فیلم صحبت های من در رونمایی مستند زمزمه های گمشده در دور دست / سینما آزادی تهران
برای مشاهده فیلم صحبت های من در مراسم رونمایی مستند زمزمه های گمشده در دور دست می توانید اینجا را کلیک نمائید.
برای مشاهده فیلم صحبت های من در مراسم رونمایی مستند زمزمه های گمشده در دور دست می توانید اینجا را کلیک نمائید.
گروه سینمایی هنرآنلاین: سیدمهدی دزفولی یکی از تهیهکنندگان «زمزمههای گمشده در دوردست» در گفتگو با هنرآنلاین درباره موضوع این مستند گفت: شاید یکی از تبعات پنهان وضعیت بد اقتصادی، مهاجرت باشد که به چشم سیاستمداران و اقتصاددانان نیاید اما تاثیر بسیار منفی بر جامعه ایران میگذارد.
وی ادامه داد: ما اگر چه کشوری هستیم که در سه دهه اخیر درگیر جنگ داخلی و خارجی نبودیم اما در جمع ۱۰ کشوری هستیم که مهاجرت از آن بسیار زیاد و این مساله قابل تامل است. طبق آمار غیررسمی سالانه بیش از یکصد هزار نفر از ایران مهاجرت میکنند که بسیاری از این افراد نخبگان جامعه ایران هستند؛ مانند خونی که از بدن یک انسان میرود و باعث مرگ تدریجی یک فرد میشود.
تهیهکننده مستند «زمزمههای گمشده در دوردست» تاکید کرد: وقتی به مهاجرت توجه نشود در میانمدت آسیبهای فراوان آن آشکار میشود که تاکنون هم مشخص شده است. هدف ما در «زمزمههای گمشده در دوردست» توجه به آسیبی است که به جامعه ایران وارد میشود. البته در این حوزه جسته و گریخته کارهایی انجام شده اما منسجم نبوده است، پس ما دنبال این هستیم که کار مسنجمی در این حوزه انجام دهیم که این مستند اولین حرکت در این زمینه بوده است.
دزفولی درباره همکاری خود با منصور فروزش کارگردان «زمزمههای گمشده در دوردست» بیان کرد: این مستند جدیدترین پروژه من و منصور فروزش است که بیش از یک دهه آشنایی و رفاقت جدی داریم و در این سالها پروژههای متعدد را با یکدیگر به انجام رساندیم. خدا را شاکرم «زمزمههای گمشده در دوردست» همانند کارهای قبلی، تجربه خوب و موفقی هم برای هر دو نفر ما بود.
وی ادامه داد: سال ۱۳۹۸ وقتی بحث تولید این مستند مطرح شد، من به عنوان یکی از تهیهکنندگان کار تمام تلاش خود را به کار بستم تا به سرانجام برسد و کار خوبی از آب دربیاید و بتوانم پشتیبانی خوبی از کارگردان و این پروژه انجام دهم. تصور میکنم نتیجه هم گرفتیم و از این بابت خوشحالم.
تهیهکننده «زمزمههای گمشده در دوردست» با اعلام این خبر که قرار است به زودی این مستند به نمایش عمومی برسد، گفت: طبق صحبتی که با دوستان مرکز مستند و تلویزیونی سوره شده، قرارست این مستند در محافل مختلف پس از رایزنیها از یک بستر مناسب پخش شود. همچنین این اثر برای جشنواره مستند سیما نیز ارسال شده است. البته «زمزمههای گمشده در دوردست» پیش از این در جشنواره جهانی فیلم فجر، بخش غیررقابتی جشنواره سینماحقیقت و امسال در بخش بازار جشنواره فیلم کن حضور داشت که اتفاقات مهم و خوبی برای این مستند بوده است.
دزفولی تاکید کرد: معتقدم اگر یک مستند خوب دیده نشود، هر چقدر هم کار خوبی باشد اما گویی ساخته نشده است. هدف مستند این است که حرف مهمی را به مخاطب خود برساند و به همین دلیل باید به خوبی دیده شود که در این مسیر، برگزاری نشست، کارگاه، تبلیغات در فضای مجازی و مراکز تخصصی و... همه به دیده شدن کار و شناساندن آن به مارکت و مخاطب مهم و اثرگذار است.
وی با بیان اینکه مخاطب اصلی این مستند افرادی هستند که میخواهند از ایران بروند و تصور میکنند حتما و قطعی آینده عالی و روشنی در انتظار آنهاست، افزود: ما در این مستند نشان میدهیم مهاجرت نسخه همگانی نیست و باید نگاه واقعبینانه به این مساله داشت، چرا که برای برخیها میتواند موفقیتآمیز باشد و برای بسیاری منجر به اتفاقات نامطلوب شود. مهاجرت مساله پیچیدهای است که سه ضلع دارد؛ کشور مبدا، مسیر عبور و کشور مقصد که برای پرداختن به مساله مهاجرت باید به این سه ضلع اصلی دقت کرد.
دزفولی در پایان درباره تجربه خود از تهیه این مستند خاطرنشان کرد: تهیه و تولید پروژه در اروپا، پرداختن به موضوعات فراموششده اجتماعی و همچنین برقراری ارتباط با طیف مختلف ایرانیان تجربه ارزشمندی برایم رقم زد که امیدوارم در کارهای بعدی نیز تکرار شود.
مستند ۶۰ دقیقهای «زمزمههای گمشده در دوردست» محصول مرکز مستند و تلویزیونی سوره است و پیش از این در بخش جنبی پانزدهمین جشنواره بینالمللی «سینماحقیقت» و بخش مستند زیر ذرهبین سیوهشتمین جشنواره فیلم فجر حضور داشته است. این مستند همچنین در بازار فیلم کَن که همزمان با هفتاد و پنجمین دوره جشنواره فیلم کَن برگزار شد، حضور داشت.
در خلاصه داستان «زمزمههای گمشده در دوردست» آمده است: گروهی از پناهجویان ایرانی و افغان در شهر کوچکی در صربستان زندگی میکنند. آنها برای زندگی بهتر میخواهند از مرزهای اروپا عبور کنند. این پناهجویان از آیندهای که برای خود متصور هستند، صحبت میکنند.
برای مشاهده اصل مصاحبه می توانید اینجا را کلیک نمائید.
به گزارش خبرنگار ایلنا، مستند «زمزمههای گمشده در دور دست» به کارگردانی منصور فروزش و تهیهکنندگی مشترک مهدی دزفولی و منصور فروزش با موضوع مهاجرت به شرایط مهاجران غیر قانونی ایرانی در کمپ صربستان میپردازد.
مستند ۶۰ دقیقهای «زمزمههای گمشده در دور دست» که محصول سال ۱۴۰۰ است، پیش از این در بخش جنبی پانزدهمین جشنواره بینالمللی «سینماحقیقت» و بخش مستند زیر ذرهبین سیوهشتمین جشنواره بینالمللی فیلم فجر حضور داشته است. این اثر همچنین در بازار بینالمللی فیلم «کَن» که همزمان با هفتاد و پنجمین دوره جشنواره بینالمللی فیلم «کَن» برگزار شد، حضور داشت.
با یکی از تهیهکنندگان این فیلم مستند گفتگویی داشتیم که در ادامه میخوانید:
مهاجرت امروز در جامعه ما، تا چه اندازه مسئلهای جدی است که برای پرداختن به آن به سراغ ساخت یک اثر مستند رفتید؟
سال ۱۳۹۸ تولید این مستند آغاز شد، بخشی از مستند قبل از شیوع کرونا در صربستان کلید خورد، به دلیل شیوع این ویروس مدتی متوقف شد و بعد دوباره ساخت آن ادامه پیدا کرد. این مستند به طور کل خارج از ایران ساخته شده است و از آنجا که من و منصور فروزش معتقد بودیم که مهاجرت موضوع بسیار مهمی است و در سالهای اخیر جامعه ما بیش از همیشه درگیر آن است، تمام سعی خود را به کار بردیم تا اثری در خور و با کیفیت ساخته شود.
مهاجرت در چند دوره در کشور ما افزایش پیدا کرده است؛ پیش از انقلاب، دوره جنگ، دهه ۱۳۷۰، پس از اتفاقات سال ۱۳۸۸ و در نهایت مشکلات اقتصادی در سالهای اخیر دورههایی هستند که مهاجرت ایرانیان به دیگر کشورهای دنیا رشد چشمگیری داشته است. در این دوره اخیر موج مهاجرت به نظر بسیار بیشتر از همیشه است و به همین دلیل میتوان مهاجرت را مسئلهای مهم دانست که لازم است بسیار بیشتر از این به آن پرداخته شود.
با توجه به اینکه فیلم به موضوع ملتهب و خاصی چون مهاجرت غیر قانونی میپردازد، چقدر محدودیتها در کلیت اثر تأثیرگذار بوده و باعث شده تا به برخی مسائل نپردازید؟
در ایران ما با ممیزی چندانی مواجه نشدیم. در واقع میتوان گفت که هیچگونه سانسوری متوجه «زمزمههای گمشده در دور دست» نشد و تنها چند نکته کوچک که مشخصاً خط قرمز هستند و امکان نمایششان در ایران وجود ندارد به اندازه حدود ۴ دقیقه از فیلم حذف شدند.
علاوه بر این ما صحنههایی داشتیم که امکان پخش آنها وجود نداشت. افرادی که به شکل غیر قانونی مهاجرت میکنند معمولاً دچار مشکلات روحی میشوند که پخش بخشهایی از صحبتهایشان در یک مستند اصلاً به صلاح آنها نیست. در واقع به لحاظ اخلاقی انتشار این صحنهها درست نبود و ما تصمیم گرفتیم آنها را حذف کنیم.
در کمپهای پناهندگان نیز شرایطی خاص حاکم است. درواقع زن و مرد در هر شرایطی با هم هستند و این وضعیت باعث میشود گاه به دلیل مسائل ناموسی، دعواهای وحشتناک و حتی اتفاقات ناگوار بسیاری رخ دهد. به عنوان مثال زمان فیلمبرداری این مستند قتلی در آن کمپ رخ داده بود که به دلیل مسائل غیراخلاقی آن، ترجیح دادیم آن را در این مستند نشان ندهیم. در کمپ افغانستانیها که در فیلم شاهد هستید نیز اتفاقاتی رخ داد که اصلاً پرداختن به آنها اخلاقی و درست نبود.
در کل باید گفت که مهاجرت مسئلهای واقعاً پیچیده است که در پرداخت آن باید خیلی دقت کنیم. با این حال باید بگویم که «زمزمههای گمشده در دور دست» مستندی صریح است. مستندهای زیادی در این سالها با موضوع مهاجرت ساخته شده اما اینکه در اروپا با ایرانیان مهاجر به صورت صریح صحبت شود را تا امروز نمونهای ندیدهام.
مستند «زمزمههای گمشده در دور دست» به قدری مهاجرت غیر قانونی را تلخ و ناگوار به تصویر کشیده که مخاطب را از انجام این کار میترساند. آیا شما قصد داشتید واقعاً مخاطبی که چنین قصدی دارد را بترسانید و از انجام این کار منصرف کنید؟
مهاجرت به دو صورت انجام میشود، برخی افراد به صورت قانونی با توجه به موقعیتی که دارند این کار را انجام میدهند و درگیر مشکلات و مصائب مهاجرت غیر قانونی نمیشوند و اتفاقات دیگری برای آنها رقم میخورد، اما آنچه که در این مستند به آن میپردازیم مهاجرت غیر قانونی است؛ فرد مهاجر بدون سرمایه زیاد، تحصیلات، تخصص و… تصمیم میگیرد از کشور خارج شود و طبعا مسیر سختی را طی میکند.
ما سعی کردیم واقعیت موجود را روایت کنیم در اینباره که برخی تصور میکنند به هر شکل خود را به خاک اروپا برسانند، آنجا از آنها استقبال میشود و زندگی فوقالعادهای را آغاز میکنند اما واقعاً اینگونه نیست. بر خلاف مردم سوری، یمنی، افغانستانی و… که در این سالها درگیر جنگ داخلی بودهاند؛ ایرانیان تنها افرادی هستند که بدون وجود جنگ داخلی آمار مهاجرتی بالایی دارند.
مردم ایران اکثراً به دلیل وضعیت اقتصادی بد از کشور مهاجرت میکنند و مهاجرت غیر قانونی به آنها صدمات روحی بسیاری وارد میکند، چراکه آنها پلهای پشت سر خود را خراب کردهاند، با خیال و آرزوی دستیابی به یک زندگی خوب کشور را ترک کردهاند اما در شرایط بسیار بدتری قرار گرفتهاند، از نزدیکانشان دور شدهاند و حتی بسیاری مواقع اعضای خانوادهشان را در این مسیر از دست میدهند، آنها باید مدتی طولانی در یک کمپ بدون دسترسی به حقوق اولیه یک انسان زندگی کنند به طوری که حتی از آنها بارها دزدی میشود.
این مصائب و اتفاقات، مسائلی هستند که اکثر ایرانیان از آنها خبر ندارند و لازم است که اطلاعرسانیهای بیشتری در این مورد صورت بگیرد که این مستند میتواند قدمی در این راستا باشد.
با توصیفات شما میتوان گفت مهاجران غیر قانونی در شرایط بسیار بدتری از آنچه که در فیلم میبینیم، قرار میگیرند؟
بله، ما سعی کردیم بسیاری از اتفاقات ناگوار و وحشتناک را از فیلم حذف کنیم. مهاجرت غیر قانونی مسئله پیش پا افتاده و سادهای نیست و واقعاً موضوع پیچیدهای است. حتی شبکههای ماهوارهای که به عنوان شبکههای اپوزیسیون آنها را میشناسیم در سالهای اخیر چند مستند درباره مهاجرت غیر قانونی ایرانیان ساخته و پخش کردهاند که در همان مستندها که انتظار میرود رویکردشان در جهت مثبت نشان دادن این مسئله و تبلیغ اروپا باشد، اینگونه مهاجرت را بسیار وحشتناک نشان دادهاند. حتی در بخشهایی از این مستندها دیدم که افراد توصیه میکردند کسی با تصور زندگی بهتر دست به مهاجرت غیر قانونی نزند.
این مسائل نشان میدهد که مقوله مهاجرت غیر قانونی چقدر پیچیده است. متأسفانه درباره مهاجرت در کشورمان هیچ پژوهش علمی صورت نگرفته و افراد تصورات غلطی درباره آن دارند و معمولاً پس از این اقدام است که با واقعیات ترسناک آن مواجه میشوند. ما سعی کردیم این مسائل را هم به مخاطب نشان دهیم و مسئله مهاجرت را از ابعاد مختلف مورد بررسی قرار دهیم.
انتخاب کمپ و کاراکترهای حاضر در فیلم بر چه اساس صورت گرفته است؟
سختگیریها درباره کمپی که فیلم «زمزمههای گمشده در دور دست» به سراغ آن رفته، بسیار کمتر بود. در کشورهای اروپایی معمولاً کمپ مهاجران با مسائل امنیتی گره خورده و به همین دلیل امکان حضور گروههای فیلمبرداری در این کمپها وجود ندارد ولی در صربستان این حساسیت کمتر بود و همکاری خوبی با ما صورت گرفت.
افرادی که در این مستند حضور دارند همگی کاملاً تصادفی انتخاب شدهاند و این به واقعگرایی بیشتر فیلم کمک کرده است.
در تجربه تحقیق، پژوهش و فیلمبرداری این مستند چه تفاوتی بین مهاجران ایرانی و دیگر کشورها وجود داشت؟
مسئله اصلی مهاجرت ایرانیان مشکلات اقتصادی است. ما عوارض مشخص مشکلات اقتصادی مثل تورم، افزایش حاشیهنشینی، بیکاری، افزایش خودکشی، مشکلات روحی و… را به خوبی میشناسیم اما این اتفاق، عوارض دیگری نیز دارد که کمتر به آنها پرداخته شده است.
هر گاه که مشکلات اقتصادی در کشور افزایش پیدا میکند تعداد مهاجرتها نیز بیشتر میشود و این پدیدهای است که مسئولان کشور شناخت چندانی از آن ندارند چون مسئله چندان ملموسی نیست. کشوری که سالانه بیش از ۱۰۰هزار نفر از ساکنان آن اقدام به مهاجرت غیر قانونی میکنند، قطعا درگیر معضل بزرگی است و طبق آماری که شنیدهام میزان مهاجرت در حال حاضر رشد چشمگیری داشته است. علاوه بر اینکه این اتفاق منجر به از دست دادن نخبگان میشود. افرادی که به صورت غیر قانونی مهاجرت میکنند مثل قطرههای خونی هستند که از بدن این کشور خارج میشوند و کسی نیست که جلوی این خونریزی را بگیرد. مهاجرت امروز جزو ۱۰ معضل اصلی کشور است.
به تازگی برای ساخت مستند دیگری با موضوع سقط جنین اقدام کردهام که این هم یکی دیگر از عوارض مشکلات اقتصادی در کشور است و به همین دلیل امروز کمتر زوجی حاضر به فرزندآوری میشوند.
اینها عوارض نامحسوس مشکلات اقتصادی هستند و دلیل مهاجرت ایرانیان در اکثر موارد مشکلات اقتصادی یا تنشهای سیاسی است در حالیکه مهاجران دیگر کشورها به دلیل خطرات جنگ دست به این کار میزنند.
در مستند شما نشانی از مهاجرتهای غیر قانونی موفقیتآمیز دیده نمیشود. آیا اینگونه مهاجرتها هیچگاه به موفقیت ختم نمیشوند یا شما سعی داشتید به این مسئله نپردازید؟
آماری درباره میزان موفقیت در اینگونه مهاجرتها وجود ندارد اما حقیقت این است که موفقیت در اینگونه مهاجرتها بسیار اندک است. ما ساخت این مستند را به صورت سریالی ادامه میدهیم و قصد داریم در قسمتهای بعدی به سراغ افرادی برویم که توانستهاند در کشوری اروپایی اقامت داشته باشند و ما در واقع سرنوشت این افراد را دنبال میکنیم.
آنچه مسلم است اینکه اکثر این افراد زندگی رضایتبخشی ندارند و درگیر مسائلی چون نژادپرستی افراد، نداشتن شغل مناسب و درگیری با بیماریهای مختلف هستند. معمولاً این افراد متأسفانه به هدف خود نمیرسند و نمیتوانند احساس خوشبختی کنند.
با توجه به اینکه حدود سه سال از ساخت این مستند میگذرد، محتوای آن دچار کهنگی نشده است؟
شرایط مهاجرت غیر قانونی به طور کل تغییر چندانی نداشته و میتوان گفت که حتی ۲۰ سال پیش هم شرایط به همین صورت بود. همه افرادی که دست به مهاجرت غیر قانونی میزنند با قاچاقچی انسان روبرو میشوند، از موانع طبیعی باید عبور کنند، برخی جانشان را از دست میدهند، با کمبود غذا مواجه میشوند و برخی با مشکلات روحی دست و پنجه نرم میکنند و سالهاست که این شرایط حاکم است و تغییری نکرده است اما شاید جزئیاتی درباره برخی کشورها تغییر کرده باشد که قطعاً لطمهای به محتوای این اثر نزده است.
برای مشاهده اصل مصاحبه می توانید اینجا را کلیک نمائید.
به نقل از روابط عمومی سازمان سینمایی سوره، «پاتوق مستند» عنوان جدیدترین برنامهای است که به همت مرکز مستند و تلویزیونی سوره در راستای هماندیشی و همافزایی میان مستندسازان و علاقهمندان به سینمای مستند، راهاندازی شده است و به نمایش و نقد و بررسی مستندهای روز ایران و جهان میپردازد.
اولین جلسه «پاتوق مستند» با عنوان «مهاجرت؛ از رویا تا رنج» به نمایش و نقد و بررسی مستند «زمزمههای گمشده در دوردست» به کارگردانی منصور فروزش اختصاص دارد.
این برنامه با اجرای محمد دلاوری و با حضور میثم مهدیار پژوهشگر و استاد دانشگاه، منصور فروزش کارگردان و سیدمهدی دزفولی تهیهکننده روز چهارشنبه ۱۲ مرداد ساعت ۱۷ تا ۱۹ در سالن شهر هنر سینما آزادی برگزار میشود.
مستند ۶۰ دقیقهای «زمزمههای گمشده در دوردست» که محصول سال ۱۴۰۰ است، پیش از این در بخش جنبی پانزدهمین جشنواره بینالمللی «سینماحقیقت» و بخش مستند زیر ذرهبین سیوهشتمین جشنواره بینالمللی فیلم فجر حضور داشته است.
این مستند همچنین در بازار بینالمللی فیلم «کَن» که همزمان با هفتاد و پنجمین دوره جشنواره بینالمللی فیلم «کَن» برگزار شد، حضور داشت.
در خلاصه داستان این مستند آمده است: گروهی از پناهجویان ایرانی و افغان در شهر کوچکی در صربستان زندگی میکنند. آنها برای زندگی بهتر میخواهند از مرزهای اروپا عبور کنند. این پناهجویان از آیندهای که برای خود متصور هستند، صحبت میکنند.
عوامل این پروژه عبارتند از کارگردان: منصور فروزش، پژوهشگران: فرانک غلامپور و منصور فروزش، تصویربردار: منصور فروزش، صدابردار: ویلاد مورفی، صداگذار: احسان قایضی، تدوینگر: امین فروزش، آهنگساز: سروش کمالیان، مدیرتولید: فرانک غلامپور، تهیهکننده: منصور فروزش و سیدمهدی دزفولی و محصول: میج پیکچرز و مرکز مستند و تلویزیونی سوره.
برای مشاهده خبر اینجا را کلیک نمائید.
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، مراسم رونمایی از مستند زمزمههای گمشده در دوردست به کارگردانی منصور فروزش و تهیهکنندگی سیدمهدی دزفولی روز گذشته دهم مرداد در معاونت فضای مجازی، هنر و رسانه استان قم برگزار شد.
در این مراسم که اجرای آن برعهده عباس کریمی بود، هادی نائیجی فیلمساز، منصور فروزش و سیدمهدی دزفولی کارگردان و تهیهکننده اثر حضور داشتند.
عباس کریمی در ابتدای نشست با اشاره به اینکه منصور فروزش را سالها است میشناسد و با سلیقه و شیوه فیلمسازیاش آشناست، بیان کرد: «زمزمههای گمشده در دوردست به نوعی درباره مصائب مهاجرت غیرقانونی و کاملا گویای این مساله است. همچنین ساختار فیلم، ژورنالیستی به معنای مشاهدهگر است یعنی اگر بخواهیم به مستندی نگاه کنیم که یکسری اطلاعات در اختیارمان قرار میدهد، باید بگوییم اثری مشاهدهگر و ژورنالیستی است.»
وی ادامه داد: «در این نوع مستند فیلمساز دنبال ساختار دراماتیک و سینمایی نیست و بیشتر علاقهمندست که اطلاعاتی در اختیار مخاطب قرار بدهد که این باعث میشود دیدگاه خبرنگاری یا ژورنالیستی از این منظر داشته باشد.»
این منتقد تاکید کرد: «بنابراین اگر مخاطبی دنبال نماد بوده اما آن را پیدا نکرده، به این دلیل است که کارگردان نخواسته است یک اثر دراماتیک سینمایی بسازد. در حقیقت این اثر روایت دارد اما داستان نه. هرچند به نظر من اگر یک مواردی به کار اضافه میشد، اثر بهتری از آب درمیآمد.»
کریمی با بیان اینکه زمزمههای گمشده در دوردست کار گویا و ارزشمندیست، مطرح کرد: «شاید اگر برخی از صحنهها حذف و یا صحنههایی اضافه میشد، اثر عمیقتری به وجود میآورد. همچنین باید بگویم این اثر درباره اینکه مهاجرت خوب است یا بد، صحبت نکرده و فکر میکنم اگر قیاسی صورت میگرفت و دوربین از کسانی که در شهر زندگی میکنند، تصاویری را نشان میداد، فیلم تاثیرگذارتر میشد.»
وی با بیان اینکه در ده سال اخیر روی پدیده مهاجرت در فیلمهای غربی، اروپایی و هالیوودی به شدت کار میشود تا نگاه مردم به مهاجران تغییر کند، اظهار کرد: «ساخت چنینی فیلمهایی به خودی خود بسیار ارزش دارد و ما را با پدیدههایی آشنا میکند که خودمان آن را تجربه نکرده باشیم.»
این منتقد درباره نام فیلم تصریح کرد: «به خودی خود اسم خوبی برای این مستند انتخاب شده اما نامی شاعرانه است در حالی که زمزمههای گمشده در دوردست مستندِ مستقیمِ ژورنالیستی است.»
عباسی در پایان سخنان خود خاطرنشان کرد: «از سوی دیگر شروع و پایان مستند به نظرم مناسب و خوب بود اما تصور میکنم فیلم اگر کارگردان راوی اثر بود، از نظرم جالب میشد و به نوعی جهتگیری مستند را میرساند چراکه زمزمههای گمشده در دوردست مشاهدهگر است و نمیدانیم موضوع مهاجرت را رد میکند یا نه. یعنی معتقدم اگر جهتگیری به واسطه راوی بازتر و متمرکزتر میشد، بهتر بود.»
در ادامه منصور فروزش کارگردان اثر نیز در سخنانی عنوان کرد: «درباره این مستند بسیار میتوان صحبت کرد به این دلیل که یکسری اتفاقات برآیند مشاهداتی است که من داشتهام و خواستم آن را با دیگران به اشتراک بگذارم.»
وی افزود: «منظور من در این مستند از مهاجرت غیرقانونی، بحث پناهندگیست که موضوعی تو در تو و پُر از اتفاقات مختلف است. من اولین دفعهای که با این مساله مواجه شدم، زمانی بود که سوریها و افغانستانیها به اروپا مهاجرت کرده بودند و من در سفرهایمان با آنها آشنا شدم. یعنی بسیار اتفاقی افرادی را میدیدم که در کمپها زندگی میکنند. این مساله برایم تبدیل به یک دغدغه شد که چه اتفاقی در حال رخ دادن است و دوست داشتم آن را کشف کنم و برای آن باید دوربین همراهم میبود.»
کارگردان زمزمههای گمشده در دوردست تصریح کرد: «معتقدم مستند ژورنالیستی نیست اما میتوان پذیرفت فیلم قضاوت نکرده است. همچنین باید بگویم مشاهدهگری این اثر یک علت دارد اینکه به دنبال اعتبار مالی و سینمایی نبودم و نیستم. از سوی دیگر مواردی میتوانست در این مستند بیشتر باشد اما باید به مسایلی میپرداختیم که قابل درک بود و مخاطب قانع میشد. شاید ۵۰ درصد راشهایی که گرفتیم، نتوانستیم در این اثر استفاده کنیم و درباره آن حرف بزنیم.»
فروزش با اشاره به اینکه کمپی که مخاطب در مستند با آن روبهروست، فضایی پُرتنش و سیاه داشت و هرچه قدر سانسور صورت میگرفت کم بود، مطرح کرد: «من با مشاهدهگری به دنبال این بودم که مخاطب ببیند چه اتفاقی در این کمپها در حال رخ دادن است. شخصا احساس میکنم این مشاهده برای خودم قانعکننده بوده است و امیدوارم تاثیرگذار هم باشد. همچنین باید بگویم در این اثر، فیلمساز نبودم بله دوربین دست گرفتم تا آنچه را که تاکنون نمایش داده نشده است، به تصویر بکشم.»
هادی نائیجی فیلمساز دیگر سخنران مراسم بود که در سخنانی اظهار کرد: «من منصور فروزش را از قاببندی عکسهای اینستاگرامی میشناختم اما در همان قاببندی متوجه شدم که ایشان میداند ترکیببندیها را در خدمت چه چیزی به کار بگیرد و گرافیک، رنگ و نور و حس و حال میداند.»
وی ادامه داد: «هرجا که منصور فروزش با غیرانسان طرف است، مخاطب با یک فیلمساز کاملا کاربلد روبهرو میشود و هرجا ایشان با انسان برخورد میکند، از آنجا که انسان پُر از آشفتگیست، ایشان تبدیل به عضو خانوادهای میشود که با دوربین تصاویر را ثبت میکند. من از اینجا فهمیدم که با فیلمساز بزرگی طرف هستم که متوجه میشود کوچکترین دخالتی اثرش را نابود میکند.»
این فیلمساز ادامه داد: «همچنین به این نتیجه رسیدم که اگر فیلمساز در این سن تصمیم بگیرد در موقعیتی که با آن مواجه میشود، از هر آنچه بلد است، دست بکشد یعنی قوی است. شاید بد نباشد بگویم بسیاری از آثار فیلمسازان به دلیل سوادشان نابود میشود.»
نائیجی تاکید کرد: «فریم به فریم لحظاتی که منصور فروزش به عنوان کارگردان با سوژههای زمزمههای گمشده در دوردست روبهرو میشود، بازی از سوی آنها اتفاق نمیافتد و باید بگویم روایت کارگردان برای من تکان دهنده بود.»
وی ادامه داد: «همچنین معتقدم کمترین دخالت فضا، مستند را تبدیل به اثری خوب کرده است و اگر دخالتی صورت میگرفت قطعا با اثر خوبی روبهرو نبودیم. لازم است روی این نکته تاکید کنم که اگر تماشاگر ذرهای اتفاقات فیلم را باور نکند، از دست می رود.»
وی یادآور شد: «مخاطب میتواند بگوید زمزمههای گمشده در دوردست طولانی است اما این مستند در یک دستنخوردگی هوشمندانه فیلمساز متولد شده است البته شاید این اتفاق حاصل جبر سوژه است و اگر کارگردان به ذهنش رجوع کند ممکن است به این نتیجه برسد که هیج انتخابی جز این نداشته است.»
این فیلمساز در پایان خاطرنشان کرد: «شاید بتوان گفت تمام چیزهایی که یک فرد آن را شلختگی مینامد، من اوج هنر این اثر میدانم که تدوینگر در تدوین هوشمندانه از آن نترسیده و حس تماشاگر را در باورپذیری بهم نریخته است. یکجور شلختگی در پس فضای جبرگونه است که به زبان هنر تبدیل میشود.»
سیدمهدی دزفولی تهیهکننده مستند «زمزمههای گمشده در دوردست» آخرین سخنران این مراسم بود که در سخنانی مطرح کرد: سال ۹۹ بود که منصور فروزش درباره پروژه با من صحبت کرد. آن زمان تولید این مستند انجام شده و کار در مرحله تدوین بود که من به تیم پیوستم.
وی افزود: «مستند ۶۰ دقیقهای زمزمههای گمشده در دوردست که محصول مرکز مستند و تلویزیونی سوره است، پیش از این در بخش جنبی پانزدهمین جشنواره بینالمللی «سینماحقیقت» و بخش مستند زیر ذرهبین سیوهشتمین جشنواره بینالمللی فیلم فجر حضور داشته است. این مستند همچنین در بازار بینالمللی فیلم «کَن» که همزمان با هفتاد و پنجمین دوره جشنواره بینالمللی فیلم «کَن» برگزار شد، حضور داشت و در کل بازخورد خوبی از مخاطبانی که آن را تماشا کردهاند، گرفته است.»
تهیهکننده اثر با بیان اینکه سوژه این مستند دغدغه کارگردان بود که به عنوان یکی از ۵ مساله مهمی که ایران با آن مواجه است، بپردازد، تصریح کرد: «مهاجرت تبدیل به مسالهای جدی برای ما شده است. طبق آنچه که من از آمار متوجه شدم، از سال ۸۰ تا سال ۹۹، ۳۷.۲ درصد المپیادیها، ۲۵.۵ درصد از مشمولان بنیاد ملی نخبگان و ۱۵.۴ درصد رتبههای یک تا هزار کنکور سراسری مهاجرت کردهاند.»
دزفولی افزود: «مسالهای که ما در این مستند بدان پرداختیم، مساله مهمی است که در یک دهه اخیر کسی به این شکل بدان نپرداخته است. ایران جزو ده کشوری است که بدون دخالت عوامل مختلف مانند جنگهای داخلی و خارجی آمار مهاجرت بالایی دارد و ما صرفا به دلیل مشکلات اقتصادی به این وضعیت دچار شدیم.»
وی در پایان خاطرنشان کرد: «زمزمههای گمشده در دوردست بدون پیشداوری و سوگیری، واقعیت مهاجرت غیرقانونی را نشان میدهد و بدون لکنت زبان حرفش را میزند که تصور میکنم در بیان موفق بوده است.»
برای مشاهده این خبر در سایت خبرآنلاین می توانید اینجا را کلیک نمائید.
به گزارش خبرنگار مهر، شب گذشته شنبه ۲۵ تیر ماه مراسم رونمایی، نقد و بررسی مستند «عملیات دماوند» به کارگردانی احسان مشکور و تهیه کنندگی محمد فریدونی و تولید مرکز مستند سفیر فیلم، در حوزه هنری برگزار شد.
در ابتدای این مراسم، مشکور کارگردان فیلم درباره ساخت آن گفت: در ابتدا به ما پیشنهاد داده بودند درباره همه جنگهای ایران مستند بسازیم. در نهایت جنگ ظفار انتخاب شد، متاسفانه برای ساخت این مستند با بی مهری ارتش مواجه شدیم به همین دلیل احتمال حضور نمایندهای از ارتش در مستند بسیار کم بود و حتی بعد از ساخت گفتهاند که از مستند حمایت نمیکنند و به نوعی مانع نمایش این فیلم از صدا و سیما خواهند شد.
وی ادامه داد: تاکید میکنم این مستند تنها مستندی است که درباره جنگ ظفار ساخته شده است. برای ساخت این مستند با اطلاعات بسیاری روبرو بودیم اما در حوزه اسناد باز هم متاسفانه ارتش هیچ کمکی به ما نکرد. یادآوری میکنم در این جنگ ایرانی چریکی هم حضور داشته یعنی ایرانی در برابر ایرانی قرار گرفته است.
صادق زیباکلام و محمدعلی بهمنی قاجار و مهدی دزفولی مدیر جلسه دیگر سخنرانان این مراسم بودند.
زیباکلام: این مستند یک اثر حکومتی است
صادق زیباکلام درباره این مستند گفت: نمیدانم امشب اینجا چه کار میکنم. به من گفتند مستند درباره سوریه و کمی هم درباره جنگ ظفار است و ما هم آمدیم، از نظر من این مستند یک اثر حکومتی بوده و بیشتر میخواستند درباره آمریکا و انگلیس حرف بزنند.
وی ادامه داد: شاید برای برخی این مستند نکات جالب داشته است. اما از نظر من یک تبلیغ حکومتی بود که بگوید ارتش ایران در دوره پهلوی نوکر آمریکا و انگلیس بوده، در چنین شرایطی کارگردان چه انتظاری دارد که ارتش با این مستند همراهی کند؟ در این مستند به این اشاره میکند که این جنگ به مردم ایران کاملاً بی ربط بوده، همانطور که مردم ایران نسبت به حضور منطقهای ایران دخالتی ندارند.
زیباکلام ادامه داد: در این مستند تنها میگوید که ارتش ایران مزدور بوده و شاه آن زمان هیچ نقش و قدرتی نداشته است. با این مستند برای چندمین بار به من ثابت شد که حوزه هنری کاملاً حکومتی است.
بهمنی قاجار: این یک قدم مثبت در تاریخ مستندسازی است
محمد علی بهمنی قاجار نیز بیان کرد: در این مستند تصاویر نو و جدیدی ارائه شده که بسیار مهم است، از طرف دیگر تلاش در حفظ بی طرفی در مستند را تاکید میکنم و هر جا مخالف بود بی طرف و موافق نیز بود. البته مقداری نقد به آن وارد میشود که روایت سومی وجود ندارد تا هم جنگ سرد، منافع ملی ایران و تاثیر آمریکا را بررسی کند و بیشتر سیاه و سفید مطلق بود.
وی افزود: ایران در آن دوره برای تحقق سیاستهای آمریکا تلاش میکرد و در کنار آن به منافع ملی ایران نیز توجه میکرد. در بخشی از فیلم نیز اقرارهایی درباره اسباب بازی و یا مستقل بودن ایران گفته شده که کافی نبوده و نیاز به روایت سوم داشت. با آقای زیباکلام موافقم که نسبت به ارتش بی محبتی شده است.
بهمنی قاجار گفت: این در حالی است که باید اعتمادسازی لازم برای ارتش صورت میگرفت تا روایت ارتش را هم داشته باشد. اگر ارتش هم روایت خود را میگفت این مستند شکل دیگری میگرفت اما در نهایت این مستند یک قدم مثبت در تاریخ مستندسازی ایران است، من به سخنان آقای زیباکلام نقد دارم و فکر میکنم این مستند یک تصویرسازی مستند از بخشی از تاریخ ایران است که سمت و سوی خود را داشت.
زیباکلام درباره جنگ ظفار که سوژه اصلی این مستند است بیان کرد: درباره این جنگ اصلاً مطلبی در زمان شاه وجود نبود چرا که حکومت هرچه را که میخواست در مطبوعات مطرح میشد، جنگ ظفار یک ماجرای مهم نبود اما ابزاری برای مخالفان رژیم شاه بود تا نشان دهند ارتش ایران ارتش مزدور است. به همین دلیل در حکومت شاه چندان به این مساله پرداخته نشد.
وی ادامه داد: ارتش ایران ۶۰۰ هزار نیرو داشت، اگر در این جنگ و به ادعای فیلم هزار نفر هم مرده باشند باز هم به نسبت عدد کل ارتش چندان عظیم نبود. در آن زمان یمن و حتی امروز بسیار عقب افتاده بوده و هست، یمن جنوبی یک رژیم چپگرا داشت که تهدیدی برای عربستان سعودی و عمان و دیگر کشورهای منطقه بودند. در فیلم عقب ماندگی عمان و پادشاه آن را به خوبی نشان داده است که دیر یا زود توسط چپگرا ها سقوط میکند و این احتمال برای شاه ایران بسیار مهم بود و در نهایت ارتش شاهنشاهی جلوی ارتش یمن جنوبی را گرفت و از طرف دیگر پادشاه جدید عمان با همکاری شاه جلوی رادیکالیزم در راه را گرفتند.
بهمنی قاجار نیز توضیح داد: پیام اصلی فیلم این بود که ایران نیاز به حضور در منطقه دارد چه جمهوری اسلامی چه پهلوی غرب گرا، فرض کنیم تمام سیاست پهلوی درباره غرب درست بوده اما این سیاست را چه کسی گفته و چه تصمیمی گرفته شده است، در تصمیم گیری حضور در جنگ ظفار مردم حضور ندارند. امروز هم حکومتی که نزدیک به حکومت علوی است و در معرض خطر قرار گیرد، ایران در آن منطقه حضور پیدا میکند.
وی ادامه داد: در منطقه حلقههای متعددی وجود دارد که درهرجایی علیه ایران فعال هستند که این مساله از دههها قبل وجود داشته است.
بهمنی قاجار در بخش دیگری از صحبتهای خود گفت: در منطقه مسائلی روی میز است و جزو منافع ملی ما است و نمیتوان از آن صرفنظر کرد.
زیباکلام درباره حضور منطقهای ایران قبل و بعد از انقلاب گفت: حضور ما در ظفار و بعد از اینکه سلطان قابوس پسر روی کار میآید، ایران کمکهای بسیاری به این حکومت میکند، از طرف دیگر برخلاف مجموعه کشورهای حاشیه خلیج فارس که به عربستان نزدیک هستند، عمان یا به واسطه دوری که از عربستان دارد، باعث تاثیرناپذیری عمان از عربستان شده و چندان تابع عربستان نبوده و به ایران نزدیک تر است. از طرف دیگر عمان نفت ندارد و کسی به آنها کاری ندارد و همه اینها باعث روابط خوب ایران و عمان شده است.
وی با اشاره به حضور نظامی ایران در سوریه ادامه داد: مگر چندسال است داعش آمده که میگویید به خاطر داعش است، مردم سوریه به کنار، به مردم خودتان چه پاسخی میدهید؟ معتقدم اگر ایران میخواهد حضور نظامی و سیاسی و …در کشورها داشته باشد مردم و مجلس باید تصمیم بگیرند.
بهمنی قاجار در پاسخ به زیباکلام توضیح داد: چرا باید بگوییم ایران و روسیه نقش منفی در سوریه داشتهاند، آیا آمریکا و ترکیه در ایجاد چنین شرایطی تاثیرگذار نبوده است. ما در سیاست خارجی خود سنجیده عمل نمیکنیم.
زیباکلام: مستندهای ایران اینترنشنال و منوتو هم دروغ است
زیباکلام در بخشی دیگر از صحبتهای خود بیان کرد: به عنوان کسی که کار اصلی ام تاریخ تحول تاریخ معاصر ایران هست معتقدم آنقدر کار برای این یک صد سال وجود دارد که میتوان به آن توجه کرد، چه قبل و بعد از انقلاب نگاه به یک صد سال گذشته نگاه حکومتی بوده است، هر دو روایتهای خود را برای شما میگویند، بنابراین هزاران حقیقت وجود دارد که باید روی آن کار کرد، مستندسازی نسبت به این حقایق جامعه معاصر ایران بسیار مهم است. البته برنامههای مستند منوتو و ایران اینترنشنال را نگاه میکنم که دروغ است، به خصوص منوتو که مستندهای دروغ میسازد از تاریخ ایران و میتوان این برنامهها را آن روی سکه برنامه ۲۰:۳۰ دانست.
بهمنی قاجار گفت: این نوع از مستندها بسیار مهم است، البته محدودیتهایی نیز وجود دارد که قابل درک است و امیدوارم شرایط بهتر شود و باید به سمت مستندهای مستقلتر بی طرف تر و علمی تر بروید. نقاط ضعف پهلوی آنقدر زیاد است که اگر مستندهای بی طرف ساخته شود آنها نمیتوانند سربلند کنند.
برای مشاهده در سایت خبرگزاری مهر اینجا را کلیک کنید.
به گزارش خبرنگار مهر، مستند «دموکتاتور» از تولیدات مرکز مستند سفیرفیلم، روز شنبه ۱ مرداد در سالن مهر حوزه هنری با حضور علاقه مندان به مستندهای سیاسی تاریخی رونمایی شد.
پس از رونمایی از این مستند ۵۰ دقیقهای، حسین محمدی واله نویسنده و کارگردان این اثر با برشمردن مسائل و مشکلات بر سر راه تولید این مستند گفت: ما بیش از ۱۵ ماه برای تولید این مستند وقت صرف کردیم و حتی به خانم فرح دیبا نیز ایمیل زدیم اما ایشان نپذیرفتند که در مستند ما حضور داشته باشند و صحبت کنند. هدف من از ساختن این مستند نقد گذشته و حال بود و اینکه باید به رای و نظر مردم اهمیت داد و از گذشته عبرت گرفت. من زمانی این مستند را ساختم که در آستانه انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۴۰۰ بودیم و احساس میکردم باید از گذشته درس و عبرت بگیریم.
پس از سخنان حسین محمدی، مراسم رونمایی از پوستر مستند و تقدیر از عوامل این مستند برگزار شد و پس از آن خسرو معتضد و صادق زیباکلام با همراهی سیدمهدی دزفولی، به نقد و بررسی مستند پرداختند.
در ابتدای این بخش دزفولی با بیان اینکه این مستند از تولیدات دوره آموزشی شهید باقری «سفیرفیلم» بوده است بیان داشت که این مسیر ادامه دارد و در ماههای آینده نیز مستندهای دیگر این دوره آموزشی، رونمایی و اکران خواهند شد و این مستندها به موضوعات مختلف تاریخی سیاسی، اجتماعی و حتی حوزه تعلیم و تربیت میپردازند.
در ادامه خسرو معتضد با تشکر از عوامل سازنده این مستند بیان داشت که این مستند به مطالب خوب و دقیق تاریخی اشاره داشت و از آرشیوهای خوب تاریخی نیز بهره برده است و جای تقدیر و تشکر دارد اما برخی از موارد آن جای بحث دارد. مثلاً من قائل به این نیستم که ناصر عامری را در زمان شاه ترور کردند و کشته شد. خیر اصلاً این طور نبود. عامری اصلاً آدمی نبود که شاه بخواهد برای کشته شدن او نقشه بکشد. عامری واقعاً بر حسب تصادف مرد و آدم برجستهای هم نبود. تا همین ۲۰-۳۰ سال قبل در جادههای شمال ما گاوها رها بودند و بارها پیش میآمد که ماشینی به آنها برخورد کند و افراد مصدوم و یا کشته شوند. در مساله عامری هم همین اتفاق رخ داد و چیز غیر طبیعی نبود. اما در کل مستند تلاش داشت که به حقیقت وفادار باشد و مصاحبههای خوبی هم با کارشناسان مختلف گرفته شده بود.
پس از خسرو معتضد، صادق زیباکلام نیز به بیان نکاتی درباره مستند و حزب رستاخیز پرداخت. زیباکلام با بیان اینکه پرداختن به این موضوعات تاریخی اهمیت ویژهای برای امروز دارد ابراز امیدواری کرد تا سفیر فیلم درباره مسائل امروز و حال حاضر جامعه ما نیز مستندهایی را تولید کند.
وی با بیان اینکه واقعاً در زمان شاه دموکراسی وجود نداشت بیان کرد: شاه به عنوان یک دیکتاتور دوست داشت صرفاً تملق بشنود و واقعیتها را به او نگویند. اساساً همه دیکتاتورها هم همین هستند و دوست دارند صرفاً حرفهایی بشنوند که برای آنها مطلوب و شنیدنی است. اینکه شاه اگر حکومتش ادامه پیدا میکرد ممکن بود در زمان خودش و یا پسرش دموکراسی در ایران ایجاد شود حرف باطلی بیش نیست و اصلاً چنین چیزی نبود. شاه حتی تا آخر عمر معتقد بود هیچ کار اشتباهی انجام نداده است و هر کاری کرده است درست و دقیق بوده است.
وی در پاسخ به این پرسش که شاه در کتاب «پاسخ به تاریخ» میگوید تشکیل حزب رستاخیز اشتباه بود و به اشتباهات دیگر خود هم اشاره میکند و یا اینکه تیمسار منوچهر هاشمی در خاطراتش میگوید که شاه میخواست حکومت به پسرش منتقل شود و بعد دموکراسی ایجاد شود گفت: اینها حرفهایی بود که شاه سعی میکرد بزند تا بگوید مثلاً واقع بین شده است در صورتی که اصلاً به این حرفها اعتقادی نداشت و قطعاً اگر حکومتش هم ادامه پیدا میکرد باز همان مسیر را ادامه میداد. شاه حتی تا دی ماه ۱۳۵۷ فکر میکرد جریان امام خمینی جریانی سطحی است و میگفت خمینی از این مملکت چه میخواهد و فکر میکرد حکومتش باقی میماند و جریان امام سرکوب میشود. اما این طور نبود و زمانی با واقعیت مواجه شد که دیگری خیلی دیر شد.
زیباکلام با نقل خاطرهای از غلامحسین صدیقی که به شاه گفته بود حکایت شاه و این انقلاب حکایت پدر و پسر است، گفت: دکتر صدیقی میگفت پدر یعنی رضاشاه، به شدت مخالف دروغ بود و از شنیدن دروغ بدش میآمد اما پسر یعنی محمدرضا شاه دوست داشت فقط دروغ و تملق بشنود و از شنیدن واقعیت و حقیقت متنفر بود. به همین دلیل هم به آن وضع دچار شد و سلطنتش فروپاشید. همه به شاه دروغ میگفتند. هویدا دروغ میگفت، علم دروغ میگفت، آموزگار دروغ میگفت و همینها باعث شدند آن سرنوشت برای شاه رقم بخورد. چون واقعیتهای جامعه ایران و کشور را به او نمیگفتند.
زیباکلام در آخر بیان داشت اگر حقایق به شاه گفته میشد و اجازه فعالیتهای احزاب داده میشد قطعاً اوضاع به گونهای دیگر رقم میخورد.
در پایان مراسم هر دو سخنران با ابراز امیدواری که از این دست مستندها در آینده بیشتر تولید شود از برگزار کنندگان مراسم تقدیر و تشکر کردند.
برای مشاهده در سایت خبرگزاری مهر اینجا را کلیک کنید.
روز جمعه 30 اردیبهشت 1401 در نمایشگاه کتاب تهران جلسه نقد و بررسی کتاب های قمار (با موضوع ماجرای مذاکرات مک فارلین در ایران)و کتاب جنگ و صلح با موضوع پایان جتگ ایران و عراق و پذیرش قطعنامه 598 و آغاز دوران سازندگی از سال 1368 تا 1376 برگزار شد که با استقبال عالی مخاطبین مواجه شد.
علاقمندان برای دریافت فایل صوتی این نشست ها می توانند به کانال فراموشخانه که در پست بالای پین شده این وبلاگ آدرس آن موجود است مراجعه کنند.
برای تهیه این کتاب ها نیز می توانید به سایت های من و کتاب و همچنین سایت نشر صاد مراجعه کنید. اینجا و اینجا را کلیک کنید.