاب شده بود؛ لذا هر کدام در حد وسع به دنبال راه حل‌هایی بودند تا این معضل و فشار را از دوش این قشر برطرف نمایند. با این حال با بررسی منابع و آثار دوران انقلاب هیچ شعاری مبنی بر درخواست آب و برق و مسکن مجانی دیده نمی‌شود. اگر هم گاه از طرف عده خاصی مطرح شده بیشتر احزاب غیر مذهبی بوده نه توده مردم مسلمان جامعه.

با در نظر گرفتن نکات بالا می‌توان نتیجه گرفت:

1. حضرت امام در سخنرانی 12 بهمن 57 اشاره به مجانی شدن آب و برق نکرده‌اند؛ لذا حذف و تحریفی هم صورت نگرفته است.

2. مراجعه به اسناد انقلاب و آرشیو مطبوعات آن روز، نشان می‌دهد اشخاص دیگری غیر از حضرت امام این وعده را به مردم داده‌اند!

3. روند اقدامات دولت و دیگر مسئولان وقت کشور نشان می‌دهد که اگر پس از پیروزی انقلاب وضعیت طبیعی و عادی پیش می‌رفت، تحرکات همه‌جانبه گروهک‌های داخلی و خارجی، تحریم اقتصادی و جنگ تحمیلی 8 ساله و ... پیش نمی‌آمد! ممکن بود، علاوه بر آب و برق که برای عده‌ای از خانواده‌های کم‌مصرف مجانی بود، بلیط اتوبوس و خیلی از چیزهای دیگر هم برای قشر محروم جامعه مجانی می‌شد.

4. مجانی شدن آب و برق برای محرومین را حضرت امام زمانی مطرح می‌کنند که جمعیت کشور حدود 35 میلیون نفر و آب بهداشتی و برق هم فقط در شهرهاست نه در روستاها. از لوازم و وسایل پرمصرف و تجملاتی هم خبری نیست و مصرف در حد ضروریات است. صرفه‌جویی و مصرف در حد ضرورت در فتاوای امام کاملا مشهود است. چنانکه در پاسخ به استفتایی در این‌باره می‌فرمایند: «زیاده‌روی به نحو غیر متعارف حرام است و چنانچه موجب اتلاف و ضرر باشد موجب ضمان است.» (استفتائات، ج2، ص622)

5. در سال‌های اول بعد از پیروزی انقلاب، آب و برق تا سطح معینی برای خانواده‌های کم‌مصرف و کم‌درآمد واقعاً مجانی بود. برخی به خاطر دارند که مصرف آب و برق تا حد معینی رایگان بود.

6. هدف از مجانی شدن آب و برق رسیدگی به مستضعفین و افراد کم‌درآمد بود. در همین راستا اقدامات زیادی در شهرها و به‌ویژه روستاها انجام گرفته است؛ از مدرسه‌سازی، خانه بهداشت، حمام و جاده گرفته تا برق و آب بهداشتی و ... پس فقط نیمه‌ خالی را نباید دید، نیمه‌ پر لیوان هم دیده شود.

7. مطلب آخر اینکه مگر به همه فرمایشات و دستورات امام عمل شد که روی این موضوع متمرکز می‌شویم که چرا آب و برق مجانی نشد و ...؟ امام به عنوان رهبر انقلاب آرزوها و آرمان‌هایی داشتند و در راستای آن دستورات و بیاناتی هم داشتند اما در عمل این دولت‌های وقت بودند که باید به آن جنبه‌ عملی می‌دادند.

پس در سخنان امام خمینی وعده‌ای وجود ندارد. ایشان با توجه به احتمال تغییر ذائقه مردم و تحریف معنا و مفهوم و آرمان انقلاب، هدف اصلی انقلاب را برای مردم و شاید هم برای دولت موقت تبیین کردند.

برای شنیدن صوت حضرت امام (ره) درباره موضوع مجانی شدن آب و برق می توانید اینجا را کلیک کنید.


ب) تقطیع شدن سخنان امام در قبل و روز های بعد از پیروزی انقلاب


ﺭﻭﺯﻧﺎﻣﻪ ﮐﯿﻬﺎﻥ ۳ ﺑﻬﻤﻦ ۵۷ :

ﺍﻣﺎﻡ ﺧﻤﯿﻨﯽ : ﺩﺭ ﺣﮑﻮﻣﺖ ﺍﺳﻼﻣﯽ ﺩﯾﮑﺘﺎﺗﻮﺭﯼ ﻭﺟﻮﺩ ﻧﺪﺍﺭﺩ

ﺭﻭﺯﻧﺎﻣﻪ ﮐﯿﻬﺎﻥ ۱۹ ﺑﻬﻤﻦ ۵۷ :

ﺍﻣﺎﻡ ﺧﻤﯿﻨﯽ : ﺧﺎﻧﻪ ﻧﺨﺮﯾﺪ ﻫﻤﻪ ﺭﺍ ﺻﺎﺣﺐ ﺧﺎﻧﻪ ﻣﯿﮑﻨﯿﻢ

ﺍﻣﺎﻡ ﺧﻤﯿﻨﯽ : ﺣﻘﻮﻕ ﻣﻠﺖ ﮐﺮﺩ ﺑﻪ ﺧﻮﺩ ﺁﻧﻬﺎ ﻭﺍﮔﺬﺍﺭ ﻣﯿﺸﻮﺩ

ﺍﻣﺎﻡ ﺧﻤﯿﻨﯽ : ﺣﺬﻑ ﺑﻬﺮﻩ ﺑﺎﻧﮑﯽ ﻗﻄﻌﯽ ﺍﺳﺖ ﻣﺎ ﺑﻬﺮﻩ ﺑﺎﻧﮑﯽ ﺭﺍ ﺑﺮ ﻣﯿﺪﺍﺭﯾﻢ

ﺭﻭﺯﻧﺎﻣﻪ ﮐﯿﻬﺎﻥ ۲ ﺑﻬﻤﻦ ۵۷ :

ﺍﻣﺎﻡ ﺧﻤﯿﻨﯽ : ﺭﯾﺲ ﺟﻤﻬﻮﺭ (ﺭﻫﺒﺮ) ﮐﺸﻮﺭ ﻧﺨﻮﺍﻫﻢ ﺷﺪ

ﺭﻭﺯﻧﺎﻣﻪ ﮐﯿﻬﺎﻥ ۲۶ ﺩﯼ ۵۷ :

ﺍﻣﺎﻡ ﺧﻤﯿﻨﯽ : ﻫﻤﻪ ﺍﺣﺰﺍﺏ ﺩﺭ ﺍﺑﺮﺍﺯ ﻋﻘﯿﺪﻩ ﺁﺯﺍﺩ ﻫﺴﺘﻨﺪ

ﺍﻣﺎﻡ ﺧﻤﯿﻨﯽ : ﻣﺎﺭﮐﺴﯿﺴﺘﻬﺎ ﺩﺭ ﺍﺑﺮﺍﺯ ﻋﻘﯿﺪﻩ ﺁﺯﺍﺩ ﻫﺴﺘﻨﺪ

ﺍﻣﺎﻡ ﺧﻤﯿﻨﯽ : ﻣﺎ ﺯﻧﺪﺍﻥ ﺳﯿﺎﺳﯽ ﻧﺨﻮﺍﻫﯿﻢ ﺳﺎﺧﺖ

ﺭﻭﺯﻧﺎﻣﻪ ﮐﯿﻬﺎﻥ ۷ ﺑﻬﻤﻦ ۵۷ :

ﺍﻣﺎﻡ ﺧﻤﯿﻨﯽ : ﻣﻦ ﭘﻮﻝ ﻧﻔﺖ ﺭﺍ ﺳﺮ ﺳﻔﺮﻩ ﻣﺮﺩﻡ ﻣﯿﺎﻭﺭﻡ

ﺍﻣﺎﻡ ﺧﻤﯿﻨﯽ : ﺗﻤﺎﻡ ﺧﺎﻧﻮﺍﺭﻫﺎ ﺑﺎﯾﺪ ﺣﻘﻮﻗﯽ ﺑﻪ ﺍﺳﻢ ﺣﻖ ﻧﻔﺖ ﻣﺎﻫﯿﺎﻧﻪ ﺩﺭﯾﺎﻓﺖ ﮐﻨﻨﺪ

ﺭﻭﺯﻧﺎﻣﻪ ﮐﯿﻬﺎﻥ ۹ ﺑﻬﻤﻦ ۵۷ :

ﺍﻣﺎﻡ ﺧﻤﯿﻨﯽ : ﺭﻭﺣﺎﻧﯿﻮﻥ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺩﺭ ﺳﯿﺎﺳﺖ ﺩﺧﺎﻟﺖ ﮐﻨﻨﺪ

ﺍﻣﺎﻡ ﺧﻤﯿﻨﯽ : ﻣﺎ ﺳﯿﺎﺳﺖ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﻫﻞ ﺳﯿﺎﺳﺖ ﺭﻫﺎ ﻣﯿﮑﻨﯿﻢ

ﺭﻭﺯﻧﺎﻣﻪ ﮐﯿﻬﺎﻥ ۹ ﺩﯼ ۵۸ :

ﺍﻣﺎﻡ ﺧﻤﯿﻨﯽ : ﺭﻭﺣﺎﻧﯿﻮﻥ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺭییس ﺟﻤﻬﻮﺭ ﺷﻮﻧﺪ


و اما پاسخ هایی که می توان به این شبهات داد:


1. جمله "در حکومت اسلامی دیکتاتوری وجود ندارد" اگرچه در بیانات ایشان موجود نیست، اما اساس باور و عملکرد حضرت امام (ره) بوده است .
* برگزاری اولین انتخابات و رفراندوم کمتر از 2 ماه از پیروزی انقلاب، ایجاد نظام مردم سالاری دینی ، مجلس ، انتخابات مختلف و ... موید این امر است .

2. "روحانیون نباید در سیاست دخالت کنند" 
این مطلب نقل قول ایشان از دشمنان و حکومت شاه است نه از طرف خودشان! 
صحیفه نور ج2 ص161 
صحیفه نور, ج13 ص347 

3. "همه احزاب در ابراز عقیده آزاد هستند" 
این جمله شرطی نیز دارد که نویسنده با شیطنت آن را حذف نموده است :
احزاب آزادند که مخالفت با ما یا با هر چیزی بکنند, مادامی که اقداماتشان مضر به کشور نباشد."
صحیفه نور ج22 ص 173 

4. "مارکسیستها در ابراز عقیده آزادند


ادامه جمله : 


"... زیرا ما اطمینان داریم که اسلام دربردارنده پاسخ به نیازهای مردم است. ایمان و اعتقاد ما قادر است که با ایدئولوژی آنها مقابله کند
... هرکس آزاد است که اظهار عقیده کند و برای توطئه کردن آزاد نیست..." 
صحیفه نور, ج3 ص371 
* همانگونه که مارکسیستها در 3 سال اول انقلاب در ابراز عقیده خود آزاد بودند اما پس از اخلال در امنیت و حرکتهای مسلحانه با آنان برخورد شد . 

5. با جستجوى انجام شده , سایر جملات موجود در متن شبهه در 22 جلد صحیفه نور یافت نشد و این سخنان صرفا به حضرت امام،  منتسب شده و کذب مى باشد


اگر بازرگان نخست وزیری را نمی پذیرفت!

چهارشنبه, ۱۵ بهمن ۱۳۹۳، ۰۹:۳۹ ب.ظ

نخست وزیری مهدی بازرگان


مهم ترین اتفاق 15 بهمن ماه 1357 بی شک اعلام نخست وزیری مهندس مهدی بازرگان است که روند انقلاب اسلامی مردم ایران را تغییر داد و عملا با اعلام تشکیل دولت انقلاب در ایران برای اولین و آخرین بار 2 دولت هم زمان مشغول فعالیت بودند.دولتی قوی با پشتوانه مردمی با نخست وزیری مهدی بازرگان از اعضای شاخص ملی گرایان و دولت ضعیف و در حال اضمحلال شاپور بختیار ملی گرای دیروز و دوست سال های طولانی مهدی بازرگان که حالا چند روزی است توسط دوستان سابق خود به دلیل پذیرش نخست وزیری محمد رضا پهلوی طرد شده است.

اما در مورد تشکیل این دولت انقلابی توسط مهندس مهدی بازرگان حرف ها و تحلیل ها فراوان شده است.اما یک سوال مهم همواره این است که اگر مهندس بازرگان سمت نخست وزیری دولت موقت را نمی پذیرفت چه اتفاقی برای انقلاب اسلامی و تاریخ آن رخ می داد؟

یقینا اگر دولت موقت توسط مهدی بازرگان به عنوان چهره ای مقبول در میان انقلابیون آن روز و چهره ای با سابقه اجرایی در سمت های مختلف در دولت های قبل از انقلاب ، تشکیل نمی شد تاریخ بعد از انقلاب لااقل تا سال های میانه دهه 60 چیز دیگری رقم می خورد.احتمالا نه خبری از اشغال سفارت آمریکا در آبان ماه 1358 بود و نه اختلاف در میان اعضای شورای انقلاب در مورد برخی از مسائل رخ می داد و نه برخی از دسته بندی های سیاسی رخ می داد.اما یک چیز در مورد آن مقطع تاریخی قطعی است و آن اینکه اگر دولت موقت توسط مهندس بازرگان و اکثریت نهضت آزادی ها تشکیل نمی شد روند انقلاب با اختلال رو برو می شد و دلیل آن یک موضوع مهم است.اعضای دولت موقت اکثریت مطلق ار افرادی بودند که سابقه اجرایی در سمت های مختلف داشتند.اعم از وزارت نفت و نیرو و آموزش پرورش و سیاست خارجه که اعضای آن به دلیل داشتن سمت در دولت های قبل از انقلاب توانسته بودند تجربه هایی در این مورد کسب کنند در صورتی که گروه های دیگر همانند روحانیون و یا چریک های مسلح و ... مطلقا این تجربه را در اداره کشور در آن مقطع زمانی نداشتند به علاوه اینکه برنامه ای نیز برای اداره کشور در آنزمان وجود نداشت.

یکی از دلایل مهمی که احزاب و گروه های سیاسی همانند حزب جمهوری اسلامی نیز مدت کوتاهی بعد از انقلاب اعلام موجویت و فعالیت کرد نیز همین موضوع بود.فعالیت منظم و گروهی با هدف اداره کشور در آن زمان تقریبا به طور اختصاصی در اختیار نهضت آزادی و اعضای آن با سابقه 17 سال فعالیت بود که توانستند نظر مثبت رهبری انقلاب را هم به خود جلب کنند.


درست است که اگر دولت موقت انقلاب در 15 بهمن ماه 1357 توسط مهدی بازرگان تشکیل نمی شد برخی از تنش های سال های اول انقلاب رخ نمی داد و یا به صورت دیگری رخ می داد اما این هم قطعی است که اگر دولت در اختیار بازرگان قرار نمی گرفت یقینا روند اداره کشور بعد از پیروزی انقلاب دچار مشکل عدیده ای می شد و این نکته ای است که شاید کمتر کسی به آن اذعان نداشته باشد.


پ.ن:ایده تشکیل دولت موقت ، ایده ای بود که توانست انقلاب را سریعتر در ریل پیروزی قرار دهد و عقبه بختیار را خالی کند.چه بسا اگر دولت موقت تشکیل نمی شد و جریانات اعتراضات مردمی همانگونه ادامه می یافت پیروزی انقلاب هفته ها به عقب می افتاد و بختیار می توانست تجدید قوای مهمی برای خود انجام دهد.