گاه نوشته ها

مهدی دزفولی هستم، وبلاگ نویسی را از شهریور ماه 1382 آغاز کردم.علاوه بر وبلاگ نویسی، فعالیت های مختصر مطبوعاتی (همکاری با هفته نامه پنجره، فصلنامه ارغنون، روزنامه شرق و اعتماد) و مستند سازی هم داشته ام.پیش از این سردبیر سابق سایت خبری تحلیلی شفاف و مدیر اجرایی فصلنامه ارغنون بوده ام.

پیش از این 3 وبلاگ دیگر داشته ام که به دلایلی یا فعالیت آن ها متوقف شد و یا با فیلتر مواجه شدند و این وبلاگ چهارمین وبلاگی است که در آن می نویسم.امیدوار اینجا محلی برای تبادل آرا و نظرات مختلف باشد و بتوانم به صورت مستقیم نوشته های خودم را در اختیار دیگران قرار دهم.

بایگانی

۲۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «انتخابات سال 88» ثبت شده است

منتجب نیا


حجت الاسلام والمسلمین منتجب نیا از حامیان سرسخت مهدی کروبی می باشد که هم در سال 84 و هم در سال 88 به وی رای داده است و به عنوان قائم مقام مهدی کروبی در حزب اعتماد ملی فعال بوده است.وی از روحانیون مشهور اصلاح طلب می باشد که در تمامی 5 سال اخیر از مواضع مهدی کروبی دفاع نموده است و همچنان معتقد است در سال 88 وقایع ناخوشایندی روی داد که می شد از وقوع آنها جلوگیری کرد اما اینگونه نشد.به همین مناسبت و برای بررسی مواضع وی در یک روز خرداد ماه به منزل ایشان رفتیم و نظرات و روایات وی از انتخابات سال 88 و 92 را جویا شدیم.مصاحبه ای که در ادامه از نظر شما می گذرد مختصری از 2 ساعت مصاحبه با رسول منتجب نیا می باشد.این مصاحبه در شماره 222 نشریه پنجره منتشر شده است و بخش هایی از آن در مستند روزهای خرداد مورد استفاده قرار گرفته است.

 

حاج آقای منتجب نیا به نظر شما چه اتفاقی در سال 88 رخ داد که انتخابات ریاست جمهوری آن سال تبدیل به یک انتخابات جنجالی شد؟

انتخابات سال 88 دارای زمینه ها و شبهه هایی بود که ریشه آن در سال 84 شکل گرفته بود و ما به انتخابات سال 84 نیز معترض بودیم و اعتراض خود را نیز اعلام کرده بودیم.آقای کروبی نیز در همان سال 84 به صورت علنی اعتراضات خود را بیان کرده بودند و با دلیل و استدلال آن ها را عنوان کردند.با یک چنین فضایی بود که وارد انتخابات سال 88 شدیم.در سال 88 هم تحریکات آقای احمدی نژاد باعث شد تا حاشیه های فراوانی به وجود بیاید.از آن مناظره های جنجالی گرفته که ایشان بسیاری از افراد همانند آقای هاشمی رفسنجانی و ناطق نوری و غیره را متهم به فساد کردند تا توهین های ایشان به کاندیداهای رقیب که باعث شد فضای انتخابات سال 88 متفاوت شود.وقایع روزهای قبل از انتخابات هم تاثیر زیادی در به جنجال کشیده شده انتخابات آن سال داشت.

به نظر شما چرا اقای کروبی معتقد به تقلب در انتخابات سال 88 بودند؟

ما عصر روز انتخابات در ستاد آقای کروبی نشسته بودیم و انتخابات ادامه داشت که خبر رسید روزنامه کیهان تیتر اول خود را پیروزی آقای احمدی نژاد قرار داده است و برخی از خبرگزاری ها همانند خبرگزاری فارس و ایرنا هم خبر پیروزی آقای احمدی نژاد را اعلام کرده اند.البته خبر رسید که آقای محمدی گلپایگانی از دفتر رهبری با روزنامه کیهان تماس گرفته اند و تذکر داده اند که تیتر خود را اصلاح کنند اما در هر صورت این اتفاقات رخ داده بود و همه را نگران کرده بود.من فردای روز انتخابات که شنبه بود بسیار نگران آقای کروبی بودم و می دانستم که ایشان ناراحت است برای همین به منزل ایشان رفتم.دیدم آقای کروبی به شدت آشفته است و رو به من کرد و پرسید فلانی یعنی من 300 هزار رای دارم؟گفتم نه قطعا این رای شما این نیست و بعد به ایشان گفتم ببینید حاج آقای کروبی من یک برداشتی از این اعلام نتایج دارم که به شما می گویم.شاید شما خوشتان نیاید و بعد به ایشان گفتم من برداشتم این است که آقایان می خواهند بگویند آشیخ مهدی کروبی شما عمر سیاسیتان به پایان رسیده است و پرونده شما را بگذارند زیر بغلتان و بگویند بروید خانه بنشینید.بالاخره این چیزی بود که از اعلام نتایج برداشت می شد.

خوب به نظر شما دلیل بحث تقلب چه بود؟استدلالاتی که مطرح می شد چه چیزهایی بودند؟

ببینید در سال 84 مرحله اول که رای آقای کروبی اعلام هم شد ایشان چیزی در حدود 5 میلیون و 70 یا 80 هزار رای داشتند که تازه در آن زمان آقای کروبی به آن هم معترض بودند و اعتقاد داشتند رای ایشان بیشتر بوده اما اعلام نشده است.اگر ما معیارمان را همین رای اعلام شده قرار دهیم هیچ دلیلی وجود نداشت که در 4 سال رای ایشان از 5 میلیون رای به 300 هزار رای برسد.آن آرا تازه برای زمانی بود که ایشان به صورت انفرادی و مستقل در انتخابات شرکت کرده بودند و حزب اعتماد ملی نیز تاسیس نشده بود.در سال 84 و بعد از انتخابات حزب اعتماد ملی هم تشکیل شده بود که حزبی قوی و فراگیر در سطح کشور بود که اگر اعضای این حزب با خانواده های خود می خواستند در انتخابات شرکت کنند و به آقای کروبی رای دهند بیش از 300 هزار رای می شد.دلیل بعد روند اعلام نتایج بود که غیر طبیعی و غیر منطقی بود و به همین دلیل اعتراضات زیادی را همراه خود کرد.ما در برخی از شهرها، آرای اعلام شده ای را داشتیم که بیش از 100 درصد واجدین شرایط در آن شهر و منطقه بوده است.روند اتفاقات بعد از انتخابات و برخورد با اعتراضات نیز نشان داد که برنامه ریزی صورت گرفته است تا انتخابات به گونه دیگری رقم بخورد.

نظر شما درباره نقش آقای احمدی نژاد در اتفاقات بعد از انتخابات چیست؟برخی ها معتقد هستند که ایشان در تحریک بخشی از مردم بعد از انتخابات سال 88 بسیار موثر بوده اند.

بله همین طور است.صحبت های ایشان در آن ایام بسیار تحریک کننده بود.مانند سخنرانی ایشان در میدان ولیعصر(عج) که مخالفین خودشان را خس و خاشاک خطاب کردند و آنها را تهدید کردند همه اینها باعث شد تا مردم تحریک شوند و ما شاهد آن اتفاقات باشیم.

شما ظاهرا در جلسه نماینده کاندیداها با رهبری در 26 خرداد 88 هم حضور داشته اید.چه بحث هایی در آن جلسه مطرح شد.

من روز سه شنبه بود که در دانشگاه بودم، از دفتر رهبری با من تماس گرفتند و گفتند حضرت اقا با شما و عده ای از اعضای ستاد آقای کروبی کار دارند و امروز عصر تشریف بیاورید دفتر رهبری.من هم سریع کارهای خودم را جمع و جور کردم و با همان دوستان ستاد آقای کروبی رفتیم به طرف دفتر رهبری و گمان هم می کردیم که فقط ما حضور داریم.بعد که به دفتر رهبری رسیدیم دیدم از ستادهای دیگر کاندیداها هم حضور دارند.

از ستاد آقای کروبی چه افرادی بودند؟

بنده بودم و حاج خانم کروبی و آقای خباز و آقایان الویری و نجفی.از ستاد آقای موسوی هم آقای زنگنه و محمد رضا بهشتی و بهزادیان نژاد و چند نفر دیگر بودند.از ستاد آقای رضایی هم آقای دانش جعفری بود و آقای بیادی و از ستاد آقای احمدی نژاد هم چند نفری بودند.از وزارت کشور و شورای نگهبان هم چند نفر حضور داشتند.

رهبری در آن جلسه گفتند که من خودم مدیر جلسه هستم و هر حرفی که دارید مطرح کنید و از ستاد آقای کروبی هم شروع کردند.من شروع به صحبت کردم و خدمتشان عرض کردم که شما می فرمائید اعتراضات را به وزارت کشور و شورای نگهبان اعلام کنید.اولا وزارت کشور که خود متهم اصلی و ردیف اول است.از شورای نگهبان هم که اشاره کردم به آقایان کدخدایی و صادق لاریجانی که از 12 نفر عضو شورای نگهبان 7 نفر از یک کاندیدای خاص حمایت کرده اند پس اینها نیز بی طرف نمی باشند.

مباحث دیگری هم مطرح شد و ستادهای دیگر هم مباحثی را درباره انتخابات مطرح کردند.در آخر جلسه که رهبری قصد جمع بندی داشتند من یک پیشنهادی داشتم و عرض کردم از طرف تمامی ستادهای کاندیداها یک نفر حضور داشته باشد و از طرف وزارت کشور و شورای نگهبان هم یک نفر حضور داشته باشد و در یک کمیته ای به تخلفات انتخاباتی رسیدگی کنند و همه این ها حق رای هم داشته باشند تا به انتخابات رسیدگی کنند و به هر نتیجه ای که رسیدند آن را اعلام کنند.رهبری نیز از این پیشنهاد خوششان آمد و فرمودند که پیشنهاد خوبی است اما دیگر پیگیری نشد و این طرح هم به سرانجامی نرسید و جلسه هم بدون نتیجه گیری خاصی به پایان رسید.

در آخر همان هفته نماز جمعه ای توسط رهبری در دانشگاه تهران اقامه شد.نظر شما درباره نماز جمعه رهبری در 29 خرداد 88 چه بود؟

بالاخره ما رهبری را به عنوان فصل الخطاب در جامعه قبول داریم و به همین دلیل هم من به دوستان گفتم از آنجا که رهبری فصل الخطاب هستند و باید سخنان ایشان اجرا شود پس ما هم دیگر به اعتراضات ادامه ندهیم.رهبری هم بالاخره با دلایل خودشان آن حرف ها را در نماز جمعه مطرح کرده بودند.بنده هم بعد از آن ایام دیگر اعتراضات را پیگیری نکردم اما برخی از دوستان مواضع و اعتراضات خودشان را ادامه دادند.

حال به سال 92 بیاییم.به نظر شما چطور شد که در سال 92 آقای روحانی در انتخابات ریاست جمهوری به پیروزی رسیدند و این بار دیگر بحث تقلب مطرح نشد.

من معتقد بوده و هستم که زمینه انتخابات 92 را خود دولت احمدی نژاد گذاشت.بعد از آن اختلافات در دولت و بحران های اقتصادی و سیاسی که در کشور به وجود آمد دولت احمدی نژاد وضع دیگری پیدا کرد و در شرایط دیگری قرار گرفت.نظر جامعه هم در این 4 سال یعنی از سال 88 تا 92 دچار تغییراتی شده بود.این را هم نباید فراموش کنیم که فضای انتخابات سال 88 با انتخابات 92 بسیار متفاوت بود.سال 88 آقای احمدی نژاد بود با آن فضای خاص خودش و آقای موسوی بود با آن سابقه و آقای کروبی بود با آن حرف های جنجالی.اما سال 92 آقای دکتر روحانی بودند که همیشه به عنوان فردی میانه رو و آرام شناخته می شدند که روابطشان با دفتر رهبری هم تنظیم شده بود و من با ایشان بسیار کار کرده ام و ایشان را فردی معتدل و میانه رو می دانم.آقای قالیباف و جلیلی هم بودند که مشکل خاصی نداشتند.پس فراموش نکنیم که اساسا فضای انتخابات سال 88 با 92 بسیار متفاوت بود و به همین دلیل هم نتیجه دیگری رقم خورد.

ممنون از زمانی که برای این مصاحبه اختصاص دادید.

موفق باشید.

مستند روزهای خرداد موسوی


سید نظام الدین موسوی در روزهای انتخابات سال 88 مدیر مسئولی روزنامه جوان را بر عهده داشت و چند سال بعد به خبرگزاری فارس رفت و پس از محمد رضا مقدم فر مدیر مسئول این خبرگزاری شد.شنیدن روایت های موسوی نیز از روزهای انتخابات سال 88 خالی از لطف نیست به علاوه اینکه او نیز نکات بدیعی در مورد پاسخ به شبهه تقلب معترضین انتخابات سال 88 برای گفتن دارد.به همین دلیل در یکی از روزهای آذر ماه امسال به دفتر او در خبرگزاری فارس رفتیم و مصاحبه ای با وی انجام دادیم که در ادامه از نظر شما می گذرد.لازم به ذکر است که متن این مصاحبه در شماره 222 نشریه پنجره منتشر شده است و بخشی از این مصاحبه در مستند روزهای خرداد مورد استفاده قرار گرفته است.


آقای موسوی شما در سال 88 مدیر مسئول روزنامه جوان بودید و درگیر فضای انتخابات سال 88 هم بودید.سال 90 به مدیر مسئولی خبرگزاری فارس انتخاب شدید و در این خبرگزاری مشغول شدید.به نظر شما چرا در سال 88 رسانه های حامی گفتمان انقلاب اسلامی مورد هجمه رسانه های معاند قرار گرفتند؟

خوب این طبیعی است که رسانه های معاند تمایل ندارند فضای خبر و خبررسانی در اختیار رسانه های انقلاب اسلامی باشد و تمایل دارند انحصار خبری در دست آنها باشد.سال 88 هم به شدت بر روی همین موضوع کار می کردند که بتوانند فضای خبررسانی را در اختیار داشته باشند و نگذارند که صدای رسانه های انقلابی همانند خبرگزاری فارس به مردم برسد.

شبهه ای در همان ایام مطرح شد مبنی بر اینکه خبرگزاری فارس در عصر انتخابات 22 خرداد 88 خبر پیروزی آقای احمدی نژاد را منتشر کرده است.به نظر شما چقدر این شبهه وارد بود؟

من در آن ایام در خبرگزاری فارس مشغول نبودم و برادر عزیزم جناب آقای مقدم فر مسئولیت خبرگزاری فارس را بر عهده داشتند.اما اگر شما به همان تاریخ و ساعت مراجعه کنید میبینید که اولا فارس خبر پیروزی اقای احمدی نژاد را منتشر نکرده است بلکه گفته با توچه به برآوردها و اطلاعات رسیده یکی از کاندیداها با گفتمان عدالت محوری در دور اول به پیروزی می رسد.ثانیا این امر طبیعی است که خبرگزاری ها در مورد انتخابات اطلاع رسانی می کنند و اطلاعاتی که به دستشان می رسد را منتشر می کنند و در همه جای دنیا هم این معقول و متداول است.ثالثا خبرگزاری فارس با توجه به اطلاعات ستاد انتخابات وزارت کشور و کانال های خبری خود آن خبر را منتشر کرده است.در آخر هم نکته قابل توجه این است که این خبر همچنان در فارس وجود دارد و بر خلاف آنکه برخی ها می گفتند خبرگزاری فارس سریعا آن خبر را حذف کرد اصلا این طور نبود و آن خبر به دلیل درست بودن و بدون مشکل بودن همچنان در سایت خبرگزاری فارس قابل دسترسی است.

عملکرد خبرگزاری فارس را در سال 88 چگونه ارزیابی می کنید؟

شخصا معتقدم خبرگزاری فارس و بدنه خبرگزاری فارس در سال 88 به خوبی توانست در مقابل هجمه رسانه های معاند ایستادگی کند و خط رسانه ای آنها بشکند و اجازه ندهد جنگ روانی آنها به پیش برود.از این نظر فارس عملکرد قابل قبولی را دارد.

شما این را در نظر بگیرید که آقای موسوی همان شب انتخابات ساعت 11 شب مصاحبه ای را ترتیب دادند و خود را پیروز انتخابات اعلام کردند و سایت ها و رسانه های همسو با ایشان هم به سرعت این خبر را در جامعه پمپاژ کردند و مدعی شدند که آقای موسوی برنده انتخابات است و اگر نتیجه دیگری اعلام شود پس حتما تقلب شده است! حال اگر فارس و رسانه های حامی گفتمان انقلاب اسلامی خوب عمل نمی کردند و اطلاعات را برای مردم مخابره نمی کردند ممکن بود چه اتفاقی بیفتد؟آیا آقای موسوی و ستاد ایشان در عملکرد منفی خود موفق نمی شدند و جامعه را بیش از آن چیز که دیدیم دچار التهاب و ضرر نمی کردند؟این نقش مثبت رسانه های حامی گفتمان انقلاب بود که در سال 88 اجازه ندادند دشمن بیشتر بتواند در برنامه های خود موفق باشد.

در آخر به نظر شما چرا اتفاقات سال 88 رقم خورد و چرا برخی از رسانه های تا هفته های بعد از انتخابات خط رسانه ای مشخصی را در قبال آن حوادث نداشتند و صرفا راوی بودند؟

ببینید این برمی گشت به این نکته که دشمن ماه ها بود که بر روی انتخابات سال 88 کار می کرد.شما اطلاع دارید که بی بی سی فارسی فقط چند ماه قبل از انتخابات سال 88 راه اندازی شد و هدف آن در مقطع زمانی سال 88 انتخابات آن سال و به جنجال کشیدن آن بود.به علاوه اینکه رسانه های داخل کشور هم شاید گمان نمی کردند بعد از انتخابات سال 88 آن اتفاقات رخ دهد و سرانجام آن نیز به کجا می رسد و برای همین تا روزها بعد از انتخابات همچنان خط رسانه ای مشخصی را در قبال وقایع سال 88 نداشتند و نمی دانستند چگونه باید موضع گیری کنند.سال 88 هم برای ما درس های زیادی به همراه داشت که از برنامه های دشمن غفلت نکنیم.

ممنون از فرصتی که برای مصاحبه در نظر گرفتید.

موفق و پیروز باشید.

مهندس موسوی گفتند بحث ما فقط در حد وزیر کشور است!

پنجشنبه, ۱۴ اسفند ۱۳۹۳، ۰۸:۱۵ ب.ظ

مستند روزهای خرداد ابطحی


سید محمد علی ابطحی از چهره های شناخته شده تر اصلاح طلبان برای جامعه جوان ایرانی است.این هم به لطف حضور فعال وی در شبکه های اجتماعی است و همچنین وبلاگ مشهوری که وی تا خرداد 88 هر روز در آن مطلب می نوشت و تبدیل به مشهور ترین وبلاگ یک فعال سیاسی اصلاح طلب شده بود.محمد علی ابطحی در دوران اصلاحات در مقطعی معاون پارلمانی و رئیس دفتر سید محمد خاتمی بوده و همچنین عضو فعال مجمع روحانیون مبارز می باشد که در سال 88 در ستاد مهدی کروبی عضویت داشت و از نزدیک در جریان وقایع انتخابات سال 88 بوده است.

وی چند روز بعد از انتخابات سال 88 بازداشت شد و چند ماه بعد از زندان آزاد شد و حرف های فراوانی از روزهای انتخابات سال 88 برای شنیدن دارد.به همین مناسبت به دفتر وی رفتیم تا روایت او از انتخابات سال 88 ریاست جمهوری را بشنویم.لازم به ذکر است که این مصاحبه در شماره 222 نشریه پنجره منتشر شد و بخشی از این مصاحبه در مستند روزهای خرداد استفاده شده است.


آقای ابطحی سال 84 فردی در انتخابات ریاست جمهوری پیروز انتخابات شد که شاید کمترین حدس ها درباره پیروزی وی مطرح بود.به نظر شما چطور شد که آقای احمدی نژاد در انتخابات آن سال به پیروزی رسیدند و در دوره 4 سال اول دولت ایشان چه اتفاقاتی افتاد که اصلاح طلبان به این نتیجه رسیدند که نباید بگذارند آقای احمدی نژاد برای بار دوم به ریاست جمهوری برسد.

سال 84 به نظر من به دلیل تفرقه اصلاح طلبان بود که فردی همانند آقای احمدی نژاد توانست به ریاست جمهوری برسد.ببینید بنده معتقدم اگر از 4 کاندیدای اصلاح طلبان که آقایان معین و مهرعلیزاده و کروبی و هاشمی رفسنجانی بودند یک نفر از آنها همانند آقای مهرعلیزاده مثلا از انتخابات کنار می کشیدند و رای آن یک فرد در سبد کاندیداهای دیگر قرار می گرفت آقای احمدی نژاد هیچگاه به پیروزی نمی رسیدند و این اتفاقات 8 سال دوران آقای احمدی نژاد هرگز رخ نمی داد.همچنین من معتقدم که در سال 84 جامعه صدای متفاوتی را می خواست که برخی از سیاستمداران ما این را متوجه نشدند و باعث شد که آقای احمدی نژاد با کمی هوشمندی این موضوع را متوجه شوند.آسیب های 4 سال اول دولت آقای احمدی نژاد و آن پوپولیسمی هم که ایشان مروج آن در جامعه بود باعث شد تا اصلاح طلبان برای آینده کشور احساس خطر کنند و به همین دلیل تلاش نمایند تا از طریق انتخابات ریاست جمهوری سال 88 نگذارند که آقای احمدی نژاد دوباره رئیس جمهور شوند.

سال 88 موضوع اصلی که باعث اتفاقات بعد از انتخابات شد بحث تقلب در انتخابات بود.خود شما هم در آخرین پستی که قبل از بازداشت در وبلاگ خودتان منتشر کردید به همین موضوع تقلب پرداختید.دلیل بحث تقلب در انتخابات سال 88 چه بود؟

سال 88 به نظر من مجموعه اتفاقاتی باعث این شد که بحث تقلب و شائبه هایی در این زمینه مطرح شود.اول بحث هایی بود که آقای احمدی نژاد همان ایام مطرح کردند که معروف ترین آن در مناظره با آقای مهندس موسوی بود و به اقایان هاشمی رفسنجانی و ناطق نوری نسبت هایی را دادند اما با ایشان برخورد نشد و حتی به آقایان هاشمی رفسنجانی و ناطق نوری نیز اجازه پاسخ دادن در تلویزیون، داده نشد.نکته بعد بحث بی طرف نبودن برخی از اعضای شورای نگهبان بود که از آقای احمدی نژاد صریحا حمایت می کردند که این بسیار جای بحث داشت.نکته بعدی هم خبر خبرگزاری فارس بود که عصر انتخابات اعلام کرده بودند آقای احمدی نژاد با نسبت بسیار بالا برنده انتخابات شده اند.تمامی اینها شبهاتی را ایجاد کرد که به نظر من منجر به اتفاقات بعد از انتخابات ریاست جمهوری سال 88 بود.به علاوه اینکه من شتاب زدگی را بدترین آفت انتخابات سال 88 می دانم.شتاب زدگی و دستپاچگی که باعث شد انتخابات آن سال به آن وضع کشیده شود.

فیلمی از شما در مستند "بیست و چندم خرداد" پخش شد که در آن شما به اقای کروبی گفتید که خبرگزاری فارس و ایرنا پیروزی آقای احمدی نژاد را اعلام کرده اند.این فیلم هم برای همان شب انتخابات است.ما در مصاحبه با مسئولین و معاونین وقت خبرگزاری فارس و ایرنا دلیل این خبر زدن را جویا شدیم که آنها کانال های خبری ویژه خود و همچنین نظر سنجی ها را برای دلیل این خبر زدن مطرح کردند.نظر شما چیست؟

ببینید این که سایت هایی همانند فارس و ایرنا که متعلق به نهادهای حکومتی هستند خبری را بزنند که در روند انتخابات تاثیر گذار است اصلا چیز عادی نیست.این ها سایت های معمولی نبودند که آن خبر را منتشر کنند و بعد بگویند بر اساس نظر سنجی ها این خبر را منتشر کردیم.بعد هم به نظر من آن کسی که اول موضوع را شروع می کند او مقصر است اتفاقا.آقای مهندس موسوی هم چند ساعت بعد از انتشار این خبر ، مصاحبه ای را انجام دادند و خود را برنده انتخابات معرفی کردند که من به آن مصاحبه هم نقد دارم.اما آن فردی که اول دعوا را شروع می کند آن فرد مقصر است.به نظر من این دلایل اصلا دلایل منطقی و درستی هم برای انتشار خبر پیروزی آقای احمدی نژاد در عصر انتخابات نیست.

به نظر شما دلایل آقایان کروبی و موسوی برای اعتراض به نتیجه انتخابات و ادامه دادن آن موضوع ماه ها بعد از انتخابات چه بود؟

چون این مستند ، مستند صریحی است من این را برای شما می گویم.بعد از اینکه من از حبس آزاد شدم آقای مهندس موسوی به عیادت من آمدند و همانجا ایشان فرمودند بحث ما اصلا بحث جمهوری اسلامی و رهبری و این ها نیست.ما فقط بحثمان در حد آقای محصولی ، اسم هم آوردند.در حد آقای محصولی است و از ایشان درباره اینکه انتخابات را چگونه برگزار کردند سوال داریم.همین.

به نظر من وزارت کشور و دولت وقت اصلا در انتخابات سال 88 درست و خوب عمل نکرد و همه وظایف خود را از روی دوششان برداشتند و بر روی دوش رهبری انداختند که این به شدت اشتباه بود.

حال به انتخابات سال 92 برسیم.به نظر شما چرا در انتخابات سال 92 وقایع سال 88 تکرار نشد و این بار فردی رای آورد که کاملا مخالف گفتمان 8 سال قبل بود؟

در سال 92 به نظر من همه بردند بر خلاف سال 88 که به نظرم همه ضرر کردند.سال 92 همه به بلوغ رسیدند و از درس های سال 88 استفاده کردند.اصلاح طلبان بلوغ نشان دادند ، اصولگرایان بلوغ نشان دادند حتی مخالفین آقای دکتر روحانی هم بلوغ نشان دادند و به همین دلیل به نظرم انتخابات سال 92 انتخابات متفاوتی بود.

همچنین به نظر من دولت آقای احمدی نژاد و شخص ایشان در تراز جمهوری اسلامی نبودند و به همین دلیل هم نتوانستند مورد توجه مردم قرار بگیرند و ادامه داشتند باشند.

کدخدایی


دکتر عباسعلی کدخدایی عضو و سخنگوی سابق شورای نگهبان حرف های بسیاری درباره انتخابات سال 88 و 92 برای گفتن دارند.مشهورترین و رسانه ای ترین سخنگوی شورای نگهبان که در واقع در طول 4 سال پر هیاهوی سال های 88 تا 92 به عنوان رسانه ای ترین عضو شورای نگهبان شناخته شدند و در جزئیات کامل این انتخابات ها قرار داشتند.

به همین دلیل مصاحبه ای را در اردیبهشت ماه امسال ترتیب دادیم و در دفتر دکتر خدایی حاضر شدیم تا روایت ایشان از انتخابات سال 88 و 92 را بشنویم.آنچه از نظر شما می گذرد ماحصل بیش از 2 ساعت مصاحبه با دکتر عباسعلی کدخدایی عضو سابق شورای نگهبان و هیات علمی دانشگاه تهران است.لازم به یادآوری است که متن این مصاحبه در شماره 222 نشریه پنجره در 6 دی ماه 1393 منتشر شده است:


 

آقای دکتر سال 88 یکی از جنجالی ترین سال ها برای شورای نگهبان هم بوده است.اگر امکان دارد درباره وقایع خرداد و تیر ماه آن سال توضیحاتی را بفرمائید که کاندیداها چطور تائید صلاحیت شدند و چرا پس از اعلام نتایج انتخابات 3 نفر از 4 نفر کاندیدا به نتایج اعتراض داشتند و چطور به اعتراضات آن ها رسیدگی شد؟

تشکر از شما و دوستان خوبتان که با گذشت 5 سال از انتخابات 88 همچنان سعی دارید به این مقطع مهم سیاسی تاریخ انقلاب بپردازید و درباره آن اتفاقات روشنگری کنید.در انتخابات سال 88 بیش از 500 نفر از افراد مختلف برای کاندیداتوری در انتخابات ثبت نام نمودند که از این میان 4 کاندیدا تائید صلاحیت شدند که تمامی این 4 نفر از سابقه داران نظام در عرصه های مدیریتی و کلان بودند و پست هایی همانند ریاست جمهوری و نخست وزیری و ریاست مجلس و فرماندهی سپاه پاسداران را در کارنامه خود داشتند.

حقیقتا هم در آن زمان برای ما مهم نبود که کدام یک از این افراد در انتخابات رای می آورند و پیروز انتخابات می شوند.برای ما مهم این بود که انتخابات سالم برگزار شود و هرکس که منتخب مردم بود نام او اعلام شود.

من این موضوع را هم همان ایام در مصاحبه ها اعلام کردم که بی بی سی شیطنتی کرد و گفته بود کدخدایی گفته آقای موسوی برنده انتخابات بوده است! در صورتی که من مطلقا چنین سخنی را نگفته بودم و همان زمان اعلام کرده بودیم که هر کس برنده انتخابات شود ما نام او را اعلام می کنیم.

در آن زمان هم ما کمال همکاری را با ستاد انتخاباتی کاندیداها برای برگزار امن و مطمئن انتخابات داشتیم و تلاش نموده بودیم انتخابات در بهترین شرایط برگزار شود.حتی به خاطر دارم مثلا برای اعضای ستاد آقای موسوی بیش از 24 هزار کارت حضور در پای صندوق های رای صادر کرده بودیم که بیشترین تعداد بود.

فرآیند انتخابات در روز 22 خرداد 88 چطور بود؟

ما از اول صبح 22 خرداد که انتخابات آغاز شد در سراسر کشور سعی نمودیم که انتخابات به بهترین شکل برگزار شود.اگر در نقطه ای اعلام می شد که تعرفه کم آمده سعی می کردیم به سرعت به وزارت کشور اعلام کنیم و تعرفه ها به صندوق ها برسد.اگر تخلفی اعلام می شد، شورای نگهبان به عنوان اینکه ناظر انتخابات است سریع پیگیری می کرد و سعی می شد مشکلی پیش نیاید.

در مورد تعرفه ها اشاره کردید.آقای کرباسچی نماینده ستاد آقای کروبی در مصاحبه ای در همان ایام اعلام کرده بودند که از صبح در برخی از شعبه ها اعلام شده بود تعرفه کم آمده است اما رسیدگی نشده بود.این امر حقیقت دارد؟

من این موضوع را دقیق نمی دانم.اما قاعدتا وقتی تعرفه ای در شعبه ای کم می آید به وزارت کشور اعلام می شود و وزارت کشور هم مسئول رسیدگی به این امر است و اگر مشکلی هم در شعبه ای پیش آمده بررسی شده و به آن رسیدگی شده است.این طور نبوده است که مشکلی بدون رفع شدن و پیگیری کنار گذاشته و فراموش شود و به آن رسیدگی لازم صورت نگیرد.

موضوع دیگری که درباره تقلب وجود داشت و استدلال می شد که در انتخابات تقلب شده است این بوده که خبرگزاری فارس و ایرنا ساعت 18.36 عصر روز انتخابات اعلام کرده بودند که آقای احمدی نژاد برنده انتخابات است.نظر شما درباره این استدلال چیست؟

اینکه خبرگزاری نتیجه انتخابات را پیش از اتمام رای اعلام کند کار خطایی است اما من یک سوال داردم.اگر خبرگزاری ها این کار را کرده اند که کار اشتباهی بوده است پس چرا یکی از کاندیداها ( میر حسین موسوی) هم چند ساعت بعد مصاحبه کرده بودند و خود را برنده انتخابات اعلام کرده بودند؟حرف ما این است که این کار از طرف هر کسی صورت بگیرد غلط است.اشتباه است.با آن خبرگزاری ها هم باید برخورد صورت می گرفت.کسی حق ندارد پیش از اینکه انتخابات به پایان برسد و آرا شمرده شود نتایج را اعلام کند.تقریبا آن کار آقای موسوی در اعلام نتایج را همه اشتباه می دانستند و اعتراف می کردند که ایشان هم کار درستی نکرده که مصاحبه کرده و خود را با تفاوت بسیار زیاد برنده انتخابات اعلام کرده است.

شما ظاهرا روز سه شنبه 26 خرداد 88 با نماینده کاندیداهای معترض هم جلسه داشتید.اگر می شود درباره این جلسه هم توضیحاتی را بفرمائید.

بله.روز سه شنبه صبح بود که عده ای از این افراد آمدند و جلسه ای برگزار شد.استدلالات خود را بیان کردند که بیشتر حول چند محور بود.اول بحث تعرفه ها بود که مدعی بودند بسیار بیش از نیاز منتشر شده است و چیزی در حدود 71 میلیون برگ تعرفه منتشر شده است که اصلا صحت نداشت و برای حرف خودشان هم سندی نداشتند.بعضی از این افراد هم مدعی بودند که اصلا شورای نگهبان را قبول ندارند!

چه افرادی در جلسه به نمایندگی از کاندیداها حضور داشتند؟

از طرف آقای موسوی آقای محتشمی پور آمده بودند.از طرف آقای کروبی آقای کرباسچی آمده بودند و از طرف آقای رضایی هم آقای دانش جعفری در جلسه حضور داشتند.

من به این افراد گفتم شما چرا حالا این حرف را می زنید؟آن زمان که ما آقایان را تائید صلاحیت کردیم چرا نگفتند شورای نگهبان را قبول ندارند؟آن زمان باید می گفتند.نه اینکه حالا انتخاباتی برگزار شده و فرد دیگری رای آورده است و آقایان حالا می گویند شورای نگهبان را قبول ندارند.

فرد دیگری هم در جلسه گفت اساسا باید انتخابات باطل شود و نتیجه انتخابات را قبول ندارند.

آقای دانش جعفری هم که از طرف ستاد آقای رضایی آمده بودند بحث بازشماری آرا را مطرح و قبول کردند و قرار بر این شد که حدود 10 درصد از صندوق هایی که اعلام کرده اند و مشکل دارد بازشماری شود.

عصر همان روز هم ظاهرا جلسه دیدار نماینده کاندیداهای معترض با رهبری بوده است.درست است؟

بله همان روز عصر بعد از جلسه ای که صبح در شورای نگهبان در دیدار با نماینده کاندیداهای معترض برگزار شد جلسه ای در حضور مقام معظم رهبری تشکیل شد و از هر ستاد 5 نفر آمده بودند و از ستاد آقای موسوی چیزی که در خاطر دارم حدود 10 نفر آمده بودند.بنده و آقای صادق لاریجانی هم به نمایندگی از شورای نگهبان در جلسه حضور داشتیم و چند نفر هم از وزارت کشور آمده بودند.

موضوعات داخل آن جلسه هم حول چند محور بود.اول بحث بی طرف نبودن اعضای شورای نگهبان بود.مطرح کردند که از 12 نفر اعضای شورا 7 یا 8 نفر از آنها به نفع یکی از کاندیداها ( محمود احمدی نژاد) موضع گیری کردند.ما سوالی که داشتیم این بود که این 7 یا 8 نفر چه کسانی هستند؟ در آن زمان ما 2 نفر از اعضای شورای نگهبان را داشتیم که هم زمان در دولت هم مسئولیت داشتند.یکی آقای دکتر الهام بودند که اگر اشتباه نکنم از وزرا بودند و یکی دیگر از آقایان هم آقای دکتر عزیزی بودند که معاون گمان می کنم بودند.خوب این طبیعی است وقتی فردی در دولت هم هست از دولت موجود حمایت می کند.ما که نمی توانیم انتظار داشته باشیم نقد دولت را انجام دهند.اگر این طور است و عضویت در دولت با عضویت در شورای نگهبان در تضاد است خوب من مثال دیگری می زنم.چرا زمانی که مرحوم آقای دکتر حبیبی معاون اول رئیس جمهوران وقت بودند و هم زمان عضو شورای نگهبان هم بودند مطرح نشد که در انتخابات تقلب می شود.مرحوم دکتر حبیبی هم در دولت سازندگی و هم در دولت اصلاحات معاون اول رئیس جمهور بودند و عضو حقوقدان شورای نگهبان هم بودند.پس ما باید بگوئیم چون ایشان در دولت هم بودند پس تقلبی شده است؟

موضوع دیگری که مطرح شد بحث صلاحیت آقای احمدی نژاد بود که مطرح کردند که خود حضرت آقا هم گفتند این بحث دیگری است و به روند برگزاری انتخابات ربطی ندارد.در نهایت یکی از آقایان حاضر در جلسه که عضو ستاد آقای موسوی هم بودند( دکتر عباس آخوندی)خطاب به حضرت آقا گفتند که ما می دانیم در انتخابات تقلب نشده است و اگر صندوق ها شمرده شود باز نام آقای احمدی نژاد اعلام می شود اما ما به صلاحیت ها آقای احمدی نژاد اعتراض داریم که حضرت آقا هم فرمودند این موضوع دیگری است.

اساسا در جلسه دیدار با رهبری همین موضوعات مطرح شد.

سرانجام بازشماری آرا چه شد؟

آرا شمرده شد و نتیجه انتخابات تائید هم شد و حتی در برخی از صندوق ها داشتیم که رای افراد دیگر بیشتر هم اعلام شده بود که رقیب آقای احمدی نژاد بودند اما بعد از بازشماری رای آنها چند عددی کمتر شد.این نشان می داد انتخابات سالم برگزار شده است و نتایج نه تنها مخدوش نبوده بلکه درست و صحیح بوده است.

یکی از شبهات مطرح از طرف ستاد آقای کروبی این بود که ایشان در انتخابات سال 84 در مرحله اول که اعلام رسمی هم شد بیش از 5 میلیون رای کسب کرده بودند اما چطور می شود در سال 88 رای ایشان 300 هزار رای اعلام شود؟نظر شما درباره این شبهه چیست؟

ببینید ادبار و نظر مردم حسب شرایط تغییر می کند.من برای شما مثالی بزنم فردی که در دوره ای رئیس جمهور بوده است و هر زمان که انتخابات مجلس برگزار می شده است نفر اول بوده ، در انتخابات مجلس ششم نفر سی ام شدند.پس چرا آن زمان نگفتند تقلب شده است؟ این که چون فردی در زمانی فلان قدر رای کسب کرده و چند سال بعد رای او کم شده است که دلیل بر تقلب در انتخابات نیست.بلکه این به دلایل مختلف در اجتماع و میان مردم است که نظرشان نسبت به آن فرد تغییر می کند.

در انتخابات سال 92 اما ما شاهد روند دیگری بودیم و دیدیم که مردم به پای صندوق های رای آمدند و نام آقای دکتر روحانی هم از صندوق های رای بیرون آمد و این بار دیگر کسی به نتایج اعتراضی نکرد.

بله این هم نشان از این داشته و دارد که برای ما فرقی نمی کرد و نمی کند چه کسی برنده انتخابات باشد و ما فرد منتخب و پیروز را اعلام می کنیم و انتخابات سال 92 نشان داد که موضوع تقلب هیچ واقعیتی در انتخابات ایران ندارد.

ممنون از توضیحات خوب شما و وقتی که برای این مصاحبه در نظر گرفتید.

من هم برای شما آرزوی موفقیت می کنم.

صفار هرندی


محمد حسین صفارهرندی سکاندار وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در دولت نهم بوده است و از جمله افرادی بود که در بعد از وقایع سال 88 با حضور در دانشگاه ها  سخنرانی ها عمومی، سعی داشت در جامعه ملتهب آن زمان روشنگری انجام دهد.صفارهرندی این روزها عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و شورای عالی انقلاب فرهنگی است.برای بررسی فضای انتخابات سال 88 و 92 مصاحبه ای با وی را ترتیب دادیم که مختصری از آن مصاحبه در ادامه از نظر شما می گذرد.این مصاحبه در شماره 222 نشریه پنجره در 6 دی ماه 1393 منتشر شده است.

آقای صفار ، به نظر شما چرا در انتخابات سال 88 بحث تقلب مطرح شد و باعث شد انتخاباتی با حضور بیش از 85 درصد مردم با آن حواشی مواجه شود؟

من اول می خواهم به انتخابات سال 84 اشاره کنم.در انتخابات 84 وقتی آقای احمدی نژاد پیروز انتخابات شدند همان زمان هم برخی ها موضوع تقلب را مطرح کردند و مدعی شدند در آن انتخابات هم تقلب صورت گرفته است.من سوالی که دارم این است که اول موضوع تقلب مورد ادعای افراد در آن سال حل بشود که چه کسی تقلب کرد؟وزارت کشور که در آن زمان در اختیار اصلاح طلبان بود و وزیر کشور وقت هم آقای موسوی لاری بودند.آقای خاتمی هم همان ایام انتخابات نهم ریاست جمهوری را سالم ترین انتخابات تا آن زمان عنوان کردند اما برخی ها مدعی تقلب در آن انتخابات بودند.پس اول باید تکلیف این افراد با انتخابات سال 84 مشخص شود که چرا گفتند تقلب صورت گرفته و چرا دولت اصلاحات در انتخابات تقلب کرده است؟!

در سال 88 هم همین اتفاق در ابعاد وسیع تری رخ داد.حضرت اقا هم چند ماه قبل از انتخابات گفتند که این چه حرفی است که عده ای می زنند که در انتخابات می خواهد تقلب بشود و عده ای می خواهند تقلب کنند؟اگر هم افراد مدعی تقلب بودند و حضرات واقعا هم فکر می کردند که در انتخابات تقلب می شود چرا اصلا در انتخابات شرکت کردند؟من اگر بدانم در رقابتی شرکت می کنم که سرانجام عدالت رعایت نمی شود و نتیجه صحیح را اعلام نمی کنند اصلا انگیزه های خودم را از دست می دهم و کنار می کشم و در انتخابات شرکت نمی کنم.پس این نشان می داد که اینها خودشان هم می دانستند که در انتخابات تقلب نمی شود و آن حرف ها بیشتر بهانه بوده است.من سوال دیگری دارم.اینها واقعا اگر فکر می کردند که در سال 88 نظام می خواهد به نفع یکی از کاندیداها در نتایج آرا دست ببرد پس چرا دائما از روزهای قبل از انتخابات مدعی پیروزی آقای موسوی بودند و می گفتند که آقای موسوی برنده انتخابات می شود؟حتی روز انتخابات هم به هر کس که می رسیدند می گفتند که ما برنده انتخابات هستیم و انتخابات را برده ایم!

آقای موسوی هم همان شب مصاحبه ای را ترتیب دادند و خود را پیروز انتخابات اعلام کردند.

بله همین طور است.من سوال دیگری که دارم همین است.چرا اقای موسوی آمدند و خودشان را برنده انتخابات معرفی کردند؟هنوز که صندوقی باز نشده بود،صندوقی شمرده نشده بود.آقای موسوی شما بر اساس چه اطلاعاتی آمدید و اعلام کردید که برنده انتخابات هستید؟چرا همان موضع بحث تقلب را مطرح نکردند؟

من یک خاطره ای نقل بکنم برای شما که نشان می داد این حضرات درباره انتخابات چگونه فکر می کردند و چگونه عمل می کردند.یکی از افرادی که نماینده آقای کروبی در یکی از صندوق ها بود و خانم محترمی هم بود از صبح پای صندوق بودند و آخر شب هم زمانی که صندوق ها باز شده بود و آرا شمرده شده بود ایشان حضور داشتند.وقتی آرای آن صندوق اعلام شد دیدند آقای کروبی در آن صندوق حتی یک رای هم ندارد.از آن خانم سوال کرده بودند که شما نماینده آقای کروبی هستید و به ایشان رای نداده اید؟ایشان گفته بودند که بله چند روز قبل به ما گفته بودند برای آنکه آرا بیشتر شود و اقای کروبی هم شانسی برای پیروزی ندارند به آقای موسوی رای بدهید تا رای ایشان بیشتر شود!این را خانمی می گوید که خودش پای صندوق رای بوده و نماینده آقای کروبی هم بوده است.بگذریم از اینکه رئیس ستاد انتخاباتی آقای کروبی هم بر طبق برخی از خبرها رای خودشان را به اقای موسوی داده بودند و گفته بودند به آقای کروبی رای نداده ام.حالا این هم خبری بوده است که همان ایام منتشر شد.

تمامی اینها نشان می داد که طرحی از قبل ریخته شده بود تا انتخابات سال 88 را با حواشی مواجه کنند.اینکه برخی از شبکه های ماهواره ای همانند بی بی سی فارسی دائما اخبار این نماینده ها را پوشش دهند و در تنور وقایع بعد از انتخابات سال 88 بدمند اصلا چیز عادی و طبیعی نبوده است.

حتی ظاهرا آقای آخوندی در جلسه دیدار نماینده کاندیداهای معترض با رهبری هم به این موضوع عدم تقلب اشاره کرده بودند؟

بله اولین زمزمه ها برای اینکه تقلب نشده است و ایراد معترضین به نتایج چیز دیگری است در همان جلسه در حضور آقا مطرح شد و اعتراف کردند که در انتخابات دهم ریاست جمهوری تقلب نشده است.

به نظر شما نماز جمعه رهبری انقلاب در 29 خرداد 88 چه تاثیری در وقایع روزهای بعد از انتخابات داشت؟

رهبری در آن نماز جمعه با کاندیداها اتمام حجت کردند و آن نماز جمعه هم به شدت در میان مردم تاثیر داشت.اگر عده ای بودند که مذهبی هم به شمار می رفتند و رهبری اقا را قبول داشتند که از اعتراضات کنار کشیدند و سخنان آقا را قبول کردند.حتی ممکن بود عده ای هم نظام و رهبری را قبول نداشته باشند اما متوجه شدند که اعتراضات معترضین در مورد خود انتخابات نیست و هدف چیز دیگری است و برای همین آنها هم فهمیدند که دارد از آنها سو استفاده می شود برای همین کنار کشیدند و شما میدیدید که در پر جمعیت ترین تظاهرات که مثلا در 25 خرداد 88 برگزار شد در خوشبینانه ترین حالت اگر 500-600 هزار نفر حضور داشتند این عده در روزهای بعد به 50-60 هزار نفر رسید و شما ریزش را کاملا احساس می کردید.

نظر شما درباره نتایج انتخابات سال 92 چیست؟چرا اقای دکتر روحانی پیروز انتخابات شدند؟

تمامی آن حرف هایی که چه بیرونی ها و چه برخی از افراد هم صدا با انها در داخل کشور بیان می کردند در انتخابات 92 نشان داده شد که لااقل در میان 73 درصد مردم بی تاثیر بوده است و مردم همچنان نظام و رهبری را قبول دارند و این نشان می داد که فضای ملتهب سال 88 که برای براندازی نظام طراحی شده بود در سال 92 از بین رفت و مردم همچنان جمهوری اسلامی را قبول دارند و به نظام اطمینان خاطر دارند.

ممنون از فرصتی که در اختیار ما قرار دادید.

موفق باشید.

دکتر ابراهیم یزدی


دکتر ابراهیم یزدی را بسیاری از افرادی که با تاریخ معاصر ایران آشنا هستند می شناسند.از اعضای سرشناس نهضت آزادی ایران که در روزهای اوج گیری انقلاب اسلامی یکی از مترجمان امام خمینی(ره) در پاریس بود و پس از انقلاب اسلامی نیز در دولت موقت مرحوم مهندس بازرگان سمت وزارت امورخارجه را برعهده داشت.یزدی این روزها دبیر کل نهضت آزادی می باشد و در دوران ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد همواره یکی از منتقدین سرسخت سیاست های او بوده است.به همین مناسبت و در یکی از روزهای شهریور ماه امسال به منزل او رفتیم و با وی مصاحبه ای را درباره وقایع سال 88 انجام دادیم.این مصاحبه در شماره 222 هفته نامه پنجره در 6 دی ماه 1393 منتشر شده است.

 

آقای دکتر یزدی نظر شما درباره وقایع انتخابات سال 88 چیست و تاثیر رفتارهای آقای احمدی نژاد را در آن برهه از زمان چگونه تحلیل می کنید؟

من سال ها قبل مقاله ای نوشتم با عنوان پروژه تنها سازی رهبر و در آنجا اشاره به خط نفوذ در درون انقلاب کردم و گفتم هدف این است که رهبر را تنها بگذارند تا در سر بزنگاه های تاریخی بتوانند به رهبر هم آسیب برسانند و بعد از اتفاقات سال 84 گفتم پروژه تنها سازی رهبر کامل شد.

شما اگر تاریخ چند دهه اخیر را مطالعه کنید می بینید که این افراد نفوذی در بدنه انقلاب نفوذ کرده اند.وگرنه معنی ندارد که با بازرگان آن طور رفتار کنند و بعد با هاشمی و خاتمی و میر حسین موسوی و کروبی و ... و تنها یک نفر باقی بماند که هر زمان که خواستند به او نیز آسیب برسانند و همه چیز را تصاحب کنند.

شما اگر کارهای احمدی نژاد را یکی یکی بررسی کنید بعد من آن موقع به شما می گویم که اگر اسرائیل می خواست برای ما کارشکنی کند بهتر از اسرائیل نمی توانست برای ما این کار را بکند.

خوب یک بحثی اینجا مطرح می شود و آن این است که دلیل شما برای این صحبت ها چیست؟آیا سندی وجود دارد و شما از سندی سخن می گوئید؟

ببینید من سند مکتوبی در اختیار ندارم برای همین همیشه ابا داشته و دارم که صریحا اسم افراد را ببرم.اما یک بحثی را کلامیون دارند و می گویند ما که خداوند را نمی بینیم اما از اثر پی به وجود موثر می بریم.من هم سندی که در اختیار ندارم اما با تحلیل رفتارهای افراد این سخنان را مطرح می کنم و با دلیل این ها را می گویم.

یعنی شما معتقد هستید در سال 88 همان خط نفوذی داخل انقلاب باعث رقم خوردن آن اتفاقات شد؟

بله در سال 88 شما این را مشاهده کردید که همان نفوذی های داخل انقلاب تلاش کردند افراد سابقه دار را از صحنه کنار بزنند و خود تمامی امور را در اختیار بگیرند.این پروژه نفوذ در انقلاب هم از ابتدای انقلاب وجود داشته و مربوط به سالهای اخیر نیست.شما از روزهای ابتدایی انقلاب در نهادهای مختلف شاهد این نفوذی ها بوده اید و امروز هم این افراد وجود دارند.

به عنوان مثال چه نفوذی هایی در درون حزب جمهوری اسلامی وجود داشته اند که آقای مهندس موسوی را تحریک می کردند که با ما آن طور برخورد کنند؟آیا این نفوذی ها فقط کارشان بمب گذاری و ترور افراد بوده است و یا کارها و برنامه های دیگری هم داشته اند؟اگر شما دقت کنید می بینید که یکی از کارهای آنها ترور بوده است و آنها فعالیت های دیگری هم داشته اند.

درباره انتخاب آقای احمدی نژاد در سال 84 به عنوان رئیس جمهور نظر شما چیست؟به نظر شما آیا تاثیر رفتارهای ایشان در سال 88 باعث آن اتفاقات شد؟

احمدی نژاد به نظر من اصلا نباید به عنوان کاندیدای ریاست جمهوری در سال 84 تائید صلاحیت می شد.به این دلیل که احمدی نژاد تا آن زمان نه رجل دینی بود و نه رجل سیاسی.چون شما می دانید که در قانون اساسی آمده است که رئیس جمهور باید از میان رجال دینی و سیاسی انتخاب شود و احمدی نژاد تا آن زمان نه رجل دینی بود و نه رجل سیاسی، خوب حالا شما آمده اید ایشان را تائید کرده اید و ایشان باز در سال 88 انتخاب می شود چه عجله ای بوده که نتایج را سریع اعلام و تائید کنید؟احمدی نژاد هم که صبر نکرد و آنقدر غرور او را گرفت که یکشنبه آمد در میدان ولیعصر سخنرانی کرد و مخالفین خودش را خس و خاشاک نامید.به نظر من تمامی این ها در بحرانی کردن شرایط جامعه تاثیر داشت و باعث شد آن اتفاقات در سال 88 رقم بخورد.

و در نهایت به نظر شما چطور می شود که در خرداد 92 آقای دکتر روحانی به ریاست جمهوری می رسند و این بار جریانی رای آورد که کاملا بر خلاف مسیر 8 سال پیش از خود بوده است؟چرا این بار بحث تقلب مطرح نشد و افراد بر خلاف سال 88 به نتایج انتخابات 92 اعتراص نداشتند؟

آنچه که در خرداد 92 اتفاق افتاد انعکاس یک تحول در میان لایه های مختلف جامعه بوده است.من مقاله ای دارم که همین چند ماه قبل منتشر شد و در آن دوره های مختلف جمهوری اسلامی را به پنج جمهوری تقسیم بندی کرده ام و معتقدم ما در حال حاضر در پنجمین این جمهوری ها هستیم.تحولاتی که شما مشاهده می کنید تحولات ساده ای نیست و این طور نیست که شما فکر کنید این ها نمی خواهند دولت روحانی را سرنگون کنند.این ها تلاش می کنند اما در حال حاضر نمی توانند این کار را بکنند و به همین دلیل مجبور هستند با دولت روحانی فعلا همراهی داشته باشند چون نتایج 8 سال ریاست جمهوری احمدی نژاد را دیده اند و مشاهده کرده اند که سرانجام آن به کجا رسیده است.

عبدالرضا داوری


عبدالرضا داوری از چهره های سرشناس و جنجالی نزدیک به محمود احمدی نژاد است که در دوره دوم دولت احمدی نژاد همواره به عنوان چهره ای رسانه ای و حامی دولت نهم و دهم در مجامع عمومی حاضر می شد و از عملکرد دو دولت محمود احمدی نژاد حمایت می نمود.داوری در مقطع انتخابات سال 88 قائم مقام خبرگزاری ایرنا بوده است و از فعالین ستاد انتخاباتی محمود احمدی نژاد محسوب می شد که از نزدیک در جریان روند تحولات آن انتخابات بوده است.به همین مناسبت در یکی از روزهای مهر ماه امسال با وی مصاحبه ای را ترتیب دادیم و روایت او از انتخابات دوره دهم و یازدهم ریاست جمهوری را جویا شدیم.مصاحبه ای که در ادامه از نظر شما می گذرد مختصری از 90 دقیقه مصاحبه با عبدالرضا داوری می باشد که در مستند روزهای خرداد مورد استفاده قرار گرفت و در شماره 222 نشریه پنجره منتشر شد:

 

به نظر شما چرا انتخابات ریاست جمهوری سال 88 متفاوت ترین انتخابات نسبت به دوره های پیش از خود بود و تا بدین حد با حواشی و جنجال های فراوانی مواجه شد؟

من اول باید از شما تشکر کنم که تلاش می کنید تا یکی از مهم ترین مقاطع سیاسی ایران  و انقلاب را نقل کرده و به تصویر بکشید و این جای امیدواری دارد.در پاسخ به سوال شما باید این را بگویم که از اواسط دهه شصت و بعد از فوت حضرت امام(ره) و روی کار آمدن دولت سازندگی در کشور ، خطی شکل گرفت که فکر می کرد برای آنکه ایران بتواند به پیشرفت برسد و بتواند در ابعاد مختلف زندگی موفق باشد باید در پروژه جهانی سازی ذوب شود و قرار بگیرد و این روند تکاملی را هم از روی نظریات داروین استخراج کرده بودند و به همین دلیل افرادی که در آن دولت تئوری پردازی می کردند سعی می کردند این الگو را در ایران به پیش ببرند.در زمان دولت اصلاحات و با روی کار آمدن آقای خاتمی همین روند با شتاب بیشتری ادامه پیدا کرد و برخی از تئوریسین های اصلاحات همانند عبدالکریم سروش و سعید حجاریان و غیره معتقد بودند ایران باید در این فرآیند جهانی شدن به پیش رود و دست از ارزش های انقلابی خود بکشد.تابستان سال 83 که حدودا 1 سال قبل از انتخابات دوره نهم ریاست جمهوری بود برخی از تشکل های دانشجویی اصلاح طلبان اردوهایی را تشکیل دادند و این نظریات را مطرح کردند که در انتخابات سال 84 باید به فردی رسید که اولا بتواند اختیارات رهبری انقلاب را به عنوان یکی از جدی ترین موانع پیاده شدن طرح ها برای پیوستن ایران به پروژه جهانی سازی، محدود کند و در واقع به سمت واتیکانیزاسیون رهبری در جمهوری اسلامی ایران بروند و در ثانی بتوانند اهداف دولت های سازندگی و اصلاحات را در درون کشور ادامه دهند.به همین دلیل به گزینه هایی همانند مصطفی معین و مهدی کروبی و برخی دیگر از افراد رسیدند.اما آنها هیچ گاه فکر نمی کردند از دل آن انتخابات فردی همانند دکتر احمدی نژاد بیرون بیاید که کیلومترها با اهداف و برنامه های آنها فاصله داشته است و در واقع اختلافات جدی از سال 84 شروع شد و ما اگر میخواهیم وقایع سال 88 را به خوبی بررسی کنیم باید اولا این مسائل را بررسی کنیم.

آقای داوری به نظر شما چرا در آن مقطع زمانی در سال 88 بحث تقلب مطرح شد و عده ای عنوان کردند چون خبرگزاری هایی همانند فارس و ایرنا در عصر 22 خرداد 88 نتایج انتخابات را اعلام کردند و خبر دادند که آقای احمدی نژاد پیروز انتخابات است پس در انتخابات تقلب شده است؟

ببینید این بر می گردد به پروژه جنگ روانی که توسط ستاد آقای موسوی طرح ریزی شده بود.این واقعیتی است که آقای موسوی برای انتخابات نیامده بودند.این ها آمده بودند تا تغییرات اساسی در ساختار جمهوری اسلامی ایجاد کنند و برای همین کار هم به حضور مردم نیاز داشتند.آقای موسوی این را علنا صبح روز انتخابات در مصاحبه با نشریه تایم آمریکا می گوید و این را نباید فراموش کرد که انتخابات و حضور مردم برای اینها بهانه ای بوده است تا دست به فتنه گری بزنند.

در مورد خبر خبرگزاری فارس و ایرنا هم باید این را بگویم که سایت های خبری معمولا کانال های خبری مخصوص به خود را در فرمانداری ها و ستاد برگزاری انتخابات دارند و این امر معمولی است که از کانال های خبری خود اخبار را جویا می شوند و این از نقاط قوت خبرگزاری های است که بتوانند اخبار را سریعتر و بهتر به مخاطبین خود برسانند.در آن انتخابات هم همین اتفاق افتاد و خبرگزاری فارس و ایرنا به دلیل دسترسی های بهتری که به ستادهای برگزاری انتخابات و ستاد انتخابات وزارت کشور داشتند توانستند نتایج را سریعتر اعلام کنند.در مورد اعلام نتایج هم باید این را بگویم که خود اقای موسوی هم همان روز نتایج را اعلام کردند و گفتند با نسبت آرای بسیار زیاد برنده انتخابات هستم!این در راستای همان جنگ روانی بود که ستاد ایشان پیگیری می کرد و دقیقا لحظه به لحظه نیز محاسبه شده طرح های خود را به پیش می بردند و خبرگزاری فارس و ایرنا اگر آن خبر را آن روز منتشر نمی کردند این خط جنگ روانی ستاد آقای موسوی تاثیرات منفی خود را بیشتر در جامعه می گذاشت.

به نظر شما برخی از رفتارهای آقای احمدی نژاد همانند سخنرانی ایشان در 24 خرداد 88 در میدان ولیعصر (عج) تاثیر منفی در وقایع بعد از انتخابات نداشت؟

نه به نظر من این ها همه بهانه است.اولا آقای احمدی نژاد هیچ وقت رای دهندگان به کاندیداهای دیگر را خس و خاشاک خطاب نکردند.بلکه منظور ایشان همان عده ای بود که شب گذشته رفته بودند مقابل وزارت کشور و شیشه ها را شکسته بودند و سطل آشغال ها را آتش زده بودند.منظور آقای احمدی نژاد اتفاقات موضعی بعد از انتخابات بود و ایشان آن عده را خس و خاشاک خطاب کردند.این تحریف سخنان آقای احمدی نژاد هم در راستای همان جنگ روانی ستاد های کاندیداهای رقیب و رسانه هایی بود تا در کوره قطبی سازی جامعه بدمند.ثانیا من معتقدم اگر مراسم آن روز هم برگزار نمی شد باز اتفاقات بعد از انتخابات رخ می داد و آن مراسم تاثیر زیادی در وقایع بعد از انتخابات نداشت.

نظر شما درباره انتخابات سال 92 چیست؟برخی ها این موضوع را مطرح می کنند که چون در انتخابات سال 88 دولت و نهادهای نظارتی همانند شورای نگهبان یک دست بودند پس تقلب شد ولی در سال 92 به دلیل اختلاف دولت و برخی از نهادهای نظام بر سر کاندیداتوری آقای مشایی این بار دیگر نمی شد تقلب شود.آیا این استدلال را شما قبول دارید؟

ببینید من معقتد هستم که اساسا در جمهوری اسلامی ایران در انتخابات های سراسری و ملی همانند ریاست جمهوری امکان تقلب فراگیر وجود ندارد.شاید در حد دیفرانسیل ها در روستاها و شهرها در انتخابات کوچک همانند شهر و روستا و مجلس بشود تقلب کرد اما در انتخابات ریاست جمهوری نمی شود تقلب سرنوشت ساز انجام داد.چون وقتی انتگرال گیری می شود این تقلب ها بسیار ناچیز می شود و در سرنوشت انتخابات تاثیری ندارد.به همین دلیل بنده اساسا این استدلال را درباره سال 92 که چون اختلاف بر سر آقای مشایی وجود داشت پس تقلب نشد را اساسا قبول ندارم چون معتقد نیستم که تقلبی تا به حال صورت گرفته باشد.در ضمن فراموش نکنیم که بسیاری از افراد که در سال 92 به آقای روحانی رای دادند همان افرادی بودند که در سال 88 به آقای احمدی نژاد رای دادند و نباید ذهن خود را با فتنه درگیر کنیم و اینکه مردم شهرستان ها هم همانند تهران ذهنشان درگیر فتنه 88 بوده است.نخیر.مردم در سال 92 احساس کردند آقای روحانی می تواند برای آنها مفید تر باشد به همین دلیل به آقای روحانی رای دادند همان طور که در سال 88 به آقای احمدی نژاد رای داده بودند.

عباس عبدی


مهندس عباس عبدی را بسیاری از چهره های آشنا با تاریخ انقلاب به خوبی می شناسند. از جمله دانشجویانی بوده است که سفارت آمریکا در آبان 1358 را اشغال کردند و در دهه شصت به برخی از نهادهای دولتی و انقلابی راه پیدا کرد.اما هم زمان با روی کار آمدن دولت سازندگی به طرف فعالیت های روزنامه نگاری به صورت جدی تر کشیده شد و در روزنامه سلام مشغول به فعالیت شد و با آغاز عصر اصلاحات و دستگیری های برخی از روزنامه نگاران وی نیز دستگیر و زندانی شد.در سال 1384 از جمله افرادی بود که مخالف حضور هاشمی رفسنجانی در دور دوم انتخابات بود و معتقد بود که هاشمی در مقابل احمدی نژاد شانسی برای پیروزی ندارد و بهتر است که کنار بکشد اما هاشمی رفسنجانی هیچگاه به این توصیه عبدی توجه نکرد و سرانجام احمدی نژاد پیروز دور دوم انتخابات سال 84 شد. همزمان با انتخابات ریاست جمهوری در خرداد 1388 عباس عبدی نیز از جمله اعضای سرشناس ستاد مهدی کروبی بود که مشاوره هایی را به کاندیدای مورد نظر خود می داد. به همین دلیل در یکی از روزهای آذر ماه امسال مصاحبه ای را در دفتر وی درباره انتخابات سال 88 و 92 انجام دادیم که از نظر شما می گذرد.این مصاحبه از سری مصاحبه هایی می باشد که در شماره 222 نشریه پنجره منتشر شد و در اختیار علاقمندان قرار گرفت و با انتشار در فضای مجازی در اختیار علاقمندان بیشتری قرار می گیرد.

 

سال 88 ما شاهد انتخابات متفاوتی بودیم که در تاریخ 30 سال انقلاب تا آن زمان، جزء بی سابقه ترین انتخابات به شمار می آید.به نظر شما چرا انتخابات سال 88 تا بدین حد جنجالی شد و بسیاری از اتفاقاتی که در آن مقطع روی داد بی نظیر بود؟

درباره انتخابات سال 88 نظرات متفاوتی نسبت به دیگر دوستانی داشتم که در آن زمان میان اصلاح طلبان مشغول به فعالیت بودند و این نظرات را هم همان زمان گفته بودم و منتشر هم شده است. در زمستان سال 87 نامه ای را خطاب به آقای محسن میردامادی نوشتم و در آن متذکر شدم روندی که دوستان مشارکت در پیش گرفته اند به نتیجه مطلوب منجر نخواهد شد و گفتم بحث اصلی نهادینه شدن انتخابات است ولی این نکته مهم به حاشیه رفته بود و آنان نهادینه بودن انتخابات را مفروض گرفته و وارد یک رقابت سنگین برای حذف احمدی نژاد شدند. به نظر من در سال 88 هر دو طرف دعوا مقصر بودند یا می دانستند که نتیجه آن فرایند کار را به اینجا خواهد کشاند که در این صورت هر دو طرف مسئول هستند، و یا اگر هم نمی دانستند که کار به آنجا کشیده خواهد شد و این از بی اطلاعی و اشتباه آنها بود که کار را به اینجا رساند در این صورت مسئولیت سیاسی دارند.

در آن نامه نوشته ام که آقای احمدی نژاد چه درست و چه نادرست بالاخره اسمش از صندوق ها بیرون خواهد آمد و شانس زیادی برای رقابت با احمدی نژاد وجود ندارد. البته بنده معتقدم علی رغم تمام نارسایی های موجود در انتخابات و آرا به دلائل تحلیلی آقای احمدی نژاد رای هم آورده است و تقلب تعیین کننده ای در تجمیع آرا صورت نگرفته بود.

دلیل شما برای این استدلال چه بود که احمدی نژاد برنده انتخابات ریاست جمهوری خواهد بود؟

این شاید برای من به عنوان یک کنشگر سیاسی که در ستاد آقای کروبی بودم طبعا پذیرفته شده نبود که این حرف را پیش از انتخابات بزنم اما در واقع استدلال من به پول نفت بر می گشت. شما می دانید که در آن زمان درآمدهای نفتی ایران بیشترین در آمدها تا آن زمان بوده است. در بهار سال 88 دولت چیزی بیش از 10 میلیارد دلار پول در داخل جامعه تزریق کرد که بحث سیب زمینی ها و اینها رقم بسیار بسیار ناچیز و پیش پا افتاده آن بوده است، توجه دارید این رقم چقدر است؟ وقتی شما پول نفت داشته باشید خیلی کارها می توانید بکنید که ما در آن زمان دیدیم که همین اتفاق هم افتاد و در نتیجه نهایی انتخابات نیز تعیین کننده بود.

چطور شد که شما در ستاد آقای کروبی مشغول به فعالیت شدید؟

زاویه نگاهم را در 15 فروردین سال 88 طی یادداشتی به نام "ورود به انتخابات از کدام منظر؟" نوشته و منتشر کردم. برای من نتیجه انتخابات در درجه اول اهمیت نبود. مهم این بود که نهاد انتخابات در کشور ما حفظ شود. این هدف اصلی من بود حالا اگر کاندیدای مورد نظر ما هم رای می آورد چه بهتر اما این هدف در اولویت های بعدی من بود. اولویت اصلی من این بود که انتخابات در کشور ما حفظ شود و از بین نرود. بعلاوه مشارکت در یک کنش سیاسی به ارتقای سطح سیاست در جامعه کمک می کند چه انتخاب بشوی و چه نشوی. در واقع نگاه من به انتخابات 88 مثل بذری بود که باید پاشیده می شد تا 4 سال بعد برداشت شود.

آقای عبدی به نظر شما چرا در انتخابات سال 88 بحث تقلب فراگیر شد و کاندیداهای رقیب آقای احمدی نژاد مدعی تقلب شدند؟

این بر می گردد به سوء ظن دو طرف نسبت به هم. وقتی ما کسی را دزد بدانیم نگاهمان به رفتارهای او یک جور است و وقتی او را امین بدانم استنباطمان از رفتارها و کارهای او نوع دیگری است. در سال 88 هم همین اتفاق رخ داد. نگاه به کارهای دولت احمدی نژاد برای رقبای وی معنی منفی داشت همچنان که کارهای فعالان رقیب هم برای حکومت معنایی مشابه داشت و این بدگمانی طرفین باعث شد که بدترین برداشتها از هر رفتار طرفین صورت گرفته و آن اتفاقات هم رخ دهد. البته به نظر من اصلاح طلبان در دام طرف مقابل نیز افتادند و مسیری را رفتند که برایشان برنامه ریزی یا حداقل آماده شده بود!

به نظر شما چرا در انتخابات سال 92 دیگر بحث تقلب مطرح نشد و این بار هفتاد و سه درصد مردم بر خلاف پیش بینی های رسانه های خارجی به پای صندوق های رای آمدند و باز رای دادند و این بار نام آقای روحانی از صندوق بیرون آمد؟

 معتقدم بیشتر مردمی که سال 92 به پای صندوق های رای آمدند نظرات منتقدین را در باره سال 88 و بحث تقلب به تعبیری که آنان طرح کردند قبول نداشتند. و حتی بسیاری از آنان کسانی بودند که به احمدی نژاد رای داده بودند و آمدند جبران کنند. همچنین معتقدم که در سال 88 شاهد پدیده انتخاباتی نبودیم بلکه نوعی ستیز سیاسی در قالب انتخابات را شاهد بودیم. اما در سال 92 رقابت بجای ستیز در قالب انتخابات برگزار شد. به چه معنا؟ برای اینکه منظور خودم را درست منتقل کنم باید بگویم، رخداد واقعی انتخابات یعنی وقتی که رای گیری تمام شد همه احساس آرامش کنند نه اینکه تازه اول نگرانی همه باشد. در انتخابات آمریکا هم شما این را میبینید که یک رقابت سخت و نفس گیری انجام می شود اما زمانی که رای گیری تمام شد دیگر همه احساس آرامش می کنند و فضای آرامی حکمفرما می شود. به نظر من در انتخابات سال 92 چنین فضایی حاکم شد و باعث شد که مردم نیز در انتخابات شرکت کنند.

فکر می کنید چرا در سال 92 گزینه مورد نظر احمدی نژاد نتوانست به صحنه بیاید و رای کسب کند؟

این هم بر میگردد به همان بحث پول نفت. چون در سال 92 دیگر پول نفت تمام شده بود! و احمدی نژادیسم موضوعیت خود را از دست داده بود. شعارهای احمدی نژادیسم در غیاب پول نفت مثل باز کردن مغازه یخ فروشی در قطب شمال است.

نظر شما درباره رد صلاحیت آقای هاشمی و حضور نیافتن آقای خاتمی در انتخابات سال 92 چیست؟ من به خاطر دارم که همان زمان هم شما گفته بودید که نمی گذارند آقای هاشمی به سرانجام مطلوب در انتخابات برسد.

معتقد بودم که اگر آقای هاشمی و آقای خاتمی در انتخابات سال 92 شرکت می کردند باز همان اتفاقات سال 88 تکرار می شد زیرا معنای انتخابات به تعبیری که گفتم تغییر می کرد و احتمالاً این بار بدتر هم تکرار می شد. برای همین نمی شد که آقای هاشمی و آقای خاتمی در این انتخابات حاضر شوند و باز ما شاهد همان اتفاقات سال 88 نباشیم و در واقع نمی گذاشتند که این دو نفر در انتخابات شرکت کنند. در مورد جمله ام هم گفتم در روز 24 خرداد قطعا شاهد ریاست جمهوری این دو نفر نخواهید بود.

به عنوان سوال آخر، به نظر شما چطور شد که آقای آخوندی و نجفی که در انتخابات سال 88 به ترتیب در ستاد آقای موسوی و کروبی مشغول بودند و مدعی تقلب در انتخابات سال 88 شده بودند سال 92 در مجلس در روز رای اعتماد آمدند و گفتند ما هیچ گاه نگفتیم تقلبی صورت گرفته است؟!

من این را نمی دانم که آیا اساساً چنین موضعی گرفته اند یا نه و اگر گرفته اند چرا چنین موضع گیری گرفته اند. بهتر است از خود این افراد سوال کنید. ولی فرض کنیم کسی چنین کرده باشد در این صورت بیش از این که نقد را متوجه فرد کنیم که در جای خود ضروری است باید به ساختار توجه داشت که چرا چنین پدیده هایی مشاهده می شود.

ممنون از اینکه فرصتی را در اختیار ما قرار دادید تا در خدمت شما باشیم.

موفق باشید.

متن مصاحبه ای که در ادامه از نظر شما می گذرد در ادامه انتشار متن خلاصه مصاحبه های مستند "روزهای خرداد" است که در شماره 222 نشریه پنجره منتشر شده بود و می توانید عینا متن منتشره آن مصاحبه های مختصر را در اینجا مشاهده و مطالعه نمائید.


حجت الاسلام و المسلمین حیدر مصلحی سمت وزیر اطلاعات را در دولت دهم بر عهده داشته است.وی زمانی مسئولیت این وزارت خانه را بر عهده گرفت که جنجال های انتخابات سال 88 و اعتراض به نتایج آنها 2 ماهی بود که سپری می شد و در آن مقطع زمانی نقش وزارت اطلاعات در برخورد با اعتراضات و اغتشاشات پس از انتخابات از اهمیت خاصی برخوردار بوده است.به همین خاطر برای شنیدن روایات حجت الاسلام و المسلمین مصلحی به دفتر ایشان رفتیم تا سخنان وی درباره انتخابات سال 88 را بشنویم.

 

حیدر مصلحی


جناب آقای مصلحی، شما در مرداد ماه سال 88 به عنوان وزیر اطلاعات دولت دهم انتخاب شدید.سوالی که در آن زمان بسیار مطرح بود این بود که وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران چه تدبیری را برای وقایع بعد از انتخابات آن سال اندیشیده بود؟

بنده زمانی به عنوان وزیر اطلاعات کار خودم را شروع کردم که بیش از 2 ماه از اعتراضات بعد از انتخابات سپری می شد و به همین خاطر بعد از فتنه وارد جریانات شدم.کارکنان وزارت اطلاعات تا آنجا که به من اطلاع دادند و در جریان بودم این طور نبود که قبل از فتنه 88 هشدارهایی را نداده باشند و فضا را رصد نکرده باشند و برای بعد از انتخابات برنامه ای را در نظر نگرفته باشند ، بلکه در جریان بودند و فضا را نیز رصد کرده بودند و حتی هشدارهایی را مطرح کرده بودند اما خوب به برخی از گزارشات آنها شاید توجهی نشده بود تا اینکه جریانات بعد از انتخابات رخ داد و نقش وزارت اطلاعات و کارکنان آن در دفع وقایع و حوادث بعد از انتخابات بسیار جدی و تعیین کننده هم بوده است.

بنده که به عنوان وزیر در این وزارت خانه مشغول به کار بودم و از نزدیک نیز در جریان امور بودم می دانم که چه زحماتی کشیده شد تا اتفاقات بعد از انتخابات 88 کنترل شود و کمترین آسیب ممکن به نظام وارد شود.

ببینید وقایع سال 88 چیزی نبود که حاصل مدت کوتاهی باشد.بلکه فرآیندی بود که از سال ها قبل بر روی آن کار شده بود و برنامه ریزی کرده بودند که در یک بزنگاه مهم به انقلاب آسیب وارد کنند و بتواند از همین نقطه نظام را ساقط کنند که به هدف خود نیز نرسیدند.

سال 88 یک موضوعی خیلی باعث تردیدها شده بود و نقطه شروع آن اتفاقات هم بود و آن موضوع تقلب بود.چرا بحث تقلب از طرف نهادهای نظام رد و گفته شد امکان تقلب اساسا وجود ندارد؟

ببینید این آقایانی که خودشان به نتایج انتخابات اعتراض داشتند به خوبی می دانند که اساسا مقوله تقلب یک بحث رد شده ای در انتخابات ایران است.این افراد خودشان افرادی بودند که سال ها در نظام مسئولیت داشتند، اتفاقا مسئولیت های مهمی هم داشته اند و می دانند اساسا امکان تقلب وجود ندارد.شاید حالا بتوان در حد پنج صندوق و ده صندوق تقلب کرد اما در حد وسیع با توجه به نظارت شورای نگهبان و اجرای وزارت کشور نمی توان بحث تقلب را پذیرفت و اساسا تقلب در انتخابات ایران در سطح ملی امکان پذیر نیست.

پس به نظر شما چرا بحث تقلب در سال 88 در بین طیفی از جامعه مورد توجه قرار گرفت؟

این بازمی گشت به همان موضوع جنگ روانی و کاری که مدت ها بود بر روی افکار جامعه انجام داده بودند و سعی داشتند بحث تقلب را جا بیندازند.ببینید رسانه های معاند دشمن از ماه ها قبل سناریویی را شروع کرده بودند که در آن سناریو طراحی شده بود که بر روی افکار جامعه طوری کار شود تا باور پذیر شود که در انتخابات می خواهد تقلب صورت بگیرد.

یک نکته ای هم همین جا برای شما بگویم.بعد از انتخابات ما ستاد یکی از کاندیداها را گرفتیم که در آن ستاد یکی از شبکه های معاند ماهواره ای هم دفتر داشت و بر نامه پخش می کرد.وقتی که ستاد را ما گرفتیم دفترچه ای در این ستاد پیدا شد که در آن تمام برنامه های بعد از انتخابات مو به مو نوشته شده بود.مثلا اینکه آن کاندیدای مورد نظر در فلان ساعت برنامه مصاحبه بگذارد و خود را پیروز انتخابات معرفی کند و اینکه چه کارهایی انجام دهند همه در آن دفترچه آمده بود.مسئول نگارش آن دفترچه هم فرزند یکی از مسئولین ارشد نظام بوده است که در اوایل انقلاب توسط منافقین در انفجار هفت تیر 1360 به شهادت رسیده بودند.

ببینید پس این ها برنامه ریزی شده بود و افراد چه با اطلاع و چه بی اطلاع در این سناریو ایفای نقش می کردند.اینها اتفاقاتی بود که افتاده بود اما متاسفانه بخشی از جامعه این را نمی دانست و در آن مقطع زمانی برایش باور پذیر نبود.

یعنی بخشی از جامعه به نظر شما میخواست که این اتفاق رخ دهد؟

ببینید ما بالاخره بخشی از افراد را داریم که در این جامعه زندگی می کنند که خب این نظام و رهبری و این سیستم را قبول ندارند.تعارف هم نباید داشته باشیم.خب بالاخره بخشی از افراد در جامعه ما اینگونه هستند البته تعدادشان بسیار قلیل است اما خب هستند و دارند زندگی هم می کنند.اما اکثریت مردم جامعه ما نظام و انقلاب را قبول دارند و به ارزش های نظام احترام می گذارند.

من معتقد هستم که جامعه به صورت مطلق و حتی نسبی نمی خواست این اتفاقات رخ دهد و همراه این اتفاقات نبود اما همان بخشی اقلیتی که عرض کردم تمایل به این کار داشتند و توسط خارج از کشور هم هدایت و همراهی می شدند.ما افرادی را در کشور داریم که از بقایای رژیم گذشته هستند ، خانواده های معدومین منافقین را داریم.اینها تماما در وقایع سال 88 فعال بودند و ایفای نقش می کردند تا از نظام انتقام بگیرند.

نقش بعضی از سازمان ها و احزاب همانند حزب مشارکت ایران اسلامی و مجاهدین انقلاب را در اتفاقات سال 88 چگونه ارزیابی می کنید؟برخی از مسئولین سیاسی و امنیتی به خاطر دارم که در سال 88 مدعی بودند که این دو حزب سیاسی نقش پر رنگی در حوادث بعد از انخابات ایفا کرده اند.

ما در همان ایام افرادی از این سازمان ها را داشتیم که علنا طراحی و هدایت بخشی از وقایع را بر عهده داشتند.من اگر بخواهم اسم ببرم مثلا شما آقای بهزاد نبوی را در نظر بگیرید.ببینید اقای نبوی از اول انقلاب نقش مشکوکی در نظام ایفا کرده است.از ماجرای مذاکرات الجزایر گرفته تا انفجار دفتر نخست وزیری تا اتفاقات مجلس ششم همیشه شما رد ایشان را میبینید.خوب این حداقل به ما می گوید که باید به ایشان مشکوک باشیم که چرا همیشه در بحرانی ترین شرایط نظام، نقش ایشان پر رنگ است و چرا برخی از مسئولین در سال ها قبل به ایشان اطمینان کرده و مسئولیت داده اند هم جای سوال جدی دارد.حداقل باید نقش مشکوک ایشان و سازمان مجاهدین انقلاب بررسی شود دیگر.

در مورد حزب مشارکت هم همین طور است.شما بسیاری از اعضای شورای مرکزی حزب مشارکت را می دیدید که در وقایع فتنه 88 نقش پر رنگی داشتند و این واقعا جای تامل داشت.

نقش کشورهای خارجی در فتنه 88 چگونه بود؟

ما در قبل از انتخابات ورودی های مشکوکی از برخی کشورها همانند انگلیس به کشور داشتیم و حجم این ورودی ها هم به نحو چشم گیری زیاد شده بود.در داخل هم من همین جا خوب است که یک نکته ای را با مردم خوبمان در میان بگذارم.ما در یک مورد خانمی فاحشه را دستگیر کردیم که از خارج وارد کشور شده بودند و با یکی از سفارت خانه ها نیز در ارتباط بودند ایشان مقادیر فراوانی پول در اختیار اراذل و اوباش قرار داده بودند تا در داخل کشور هرج و مرج بوجود بیاورند.این نقش را همیشه برخی از کشورهای خارجی ایفا می کنند و به سراغ اراذل و اوباش جامعه برای هرج و مرج می روند و روی آنها نیز سرمایه گذاری می کنند.می خواهم عرض کنم که سفارت خانه های خارجی به خصوص سفارت انگلیس در وقایع سال 88 فعال بود و اسناد و مدارک این موضوع هم منتشر شده است و همان زمان اعلام شد.

در پایان به نظر شما چطور فتنه 88 مدیریت شد و چطور نظام از این پیچ مهم تاریخی عبور کرد؟

ببینید این بصیرت و در صحنه بودن مردم ما را نشان می دهد که وقتی در صحنه باشند، دشمن نمی تواند به کشور آسیب وارد کند.بنده این را هم به عنوان فردی که مسئولیت وزارت اطلاعات را در اختیار داشته است بگویم که واقعا مدیریت مقام معظم رهبری بی نظیر بوده است.هر جا ایشان نظری داشتند و نظرشان دقیقا اعمال شده است واقعا دشمنان شکست خورده اند و وقایعی همانند روز 9 دی و 22 بهمن 88 را که ما شاهد بودیم نشان از نقش بی بدیل ولی فقیه در جامعه بوده است که جامعه را به خوبی به پیش می برد.

ممنون از اینکه وقتی را در اختیار ما قرار دادید.

موفق باشید انشاالله.

پوسترهای دیگر مستند "روزهای خرداد"

شنبه, ۱۱ بهمن ۱۳۹۳، ۰۲:۲۶ ق.ظ
در ادامه مطلب می توانید پوسترهای دیگر مستند روزهای خرداد را مشاهده نمائید.



پوستر مستند روزهای خرداد 2



پوستر مستند روزهای خرداد 3