گاه نوشته ها

مهدی دزفولی هستم، وبلاگ نویسی را از شهریور ماه 1382 آغاز کردم.علاوه بر وبلاگ نویسی، فعالیت های مختصر مطبوعاتی (همکاری با هفته نامه پنجره، فصلنامه ارغنون، روزنامه شرق و اعتماد) و مستند سازی هم داشته ام.پیش از این سردبیر سابق سایت خبری تحلیلی شفاف و مدیر اجرایی فصلنامه ارغنون بوده ام.

پیش از این 3 وبلاگ دیگر داشته ام که به دلایلی یا فعالیت آن ها متوقف شد و یا با فیلتر مواجه شدند و این وبلاگ چهارمین وبلاگی است که در آن می نویسم.امیدوار اینجا محلی برای تبادل آرا و نظرات مختلف باشد و بتوانم به صورت مستقیم نوشته های خودم را در اختیار دیگران قرار دهم.

بایگانی

۱۵۹ مطلب با موضوع «تاریخ انقلاب اسلامی» ثبت شده است

بازخوانی ترور ها و گذر تند اتفاقات

سه شنبه, ۱۳ مرداد ۱۳۹۴، ۰۹:۵۳ ب.ظ

مرداد سال 1360

این برشی از صفحه اول روزنامه اطلاعات 14 مرداد سال 1360 است.تنها با یک خوانش سریع از این صفحه روزنامه می توان به گذر سریع و با شدت اتفاقات در آن روزها پی برد.

ترور حسن آیت نماینده دوره اول مجلس شورای اسلامی با بیش از 60 گلوله ، تشکیل کابینه شهید باهنر تنها 45 روز پس از عزل بنی صدر و انتخاب محمد علی رجایی به عنوان دویم رئیس جمهور ایران، خبر جبهه های جنگ و کشف خانه های تیمی گروه های مخالف جمهوری اسلامی ایران.همه اینها نشان می دهد آن روزهای سال 1360 تا چه حد بحرانی و پر از حادثه بوده است.


34 سال پیش در این روز سید حسن آیت نماینده جنجالی دوره اول مجلس شورای اسلامی ترور شد و به شهادت رسید و حدود 3 هفته بعد از آن نیز محمد جواد باهنر به همراه محمد علی رجایی در انفجار دفتر نخست وزیری به شهادت رسیدند.


گاهی فکر می کنم اگر سیل این اتفاقات میخواست در کشور دیگری رخ دهد چه می شد؟یا این اتفاقات در چند ده سال در یک کشور دیگر می توانست رخ دهد؟

همزمانی تاریخی 2 پرونده تاریخ ساز!

جمعه, ۲ مرداد ۱۳۹۴، ۰۵:۵۰ ب.ظ

سر اینکه مذاکرات هسته ای و اعلام نتیجه نهایی آن دقیقا هم زمان با سالگرد پذیرش قطعنامه 598 از طرف ایران ( 29 تیر ماه 1367) شد را شاید سالها بعد بتوان فهمید که در این 29 تیر ماه چه سری است که هر دو پرونده مهم و تاریخ ساز در این روز به نتیجه رسیده است ، یکی در سال 1367 و دیگری 27 سال بعد در سال 1394 ، اما امیدوارم تاریخ آینده این سرزمین قضاوتی منصفانه و واقع بینانه از این 2 پرونده مهم و تاریخی داشته باشد.


در سالهای اخیر درباره قطعنامه 598 و علل پذیرش آن از سوی ایران تفاسیر مختلف و بعضا کاملا متضادی ارائه شده است!یقینا در مورد پرونده هسته ای و نتایج آن هم سالها بعد همین اتفاق رخ خواهد داد، فقط امیدوارم این قضاوت ها اولا باعث تفرقه و دشمنی نشود و بعد اینکه باعث درس های بزرگتری برای آیندگان باشد.



روزنامه جمهوری اسلامی قطعنامه 598


روزنامه جمهوری اسلامی 28 تیر ماه 1367

روزنامه جمهوری اسلامی نتیجه مذاکرات هسته ای

روزنامه جمهوری اسلامی 29 تیر ماه 1394


قطعنامه 598 و نتایج مذاکرات هسته ای یقینا چالش ها و محسناتی را برای کشور دارند اما آنچه که مهم و با اهمیت است این است که این مقاطع تاریخی باعث عبور کشور از یک بحران مهم و جلوگیری از تفرقه و آسیب های جدی به کشور شده و خواهد شد.

پوستر مستند داستان ناتمام یک حزب

فروش مستند داستان ناتمام یک حزب پیرامون حزب جمهوری اسلامی ایران ، شهید بهشتی ، واقعه هفتم تیر و بازخوانی بیش از 9 سال فعالیت های حزب جمهوری اسلامی آغاز شد.

علاقمندان می توانند با کلیک بر روی این لینک این مستند را به صورت اینترنتی و به مبلغ 2500 تومان خریداری نمایند.

در این مستند با افرادی همانند جواد منصوری، علیرضا بهشتی، حجت الاسلام حسین ابراهیمی ، فرشاد مومنی، حمید رضا ترقی، حجت الاسلام مجتبی همدانی،دکتر عبدالله جاسبی مصاحبه شده است و از تصاویر سالهای دور حزب جمهوری اسلامی نیز استفاده شده است.


این مستند از سال 1392 تا 1394 مراحل ساخت را پشت سر گذاشته است و در 9 تیر ماه امسال در مجتمع شهدای سرچشمه از آن رونمایی شده است.


برای کسب اطلاعات بیشتر با شماره 09212037845 تماس حاصل نمائید.

محمد علی عمویی
حدود 2 ماه قبل مصاحبه ای داشتم با محمد علی عمویی از دبیران حزب منحله توده که درباره کودتای نوژه و ترور های سال 60 انجام شد.مختصری از آن مصاحبه را در ادامه و در سایت تاریخ ایرانی می توانید مطالعه نمائید.

۲۵ سال پس از افشای کودتای نوژه توسط گروهی از افسران نیروی هوایی برای سرنگونی نظام جمهوری اسلامی و بازگرداندن شاپور بختیار به قدرت در ۱۸ تیر ۱۳۵۹، محمدعلی عمویی، از اعضای برجسته حزب توده تائید کرده که خبر کودتا را هوشنگ اسدی به آیت‌الله خامنه‌ای اطلاع داده بود. وی پیشتر گفته بود حزب توده اطلاعاتی درباره کودتای نوژه را در اختیار مسئولان جمهوری اسلامی گذاشته بود و او با نام مستعار دکتر تبریزی به جماران می‌رفت و با حمید انصاری، «محافظ شخص آقای خمینی» دیدار می‌کرد. عمویی در گفت‌وگو با «تاریخ ایرانی» چگونگی اطلاع حزب توده از کودتای نوژه و نحوه انتقال خبر این توطئه را به مقامات نظام شرح داده است.

 


 

پس از انقلاب بسیاری از نیروهای نظامی و امنیتی از مشاغل خود یا اخراج شدند و یا خود انصراف داده و خارج شدند. به نظر شما این نیروها در روزهای بعد از ۲۲ بهمن ۵۷ به چه فعالیت‌هایی مشغول بودند و این افراد در اتفاقات سال‌های پس از انقلاب تا چه حد دخیل بوده و نقش داشتند؟

 

پیش از انقلاب، تهران و بیروت به پایتخت جاسوس‌ها در دنیا معروف بودند و افراد زیادی از سازمان‌های اطلاعاتی غربی در تهران فعالیت داشتند اما من شخصا نفهمیدم که این جاسوس‌ها بعد از انقلاب به یکباره چه شدند و کجا رفتند و چرا خبری از دستگیری آن‌ها نشد اما همین افراد در وقایعی همانند کودتای نوژه و ترورهای سال ۱۳۶۰ نقش وسیعی داشتند. حزب توده همیشه در سال‌های بعد از انقلاب مورد تهمت قرار گرفت که خیانت کرده و به نفع کشورهای خارجی جاسوسی کرده است در صورتی که بسیاری می‌دانند حزب توده چه نقشی در آشکارسازی کودتای نوژه داشت و توانست خطر بزرگی را از سر ایران و جمهوری اسلامی دفع کند. همچنین حزب توده در سال‌های اول انقلاب ارتباط خوب و موثری با سازمان‌های اطلاعاتی و قضایی ایران داشت و اطلاعات خائنین را در داخل کشور به آن‌ها می‌داد. نمونه‌اش در جریان ترورهای فرقان بود که من شخصا چند باری به اوین رفتم و به آقای لاجوردی این اطلاعات را در مورد چند نفر از اعضای فرقان دادم اما در کمال تعجب نه تنها برخوردی با آن‌ها نشد بلکه با اعضای گروه و حزب ما برخورد می‌شد و این واقعا برای ما سؤال بود که چرا باید این برخوردها صورت بگیرد و افرادی که ما معرفی می‌کردیم و با سند و مدرک هم آن‌ها را به حکومت معرفی می‌کردیم با آن‌ها برخوردی نمی‌شد.

 

 

شما در مصاحبه‌ای گفته‌اید با نام مستعار با جماران و بیت امام در ارتباط بودید و اطلاعات خودتان را به آن‌ها می‌دادید.

 

بله ما از طریق برخی از روحانیون که قبل از انقلاب با آن‌ها هم‌بند و در ارتباط بودیم با امام ارتباط برقرار می‌کردیم و اطلاعات خودمان را به بیت امام می‌دادیم. مثلا آقای سید هادی خسروشاهی در خاطراتشان آورده‌اند که از طریق ما کودتای نوژه را به امام اطلاع داده بودند اما داماد امام آقای اشراقی در دفتر امام بودند و گفته بودند حرف این توده‌ای‌ها را باور نکنید و این‌ها قابل اعتماد نیستند. اما بعد از اینکه کودتا کشف و مشخص شد که حرف ما درست بوده است عذرخواهی کردند و مشخص شد که حرف‌های ما درست و دقیق بوده است.

 

 

ظاهرا شما از طریق یکی از اعضای زن حزب توده از ماجرای کودتای نوژه خبردار شده بودید.

 

بله، همین‌طور است. یکی از بانوان حزب که از کودتا خبردار شده بود ما را در جریان قرار داد و ما هم از طریق کانال‌های خود کودتا را به رهبران جمهوری اسلامی ایران اطلاع دادیم.

 

 

شهید قدوسی هم از شما برای همین موضوع توضیح خواسته و خواهان بازجویی از این خانم درباره کودتای نوژه بود اما حزب حاضر به معرفی ایشان نشد.

 

بله. طبق همان سابقه‌ای که گفتم افراد و عملیات‌هایی را گزارش داده بودیم و بعد دیده بودیم به جای برخورد با آن افراد با اعضای حزب ما برخورد شده بود. نمی‌توانستیم اطمینان بکنیم و بانویی که این کودتا را افشا کرده بود تحویل بدهیم چون معلوم نبود در صورت تحویل ایشان چه سرنوشتی برای او رقم بخورد. ایشان البته در همان زمان از ایران خارج شدند و سال‌ها بعد مجددا به ایران بازگشتند.

 

 

آیت‌الله خامنه‌ای که در آن زمان از رهبران حزب جمهوری اسلامی بودند و امامت جمعه تهران و نمایندگی مجلس را بر عهده داشتند از کودتا خبردار شده بودند و همین باعث شده بود که در افشای کودتا نقش داشته باشند. آیا حزب توده در انتقال اطلاعات کودتای نوژه به ایشان نقش داشت؟

 

من همین جا باید اعتراف کنم که آقای خامنه‌ای از طریق هوشنگ اسدی که از اعضای حزب توده بود و با ایشان هم رابطه خوبی داشتند از کودتا باخبر شده بودند. ما بعدها متوجه شدیم که بنی‌صدر هم از کودتا اطلاع داشته است. حالا از چه طریقی نمی‌دانم اما احتمالا مجاهدین خلق این را به او اطلاع داده بودند.

 

 

بعد از دستگیری محمدرضا سعادتی، آقای طالقانی در مصاحبه‌ای گفته بود چرا جاسوس‌هایی که دستگیر می‌شوند همگی چپ هستند و مگر آمریکا و اسرائیل در ایران جاسوس ندارند و به نوعی به روند دستگیری چپ‌ها بعد از انقلاب اعتراض کرده بودند. نظر شما در این باره چیست؟

 

این نقل قول درست است و بنده این را به خاطر دارم. روان آیت‌الله طالقانی شاد که همیشه مردی منصف بودند. این سخن را ایشان زمانی گفتند که من هم در خدمتشان بودم و ایشان به روند برخی از دستگیری‌ها اعتراض داشتند.

 

 

آقای هاشمی رفسنجانی در خاطرات خود به نقل از شما در شهریورماه سال ۱۳۶۰ و بعد از انفجار دفتر نخست‌وزیری نوشته‌اند که شما به دفتر ایشان رفته و نقل کرده بودید که انفجار دفتر نخست‌وزیری کار سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی و آقای بهزاد نبوی است. آیا این درست است؟

 

من الان این موضوع را دقیق به خاطر ندارم اما ما در آن زمان اطلاعات زیادی به دفتر آقای هاشمی می‌دادیم که متاسفانه برخی از آن‌ها هیچ‌گاه مورد توجه قرار نگرفت.

 

 

چرا این موضوع را در مورد بهزاد نبوی نقل کرده بودید؟

 

در مورد آقای نبوی از شوروی به ما اطلاعاتی داده بودند که ایشان تحرکات مشکوک و خاصی دارد و به همین دلیل ما به ایشان نظر مثبتی نداشتیم. در مورد سازمان مجاهدین انقلاب هم باید بگویم که این سازمان ترکیب نامتجانسی از افراد و تفکرات مختلف و متضاد بود. در همان زمانی که بخشی از اعضای این سازمان در سپاه بودند و یکی از اعضای آن فرمانده سپاه بود بخش دیگری از آن‌ها منتقد حاکمیت بود و مجموعا یک سازمان متضاد بود!

 

 

شما فکر می‌کنید این پروژه نفوذ حساب شده و با برنامه‌های کاملا قبلی به اجرا درآمده است و یا هر گروه سیاسی سعی داشت برنامه‌ها و اهداف خود را صرفا پیش ببرد؟

 

به گمان من بحث داخل کردن افراد در انقلاب با برنامه‌های قبلی و کاملا حساب شده بود و صرفا بر حسب تصادف و یا یک برنامه ساده نبود. این‌ها برنامه‌ریزی کرده بودند که چطور در طی سال‌های بعد از انقلاب بتوانند اهداف خود را در داخل ایران به پیش ببرند و قدرت را تصاحب کنند.

فروش مستند داستان ناتمام یک حزب آغاز شد

پنجشنبه, ۱۱ تیر ۱۳۹۴، ۰۸:۴۷ ب.ظ

پس از رونمایی از مستند داستان ناتمام یک حزب و عدم انتشار این مستند از صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران به دلیل نمایش چهره هایی همانند میر حسین موسوی و سخن گفت از دوران نخست وزیری وی و اختلافات او با مقام معظم رهبری ، فروش این مستند به صورت دی وی دی و لینک دانلود اینترنتی آغاز شد.

 

علاقمندان برای تهیه این مستند می توانند با شماره 09212037845 تماس حاصل نمایند و یا در هفته های آینده به سایت سینما مارکت مراجعه نمایند و این فیلم را به صورت کامل و بدون سانسور تهیه نمایند.

برای دانلود این مستند در سایت فیلیمو نیز می توانید اینجا را کلیک نمائید. 

 

نسیم

به گزارش «نسیم» (+)، مراسم رونمایی از مستند داستان یک حزب ناتمام روز گذشته در تالارگفتگوی مجموعه یادمان شهدای هفتم تیر«سرچشمه» برگزار شد.

رونمایی از مستند داستان یک حزب ناتمام با حضور دکتر جواد منصوری معاون مرکز اسناد انقلاب اسلامی و عضو کمیته حزب جمهوری اسلامی و همچنین حجت الاسلام و المسلمین دکتر محمدرضا زائری مدیر مجموعه یادمان شهدای هفتم تیر و مهدی درفولی کارگردان مستند داستان یک حزب ناتمام برگزارشد.

دکتر جواد منصوری، معاون مرکز اسناد انقلاب اسلامی و عضو کمیته حزب جمهوری اسلامی، در این مراسم طی سخنانی به خاطراتی از شجاعت‌ها و تلاش‌های شهید آیت الله حسینی بهشتی یاد کرد و او را مردی مقاوم، دلسوز، شجاع و خاضع دانست.

وی تصریح کرد: شهید بهشتی به گفته امام خمینی(ره) آنقدر مظلوم بود و منیتی برای خود قائل نبود که در برابر انواع تهمت‌هایی که به او زده می‌شد و حتی عده‌ای آن تهمت‌ها را بر روی دیوارها می‌نوشتند تا بقیه مردم هم بخوانند، اقدام دشمنانه‌ای انجام نمی‌داد.

معاون مرکز اسناد انقلاب اسلامی همچنین از خاطرات خود در روز نهم تیرماه و زمان تشییع جنازه شهدا یاد کرد و اظهار داشت: در آن زمان عده‌ای از مردم شعار «ایران پر از بهشتی است» را سر داده بودند و این شعار من را آزرده خاطر کرده بود. چراکه می دانستم شخصیت شهید بهشتی به ندرت در کشور یافت می‌شود.

ایشان بیان کرد: شهید بهشتی از جمله شخصیت‌هایی بود که بدون اغراق خداوند هر صد سال به جامعه اسلامی اهدا می‌کند، همان طور که خداوند امام خمینی(ره) را هدایت و حفظ کرد تا مسیر تاریخ بشریت به سمت اسلام سوق پیدا کند.

دکتر منصوری با بیان اینکه خون شهید بهشتی بیشتر از زندگی او به اسلام خدمت کرد، گفت: فاجعه هفتم تیر در عین عزایی که برای جامعه اسلامی به همراه داشت ، برکات و ثمرات بسیاری هم داشت از جمله اینکه باعث ریشه کن شدن جریان های ضد انقلابی و منافقین شد.

عضو کمیته حزب جمهوری اسلامی از عدم جمع گرایی در سطح جامعه انتقاد کرد و گفت: جای تاسف است که جامعه ما هنوز هم قائم به فرد است و شهید بهشتی آنقدر در این دنیا عمر نداشت که روح جمعی و قانون گرایی را از طریق حزب گرایی در جامعه نهادینه کند.

دکتر منصوری همچنین بر ادامه دادن راه زندگی و رهنمودهای شهید بهشتی تاکید کرد و گفت: لازم است رسانه‌ها در زمینه معرفی شخصیت های انقلابی بیشتر فعالیت کنند. چراکه برخی افراد و چهره‌های اثرگذار مانند شهید عراقی آنطور که باید برای مردم شناخته شده نیستند.

تسنیم

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم (+)، مراسم رونمایی از مستند «داستان یک حزب ناتمام» پیرامون حزب جمهوری اسلامی با حضور جواد منصوری در مرکز سرچشمه برگزار شد. در ابتدای این نشست منصوری گفت: در مورد موضوع هفتم تیر معمولا سه محور صحبت وجود دارد. اول آن است که زمینه های این واقعه چه بود و چه اشخاصی در شکل دادن به این فاجعه نقش داشتند. دوم آن است که این واقعه چه آثاری در کشور داشت و سوم آن است که امروز چه درس هایی از این واقعه می توان گرفت. البته صحبت کردن پیرامون این موضوعات هرکدام در جای خود اهمیت دارد اما امروز می‌خواهم درباره ی شخصیت ویژه ی شهید آیت الله بهشتی صحبت کنم.

وی ادامه داد: با پیروزی انقلاب، اولین مساله این بود که هرکدام از افراد این حالت را می‌گیرند که ما قهرمانیم و باید بالاتر باشیم و دستور بدهیم. افرادی بودند که صراحتا می‌گفتند که فلان مسئولیت حق ماست و چون ما را در آن پست نگذاشتند ما دیگر نیستیم. حال می‌خواهیم ببینیم که شهید بهشتی در آن موقع و مقطع چگونه صحبت می‌کرد.

اولین فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بیان داشت: در زمانی که هر کس سعی می‌کرد که دوستان و آشنایان خود را بیاورد، ایشان جلسه ای را با روسای سه قوه برگزار کردند که در آن گفتند انتخاب افراد باید براساس شایسته سالاری باشد. اولین ویژگی ایشان این بود که از نظر اخلاق سیاسی ، کاملا اسلامی بود. افراد اکثرا این گونه هستند که وقتی به پستی می رسند رفتارشان عوض می شود اما شهید بهشتی به اخلاق اسلامی اعتقاد داشت و واقعا آن را رعایت می کرد. ایشان حتی در برخورد با مخالفانشان نیز اخلاق اسلامی را رعایت می کرد. خاطرم هست ایشان از ابتدا تا انتها، اسم هر شخصی را که برای نمایندگی در مجلس اول مطرح می شد، نمی‌گفتند که عضو حزب است یا نه بلکه می‌گفتند ایشان آیا توانایی این کار را دارد یا نه ؟ آیا تقوای لازم را دارد یانه؟ یا یادم هست که برای نخست وزیری اسم اشخاص متعددی مطرح شد ایشان هیچ گاه نگفتند که فلان شخص آیا عضو حزب هست یا نه ؟ برای مثال شهید رجایی نخست وزیر شد در حالی که عضو حزب نبود اما از حمایت کامل حزب جمهوری اسلامی برخوردار بود. دلیل این رفتار هم این بود که شهید بهشتی معتقد به شایسته سالاری بودند. البته متاسفانه امروز ما با این طرز تفکر زاویه بزرگی گرفته ایم.

منصوری اضافه کرد: ویژگی دوم شهید بهشتی ترجیح جامعه و منافع جمع بود. ایشان هیچ وقت در برابر تهمت ها و دیوار نوشت هایی که علیه ایشان بود از خود دفاع نکرد. ما امروز به دلیل فاصله گرفتن از اخلاق اسلامی –  سیاسی مشکلات زیادی پیدا کردیم. به نظرمن برخلاف این که همه می گویند عمده مشکلات کشور اقتصادی است، اولین مشکل ما نداشتن اخلاق اسلامی – سیاسی است و بحث های بعدی ناشی از آن است. اگر در کشور مصرف زدگی، تجمل، فاصله طبقاتی و ... داریم به این دلیل است که ما اخلاق اسلامی را فراموش کردیم. برای مثال شهید بهشتی تا مدت ها بعد از انقلاب حاضر نبود که محافظ داشته باشد. ایشان عمیقا اسلام را شناخته بود و بسیار مقید بود. خاطرم هست که ایشان برای اجرای طرحی که ما در سپاه برای کمک به ازدواج جوانان قرار داده بودیم، مبلغ قابل توجهی را اختصاص دادند. ایشان در مساله رسیدگی به جوانان شعار نمیداد و ادعا نمی کرد بلکه عمل می کرد ایشان خود اگر چه مسئولیتی در این حوزه نداشت اما اشتغال جوانان را به صورت مستمر پیگیری می کرد. شهید بهشتی شخصیتی است که بدون اغراق خداوند در هر سال برای تجدید اسلام به جامعه اسلامی تحویل می دهد همان طور که خداوند امام را حمایت کرد تا اسلام را دوباره پیاده کند.به همین دلیل هم خون شهید بهشتی بیش تر از زنده بودنشان ثمر داشت.

او خاطر نشان کرد: اگر شهید بهشتی می بود دو سه اتفاق مهم رخ می داد که متاسفانه به دلیل این که بعد از ایشان روحیه ای مثل او وجود نداشت رخ نداد. به نظرم اگر ایشان زنده بود قطعا قوه قضاییه خیلی بهتر می شد و اکنون وضعیت به جایی نمی رسید که دادستان بگوید که ما انگار 20 سال کشور را رها کرده بودیم. جنگل ها را تراشیدند، زمین ها را بردند و اکنون می گوییم آن ها را گرفتیم. یقینا اگر ایشان بود این اتفاق نمی افتاد. هم چنین به نظرم مساله‌ای که در کشور شکل نگرفته جمع گرایی است. متاسفانه ایشان زنده نماند تا با تربیت حزبی، جمع گرایی را در مدیران ما ایجاد کند. خاطرم هست که در جلسه شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی در 15 اسفند که بعد از اتفاقات 14 اسفند بود، من پیشنهاد دادم تا سران این التهاب و به ویژه بنی صدر را ممنوع الخروج کنید ایشان گفتند که بدون دلیل نمی توان این کار را انجام داد بلکه باید به دنبال دلیل حقوقی بود. این در حالی است که رئیس سازمان بازرسی کل کشور می گوید که قانون شکنی در نظام اداری ما فرهنگ شده است من فکر می کنم دلیل چنین اتفاقی، نبود ایشان است.

معاون مرکز اسناد انقلاب اسلامی در پایان سخنان خود گفت: ما سرمایه های عظیمی را از دست دادیم، از شهید مطهری تا شهید عراقی ها و ... اما کمتر کار کردیم که ادامه دهنده ی خصلت های مثبت این ها باشد و حداقل درس‌های آن ها را به جوانان یاد بدهیم. باید خود ساختگی و مجموع خصال مثبتی که در ایشان بود را به نسل های بعد منتقل کنیم. علاوه بر آن ما در بخش رسانه ای هم  ضعف داشتیم. اگر در کشور های غربی چنین اتفاقی برای چنین شخصیتی اتفاق افتاده بود نمی دانم چند سریال و فیلم سینمایی و ... ساخته شده بود اما هنوز که هنوز است ما در کشور هیچ فیلمی از شهید عراقی و امثال آن ها نساخته ایم و خیلی ها ایشان را نمی شناسند.

در ادامه جلسه نیز مستند «داستان ناتمام یک حزب » به کارگردانی سید مهدی دزفولی برای حاضران اکران شد.

گزارش تصویری رونمایی مستند داستان ناتمام یک حزب

چهارشنبه, ۱۰ تیر ۱۳۹۴، ۱۰:۴۲ ق.ظ

برای مشاهده تصاویر رونمایی مستند داستان ناتمام یک حزب می توانید ادامه مطلب را مشاهده نمائید و یا برای دیدن گزارش کامل سایت جماران و شهدای سرچشمه اینجا و اینجا را کلیک نمائید.

در این مراسم دکتر جواد منصوری به ایراد سخنرانی پرداختند و پس از آن مراسم اکران فیلم برگزار شد.این مراسم ساعت 18.30 آغاز و در ساعت 20.15 دقیقه به اتمام رسید.



رونمایی مستند حزب جمهوری اسلامی


رونمایی مستند حزب جمهوری اسلامی


رونمایی مستند حزب جمهوری اسلامی


رونمایی مستند حزب جمهوری اسلامی


رونمایی مستند حزب جمهوری اسلامی


رونمایی مستند حزب جمهوری اسلامی


رونمایی مستند حزب جمهوری اسلامی


رونمایی مستند حزب جمهوری اسلامی

بخش اول مصاحبه با خبرگزاری فارس

دوشنبه, ۸ تیر ۱۳۹۴، ۱۱:۰۶ ب.ظ

برای مطالعه بخش اول مصاحبه با خبرگزاری فارس در مورد مستند داستان ناتمام یک حزب می توانید اینجا را کلیک نمائید و یا ادامه مطلب را مطالعه نمائید.


مصاحبه با خبرگزاری فارس


بعد از تشکیل حزب جمهوری اسلامی بعضی از دوستان مانند سعید حجاریان به ما طعنه می‌زدند که این چه حزبی است که همه در آن هستند حتی اصطلاحی هم شهید آیت داشتند که می‌گفتند آش شله قلمکار شده که همه نوع فکری در این حزب هست.

به گزارش خبرنگار تاریخ خبرگزاری فارس، شهید آیت الله دکتر سید محمد حسینی بهشتی، از پایه گذاران پرآوازه و مقتدر نظام جمهوری اسلامی به شمار می رود. نقش تعیین کننده آن عالم زمان آگاه در دوران مبارزات منتهی به انقلاب اسلامی و نیز در تأسیس و تکوین نظام جمهوری اسلامی، امری است که جملگی بر آن تأکید دارند. سرانجام آن اندیشمند بزرگ، در هفتم تیرماه 1360، در انفجار دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی و با 72تن از همفکران و یارانش به شهادت رسید.

 به همین دلیل با سید مهدی دزفولی کارگردان مستند “داستان ناتمام یک حزب” به گفت‌وگو نشستیم که  فعالیت‌های حزب جمهوری اسلامی از سال 57 تا 66 را  بازخوانی کرده است. این مستند 65 دقیقه ای در طی 19 ماه، از پائیز سال 1392 تا بهار 1394 تولید و ساخته شده است.


*به عنوان نخستین سوال بفرمایید انگیزه شما از ساخت مستند تاریخی در باره حزب جمهوری اسلامی چه بوده است؟ سوال دومم کمی کلی‌تر است که روند مستند‌سازی سیاسی و تاریخی با چه مشکلاتی همراه است.

-ابتدا از شما و دوستان خبرگزاری فارس برای داشتن نگاه ویژه به مبحث تاریخ انقلاب و مستند تشکر می‌کنم این بسیار جای تقدیر و تشکر دارد.

سال 91 بود که به فکر ساخت مستندی با موضوع «حزب جمهوری اسلامی» افتادم.  حزب جمهوری در تاریخ 10 ساله حیات خود یعنی ـ از سال 66 تا 57 ـ نقش مهمی در تاریخ دهه اول انقلاب داشته و نقش فعالی در آن مقطع ایفا کرده‌ است.

به طور مشخص اگر بخواهم به وقایع تاریخی اشاره کنم که حزب در آن نقش مستقیمی داشته است از جمله می‌توان به نقش حزب در مجلس خبرگان قانون اساسی، دوره اول مجلس شورای اسلامی، دوره اول انتخابات ریاست جمهوری و عزل بنی صدر اشاره کرد.

در دیگر مقاطع و رهبران حزب و اعضای آن، در سه قوه آن زمان حضور داشتند. آقای خامنه‌ای ریس جمهور وقت، دبیرکلی حزب را نیز بر عهده داشت. نخست وزیر وقت، میر حسین موسوی از اعضای شورای مرکزی حزب به شمار می‌آمد.

خیلی اعضای کابینه نظیر آقای ناطق نوری، علی‌اکبر ولایتی، پرورش، مرتضی نبوی، ‌حبیب‌الله عسگراولادی و ... همه عضو حزب بودند بنابراین این حزب بود که انقلاب را به پیش برد.

واقعا اگر این حزب نبود بنده معتقدم جریاناتی نظیر بنی صدر و مجاهدین خلق(منافقین) می‌توانستند انقلاب را به سمت خود سوق دهند.

واقعا اگر این حزب نبود بنده معتقدم جریاناتی نظیر بنی صدر و مجاهدین خلق(منافقین) می‌توانستند انقلاب را به سمت خود سوق دهند.

 

حزب جمهوری اسلامی بعد از پیروزی انقلاب دست به کادرسازی برای نظام زد. یکی از دلایلی که نخستین دولت بعد از انقلاب را مهندس بازرگان تشکیل داد این بوده که، انقلابیون مسلمان آن موقع که نزدیک خط امام بودند، تشکیلات خیلی قوی نداشتند.

به خاطر همین کسانی که تشکیلات داشتند راحت می‌توانستند کارهای سیاسی بکنند. به دلایل فوق که توضیح داده شد حزب جمهوری واقعا موضوع خوبی برای کار کردن بود.

اگر گروه‌های سیاسی درون کشور را تبار‌شناسی کنیم مشاهده می‌کنیم بعد از سال 1366 از دل حزب جمهوری اسلامی بیرون آمدند. اگر امروز گروه‌های سیاسی به اسم اصلاح طلب داریم مشخص است که ریشه فکری و نحله آن برمی‌گردد به طیف چپ‌گرای حزب جمهوری اسلامی، خیلی افرادی که بعدها به شهرت می‌رسند مثل آقای حجج الاسلام سید محمد خاتمی و حسن روحانی، کاندیداهای مورد حمایت حزب در انتخابات دوره اول مجلس شورای اسلامی بودند و از سوی حزب جمهوری اسلامی برای جامعه مطرح می‌شوند.

یا مثلا حزب مؤتلفه اسلامی را که امروز نگاه می‌کنیم از داخل حزب جمهوری اسلامی بیرون آمده است. طبیعی هم هست چرا که حزب جمهوری اسلامی 4 میلیون عضو داشت و قاعدتا پرجمعیت ترین حزب تاریخ معاصر ایران محسوب می‌شد.

قاعدتا می‌توانست برای سال‌های بعد هم تأمین نیرو کند. چالش‌هایی که ما بعد از تعطیلی حزب دهه هفتاد و هشتاد می‌بینیم عقبه فکری آن به حزب جمهوری اسلامی باز می‌گردد.

اگر سال 88 شاهد اتفاقاتی در سطح جامعه هستیم که گروه‌های سیاسی آن را رقم می‌زنند این مسائل ریشه در همان اختلافاتی دارد که در حزب وجود داشته است.

اگر آقای موسوی سال 88 بعد از انتخابات، اعتراضاتی را مطرح می‌کند این مباحث بر می‌گردد اختلافات حزبی که با دیگر اعضای حزب داشته است.

امروز پس از بیست و هشت سال از تعطیلی حزب جمهوری اسلامی می‌بینیم به استثنای چند کتاب کار جدی در مورد حزب صورت نگرفته است.

صرفا هر سال با فرارسیدن هفتم تیر که سالگرد انفجار دفتر مرکزی حزب است؛ تنها از حزب جمهوری اسلامی و اعضای شهید آن نامی برده می‌شود.

اساسا شهدای حزب هم بیش از صد نفر هستند هر چند ـ تعدادی که در آن تاریخ شهید شدند اعضای حزب نیستند و تنها در آن جلسه که بررسی اوضاع کشور بود حضور داشتند ـ حتی بعضی‌های دیگر مثل شهیدان حسن آیت، حجت الاسلام محمد تقی بشارت و درویش قبل و بعد از انفجار به شهادت می‌رسند.

از سوی دیگر می‌توان حزب جمهوری اسلامی را عقبه فکری نظام دانست. رهبران حزب از جمله مقام معظم رهبری، رهبر نظام می‌شود و خط فکری نظام را تعیین کرده و پیش بردند.

مصاحبه با خبرگزاری فارس ، مستند داستان ناتمام یک حزب

*ساخت مستند « داستان ناتمام یک حزب» چه مدت طول کشید؟

-بنده پاییز سال 92 ساخت مستند را شروع کردم و اوایل خرداد 94 به اتمام رساندم. کنارش کارهای دیگری چون «روزهای خرداد» و «پرواز 55: شهادت فکوری، نامجو...» کار می‌کردم که انشالله دو ـ سه ماه دیگر کارش تمام می‌شود.

ولی بخش اصلی کار به حزب جمهوری باز می‌گردد و بخش اعظم کار صرف جمع آوری آرشیو مکتوب و صوتی شد.

جمع آوری آرشیو در این شرایط خاص کشور خیلی سخت است دلایلش را بنده خیلی هم خوب نمی‌دانم که چرا یک نفر که می‌خواهد درباره مسائل نظام و ریشه‌های آن کار کند این اندازه سخت می‌تواند به منابع دسترسی پیدا کند.

*از چه مکان‌ها و منابعی باید استفاده می‌کردید؟

- برای ساخت مستند به آرشیو صدا و سیما نیاز داشتیم که متاسفانه دسترسی به آرشیو‌های سازمان ساده نیست. به نسبت سازمان،‌ دسترسی به منابع غنی کتابخانه مجلس شورای اسلامی آسانتر و بهتر است. مرکز اسناد انقلاب اسلامی نیز آرشیو‌های خوبی برخوردار است اما با ضعف‌هایی نیز همراه است چرا که همه منابع در آن موجود نیست.

از سوی دیگر به «مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی» هم اشاره کنم که آنجا هم خیلی منابع در اختیار محققان و مستند‌سازان مستقل نمی‌گذارند صرفا پروژه‌های داخلی خودشان را حمایت می‌کنند آن هم حمایت‌های محدود!

برای ساخت مستند به آرشیو‌های دفاتر سیاسی ریاست جمهوری و مجلس شورای اسلامی نیاز داشتیم آنان نیز با ما همکاری نکردند به ویژه یک تاریخ‌های خاصی را اصلا در اختیار قرار نمی‌دهند بنابراین با این ضعف‌ها و مشکلات مستند را ساختیم که به اعتقاد خودم شبیه معجزه بود که با این محدویت منابع توانستیم آرشیو تهیه کنیم.

در مجموع باید بگویم کسانی که می‌خواهند روی تاریخ معاصر به ویژه تاریخ انقلاب و به خصوص درسال 57 تا 66 کار کنند با محدودیت آرشیو مواجه هستند فرقی هم ندارد تصویری،‌مکتوب یا صوتی باشد اینطور نیست که تنها یک بخش ضعیف باشد ما در همه حوزه‌ها ضعف داریم یکی از دلایلی که در این برهه تاریخی کمتر کار ساخته شده هم همین کمبود منابع است.

برخلاف این تصور که شاید خیلی‌ها فکر کنند دراین مقاطع کار زیاد صورت گرفته اما اینطور نیست و همین باعث می‌شود که اگر ما هم کار نکنیم شبکه هایی چون « من‌وتو» و «بی بی سی فارسی» مستند بسازند قرائت‌ خود را بیان کنند.

*پس از ساخت مستند‌های تاریخی در شبکه‌های ماهواره‌ای، گمان شده است که نیاز به ساخت مستند سیاسی در کشور حس شد که سازمان‌ها اسناد را در اختیار مستند ‌سازان انقلابی قرار دهند. لااقل این گارد برای ارائه آرشیوها شکسته شده است، اینطور نیست؟

- اینطور که هست طبیعتا وقتی افرادی صف شکنی می‌کنند گارد از بین می‌رود اما بنده نمی‌توانم بگویم که به طور مطلوب شرایط فراهم شده است هنوز هم دسترسی به آرشیو با مشکلات زیادی همراه است.

*نقشی که این اسناد، فیلم‌ها، گفت‌وگوها بر روی مخاطب می‌تواند بگذارد تا قرائت انقلاب اسلامی در این فضای پر شائبه هنوز پرچمدار باشد چه اندازه است؟

اولا شما حقایقی که ارائه می‌دهید و برایش شاهد تصویری هم می‌آورید باعث فهم بهتر می‌شود.

دوم زمانی که مثلا کتاب برای دوره اول مجلس خبرگان و مجلس شورای اسلامی نوشته می‌شود. مخاطب عام جذب کتاب نمی‌شوند. اساسا «شنیدن کی بود مانند دیدن» تصویرها حقایق و مفاهیم را بهتر القا می‌کنند.

من نمی‌دانم چرا در کشور ما اجازه دسترسی به آرشیوهایی که خیلی هم امنیتی نیست نداریم حتی دسترسی به ساده‌ترین آرشیوها مربوط به سال 57 و آرشیوهای انتخابات سال 58 یا حتی صحبت‌های رهبری و امام خمینی(ره) سخت است.

*بنابراین برای ساخت یک مستند باید پروسه‌های سخت را طی کنی؟

موزه‌های تاریخ معاصر مانند موزه عبرت و بنیاد نشر آثار و اندیشه های شهید آیت‌الله دکتر بهشتی که وابسته به جای خاصی نیستند نیز به آسانی آرشیوها را در اختیار مستند‌سازان قرار نمی‌دهند.

 اگر دسترسی به آرشیو‌ها آسان‌تر شود برای فهم و دریافت تاریخ معاصر کمک موثری است. بنده واقعا تصور می‌کنم این جفایی است که مسئولان صدا و سیما و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی انجام می‌دهند و باعث می‌شود که این منابع در دسترس نباشد تا دیگران فرصت پیدا کنند در تاریخ  دست ببرند و آن را به نفع خود تمام کنند.

ما می بینیم سوای بحث مستندسازی، سایت‌های اینترنتی چون ویکی پدیا و سایر شبکه‌ها قرائتی از تاریخ انقلاب ارائه می‌دهند که با واقعیت انقلاب همخوانی ندارد. بنابراین امیدوارم شرایط برای ساخت مستندات تاریخی و سیاسی فراهم شود. تا تاریخ انقلاب از مهجوریت حارچ شود.

*شخصیت های محوری حزب جمهوری اسلامی آیت‌الله شهید بهشتی است درباره این شخصیت و اعضای حزب توضیح دهید؟

- اولا با نگاه تبار‌شناسانه به حزب جمهوری اسلامی ایران متوجه خواهیم شد چگونه آیت‌الله بهشتی به فکر تاسیس یک حزب افتادند؟. آقای بهشتی در خاطراتش بیان می‌کند؛ سال 1340 که نهضت آزادی به وجود آمد خیلی خوشحال شدند که یک تشکیلات مسلمان و مبارز و تحصیلکرده می‌خواهد فعالیت سیاسی را آغاز کند، اما در طول زمان الزامی به ضابطه و احکام اسلامی در نهضت آزادی ندید.به این دلیل هم عضو نهضت آزادی نشد.

همچنین در سال 44 که سازمان مجاهدین خلق تشکیل شد خوشحال می‌شود که سازمانی با هدف و انگیزه اسلامی تاسیس شد و در خاطرات شهید نیز است. اما بعد از مدتی پی به خط انحرافی سازمان می‌شود و ابراز نگرانی هم می‌کند.

دهه 50 که فعالیت‌های سیاسی در ایران اوج می‌گیرد پی به خلا نیرو‌های مذهبی در کار تشکیلاتی می‌برد به همین دلیل شهید تمایل به کار تشکیلاتی داشت البته آقای شهید بهشتی یک کارهایی نیز قبلتر انجام داده بود.

 مدرسه مدرسه حقانی را با مشارکت شهید قدوسی تاسیس کردند در آلمان هم تشکل دانشجویی انجمن های اسلامی اروپا و آمریکا را با همکاری دانشجویان تشکیل می‌دهند.

حتی خیلی جالب است بدانید کسانی که آقای بهشتی در انجمن‌های اسلامی خارج کشور با آنها شنا شدند به همکاری با حزب جمهوری اسلامی پرداختند.

 آقای اسدالله بادامچیان نقل می‌کنند همان ابتدا که آقای بهشتی را دیدند، گفتند: بعد از انقلاب به تشکل نیاز داریم. چون پیش بینی می‌کردند انقلاب به زودی به پیروزی می‌رسد. از همان سال 56 زمینه تاسیس حزب را آغاز کردند. آیت‌الله بهشتی پاییز 57 شروع به دعوت افراد می‌کند و یک هفته بعد از پیروزی انقلاب حزب جمهوری اسلامی اعلام تشکیل می‌‌شود.

که در اسفند همان سال یک میلیون نفر عضو حزب می‌شوند و علت این استقبال هم به خاطر شرایط آن دوره و تصور افراد از جمهوری اسلامی و خوشنامی روحانیون مانند  آقای بهشتی بود. آقای بهشتی در داخل و خارج از کشور بسیار شناخته شده بودند، آقای خامنه‌ای، باهنر و موسوی اردبیلی نیز از روحانیون خوشنام  بود. به همین دلیل این حزب با  حمایت مراجع و مبارزین و امام خمینی روبه‌رو شد.

علت دیگر استقبال مردم هم کارکرد مشخص و هدفمندی حزب بوده است. حزب صرفا با این نگاه که تشکیلاتی تاسیس شود ایجاد نشد.

ایشان جمله معروفی هم دارند که می‌گویند حزب معبد من است، همین نشان دهنده نگاه عمیق ایشان به تأسیس حزب بوده است آیت‌الله بهشتی از ابوالحسن بنی صدر، آقای لاهوتی، موسوی خوئینی‌ها، حبیب الله پیمان تا بچه های هیئت‌های مؤتلفه و گروه های چپ اسلامی را برای عضویت حزب دعوت می‌کند که برخی می‌پذیرند و برخی نمی‌پذیرند و همین باعث ایجاد سریع شورای مرکزی 40 نفری می‌شود و خیلی سریع هم ایجاد می‌شود.

بهرحال این نشانه پس زمینه قبلی تفکر آقای بهشتی بوده و این خلق الساعه نبوده است تجربه احزاب مختلف بعد از انقلاب مشروطه را ایشان بررسی کرده و هوشمندان به فکر تأسیس حزب می‌افتند.

مصاحبه با خبرگزاری فارس ، مستند داستان ناتمام یک حزب

*افراد متضاد و گوناگونی از حبیب الله پیمان گرفته تا آقای آیت و میر حسین موسوی به حزب دعوت شدند که نشان دهنده نگاه وحدت‌گرایانه حزب است. چه اتفاقی افتاد که حزب دچار ریزش شده است.

-این سوال که وجود داشته منتها بنده یک بارهم این سؤال را از آقای مؤمنی در مستند پرسیدم، ایشان هم یک خاطره‌ای از آقای بهشتی نقل کردند و گفتند که من از آقای بهشتی این سؤال را پرسیدم.

ایشان هم گفتند بعضی از دوستان مانند سعید حجاریان به ما طعنه می‌زدند که این چه حزبی است که همه در آن هستند حتی اصطلاحی هم شهید آیت داشتند که می‌گفتند آش شله قلم کار شده که همه نوع فکری در این حزب هست.

آقای بهشتی به منتقدان پاسخ داد این حرف شما درباره اصول درست است اما درباره فروع که قصدمان این است که یک تشکلی ایجاد شود همه در آن فعالیت کنند نادرست است.

تا کنگره اول حزب رویه مذکور ادامه پیدا می‌کند و بعد از آن با تشکیل کنگره و انتشار اساسنامه، طبقه بندی و تصفیه افراد را شروع می‌کنیم تا حزب همگون شود. متأسفانه با شهادت ایشان این همگونی ایجاد نشد.

نکته دوم هم به جامع الاطراف بودن شهید بهشتی باز می‌گردد یک جمله‌ای را آقای موسوی اردبیلی نقل می‌کرد اگر قصد داشتیم با افرادی کار کنیم باید بیش از هشتاد درصد اشتراک بین ما وجود داشت تا این همکاری صورت می‌گرفت.

اما آقای بهشتی با کسانی که کمترین اشتراک را با آنها داشتند حتی کمتر از ده درصد هم می توانسند کار کنند. به همین دلیل آقای موسوی اردبیلی پاییز 58 از حزب جدا می‌شود.

 از سال 60 به بعد کم کم خطوط جریان‌ها مشخص‌تر می‌شود. قبل از آن تاریخ خیلی از خطوط مشخص نبود و یکی از دلایلی که بنی صدر توانست یازده میلیون رای جمع کند مشخص نبودن تفکرات کامل افراد است.

آقای غفوری فرد می‌گفتند که یک شب با آقای باهنر به سمت منزل می‌رفتیم که ایشان از من سوال کرد نظر شما درباره  شورای مرکزی و اعضای حزب چیست؟

من به ایشان گفتم این افراد همه تک ستاره‌های خوبی هستند اما نمی‌توانند با هم کامل شوند. مثالی هم زدم در حزب از یک سو شهید عراقی را می‌بینید روحیه مشخصی دارد و از سوی دیگر فردی مانند شهید درخشان را داریم که با روحیه متعادل قادر به کار جمعی هستند.

از سوی دیگر فردی مانند حسن آیت را داریم که بسیار آدم جنجالی  است که حرف‌هایش را صریح می‌زند و از سوی دیگر هم فرد دیگری مثل مرتضی نبوی و غفوری فرد را داریم که خصلتا انسان‌های آرامی هستند.

شهید باهنر این نظر مرا قبول داشت حتی خود آقای غفوری فرد ادامه داد ناهمگونی حزب را با هیئت مؤسس حزب مطرح کردیم ولی این را محول کرده بودند به تشکیل کنگره اول که دیگر با توجه به اتفاقاتی که افتاد کنگره اول عملا سال 62 تشکیل شد.

*مطابق اسناد امام علاقمند بود روند وحدت گونه در میان اشخاص بعد از انقلاب حفظ شود اما نشد و شما سند تاریخی آنرا در مستند داستان ناتمام یک حزب آوردید.

 امام همیشه یک مورد برایشان خیلی مهم است آن هم حفظ وحدت سیاسی در جامعه و اینکه التهابات در جامعه به حداقل برسد.

ادامه این گفت‌وگو در شماره دیگری در خبرگزاری فارس منتشر می‌شود.

مستند داستان ناتمام یک حزب

پنجشنبه, ۲۸ خرداد ۱۳۹۴، ۰۴:۲۱ ق.ظ


پوستر مستند داستان ناتمام یک حزب

برای دیدن تیزر مستند می توانید اینجا را کلیک نمائید.



به امید خدا تا چند روز آینده از مستند "داستان ناتمام یک حزب" که بازخوانی بیش از 9 سال فعالیت های حزب جمهوری اسلامی از بهمن ماه 1357 تا خرداد ماه 1366 می باشد رو نمایی می شود.

از مهر ماه 1392 تا خرداد ماه 1394 درگیر مراحل مختلف ساخت این مستند بودم و امیدوارم کار خوب و قابل قبولی شده باشد و بازخوانی خوبی از تاریخ 10 سال ابتدایی انقلاب اسلامی مردم ایران باشد.