گاه نوشته ها

مهدی دزفولی هستم، وبلاگ نویسی را از شهریور ماه 1382 آغاز کردم.علاوه بر وبلاگ نویسی، فعالیت های مختصر مطبوعاتی (همکاری با هفته نامه پنجره، فصلنامه ارغنون، روزنامه شرق و اعتماد) و مستند سازی هم داشته ام.پیش از این سردبیر سابق سایت خبری تحلیلی شفاف و مدیر اجرایی فصلنامه ارغنون بوده ام.

پیش از این 3 وبلاگ دیگر داشته ام که به دلایلی یا فعالیت آن ها متوقف شد و یا با فیلتر مواجه شدند و این وبلاگ چهارمین وبلاگی است که در آن می نویسم.امیدوار اینجا محلی برای تبادل آرا و نظرات مختلف باشد و بتوانم به صورت مستقیم نوشته های خودم را در اختیار دیگران قرار دهم.

بایگانی

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مصطفی تاج زاده» ثبت شده است

درباره چند قتل

يكشنبه, ۱۲ آذر ۱۳۹۶، ۰۹:۴۰ ب.ظ

 خبر قتل های زنجیره ای


آقای تاج زاده در کانال خود پیرامون قتلهای زنجیره ای نوشته است: «مخالفان کوشیدندبا ارائه سناریوهای موازی که این جنایت را به عهده محاربان و معارضان جمهوری اسلامی می گذاشت، خاتمی را از صدور اطلاعیه وزارت اطلاعات و پذیرش مسؤلیت آن منصرف کنند.»


تاج‌زاده  از کسانی که می‌خواستند ماجرا را با سناریوهای ساختگی جمع کنند و طرح‌های متعدد هم ارائه دادند که مثلاً چند نفر زندانی و اشرار و ... را در مرز بکشیم و بگوئیم تیم قتل‌ها بودند که در زمان خروج از ایران کشته شدند و ... نامی نمی برد و پنهان می کند و سعی می کند آن را جناحی جلوه دهد.


پس  از مشخص شدن عوامل دخیل در قتلها اقداماتی با توجیهات گوناگون به منظور توقف یا درستکاری در رسیدگی صورت گرفت.


مصطفی پورمحمدی درسخنرانی خود در مرکز اسنادانقلاب، درباره این سناریو می گوید:

«خدمت  خاتمی رسیدیم که سناریویی طراحی شود که نه گردن اطلاعات باشد ونه بچه حزب اللهی ها. چون این دو بیرون متهمند. حتی آقای سرمدی هم گفت مصلحت نیست، ولی اقای خاتمی زیربارنرفت. حتی کمیته ی تحقیق هم رفتند و قبول نکرد. خاتمی بامهندس موسوی مشورت کرده بود قرارگذاشته بودند قضیه شفاف شود.»



براساس آنچه پورمحمدی بیان کرده است کمیته تحقیق نیز با طرح او موافق بوده است. او به طور ویژه اسم سرمدی را به عنوان موافق سناریو آورده است.


درهمان ایام مجمع روحانیون مبارز نیز طی بیانیه ای به چنین سناریویی  اشاره نموده است:

"پس از کشف دخالت عناصری از وزارت اطلاعات در قتلهای اخیر، شنیده شد که در یکی از محافل تصمیم گیری پیشنهاد ارائه سناریوی عجیبی مطرح گردید که با ساختن مصاحبه ای چند تن از زندانیان تمامی قتل هارا بر عهده گرفته و بدین ترتیب ماجرای دردناک اخیر قبل از اطلاع ملت خاتمه یافته و خون مقتولین بی گناه لوث شود که با مخالفت شدید ریاست جمهوری مواجه شد."



روزنامه خرداد  در تاریخ ۱۳۷۷/۱۱/۱ صفحه  ۷ نوشت:


"بیانیه مجمع روحانیون مبارز عنوان داشت که پیش ارتشکیل هیات سه نفره پیگیری قتلها، یکی از محافل تصمیم‌گیری پیشنهاد کرده چندنفر از محکومین موجود در زندان ها طی مصاحبه ای مسولیت انجام‌ قتل ها را به عهده بگیرند که با مخالفت شدید رییس جمهوری مواجه شده است."


روزنامه خرداد نیز آورد که در پی به نتیجه رسیدن تحقیقات هیات سه نفره ،باز به خاتمی پیشنهاد شده چند نفر قاچاقچی مواد مخدر به عنوان عاملان جنایات اعدام‌شوند؛ اما وی با پافشاری بر افشای علنی قضیه، برای حفظ آبروی وزارت اطلاعات به آن پیشنهاد کرده خود طی اطلاعیه ای مسولیت کشف ماجرا رابرعهده بگیرد.


یکی  ازافراد مطلع  درباره فردی که پیشنهاد اعدام قاچاقچیان را داده است ، گفت:


"تا آنجا که من میدانم و قطعی هم می باشد، «ع.ی» که اصلاح طلب بود و بعدها وزیر اطلاعات شد این پیشنهاد را داده بود."


یکی دیگر نیز می گوید: "بله در جلسه ای که «حمید. س » (از افراد اصلاح طلب) هم بوده، «ع. ی »این را  گفته بود، تا آنجا که یادم هست، خاتمی موافق نبود."


مصطفی کاظمی (موسوی) و عالیخانی نیز سناریویی را برای انحراف در رسیدگی ارائه داده بودند. کاظمی سناریو را این گونه تشریح می کند:


"دو سه اوباش و افراد لات را پیدا نموده و پولی به آنها داده شود که ترکیه بروند و منبع صادق هم از آلمان به ترکیه بیاید و  آنها را توجیه نماید که بیاید روی خانه گلشیری که نیروی انتظامی است و آنجا نیروی انتظامی آنها را دستگیر نماید و اینها بر اساس توجیهی که شده اند در بازجویی ها بگویند ما در ترکیه توجیه شده ایم و قرار بوده بعد از عملیات هم از کشور خارج گردیم و نیروی انتظامی هم خیال نماید... اشخاص دیگری نیز که داریوش فروهر و پروانه اسکندری و مختاری و پوینده را زده اند از کشور خارج گردیده اند."


«ع.ی»درجلسه مورخ ۱۳۷۷/۱۰/۸ که هنوز ریاست سازمان [ ...] را برعهده داشته  برای ساختن چهره ای انقلابی و متدین از عاملین این جنایت فریب اذهان عوام و خواص می گوید:


«معتقدم که دستگیرشدگان تا آخر بروند و یک حرف بزنند و بالاتر نروند، موسوی بگوید استنباط کردم و این اقدام را انجام دادم و اقای دری به این کار راضی بود و در مواجهات این دو پس از کمی مقاومت این مطلب را بگویند، به حداقل بسنده کنند و حرفهای اعتقادی را مطرح کنند! چند نفر هم جلو بیایند به عنوان عملیاتی و بعد آزاد شوند، موسوی بگوید من خودم تصمیم گرفتم و اینها هم مهدورالدم بوده اند.»


جناحی و ‌سیاسی کردن این پرونده مهم‌ترین تدبیر افراد مرتبط با این شبکه بوده است. با سیاسی کردن قصه، برای جناح‌ها ناموسی میشود و رسیدگی به آن هرگز به نتیجه نمی رسد.

سطرهای ناخوانده 18 تیر 78

يكشنبه, ۱۸ تیر ۱۳۹۶، ۰۸:۱۴ ب.ظ

سال 78 با اتفاقات متفاوتی آغاز شد که همچنان با گذشت 18 سال به خوبی بازخوانی و واکاوی نشده است و هر سال هم صرفا به تکرار حرف های قبل بازخوانی و یادآوری می شود و می رود تا سال آینده!

فروردین ماه 78 با خبر ترور علی صیاد شیرازی، فرمانده سابق نیروی زمینی ارتش سپری شد و جامعه ایران باز درگیر اخبار ترورهای سازمان مجاهدین خلق شد.

تنها 2 ماه بعد و در اواخر خرداد سال 78، خبر خودکشی و مرگ مشکوک سعید امامی یکی از نفرات کلیدی و ارشد وزارت اطلاعات توسط روزنامه کیهان منتشر شد و بازخورد متفاوتی در داخل و خارج از کشور داشت. این اولین بار بود که نام اصلی یکی از نفرات کلیدی وزارت اطلاعات به عنوان ارشد ترین نهاد امنیتی کشور رسانه ای می شد و جریان زمانی خاص تر و جنجالی تر شد که کیهان در ادامه خبر نوشت که وی از عوامل قتل های زنجیره ای در سال 77 بوده است.

بلافاصله بعد از خودکشی و ماجرای فوت مشکوک و جنجالی سعید امامی، سید محمد خاتمی به عنوان رئیس جمهور وقت به دیدار رهبری انقلاب می رود و جلسه مهمی در حضور رهبری درباره سعید امامی و پرونده قتل ها برگزار می شود و رهبری هم به موضوع نفوذی بودن و فوت مشکوک سعید امامی اشاره می کنند که قبلا و در فایل پرونده #سعیدامامی که منتشر شده بود به این دیدار و جلسه و حرف های مطرح شده اشاره کرده بودم.

اما اتفاقات عجیب و بررسی نشده از همین زمان آغاز می شود که حدود 2 هفته بعد از این جلسه روزنامه سلام به بهانه بررسی قانون مطبوعات در مجلس پنجم، نامه محرمانه ای از سعید امامی خطاب به نمایندگان مجلس منتشر می کند و بلافاصله با شکایت وزارت اطلاعات خود دولت وقت این روزنامه توقیف می شود. وزارت اطلاعات تحت فشارهای سیاسی شکایت خود را از این روزنامه و سید محمد موسوی خوئینی ها به عنوان مدیر مسئول روزنامه پس می گیرد اما روزنامه سلام دیگر منتشر نمی شود و صبح جمعه 18 تیر در کوی دانشگاه تهران جنجال دانشجویی به دلیل توقیف این روزنامه کلید می خورد.


18 تیر 78 و پرونده خودکشی مشکوک سعید امامی


موسوی لاری وزیر وقت کشور، مصطفی معین وزیر علوم وقت و افراد دیگری همانند سید محمد علی ابطحی رئیس دفتر خاتمی و مصطفی تاج زاده معاون سیاسی وزارت کشور در کوی دانشگاه تهران حاضر می شوند اما پس از چند ساعت از ایجاد آرامش، مجددا تنش ها و درگیری ها اوج می گیرد و شدیدتر از قبل ادامه می یابد و علاوه بر کوی دانشگاه تهران، به حوالی میدان انقلاب و برخی دیگر از نقاط تهران هم کشیده می شود. به رهبری توهین می شود و یک جمعیت محدود معترض به مقابل وزارت کشور می روند و درب وزارت کشور را از جا می کنند. بعدها گفته شد بیت رهبری هم تهدید شده بود اما تهدیدات عملی نشد. سرانجام با سخنرانی رهبری در 21 تیرماه 78 و حضور مردم در راهپیمایی 23 تیرماه، جنجال کوی دانشگاه تهران فرو نشست. چندماه بعد دادگاه روزنامه سلام برگزار شد و جریانات صورت دیگری به خود گرفت اما هیچکس سوال نکرد پرونده خودکشی سعید امامی چه شد؟ باند مربوط به این جاسوس برجسته داخل ایران و وزارت اطلاعات چرا تعقیب و تحت پیگیری قرار نگرفتند و چرا اساسا 18 تیر 78 سه هفته بعد از خودکشی سعید امامی شکل گرفت و یک جنجال ساخته شده باعث فراموشی اصل پرونده امامی شد؟ این ها سوالاتی است که همچنان بعد از 18 سال جوابی برای آنها پیدا نکرده ام.

در واقع به نظر من 18 تیر 78 فرعی بر یک اصل مهم تری بوده است. اصل مهم تری به اسم فراموش شدن و به حاشیه رفتن شبکه جاسوسان در ایران و نفوذی های بلندپایه در داخل وزارت اطلاعات که توسط سعید امامی سازماندهی شده بود و داخل منگنه کشف و لو رفتن گیر کرده بودند و 18 تیر باعث کم شدن فشارها از روی این باند شد.

چند روز قبل به مناسبتی به دیدار سرتیپ توتیایی از امرای ارتش در اوایل انقلاب رفته بودم و بحث به کودتای نوژه کشید. سرتیپ توتیایی به نکته قابل تاملی اشاره کردند و گفتند به نظر من کودتای نوژه کاملا موفقیت آمیز بود چون توانست هدف اصلی که پاکسازی نیروهای خدوم و زحمت کش ارتش توسط جاسوسی به نام مسعود کشمیری بود را برآورده کند و باقی داستان و ماجرا حاشیه است. کودتای نوژه هم در 18 تیرماه 59 قرار بود اتفاق بیفتد و 19 سال بعد هم حوادث کوی دانشگاه تهران رخ داد و به نظرم اتفاقا اتفاقات کوی دانشگاه هم موفقیت آمیز بود. چون توانست صورت مساله سعید امامی و باند نفوذی ها را کاملا پاک کند و مساله دیگری را جایگزین آن کند.

این ها سطرهای ناخوانده مهمی از 18 تیر 78 است که همچنان ناخوانده باقی مانده است.